باز نگری نامه محرمانه آقای بهشتی خطاب به آقای خمینی: «در همه سازمان های لشگری و کشوری همواره در اقلیت» هستیم!

2_9004052451_L600
عکس از خبرگزاری فارس

علی صدارت: همۀ رژیم‌های استبدادی و “ولایت مطلقه” دیر یا زود از مردم دور می‌شوند و در اقلیت قرار می‌گیرند. این رژیم ولایت مطلقه هم، از زمانی که آقای خمینی بر سر تعهداتی که به دنیا، و به خصوص به مردم ایران داده بود نایستاد، به سرعت به اقلیتی ملموس تبدیل گردید.

درست دو سال و یک ماه بعد از پیروزی انقلاب در 22 بهمن 1357، یعنی در تاریخ 22 اسفند 1359، آقای بهشتی در یک سند تاریخی بسی مهم، به اقلیت بودن خودشان اعتراف صریح کرده است و از وی استمداد طلبیده است.

در آستانۀ نمایش کمدی تراژیک “انتخابات” مجلس خبرگان و مجلس شوری، اقلیت محض بودن این رژیم، به شکل عریانی برملا گردید:

آقای خامنه‌ای خطاب به مردم ایران بار دیگر گفت که در “رای‌گیری‌” شرکت کنند و بدین وسیله باری دیگر کاسۀ گدایی به دست، به دنبال مردم ایران است که با شرکت در انتخابات، به رژیم ولایت مطلقه، مشروعیت بدهند که مردم با دست خود، وی را در پیشبرد شعار “حفظ نظام از اوجب واجبات است” یاری رسانند و با دست خود، به بقای رژیم مافیای نظامی/اطلاعاتی/مالی کمک کنند و با دست خود باعث ادامۀ سرکوب‌ها و خشونت‌ها و فسادها و فقر و تنگدستی‌ها و آسیب‌های اجتماعی و…. شوند.

با مراجعه افرادی که هنوز آزموده را می‌آزمایند و با تحقیر خویش و با توهین به ملت ایران، خود را “کاندیدا” می‌کنند، تا بار دیگر سیاست شکسته‌خوردۀ اصلاح‌طلبی و تحول‌طلبی را آزمایش کنند، تعداد درخواست‌کنندگان بیشتر از دفعات قبل شد. اگر حدود 70 در صد این افراد که خود را ملتزم به این نظام می‌دانند و یا امیدی به تحول و یا اصلاح آن بسته‌اند رد صلاحیت شده‌اند، پس درصد افراد معمولی در ایران که خواهان بقا و استمرار این رژیم نیستند، به 99 درصد میل خواهد کرد.

امید اینکه، ما مردم، همۀ ما مردم، با اعتماد به نفس فردی و با اعتماد به ملی، با فعال شدن در هسته‌های مردمی، (https://alisedarat.com/1389/10/28/72/) عمر این رژیم را کوتاه کنیم و با دست خود سرنوشتی مانند سرنوشت عراق و سوریه را برای خود و فرزندانمان رقم نزنیم و با دست رد زدن به سینۀ ولی مطلقۀ فقیه، و با تحریم “انتخابات” به خود و به دنیا نشان دهیم که ما ملت رشیدی هستیم و با صدای بلند بگوییم که ما از جنس آقایان خامنه‌ای یا رفسنجانی یا احمدی‌نژاد یا روحانی و یا….. نیستیم. به نیروهای سرکوب نشان دهیم که رژیم در اقلیت مطلق است و به آنها اطمینان دهیم که برگشتن به دامان ملت برای آنها امن‌تر است و حتی به آنها هم کمک کنیم که این توفیق را داشته باشند که به سهم خود در ساختن ایرانی آباد و ایرانی آزاد و مستقل، نقشی داشته باشند.

***

بهشتی: «در همه سازمان‌های لشگری و کشوری همواره در اقلیت» هستیم!

