
گفتگوی آقای بنیصدر و علی صدارت: (یک سینه سخن) رازهای روزهای انقلاب و یادداشتهای امینی
۷ بهمن ۱۳۹۷اسرار روزهای انقلاب و یادداشتهای امینی
اسرار روزهای انقلاب و یادداشتهای امینی
در این زمان هم، وطندوستانی که در راه استقلال و آزادی ایستادگی کردهاند، مرتب توسط سلطهمداران ریز و درشت، تخریب و سانسور میشوند.
عمرها باید که تا یک سنگ خاره ز آفتاب---لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن! قرنها باید که تا از لطف حق پیدا شود---بایزیدی در خراسان یا اویسی در قرن!
سرنوشت هستههایی که یکی دو نفر، تصمیمگیرنده و گرداننده امور باشند و بقیه، بیشتر از شنونده و تماشاگر باقی نمانند، به گروههایی هرمی و استبدادی خواهد انجامید. کار این گروهها، دوام نمیآورند و انشعاب و انحلالهایی که در «اپوزیسیون» شاهد آنها بودهایم، غالبا به این دلیل بوده است. برای اینکه سرنوشتهای خوب و خوبتری را برای خود رقم بزنیم، برای رسیدن به جامعهای باز، و برای هرچه بازتر کردن جامعه، بایسته است هستههایی بسازیم و در آنها فعال شویم که: ۱-هر فردی، خود رهبریکننده خویش باشد. (حق رهبری خویش) ۲-کاری جمعی، توسط مجع تصدی شود. (حق شرکت در رهبری جمعی) به این معنا که هر عضو در هر هستهای باید از جمله از دو حق برخوردار شود: اول حق رهبری خویش، و دوم حق مشارکت در رهبری جمعی. در این صورت میزان قدرت و نقش این عامل در روابط، کمتر و کمتر میگردد، و هر چه به صفر تمایل بیشتری پیدا کند، طول عمر، و بازدهی، و تاثیرگذاری اینگونه هستهها در ساختن سرنوشتهای بهتر و بهتر، بیشتر و بیشتر میگردد. در چنین شرایطی، انگیزه افراد برای مشارکت بیشتر، و برای فعالیت و خلاقیت و ابتکار بیشتر.
دیدیم که اعتماد به آنچه خود داشتهایم و داریم، جنبشهای همگانی و خودجوشِ ۱۳۵۷ و ۱۳۸۸ را به سوغات آورده و ما را در جهان زبانزد کرده. طلب جام جم از بیگانۀ به حاکمیت جمهور مردم، تمنای مردمسالاری را در تجربۀ انقلاب ۱۳۵۷ به هژمونی بیگانۀ ضد انقلاب و در سال ۱۳۸۸ به کهریزکها کشانید. نقشی را که خود در ساختن آیندۀ خود میتوانیم و باید داشته باشیم، ز بیگانه های ایرانی و انیرانی تمنا کردن، سرنوشتی جز بدتر از پدیدۀ احمدینژادها و دردناکتر از کهریزکها برایمان نمیآورد. تجربۀ موفق تونس را در فراری دادن بنعلی در عرض چند هفته، به خود یادآور شویم. از جمله ریشههای اصلی ادامۀ وضعیت قبلی با شکلی دیگر و سرنوشتی بدتر از وضعیت قبلی در کشورمان، عدم باور اکثر افراد و گروههای سیاسی و از آن مهمتر عدم باور اکثر خودِ ما مردم به وجوب اعمال توانایی از طریق خودِ مردم و وجوب گرفتن مشروعیت برای مسائل و تصمیمهای سیاسی از خودِ مردم است. باید به خود و به نفسِ خود اعتماد کنیم.
برای اینکه عدهای از مردم در روز آخر و بلکه در ساعات آخر مهلت «انتخابات» باز هم به دلایل مختلف به حوزههای «رایگیری» نروند، برای دفاع از خود در جنگ روانی، باید از همین الان به فکر باشیم! هشدار هموطنان گرامی! رژیم ولایت مطلقه، در کوششی که مدتی است شروع کرده است، و هماکنون هم ادامه دارد و تا روز «انتخابات» ادامه خواهد یافت، تلاش دارد که زمینه را فراهم کند که مردم را در روز آخر، و حتی در ساعات آخر مهلت «انتخابات»، به حوزههای رایگیری» بکشاند. آن موقع، بسیار دیر خواهد بود که در جنگ روانی قدرتها علیه مردم، تاز به فکر بیفتیم که چگونه از خود دفاع کنیم! هشدار هموطنان گرامی! نباید بگذاریم که رژیم، باز هم بتواند مردم را در این جنگ شکست دهد.
دیدیم که اعتماد به آنچه خود داشتهایم و داریم، جنبشهای همگانی و خودجوشِ ۱۳۵۷ و ۱۳۸۸ را به سوغات آورده و ما را در جهان زبانزد کرده. طلب جام جم از بیگانۀ به حاکمیت جمهور مردم، تمنای مردمسالاری را در تجربۀ انقلاب ۱۳۵۷ به هژمونی بیگانۀ ضد انقلاب و در سال ۱۳۸۸ به کهریزکها کشانید. نقشی را که خود در ساختن آیندۀ خود میتوانیم و باید داشته باشیم، ز بیگانه های ایرانی و انیرانی تمنا کردن، سرنوشتی جز بدتر از پدیدۀ احمدینژادها و دردناکتر از کهریزکها برایمان نمیآورد. تجربۀ موفق تونس را در فراری دادن بنعلی در عرض چند هفته، به خود یادآور شویم. از جمله ریشههای اصلی ادامۀ وضعیت قبلی با شکلی دیگر و سرنوشتی بدتر از وضعیت قبلی در کشورمان، عدم باور اکثر افراد و گروههای سیاسی و از آن مهمتر عدم باور اکثر خودِ ما مردم به وجوب اعمال توانایی از طریق خودِ مردم و وجوب گرفتن مشروعیت برای مسائل و تصمیمهای سیاسی از خودِ مردم است. باید به خود و به نفسِ خود اعتماد کنیم.
چرخ ار نگردد گرد دل، از بیخ و اصلش برکنم—گردون اگر دونی کند، گردن گردان بشکنم!... به سهم خود و به نوبه خود!