
صدارت: جنگ روانی قدرتها علیه مردم ایران، اعلام موفقیت کودتای ۲۸ مرداد از رادیو، توسط میراشرافی، نماینده مجلس
۲۸ مرداد ۱۳۹۹علیصدارت: جنگ روانی قدرتها علیه مردم ایران، اعلام موفقیت کودتای ۲۸ مرداد از رادیو، توسط میراشرافی، نماینده مجلس
علیصدارت: جنگ روانی قدرتها علیه مردم ایران، اعلام موفقیت کودتای ۲۸ مرداد از رادیو، توسط میراشرافی، نماینده مجلس
مردمسالاری یک فرهنگ است! فروپاشی این رژیم، حتمی است! دیر و زود دارد، ولی سوخت و سوز ندارد! هرچه تعداد بیشتری از ما مردم، در هرچه مردمسالارتر شدن خود تلاش کنند، فروپاشی هرچه زودتر، و هرچه خشونتزداتر خواهد بود. در این صورت است که بعد از فروپاشی این رژیم، ساختار آن هم متزلزل خواهد شد و فرو خواهد پاشید، امر مهمی که در انقلاب ۱۳۵۷ کمتر به آن توجه شد. در نتیجه، ساختار استبداد حفظ شد و استبداد شاهی به استبداد فقیه مبدل شد.
علی صدارت : از مهمترین عوامل برای ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر، غنی بخشیدن به وژدان تاریخی، بخصوص در نسل جوان است.
برغم انتشار اسناد مکرر و اعتراف سران امریکایی (بیل کلینتون، رئیس جمهوری و مادلن آلبرایت، وزیر امور خارجه حکومت کلینتون و نیز مقامات انگلیسی) درباره تصدی کودتای 28 مرداد توسط سیا و اینتلیجنت سرویس و پوزش آنها از مردم ایران بخاطر براندازی حکومت مصدق، شاه و خانواده پهلوی، از جمله فرح پهلوی و فرزندش، آن را رستاخیز ملی، قیام ملی، افسانه... توصیف میکنند و تصدی کودتا توسط حکومتهای وقت انگلیس و امریکا را منکر میشوند.برای نشان دادن میزان وارونه سازی تاریخ از سوی جماعت پهلوی، بخشی از کتاب خاطرات فرح پهلوی و سپس، بخشی از یادداشتهای علم، وزیر دربار شاه، در باره سالگرد 28 مرداد 1352 و میزان «استقبال مردم» از آن، و پرداخت حق سکوت به کرمیت روزولت برای ممانعت از انتشار کتاب خاطراتش را نیز میآوریم:
نباید اجازه داد که تاریخ، به دست قدرتمداران ظفرمند و سلطهمداران نوشته شود. باید با استفاده از رسانههای شخصی و شبکهبندیهای اجتماعی، از پیروزی قدرتها در جنگ روانی علیه مردم جلوگیری کنیم.
این اسناد، به همراه گفتگوهای مجموعه «یک سینه سخن» با آقای بنیصدر در مورد سرمقالههای روزنامه انقلاب اسلامی و «روزها بر رئیس جمهور چگونه میگذرد» و «کارنامه»، که طی چند جلد کتاب بازنویسی و بزودی منتشر خواهد شد، و مصاحبهها با تلوزیون سپیده استقلال و آزادی، و... تاریخنویسی عصر انقلاب ایران است، از بهار انقلاب، تا خزان آن در کوتای خرداد ۱۳۶۰.
در این قرن هم، مانند قرون گذشته، اهمیت نقش افکار عمومی بر قدرتها، نه تنها پوشیده نمانده است، بلکه سلطهگران، به اهمیت جنگ روانی علیه مردم، بیشتر پی بردهاند. سلطهگران در قرن ما هم، هسته عقلانی یک پیام را، به تناسب مخاطب خود، با پوستههای مختلف، به آنها عرضه میکنند. استفاده از رسانههای شخصی، مانند فیسبوک و تویتر و اینستاگرام و واتساپ، و… وسیلهای برای پیشبرد این تزویر رسانهای است. دانستن و بررسی جزئیاتی از بعضی از این جنگهای روانی، برای ما ایرانیان که بعد از مدت چند دهه، هنوز گرفتار ولایت مطلقه هستیم، بسیار مفید است، و امیدوارم که نور کوچکی باشد بر تاریکی موفقیت قدرتهای داخلی و خارجی استمرارطلب، در جنگ روانی علیه مردم، برای استمرار دینامیک ساز و کارهای ساختار سلطه. آیا ما ایرانیان و ما مردم منطقه و سایر مردم سلطهبر دنیا، این واقعیت را درمییابیم که راه حل برای بیرون رفتن از بحرانهای فاجعهآمیز دنیا را، نمیتوان از سازندهٌ آن بحرانها، یعنی قدرتهای دولتی و غیردولتی داخلی و خارجی، انتظار داشت و ما باید با اعتماد به نفس فردی و با اعتماد به نفس ملی و جمعی، آنچه خود داشته را ز بیگانه تمنا نکنیم!
چین هم در کنار روسیه، برای تخریب و حذف و سانسور خط و ربط استقلال و آزادی، به قدرتهای دولتی و غیردولتی غرب، و بقیه قدرتمداران انیرانی پیوست!
بعضی از این افراد کشف(!) جدیدی کردهاند!! و منابع ذیل، برای روشنگری تاریخ معاصر، نفی خشونت، شکستن دیوارهای سانسور، و مبارزه با خودسانسوری است. کسی که خواب است را میشود بیدار کرد، ولی کسی که خود را به خواب زده را نمیتوان بیدار کرد، زیرا که اصرار دارد در خواب غفلت و تخریب و دشمنی بماند، و اصرار دارد در جنگ روانی قدرتها، به مثابه اسبابی، ناچیز شود.
کارنامه، مطالعه بالینی انقلاب است، و دزدیده شدن آن و تبدیل آن به ضدانقلاب. تلاش نویسنده کارنامه، این بود که بدون هیچ گونه سوگرایی، اموری که با استمرار واقع میشوند را به مردم گزارش کند. هیچ گونه اعتراض و چالشی در مورد دقیق نبودن آنها، در آن موقع و تا به امروز، ابراز و منتشر نشده است. از شرایطی که آقای خمینی، در آخرین پیام خود به آقای بنیصدر در خرداد ۱۳۶۰، بر آن اصرار داشت، خودداری از ادامه نوشتتن و انتشار کارنامه بود. آقای بازرگان در خرداد ۱۳۶۰، از کودتا علیه رئیس جمهور به عنوان یک طرح امریکایی به بنیصدر خبر داد و عقیده داشت که اگر این کارنامهها نوشته نمیشد، خیلی زودتر کودتا را اجرایی کرده بودند.