در نامه ۲۲ اسفند ۱۳۵۹ به خمینی، شهادتها و اعترافات بهشتی:

– مقابله نهادها با بنی‌صدر:

… اینک همه نهادها کوبیده می شوند، مجلس، دولت، دستگاه قضایی و نهادهای انقلاب…

– مراجعه مستقیم بنی‌صدر به مردم:

…برادران گفتند که نوارهای مربوط به سخنان رئیس جمهور در اصفهان را خدمتتان داده اند که دانش آموزان و کارمندان را به مقاومت در برابر اقدامات دولت که با نظرات شخصی رئیس جمهور منطبق نیست، تشویق می کند. نوارهای مربوط به ارتباط مستقیم برخی از کارگردانان اعتصاب اخیر شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با دفتر رئیس جمهور و آقای زنجانی، دستیار رئیس جمهور نیز در اختیار مسئولان قضایی است…

– منفور بودن « عناصر متدیّن و دلسوخته»

امروز در بیشتر دستگاه های نظامی و انتظامی و مؤسسات و سازمان های دیگر، جریان هایی می گذرد که عناصر متدیّن و دلسوخته را بسیار افسرده کرده و می کند. اینها احساس می کنند به جرم اینکه در راه حاکم شدن اسلام تلاش کرده و با مخالفان حاکمیت اسلام بر ارتش و شهربانی و ژاندارمری و نهادهای دیگر دولتی درگیری و ستیز داشته اند، امروز در جمهوری اسلامی با حمایت رئیس جمهور وهمفکران ایشان در جبهه ملی و نهضت آزادی و با همدستی خلقی ها همه جا سرکوب می شوند

  • جنگ قدرت:

… اگر اقدام کنم با این شائبه جگرسوز روبه رو می شوم که دفاع از مظلومان نیست، جنگ قدرت است میان سران…

❊❊❊

بسم الله الرحمن الرحیم

تهران-جمعه۲۲/۱۲/۵۹

استاد و رهبر بزرگوار

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

سنگینی وظیفه، فرزندتان را بر آن داشت که این نامه را به حضورتان بنویسد و حقایقی را به عرضتان برساند.

دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آن که جنبه شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط می شود. یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن باید سخت ملتزم به وحی و تعبد در برابر کتاب و سنت باشد.

بینش دیگر در پی اندیشه ها و برداشت های بینابین، که نه به کلی از وحی بریده است و نه آنچنان که باید و شاید در برابر آن متعبد و پای بند، و گفته ها و نوشته ها و کرده ها بر این موضع بینابین گواه است.

بینش اول در برابر بیگانگان و هجوم تبلیغاتی و سیاسی و اقتصادی و نظامی آنها سخت به توکل بر خدا و اعتماد به نفس و تکیه بر توان امت اسلامی و پرهیز از گرفتار شدن در دام داوری ها یا دلسوزی های بیگانگان معتقد و ملتزم.
بینش دیگر، هر چند دلش همین را می خواهد و زبانش همین را می گوید و قلمش همین را می نویسد، اما چون همه مختصات لازم برای پیمودن این راه دشوار را ندارد در عمل لرزان و لغزان.

بینش اول به نظام و شیوه ای برای زندگی امت ما معتقد است که در عین گشودن راه به سوی همه نوع پیشرفت و ترقی، مانع حل شدن مسلمان ها در دستاوردهای شرق یا غرب باشد و آنان را بر فرهنگ و نظام ارزشی اصیل و مستقل اسلام استوار دارد.

بینش دیگر با حفظ نام اسلام و بخشی از ارزش های آن جامعه رابه راهی می کشاند که خود به خود درها را به روی ارزش های بیگانه از اسلام و بلکه ضد اسلام می گشاید.

بینش اول روی شرایطی در گزینش مسئولان تکیه می کند که جامعه را به سوی امامت متقین و گسترش این امامت بر همه سطوح راه می برد.

بینش دیگر بیشتر روی شرایطی تکیه می کند که خود به خود راه را برای نفوذ بی مبالات ها یا کم مبالات ها در همه سطوح مدیریت امت اسلامی و حاکم شدن آنها بر سرنوشت انقلاب هموار می سازد.

