۱۷ مرداد ۱۴۰۱
جریان رشد، جریان بکار افتادن نیروهاى محرکه در درون کشور بر “میزان” عدالت است. در واقع عدالت، ابزار و میزانی است برای سنجش مداوم مقدار رشد جامعه و عمران طبیعت. اما از سوی دیگر، رشد بر میزان عدالت، بدون رها ساختن جامعه از هر نوع سیاستورزی تحت سرمشق “هدف، وسیله را توجیه میکند”، میسر نمیشود. در این مفهوم، عدالت، مجموع تدابیرى است که با عملى شدنشان، در روابط فرد با فرد، در رابطه گروههاى اجتماعى با هم و در رابطه جامعه ملى با جامعههاى دیگر، محلى براى نظریه “هدف وسیله را توجیه مىکند” نمیماند.
در جهان کنونى، با روابط و نظامهاى پیچیده اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، لازمه حفظ اصول آزادی و استقلال چه در سطح فردی و چه در سطح حاکمیت ملى، رشدِ همزمانِ فرد و جامعه، توأم با احترام به محیط زیست و طبیعت است. از آنجائى که این انسان است که رشد مىکند، دستآوردهاى اقتصادى و علمى و فنى و هنرى، در یک کلام فرهنگ، حاصل رشد استعدادها و توان خلاقه انسانهاست. بنابراین، بنام رشد، محروم کردن فردی یا گروهی یا منطقهای یا قومی از آزادى و استقلال، با رشد در تناقض است و همانطور که تجربه دیکتاتوریهای وابسته نشان مىدهد، در این رژیمها، اگر رشدى هم باشد، توسعه عقبماندگیهاست نه رشد انسانها.
۱۵ مرداد ۱۴۰۱
وطن ما در این زمان، دوران گذار را طی میکند. هر چه کمیت و کیفیت فعالتهای من و شما بالاتر برود، این گذار خشونتزداتر و سریعتر به سقوط فیزیکی رژیم ولایت مطلقه خواهد رسید. خوب است که هر بامداد از خود بپرسم که امروز در جهت استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری، مایلم چه قدمهایی را بردارم، و خوب است که هرشب بیلان کار هر روز خود را مورد بررسی قرار دهم. برای این کار و برای مشارکت در ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر، لازم نیست که کار و حرفه خود را ترک کنم، حتی لازم نیست که خواب و خوراک و استراحت و تفریح و ورزش و زندگی سالم خود را معطل سازم، که اینها همه لازمه یک زندگی حقوند و دموکراتیک هستند.
۱۰ مرداد ۱۴۰۱
بیش از سه دهه پیش، اقبال همگانی به بیان آزادی و استقلال و عدالت اجتماعی در کشورمان، انقلابی را به همراه آورد. متاسفانه دوران بهار انقلاب طولی نکشید و به سرعت، از میان لایههای ستبر سنت اسلام فقاهتی، باوری قهقرایی که اصالت قدرت و تمرکز آن را در سلسله روحانیان سراغ می گرفت، تثبیت شد. تشکیل انواع ستونپایههای قدرتمداری مانند شورای نگهبان و سپاه پاسداران و دادگاههای انقلاب به خدمت این نوع نظام زورسالاری تحت عنوان دین سالاری در آمدند که کارکردشان چیزی نبوده است جز تضعیف دائم حق حاکمیت ملی و نقض پیوسته حقوق فردی و ملی ایرانیان. طولانی شدن عمر این نظام انحطاطگرا روزگاری بس تیره و تار را نصیب وطنمان کرده است. بعد از گذشت سه دهه و با نگاهی مقایسهای به تجربههای موفق گذار به مردمسالاری در دیگر کشورها، بر بسیاری از ایرانیان باید روشن شده باشد که هرچه میزان باور هر ملت و دولتی به مفاهیمی از نوع اصول مندرج در این فراخوان بیشتر بوده، در آن کشور میزان خشونت و تخریب کمتر، و در عین حال درجۀ رشد و رفاه و آرامش و امنیت آن ملت، افزونتر شده است.
۸ مرداد ۱۴۰۱
رسانههایِ همگانیِ ملی، که بودجهٌ آنها توسط دولت پرداخت میشود، که یعنی در واقع متعلق به خود ما مردم هستند، باید توسط کسانی اداره شوند که توسط خود ما مردم، مستقیما، برای مدت محدودی انتخاب میگردند، و در نتیجه، مستقیما، به ما پاسخگو هستند.
رسانههای شخصی، و رسانههای خصوصی، هیچ ارتباطی به «شاخه چهارم» ندارند و همه آنها به صورت مستقل و آزاد از هر چهار شاخهٌ دولت (از جمله شاخه چهارم)، باید بتوانند آزادانه فعالیت کنند.
۲ مرداد ۱۴۰۱
حلقهی آتشی که به دور ایران کشیده شده است، به علت بیکفایتی و بیلیاقتی و بیتدبیری رژیم ولایت مطلقه، بوده است. با خود بیپرده باشیم! اگر یک حداقل لازمی از ما مردم در عرصه ساختن سرنوشت خود، فعالتر بودیم، بقای این رژیم به بیش از چهار دهه نمیکشید. شماره آن حداقل لازم را در مطالعات علمی، حدود سه و نیم درصد گزارش کردهاند. شرایطی که این قلیل از ما مردم باید داشته باشیم، حقوقمداری، خشونتزدایی، استقلال و آزادی است. در مورد ایران، چه بسا از ۳.۵٪ هم کمتر لازم باشد تا با خشونتزدایی، و با استقلال و آزادی و حقوقمداری، ریشههای ولایت مطلقه را از میهن خود برکنیم.
۱ مرداد ۱۴۰۱
1- قرار داد چین خامنه ایی در مقابل قرارداد دارسی رضاشاه
2- جدا شدن دریای خزر خامنه ایی در مقابل از دست رفتن آرارات، دشت ناامید و اروند رود رضا خان
3- ثروت اندوزی خامنه ایی در مقابل دست درازی رضاشاه به جواهرات سلطنتی
4- گرانی بیش از حد در زمان خامنه ایی در مقابل قحطی نان در زمان رضاشاه
5- قطار چینی خامنه ایی در مقابل خط راهن شمال جنوب رضاشاه
6- فروش عتیقه توسط مجلس خامنه ایی در مقابل فروش عتیقه رضاشاه به امریکایی ها
7- سپاه خامنه ایی در مقابل ارتش مدرن رضاشاه
8- خدای سال 60 خامنه ایی در مقابل پزشک احمدی رضاشاه
9- گریه خامنه ایی در خرداد 88 در مقابل فرار رضاشاه پس از شنیدن خبر حمله قوای روس
10- مهندسی انتخابات