“افرادی که از ایران اومدن بیرون، شاید فقط 5% اینها سیاسیاند. دولت باید برای اون 95% دیگه قطعا همین الان فکرش رو بکنه. یعنی برای کسی که نه به کار فتنه 88 کاری داشته،… دهۀ 60 هم که دیگه 30 سال ازش گذشت و اصلا کسی دیگه یادش نیست!… یارو میگه که آقا سال 67 را به یاد بیارین….. شما اصلا یادِ کسی نیار اون سالها رو! ولش کن! تموم شد! به نظر من اصلا این داستان را نباید بهش توجه کرد!”
آنچه در فوق آوردم، قسمتی از مصاحبۀ آقای ابراهیم نبوی با برنامۀ افق تلویزیون صدای امریکا در تاریخ چهاردهم ژانویۀ 2014 برابر با 24 دی ماه 1392 است. ده سال پیش همین آقای نبوی صراحتا گفت که از دست آقای بنیصدر “دق کرده” است!
این مصاحبه، یادآوری تلخی بود از افراد و تشکیلاتی که در بیش از سه دهۀ گذشته دانسته و یا ندانسته، شعار “حفظ نظام از اوجب واجبات است” را پیش میبرند. با کارمندان رسمی وزارت اطلاعات، تکلیف روشن است ولی با امثال حزب توده و چریکهای فدائی اکثریت و افرادی با آن چنان روش و منش که در سالهائی که منجر به کودتای خرداد 1360 شد از یک سو، و از سوی دیگر افراد و تشکیلاتی چون آقای نبوی و یا کسانی که از “ظلم مردم به رهبری” دم میزنند و فجایع روزمرۀ کشور را از زمان “انتخاب” آقای روحانی لاپوشانی میکنند ، قضاوت مشکلتر به نظر میآید.
بیشتر از رسانههای ملیِ همگانی بهمثابه شاخه چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊ کشف کنید
Subscribe to get the latest posts sent to your email.
جناب صدارت مصاحبه های شما را از طریق سپیده انقلاب اسلامی می بینم اما بحثی که شما دوستان نتوانستید جا بیندازید این تفکیک بین کسانیکه رای می دهند و کسانیکه رای نمی دهند دوست عزیز در انتخابات اخیر حدود 20 ملیون رای ندادند بدون ترید این افراد جز اندیشه مندان و کسانیکهاهل فکر ومسایلی را از دید خرد انتخاب می کنند هستند گروه کوچکی هم متعلق به سیستم هستند ولی بقیه افرادی که رای می دهند نسل جوانی هستند که احسا ساتی وحتی مخالف تر از 20 ملیونی که رای ندادند ولی از انجاییکه این گروه جوان احساساتی همه چیز را زود وسریع می خواهند و از طرفی در انتخابات نیز فقط دوگروه حق تبلیقات دارند یک گروه سنت گرا وگروهی اصلاح طلبها حکومتی از انجا ییکه گروه دیگری حق تبلیغ ندارند و جوانان هم احساساتی فکر می کنند از طریق تبلیغات اصلاح طلبها زودتر به مقا صد خود می رسند ولی این گروه یعنی جوانها جناب صدارت انچنان با روحانی وفرهنگ ان مخالفند که بعنوان نمونه به هم سلام نمی کنند می گویند این فرهنگ اخوندهاست بلکه با درود همدیگر را تحویل می گرند من شما وبعضی از دوستان را که می شناسم مقصر می دانم چون شما با تحلیل درست ازشرایط اجتماعی ایران واینکه اصلاح طلبها رایی ندارند بلکه یک گروه احساساتی که صد درصد با انها مخالفند ولی بنا بدلایلی که ذکر کردم به انها رای می دهند واز طرفی بر خلاف نظریات افراد نبوی نسل جوان امروز بیش از هر ایرانی به کشتار ده 60 واقف هست ولی باید او را باشرایط روحی روانی او سنجید لذا تحلیل درست شما از جامعه ایران یک عده زور طلبهایی که همه کارشان را اینجا انجام دادند وحالا بااسم مخالف رفتند خارج دکانشان بسته می شود با درود تهران
آقای علی
با سلام و با آرزوی سلامتی
1- از اینکه مطالب را در سپیده استقلال و آزادی دنبال میکنید خوشحالم. نظرات شما و دوستان شما، به بهتر شدن فعالیتهای فرهنگی کمک خواهد کرد.