شاید برای شما شنیدن این خبر تلخ و دشوار باشد، که بسیاری از کسانی که در طول سال های اخیر در راه حاکم شدن اسلام اصیل بر جامعه ما کوشیده و رنج ها برده اند و در طول این سال ها به مقتضای طبیعت و ماهیت نظام اداری رژیم شاهی، در همه سازمان های لشگری و کشوری همواره در اقلیت بوده و زیر فشار اکثریت غرب گرا یا شرق گرای حاکم بر این سازمان ها به سر برده اند، هم اکنون در جمهوری اسلامی هم که امام در رأس آن است و تنی چند از فرزندان امام نیز بخشی از مسؤولیت ها را بر عهده دارند و مردم عزیز ما نیز در صحنه ها حضور دارند، دوباره تحت فشار همان اکثریت قرار گرفته اند، ولی این بار زیر حمایت همه جانبه رئیس جمهور و فرمانده نیروی مسلح .

با کمال تأثر و تأسف این اقلیت مومن که اگر حمایتش کنند، می رود که اکثریت شود، امروز ذلت و خذلان مؤمنان را در جمهوری اسلامی با پوست و گوشت و استخوان لمس می کنند که با چماق ارتجاع می کوبندشان و با کارشکنی های رنگارنگ سد راه حرکت اسلامی و اصلاحی آنها می شوند، با استظهار به ستون پنجم دشمن که درهمه این سازمان ها جاخوش کرده اند و با اطمینان به حمایت گروهی از مسئولان امروز و دیروز.

برادران گفتند که نوارهای مربوط به سخنان رئیس جمهور در اصفهان را خدمتتان داده اند که دانش آموزان و کارمندان را به مقاومت در برابر اقدامات دولت که با نظرات شخصی رئیس جمهور منطبق نیست، تشویق می کند. نوارهای مربوط به ارتباط مستقیم برخی از کارگردانان اعتصاب اخیر شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با دفتر رئیس جمهور و آقای زنجانی، دستیار رئیس جمهور نیز در اختیار مسئولان قضایی است.

با کمال تأسف، نواقص موجود در این انجمن های اسلامی وبرخی از اعضای آنها و نفوذ عناصر ناخالص در این انجمن ها و نهادها را وسیله ای برای سرکوبی کل نهادها و خارج کردن آنها از صحنه قرار داده اند تا همین چند قدم کوتاه نیز که در راه حاکمیت اسلام بر سازمان های لشکری و کشوری جلو رفته ایم، خنثی شود.

امروز در بیشتر دستگاه های نظامی و انتظامی و مؤسسات و سازمان های دیگر، جریان هایی می گذرد که عناصر متدیّن و دلسوخته را بسیار افسرده کرده و می کند. اینها احساس می کنند به جرم اینکه در راه حاکم شدن اسلامتلاش کرده و با مخالفان حاکمیت اسلام بر ارتش و شهربانی و ژاندارمری و نهادهای دیگر دولتی درگیری و ستیزداشته اند، امروز در جمهوری اسلامی با حمایت رئیس جمهور وهمفکران ایشان در جبهه ملی و نهضت آزادی و با همدستی خلقی ها همه جا سرکوب می شوند و می روند که به سرنوشت مؤمنان در جنگ اصحاب اخدود دچار گردند و ما نقموا منهم الّا ان یومنوا بالله العزیز الحمید.

امام عزیز،

به خدا سوگند که تحمل این وضع برای این فرزندان بسی دشوار است که چهره افسرده اینها را ببینیم و ندای یاللمسلمین آنها را بشنویم و تنها پاسخ این باشد که صبر کنید، من هم صبر می کنم و فی العین قذی و فی الحلق شجی.

