علی فلاحیان، از نامزدهای لیست امیدٍ بود. او 8 سال وزیر اطلاعات هاشمی رفسنجانی بود. سعید امامی معاون عملیات واواک تحت وزارت او بود و در قتلهای بی شماری دست داشت: در قتلهای میکونوس که توسط دادگاه برلین (او همراه رفسنجانی و خامنهای، آمران و مسئولان شناخته شدند)، در قتلهای وین (دکتر قاسملو و قادری و نیز فاضل رسول، استاد دانشگاه وین)، در قتل کاظم رجوی در سئویس، در قتل دکتر بختیار و برومند در پاریس… در قتل احمد خمینی و…
در اینجا بخشی از جزوه 80 صفحهاى را نقل میکنیم که رژیم در زمان قتلهای زنجیرهای برای مبری کردن خامنهای و دری نجف آبادی از مسئولیت قتلها، منتشر کردهبود. در آن، از جمله از نقش علی فلاحیان در قتل صیاد شیرازی پرده برداشته شدهاست. این جزوه را روزنامه انقلاب اسلامی در شماره 507 از 3 تا 16 بهمن 1379 منتشر کرده بود.
دستاوردهاى اطلاعاتى دستگيريهاى جديد
با توجه به وجود اطلاعات قبلى از مسايل محفل و تخلفات آنها و نوع برخوردى كه با متهمين جديد صورت گرفت، در همان روز اول، صميمى به اختفاى 270 هزار دلار و 2 ميليارد ريال در دخمهاى در خيابان نظام آباد اعتراف نمود و اعلام داشت پولها را به دستور اسلامى در بيرون از وزارت مخفى نموده است. متعاقباً املاك و مستغلات نيز كه به نام اشخاص خريدارى شده بود شناسايى شد كه ارزشى بالغ بر صدها ميليون تومان داشت.
صميمى در روزهاى بعد دين خود را بهايى معرفى نمود و گفت: با ظاهرسازى ابتدا در انجمن حجتيه عضو شده و سپس با پيروزى انقلاب اسلامى خود را به نهادهاى انقلابى و سپس سپاه نزديك كردهاست. همسر اسلامى وجهه كاملاً متدين و انقلابى به خود گرفته بود. در مراحل اوليه بازجويى، در پاسخ بعضى سئوالات ساده شرعى آنچنان منفعل شد كه بى اطلاعى خود را نتوانست توجيه نمايد. حتى ناتوان از به پاسخ در باره اصول دين و اركان نماز و سئوالاتى از اين دست خيلى زود ادعاى تدين خود را كنار گذاشت. نكته قابل توجه بى اطلاعى اكثر آنها در خصوص سئوالات دينى و اسامى مبارك ائمه اطهار عليهم السلام بود كه حتى كارشناسان در مراحل اوليه با ناباورى با قضيه برخورد مىكردند. يكى سوره ياسين قرآن كريم را سوره يس Yes مىناميد و ديگرى نام مبارك امام نهم را بجاى نام مبارك امام هفتم ياد مىكرد. يكى غسل را نمى دانست و ديگرى فروع دين را امامت و نماز عنوان ميكرد.
با افشاى بى اطلاعى آنها از احكام دينى، سئوالى كه به ذهن متبادر شد در مورد واقعيتهاى اعتقادى و دينى آنها بود كه باتوجه به اعتراف قبلى موسوى و صراحت صميمى در پذيرش عضويت در جامعه بهائيت خود، فضايى سنگين و غير قابل باور حداقل در روزهاى اول بين كارشناسان حكم فرمابود، بطوريكه حتى مسايل جديد را از رياست سازمان قضايى نيروهاى مسلح نيز مخفى مىكردند. اعترافات زنجيرهاى و تكميل كننده متهمين در معرفى مسايل داخلى محفل دلايل بى سابقه تشكيل آن، مرتبطين مخفى محفل، تنوع محفل و اقدامات عملياتى اعضاء محفل بخصوص پس از دستگيرى موسوى، صادق و سعيد قلمروى جديدى را در مقابل كارشناسان پرونده آشكار نمود. تقاطع اخبار و اطلاعات و استفاده از بعضى اطلاعات حزبى در مورد دستگير شدگان جديد با پرهيز كامل از بيان موارد قبلى به متهمين جديد و استفاده از امكان تصوير بردارى مخفى از تمامى مراحل بازجوئيها و بررسى دقيق همه آنها در انتهاى هر روزه چرخه اطلاعاتى قابل دفاع و مستحكمى رادر مديريت اين پرونده ايجادنمود. بنحوي كه نتايج بازجويىها پس از ارزيابى عملياتى و اطلاعاتى بعنوان قويترين مستندات كشف شده از يك جريان مخوف نفوذى و دراز مدت قابل دفاع بوده و خواهد بود.