و اما تفکیک بین نظرات مختلف در باره رایگیری:
2- کسانی که در رایگیری شرکت کردند، و واقعاً معتقدند این نظام خوب است و باید در “انتخابات” شرکت کرد. در مورد این دسته از هموطنان فقط میتوانم بگویم که با کمال احترام، با نظرشان مخالف هستم. امیدوارم که بتوانم از دیوار سانسور و و از آن مهمتر خودسانسوری عبور کنم و نقطه نظراتم را با آنها به بحثی آزاد و دوستانه بگذارم.
3- کسانی که رفتند و رای دادند ولی با این نظام و با تمام کاندیداها مخالفند (از جمله آقای روحانی) و فقط برای فرار از بدتر به بد تسلیم شدند. منهم معتقدم که بیشترین تعداد رای دادهها، جوانهائی از این دسته هستند.
4- احساسات جوانی را میتوان با باور به حقوق، با اعتماد به نفس فردی و اعتماد به نفس ملی، به سمت خودسازی سوق داد و نه به سوی خودتخریبی. زمان زیست جوان در آینده است. این اوست که باید در ذهن خود جا بیندازد که رجوع به قدرتمدار و زورمدار، چه داخلی (= پذیرفتن قدرتمداران داخل و خارج رژیم به عنوان تنها راه حل ممکن برای سرنوشتی بهتر و اجبار بین بد و بدترهائی که این نظام او را زندانی میکند) و چه قدرت خارجی (=دعوت از قشون خارجی به حمله به میهن، گرفتن پول و امکانات= یعنی آن روشی که در حال حاضر توسط “اپوزیسیون” سوریه اتخاذ شده است) جز خشونت و تجاوز و تخریب و فقر و فساد و….. برایش نداشته است.
5- ایرانیانی که علیرغم مخالفت با رژیم و آقای روحانی، در رایگیر شرکت کردند، بخصوص جوانهائی که اینکار را کردند را باید یادآور شد که زبان نیرنگ و تزویر و دوروئی، زبان رژیم است. اینگونه بیاخلاقیها برازندۀ جوانی که خواستار آیندۀ بهتری هست و برازندۀ ایرانیانی که دغدغه وطن و هموطن را دارند، نیست.
6- و در انتها امیدوارم که با کمک شما و دوستان شما (هستهها) بتوانیم این بحث را در افکار عمومی جا بیندازیم اگر از این رزیم بیزاریم، بر ما روا نباد که در پندار و گفتار و پندار خود، مانند آنها بشویم. بتوانیم این مطلب را جا بیندازیم که بدون باور به استقلال و خودانگیختگی و آزادی و آزادگی، در مقیاس فردی و جمعی و ملی، وقتی این رژیم که بر پایههای لرزان استوار است هم برود، اگر ما و بخصوص جوانها، با باور به اصول مردمسالاری، در میدان تعیین سرنوشت خود حاضر نباشیم، شاه میرود و خمینی و خامنهای میآید….. اینها میروند و بدتر از اینها میآیند….
با سپاس و با آرزوی خوشوقتی
این آقای نبوی دوچار بیماری فرا موشی شده، لذا چون ایشان خودش ما یل است فراموش کند، برای دیگران نیز تکلیف تعین میکند، که
مثل خود ایشان دوچار این بیماری شوند. به این مردک فرصت طلب باید کفنت بیش از صد سال پیش دولت عثمانی در تر کیه نزدیک یک
ملیون از ارمنه را کشتار کرده هنوز موضوع آن مطرح میباشد و باین کشور انتقاد میشود و یا اکنون نزدیک 70 سال از کشتار یهو دیان بدست حذب نازی آلمان میگذرد، هر کجا یکنفر از کسانیکه در این کشتار دست داشته با شد را پیدا کنند، او را بمحا کمه میکشند در هر سن سالی که باشد. بی شرمی حد حساب ندارد
آقا/خانم ایراندوست گرامی
امیدوارم که همگی به کمک همدیگر به حافظۀ همۀ فراموش کنندگان فاجعۀ ملی کشتار دهۀ 1360 کمک کنیم که با پرورش وجدان تاریخی و وجدان اخلاقی، از گذشته درس بگیریم، در حال پرکارانه عمل کنیم، و در آینده شاهد زندگی و سرنوشت بهتری باشیم.
و امیدوارم که با کنشهای خشونتزدای هموطنان، همۀ کسانی که در شعار “حفظ نظام از اوجب واجبات است” با آقای خامنهای همصدا شدهاند، به آغوش ملت باز گردند.