این روزها مکرّر با خود می اندیشم که ای کاش زیر بار این مسئولیت سنگین که با تأکید بر عهده ام نهادید نبودم، تا می توانستم به کمک آنها لااقل فریادی برآورم، زیرا فریاد از یک طلبه زیبنده است اما از یک مسئول انتظار اقدام می رود، نه فریاد و اگر اقدام کنم با این شائبه جگرسوز روبه رو می شوم که دفاع از مظلومان نیست، جنگ قدرت است میان سران، از روی هواها.

با استفاده از حمایت های مکرّر شما اینک همه نهادها کوبیده می شوند، مجلس، دولت، دستگاه قضایی و نهادهای انقلاب و هر چند در کوبیدن اینها موفق نشده اند، ولی نه خطرشان را می توان نادیده گرفت، نه ضررشان، که همه را از خدمت گسترده تر به مردم محروم و ایثارگرمان باز می دارند.

آقای رئیس جمهور در کارنامه شان که پریروز به صورت سرمقاله در روزنامه شان منتشر شده و رسماً دستگاه قضایی را به ایجاد یک بلوای جدید در جامعه تهدید می کند که اگر دستگاه قضایی بخواهد ایشان را با کسانی که در حوادث روز چهاردهم اسفند دانشگاه تهران زخمی و مصدوم شده و در دادسرای تهران از ایشان شکایت کرده اند از نظر رسیدگی قضایی در دو کف مساوی بگذارد، از ریاست جمهوری کناره گیری خواهد کرد، آیا ایشان خواهان آن نوع دستگاه قضایی هستند که اگر کسی از رئیس جمهور شکایت کرد با دو طرف شکایت یکسان رفتار نکند؟

لازم است به اطلاع حضرتعالی برسانم که طبق سندی که به مقامات قضایی داده شده و مربوط به دستور کار مراسم چهاردهم اسفند است صریحاً گفته شده است که اگر درگیری پیش آید، مأموران انتظامی موظف اند افرادی را که دستگیری می کنند به گارد ریاست جمهوری تحویل بدهند.

ما در دیدار روز دوشنبه یازدهم اسفند در منزل آقای موسوی اردبیلی آنقدر با محبت و گرمی با ایشان برخورد کردیم و در حل مشکل وزیران دارایی و بازرگانی جلو رفتیم که امید داشتیم بر تفاهم ها افزوده شده است و هرگز باور نمی کردیم که آقای بنی صدر سه روز بعد از این دیدار چنین رفتاری از خود نشان خواهند داد.

امام بزرگوار، به حکم وظیفه عمومی النصیحه لائمه المسلمین، عرض می کنم:

۱-در ماه های اخیر صدای پای آمریکای توطئه گر و همدستان و همداستانان او گسترده تر از پیش شنیده می شود.

۲- دنباله زنجیروار توطئه های غرب و شرق که متأسفانه خود را پشت سر رئیس جمهور پنهان کرده اند بیش از پیش نمایان است.

۳- پناه دادن رئیس جمهور به مخالفان حاکمیت اسلام، عرصه کار را بر همه کسانی که شب و روز در این راه تلاش کرده و می کنند، روز به روز تنگ تر می کند.

۴- در تلاش های اخیر رئیس جمهور و همفکران او این نکته به خوبی مشهود است که برای حذف مسئله رهبری فقیه در آینده سخت می کوشند.اینها در مورد شخص جنابعالی این رهبری را طوعاً یا کرهاً پذیرفته اند، ولی برای نفی تداوم آن سخت در تلاش اند. در سخنان اخیر آقای مهندس بازرگان در امجدیه در برابر شعار، درود بر منتظری امید امت و امام، این مطلب بخوبی مشهود است.

۵- ما از همان آغاز در پی آن بودیم که میدان عمل سازنده چنان فراخ و گسترده باشد که امثال آقای بازرگان و آقای بنی صدر و آقای یزدی در سطوح بالا فعالیت داشته باشند.