از مهمترين اقدامات تبليغى و عملياتى كه طى ماههاى پس از دستگيرى متهمين اوليه توسط مرتبطين محفلى بدست آمد:
1. ترور شهيد صياد شيرازى در 78/1/21،
2. انفجار بمب در فلكه بيت المقدس مشهد در 78/6/25،
3. اقدامات تبليغى گسترده منفى عليه ادامه كار پرونده قتلهاى زنجيرهاى.
را مىتوان نام برد كه در جاى خود به شرح هريك پرداخته خواهد شد.
بازجويى گروه دوم دستگير شده به دليل اطلاع تمامى آنها از دستگيرى خود توسط يونسى وزير اطلاعات و فرصت قابل توجهى (9 ماه) كه از زمان دستگيرى گروه اول داشتند سخت مشكل مىنمود. تاكتيكهاى مؤثرى كه در منفعل نمودن آنها، به كمك خداوند متعال، مؤثر افتاد، عبارت بودند از:
1. اشراف دقيق اطلاعاتى به ماهيت و عملكرد محفل واعضاء.
2. كنار رفتن نقاب تدين و انقلابيگرى از چهره آنهابا طرح مسايل بسيار ساده مذهبى .
3. مواجهه بعضى از متهمين با يكديگر.
از تقاطع اطلاعات متهمين جديد، مسايل قابل توجهى كشف و به مستند سازى جرائم و جنايات صورت گرفته توسط اعضاء و مرتبطين محفل منجر شد. نكات برجسته و شاخص هر يك عبارتند از:
ترور سردار سرافراز ارتش اسلام شهيد بزرگوار صياد شيرازى:
با توجه به مستندات قابل توجهى كه از روند بازجوئيهاى دستگير شدگان اوليه بدست آمده بود و يونسى به منظور اطلاع از آنها به بهانه هاى مختلف سعى مىكرد كارشناسان پرونده را تخليه اطلاعاتى نمايد و در سه نشست با آنها از قسمتهايى از مسايل اطلاع پيدا كرد. اما امکان انتقال اين موارد به فلاحيان باعث نگرانى او شد. از سويى ديگر پورمحمدى و فلاحيان نيز با برقرارى جلسه با يكى از كارشناسان سعى داشتند از عمق دستاوردهاى اطلاعاتى اطلاع يابند كه تلاش آنها نتيجه مهمى دربر نداشت. نگرانيهاى فلاحيان باعث برخورد تند با رابطين محفل يعنى صميمى و فهيمه شد و از طريق آنها محفل را تحريك به فعاليتهاى عملياتى و تبليغاتى نمود. هدف آنها از چنين اقداماتى حسب اعترافات به شرح ذيل بوده است:
1. نا امن قلمداد كردن جامعه و كشور.
2. پائين آمدن روحيه كارى در بين پرسنل اطلاعات.
3. فشار آوردن به مسئولين جهت جلوگيرى از ادامه كار پرونده .
براى تحقق اهداف فوق خط مشهاى اجرايى به صورت سخنرانى، نامه پراكنى به مسئولين و شانتاژ آنها بروز نمود. يونسى حتى اين تحليلها را چند بار با مقام معظم رهبرى و رياست جمهورى طرح نمود و هر بار نيز پاسخ تندى دريافت كرد. اما به تلاش خود ادامه داد و در هر سخنرانى ادامه كار اين پرونده را باعث تضعيف روحيه پرسنل اطلاعات و كاهش كارايى آنها قلمداد كرد. حتى در ضيافت افطار وزارت اطلاعات كه مقام معظم رهبرى زينت بخش آن بودند نيز همين مسايل را تكرار كرد كه مقام معظم رهبرى كندن دندان چركين اين باند نفوذى در وزارت را به پرسنل تبريك و اعلام كردند بى هيچ بهانهاى بايد به فعاليتهاى خود ادامه دهيد.
اعضاء محفل بخصوص زنان با نامه پراكنى به مسئولين كشور و مظلوم نمايى ادامه اين خط را تعقيب كردند و تحقيقاً هيچ مسئولى از اين مراجعات و جو سازيهاى هدفدار در امان نماند.
