
صدارت- بیلان صد روزه جنبش انقلابی ایرانیان
۵ دی ۱۴۰۱منقلبتر شدن مردم - شکست رژیم در تحمیل وژدان عمومی فردی و وژدان عمومی همگانی جبار = سلطهمدار و حرکت وژدان عمومی فردی و وژدان عمومی همگانی به سمت مختارتر شدن و حقوقمدارتر شدن - باورمندتر شدن مردم به این حقیقت که بدیل اصلی، خود ما مردم هستیم. - افزایش کمی و کیفی باور ما مردم به توانایی افکار عمومی ایران (ایران: داخل رژیم از جمله قوای سرکوب، و خارج رژیم) منطقه، دنیا. بزرگترین «ابرقدرت» = افکار عمومی. - افزایش کمی و کیفی کابری و استفادههای بهینهی ما مردم از رسانههای شخصی و شبکهبندیهای اجتماعی، شکوفاتر کردن فعالیتهای حقوقی اطلاعیابی و اطلاعرسانی و مبدل کردن «هر ایرانی، یک رسانهگر!» به «هر ایرانی، هرچه رسانهگرتر!» - نفی انفعال، ایجاب فعالیت! نفی بیغمی، ایجاب بنی آدم اعضای یک پیکرند! نفی واکنشی عمل کردن، ایجاب مبتکر و خلاق بودن و ایجاب مبتکرتر و خلاقتر شدن! - حقوقمدارتر شدن جنبش (نه با شعار «رای من کو» بلکه با شعار «حق من کو» حق حیات مهسا امینی، حق آزادی و استقلال، حق حاکمیت ملی،…) - پرشعورتر شدن شعارها بیا بیرون هموطن—حقت را فریاد بزن پشت به قدرت—روی به ملت - خشونتزداتر شدن جنبش (کاهش شعارهای خشونتامیز و کلمات رکیک،…) - رسوا شدن نفوذیها در لایههای جنبش، توسط مردم (جوانان محلات… که شعارهای تخریبآمیز، وخشونتمدار، و منفعلکننده و… سر میدهند) - ناکارآمدتر شدن روایتسازان، و روایتپردازان، و روایتگستران سوءاطلاعت و ضداطلاعات، و… و تزویرهای ژنرالهای جنگ روانی. - کارآمدتر شدن مردم از افزایش کمی و کیفی دفاع از خود در جنگ روانی قدرتها علیه مردم (قدرتهای داخلی و خارجی، دولتی و غیردولتی، غربی و شرقی) - افزایش کمی و کیفی باور افکار عمومی بر دروغ بودن «قدرت خوب» و «دیکتاتوری صالح» - عریانتر شدن ناکارآمدی قدرتها (قدرتهای داخلی و خارجی، دولتی و غیردولتی، غربی و شرقی) در ساختن «بدیل» وابسته برای جایگزینی رژیمی که تاریخ مصرفش هرچه بیشتر میگذرد. نه شاه میخواهیم، نه رهبر—نه بد میخواهیم، نه بدتر!... اصلاحطلب، اصولگرا—دیگه تمومه ماجرا!