در آبان سال گذشته، پس از استعفای دولت موقت پیام دادید که قم بیاییم تا مسئله فوری اداره کشور در خدمتتان بررسی شود، صحبت از ترکیب جدید شورای انقلاب بود، نظر حضرتعالی این بود که آقای مهندس بازرگان دیگر در شورای انقلاب نباشد. بر اساس همین اعتقاد به شرکت خلاق هر چه بیشتر نیروها و نفی هر نوع تنگ نظری و انحصارطلبی پیشنهاد کردیم که ایشان همچنان در شورای انقلاب بمانند و سرانجام حضرتعالی هم موافقت کردید و در همین مرحله بود که مسئولیت دو وزارتخانه مهم، وزارت دارایی و وزارت امور خارجه به آقای بنی صدر داده شد. اینها و نظایر اینها دلیل روشنی است بر این که شرکت فعال این آقایان در اداره امور کشور مطلوب ما بوده است و با آنها هیچ مسئله شخصی نداریم.

۶-بنابراین اختلاف این آقایان با ما بیش از هر چیز به مسائلی مربوط می شود که برای حضرتعالی و ما و همه نیروهای اصیل اسلامی یکسان مطرح است. این اختلاف به خصوص در مورد رعایت یا عدم رعایت کامل معیارهای اسلامی در گزینش افراد برای کارها و در برخورد قاطع با جریان های انحرافی است . خود شما به یاد دارید که اینها در مورد آقای امیر انتظام و آقای فرید و تأکید جنابعالی بر کنار گذاردن آنها چگونه عمل کردند.

۷- برای حضرتعالی در مقام رهبری روشن است که اگر این دو بینش در اداره امور جمهوری اسلامی ادامه یابد، نه کارهای جاری مردم سر و سامان پیدا می کند، نه مشکلات موجود دینی و فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی این مردم رنجدیده و محروم و ایثارگر با سرعت و قاطعیت کافی حل می شود، و نه می توان برای آینده طرح های اصیل اسلامی ریخت و به مرحله عمل آورد.

۸- برای اینکه نقطه نظرهای تفصیلی بینش اول در همه زمینه های معنوی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، دفاعی و سیاسی با صراحت کامل روشن شود ما این نقطه نظرها را تنظیم و منتشر کردیم ، تا برای امت و امام اصول برنامه پیشنهادی صاحبان بینش اول برای اداره امور جمهوری اسلامی بر پایه قانون اساسی روشن باشد.

۹- نظر ما این است که رشد کمی و کیفی دارندگان بینش اول به لطف الهی به آن درجه رسیده است که نهادهای لشکری و کشوری به وسیله صاحبان این نوع بینش اداره شوند و اداره جمهوری اسلامی بر پایه یک بینش استوار گردد.

۱۰- با همه این احوال چندی است که این اندیشه در این فرزندتان و برخی برادران دیگر، قوت گرفت که اگر اداره جمهوری اسلامی به وسیله صاحبان بینش دوم را در این مقطع اصلح می دانید، ما به همان کارهای طلبگی خویش بپردازیم و بیش از این شاهد تلف شدن نیروها در جریان این دوگانگی فرساینده نباشیم.

این بود خلاصه ای از آنچه لازم دانستم با آن پدر بزرگوار و رهبر عزیز در میان بگذارم تا مثل همیشه با تصمیم پیامبرگونه تان راه را برای ما و همه مردم مشخص کنید و دعایم این است که خدایا امام عزیزمان را در این تصمیم گیریهای دشوار یار و رهنما باش.

با بهترین درود در پایان

فرزندتان. محمدحسینی بهشتی

❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊ 

 

خمینی: من آقای بهشتی را بزرگش کرده‌ام!

برای دیدن فیلمی در این باره به این محل رجوع فرمایید:

https://youtu.be/JPs5EzG66x4

در پی بهار ایران، بی‌ثباتی‌سازی‌ها، با ابعاد مختلفی در تمام کشور، جریان داشت. برای قدرت‌های داخلی و خارجی، قدرت‌های دولتی و غیردولتی، ضرورتی وجودی و حیاتی بود که انقلاب را به ضدانقلاب مبدل کنند، و انقلابی را که به «پیروزی گل برگلوله» مشهور شده بود، با قدرت و زور و خشونت، آغشته و از خود بیگانه کنند.