خط ديگرى كه به محفل و مرتبطين ابلاغ شده بود، انجام چند عمليات مهم در كشور و ناتوان نشان دادن سيستم امنيتى كشور بود. با ابلاغ اين دستور عناصر موذى و خبيث محفل كه دستگيرى سعيد اسلامى را خطر بزرگى براى خود قلمداد مىكردند روى طرح ترور شهيد صياد فعال شدند. انتخاب سوژه مناسب توسط محفل بعدها توسط گروه به شرح ذيل در اعترافات مطرح شد:
بايستى سوژهاى مناسب انتخاب مىشد كه همه را بسوزاند! بنابراين از سوژههاى جناحى كه فقط ترور آنها باعث ناراحتى جريان خاصى مىشد اجتناب و از بين كسانى كه قرابت و وفادارى آنها به رهبرى بيش از ديگران بود چند امير و فرمانده نظامى خوش سابقه انتخاب شدند با بررسيهاى اوليه مشخص شد تنها فردى كه در محيطهاى نظامى اسكان ندارد و تيم محافظ نيز او را اسكورت نمىنمايد، امير صياد شيرازى است. آدرس محل سكونت و ساعات تردد او توسط ابراهيم فلاحيان (پسر عموى فلاحيان) و مدير كل اقتصادى وزارت (اطلاعات) كه قبلاً در ستاد كل نيروهاى مسلح نفوذ و دسترسى خوبى داشت تهيه گرديد. شناسائيها قبل از عمليات توسط افراد محفل كه بصورت كارگر نقاشى از چند روز قبل در مقابل منزل صياد شيرازى به رنگ كردن يك كيوسك نگهبانى مشغول شده بودند انجام شد.
متهمين اعتراف كردند تيم عملياتى مورد نظر ما كه از بين افراد محفل انتخاب شده بودند مورد تأييد فلاحيان قرار نگرفت و او براى اين كار اكبر خوشكوشك و مهدى رياحى را در نظر گرفته بود كه اكبر به علت همان ترس هميشگى از احتمال لو رفتن چهره خود بهانهاى مطرح كرد و با پذيرش عمليات توسط مهدى رياحى كه ازطريق اكبر- ابراهيم فلاحيان و شخص على فلاحيان در جريان قرار گرفته بود- عمليات تصويب شد. نيازهاى تداركاتى چون اسلحه با صدا خفه كن و موتور سيكلت و خودرو براى تيم عملياتى تأمين شد و مهدى رياحى با پوشش رفتگر و پوشيدن لباس كارگرى به رنگ سبز و نصب ماسك بهداشتى به صورت مشغول جاروكشى پيرامون منزل صياد شيرازى شد. به محض خروج او با خودرو از درب مجتمع مسكونى و انتظار براى بستن درب حياط توسط فرزندش، بصورت يك مراجعه كننده عادى كه عريضهاى مكتوب به دست دارد به خودرو صياد شيرازى مراجعه مىكند و با نزديك شدن به شيشه خودرو هدف خود خواستار تحويل عريضه مكتوب را مىنمايد. شهيد صياد بلافاصله شيشه خودرو را پائين مىآورد و بلافاصله شليك سه گلوله پىدرپى به مغز و صورت او اين طرح جنايتكارانه را تكميل مىكند.
فرزند صياد شيرازى چهره ضارب را مىبيند و بلافاصله به داخل ساختمان متوارى مىشود. تيم عملياتى بلافاصله محل را ترك مىنمايد. پذيرش عمليات توسط منافقين ساعتى بعد در نيكوزيا (قبرس) و بعد دفتر منافقين در پاريس سمت و سوى خاصى در اذهان ايجاد مىنمايد. عوامل مرتبط با شبكه مخفى فلاحيان در اداره كل اطلاعات تهران به مسئوليت راشد مدير كل و سجاد مسئول امنيت آن به اتفاق مسعود صدرالاسلام معاونت اطلاعات ناجا پس از چند روز، با ربط دادن اين ترور به يك درگيرى مسلحانه مشكوك در سه شب قبل بين گشت پليس و يك نفر مشكوك در ميدان راه آهن تهران كه منجر به شهادت يك نفر از نيروهاى انتظامى شده بود را به صرف اين كه گلوله شليك شده در آن درگيرى مبهم و بى سروته و ترور هر دو 9 ميلى مترى بودهاند را حلقه ربط اين دو جريان معرفىكرده و با يك گزارش ساختگى كاملاً غير مستند تيم عملياتى سازمان را عناصرى كه از عراق به داخل آمده و پس از درگيرى در نيمههاى شب در راه آهن تهران با پليس سه روز بعد به ترور صياد پرداختهاند معرفى مىنمايند! مطالعه اين گزارش ساختگى فاحش پرده از وجود مافياى تبهكار پشت صحنه برمى دارد!