در همان اوایل انقلاب:

بهشتی هم گفت(نوار افشا شده از صحبتها در جمع محارم): ما از گروگانها به عنوان یک آتو بر ضد بنی‌صدر و کارتر استفاده میکنیم. 

بهشتی همچنین در در نامه ۲۲ اسفند ۱۳۵۹ به خمینی، در اقلیت بودن را اعتراف میکند و گزارش میکند، و اول میگوید ما جنگ قدرت و تخریب نیروهای مردمی را «شائبه جگرسوز» میخواند:

… با این شائبه جگرسوز روبه رو می شوم که دفاع از مظلومان نیست، جنگ قدرت است…

 ولی بعد میخواهد خمینی را متقاعد کند که «نهادهای لشکری و کشوری» از مخالفان اقلیتی که آنها هستند گرفته شود و «اداره جمهوری اسلامی بر پایه یک بینش استوار گردد»

 ما حاضریم تمام دولت را در دست بگیریم!

…۹- نظر ما این است که رشد کمی و کیفی دارندگان بینش اول به لطف الهی به آن درجه رسیده است که نهادهای لشکری و کشوری به وسیله صاحبان این نوع بینش اداره شوند و اداره جمهوری اسلامی بر پایه یک بینش استوار گردد…

 و خمینی و شرکا سه ماه بعد از این نامه کودتا میکند

بنیصدر در نامه به خمینی(موجود در کتاب نامه‌ها): معامله پنهانی بر سر گروگانها در پاریس انجام گرفته

(خمینی: این انقلاب دوم بود)

رفسنجانی(رئیس مجلس) در روز انتخابات ریاست جمهوری امریکا: در آینده خواهند گفت که ما باعث شدیم ریگان رئیس جمهور امریکا بشود

«عبد‌الله ضیغمی»، معروف به «مشفق»، معاون سردار محقق

فرمانده واحد «معاونت بررسی و عملیات روانی» عبدالله ضیغمی معروف به سردار مشفق است که اداره خانه‌های امن سپاه به‌عهده اوست.

عبدالله ضیغمی از سال ۱۳۹۲ توسط طائب به این سمت منصوب شده است و در سال ۱۳۹۴ شایع شد که در جریان کشته شدن زائرین خانه‌ی خدا در منا مفقود شده است.

سردار مشفق که نوار سخنرانی وی در مشهد به عنوان سند تازه ای از مهندسی و تقلب سپاه و رهبری در انتخابات مطرح شد، کیست؟
سردار مشفق نام مستعار است. نام اصلی مشفق، سردار عبدالله ضیغمی است. سمت فعلی وی جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. ضیغمی در زمان جنگ ایران و عراق در واحد تخریب و عملیات سپاه خدمت می کرد.
سردار مشفق، اولین بار و اولین شخص از این رژیم بود که در مقام رئیس اطلاعات ستاد مشترک سپاه گفت:

گروگان‌گیری ساخت امریکا بوده، توسط عامل آنها آقای موسوی خوینی‌ها اجرا شده

محمد بهشتی هم با ولایت فقیه موافق نبود و در شورای انقلاب پیش‌نویس قانون اساسی (که در آن ولایت فقیه نبود) به اتفاق آرا تصویب شد. بن‌صدر در مجلس خبرگان به بهشتی اعتراض کرد که شما به آن پیش‌نویس قانون اساسی رای دادید، و شما میدانید که مجلس خبرگان باید برای بررسی همان پیش‌نویس تشکیل بشود و حق ندارد از آن خارج شود، این وکالت فضولی است! شما چنین وکالتی ندارید از مردم! با این حال بهشتی هم اضافه کردن ولایت فقیه در قانون اساسی را کارگردانی کرد، اصل دیگری را هم گذاشته بود که بنا بر آن رهبر میتوانست اختیارات خود را تفویض کند، که در این صورت قبای دیکتاتوری کامل به تن بهشتی دوخته میشد. فرض بر این بود که بهشتی بشود رئیس جمهور و خمینی اختیارات خود را به وی تفویض کند، و ایشان بشود تام‌الاختیار! بنی‌صدر مخالف این اصل بود، برای منتظری هم توضیح داد و او هم مخالف شد و در نهایت، نتوانستند آن اصل را وارد قانون اساسی کنند. 

در جلسه‌ای در منزل خمینی در ۱۹ اسفند ۱۳۵۹ بهشتی به خمینی میگوید بنیصدر و بازرگان به ولایت فقیه باور ندارند! اینها تا وقتی شما زنده هستید، با شما گژدار و مریز رفتار میکنند، و بعد از شما نخواهند گذاشت این ولایت فقیه باقی بماند.

خمینی دعوت کرد بیایند منزلش و خطاب به بنی‌صدر گفت: شما در خارج بودید، و اینها که در ایران بودند مواضع را تصرف کردند! بنیصدر گفت: شما به تصرف اینها دادید، شما فقط یک هفته اعلام کنید در امور دخالت نخواهید کرد، اینها نخواهند توانست به محل کار خود بروند. شما کشور را به تصرف اینها داده‌اید

سنگ بنای اول هجمونی و انجصارطلبی را آقای دکتر ابراهیم یزدی در طرحی محرمانه با آقای خمینی در پاریس پایه‌گذاری کرد:

لینک مطلب در شبکه‌بندی‌های اجتماعی، برای: عضو شدن و دنبال کردن و مشترک شدن، رای‌دادن، ابراز نظر، پسندیدن، پیاده کردن، به دوستان خود ایمیل کردن، و…، و لطفا هم‌رسانی:

Discover more from رسانه‌های ملیِ همگانی به‌مثابه شاخه‌ چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊

Subscribe to get the latest posts to your email.

10 دیدگاه دربارهٔ «باز نگری نامه محرمانه آقای بهشتی خطاب به آقای خمینی: «در همه سازمان های لشگری و کشوری همواره در اقلیت» هستیم!»

  1. بازتاب: علی صدارت: هر ایرانی، یک مصدق! - مجامع اسلامي ايرانيان

  2. بازتاب: علی صدارت | علی صدارت :هر یک روزی که حاکمیت رژیم ولایت مطلقه ادامه پیدا کند، خطر تجزیه شدن ایران بیشتر می‌شود.

  3. بازتاب: صفحه اول ابوالحسن بنی صدر اخبار روز نویسندگان ما صفحه‌ای از تاریخ خانه احزاب و گروهها کتابخانه آرشیو و لینکها تماس اهداف سایت RSS علی صدارت: ه

  4. بازتاب: علی صدارت | صدارت : ترور قاسم سلیمانی و تدبیرات لازم توسط شما، من، ما و هرکدام از همه ما مردم.

  5. بازتاب: علی صدارت | صدارت : رفراندم جدیدی در جریان است.

  6. بازتاب: صدارت : رفراندم جدیدی در جریان است. - مجامع اسلامي ايرانيان

  7. بازتاب: سلمان رشدی، تجاوز به حق حیات «مرتد»، تروریسم محکوم است: علی صدارت  | اشتراک eshtrak

  8. بازتاب: صدارت: وژدان احساسی، وژدان‌های انسان و نقش آنها در رویارویی با ناحق‌وندی | علی صدارت

  9. بازتاب: صدارت: نفی حجاب اجباری، نفی اکراه و زور، انقلاب اسلامی، انقلاب در اسلام | علی صدارت

  10. بازتاب: صدارت: از انقلاب ۱۳۵۷ تا کودتای ۱۳۶۰- بررسی برخی عوامل تبدیل انقلاب، به ضدانقلاب | علی صدارت

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

Discover more from رسانه‌های ملیِ همگانی به‌مثابه شاخه‌ چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊

Subscribe now to keep reading and get access to the full archive.

Continue reading

پیمایش به بالا