گروه دوم دستگير شده با اين كه 6 ماه فرصت براى هماهنگى داشتند قرار گذاشته بودند، در صورتيكه به هر تقدير عمليات ترور لو رفته بود در جزئيات با طرح مسايل غير واقعى بازجويان را به مسير غير واقعى منحرف كنند. لذا عمدتاً از قاسم مرشدى و برادرش بعنوان ضارب نام بردند كه هر چند برآورد اوليه و عدم تحرك و ناتوانى آنها در اجراى چنين ترورى خبر مىداد اما بهر حال ما را برآن داشت تا با همه حدود 180 عكس از نيروهاى مختلف وزارتى اعم از عملياتى و اطلاعاتى با دعوت از فرزند اين شهيد بزرگوار و بررسى عكسها از تنها شاهد زنده اين ترور كمك بگيريم ولى با بررسى عكسها بدون هيچ ترديدى وقتى به عكس مهدى رياحى رسيد با احتمال بالاى 70 در صد او را ضارب پدر خود معرفى كرد و مجعد بودن موها و تركيب خاص چشم و ابروى او را بعنوان خاطره تلخى كه هيچ گاه نمىتواند فراموش كند نام برد. در بازداشتگاه نيز با دستگيرى امين (كريم اسد زاده) و مواجهه او با موسوى، امين حاضر شد اقدامات محفل را پس از دستگيريها اعلام كند. وى كه يك هفته بود از پاريس كه در آن بعنوان مسئول شبكه امنيت مستقر بود بازگشته بود و اطلاعات خود را از ديدار با بقيه اعضاء محفل به دست آورده بود، به شرح ذيل مواجهه فوق بيان نمود: «مىدانم كه ترور صياد و بمب شهريورماه مشهد توسط محفل انجام شده است.«
قبلاً نيز موسوى و اكبر خوشكوشك ادعايى از مهدى رياحى مطرح كرده بودن كه با شناسايى فوق و متعاقب آن اعتراف مجيدى به ملاقات صميمى با مهدى رياحى قبل از ترور و انتقال اطلاعات عملياتى در مورد سوژه و نحوه و ساعات تردد، همه چيز را روشن كرد. با انجام كنترل دو هفتهاى نسبت به مهدى رياحى كه نام اصلى او محمد رضا ابوالقاسمى بود مشخص شد وى بيش از 4 سال است به وزارت نمىآيد اما از همه امكانات مثل تردد و دريافت حقوق و مزايا برخوردار است. وى منزل گرانقيمتى در كلاردشت و زمينهاى كشاورزى در آبيك قزوين دارد. در منطقه پل اوشن جاده چالوس نيز به ساخت و ساز مشغول است. با اين كه متولد 1344 است ثروت بسيار زيادى دارد، دهها ميليون تومان فقط در حساب بانكى از خود و همسر و فرزندش موجود است.
پس از دستگيرى مهدى رياحى در 78/9/13، وى با خوف بسيار زيادى كه نمىتوانست آن را مخفى كند طى 24 ساعت اول محل اختفاى تسليحات و مهمات با ارزشى را كه در جاسازيهاى ماهرانه خود در محل سونا و جك رزى خود در ويلاى كلاردشت زمينهاى كشاورزى در آبيك قزوين كه در زير زمين مخفى كرده بود اعتراف نمود و حاضر شد محل اختفاى دو موشك ضد زره RPGI8 در منزل خود (در لوله سيمانى و در جداره ديوار) و خرج گرد آمريكايى 15 پوندى كه درون شش كتاب قطور جاسازى شده و پيش برادر زنش بود را معرفى نمايد. خاطرنشان مىگردد موسوى و صادق چند ماه قبل از آن به وجود اين موشكها نزد مهدى رياحى اعتراف كرده بودند. نكته قابل توجه اين بود كه اسلحه سبك و سنگين و مهمات مكشوفه از وى كه دهها قلم بود گريسكارى شده و در اعماق زمين مدفون بود اما اين دو موشك ضد زرهى و سبك و خرج گرد آمريكايى كاملاً در دسترس و آماده بهره برداريهاى عملياتى بود. سئوال اين است كدام خودروى زرهى در تهران قرار بود هدف اين موشكها قرار گيرد؟!
با دعوت مجدد از فرزند شهيد صياد به محل بازداشتگاه، وى از بين چندين متهم متفاوت به محض ديدن چهره مهدى رياحى با دگرگونى خاصى كه در حالت او بوجود آمد. ضارب را با احتمال بالاى 95 در صد شناسايى كرد با نصب ماسك به صورت رياحى وى قطعيت بيشترى در تشخيص خود اعلام كرد.
لازم به ذكر است که با كنترل ضربان قلب و فشار خون مهدى رياحى قبل و پس از رؤيت فرزند شهيد ضربان قلب او از 70 به 100 افزايش پيدا كرده بود! گزارش كامل كنترل علائم جسمى او توسط پزشك در سوابق موجود است.
- بازنشر از سایت انقلاب اسلامی
بیشتر از رسانههای ملیِ همگانی بهمثابه شاخه چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊ کشف کنید
Subscribe to get the latest posts sent to your email.