[youtube_sc url=”https://www.youtube.com/watch?v=e9P9yK_hi1E”]
باز هم دروغ کلیشهٌ «هدف وسیله را توجیه میکند»
دروغ به خود…. و دروغ به دیگران….
خودسانسوری و سانسور خود….. و سانسور دیگران…..
اینجا منظور به هیچ وجه تخریب که هیچ حتی انتقاد شادروان بختیار نیست. منظور فقط نقد یک روش است که گذشت زمان غلط بودن و حتی خطرناک بودن آن را (نه تنها برای کشور و ملت، بلکه حتی برای خود بکاربرندگان آن روش) مکررا ثابت کرده است.
مرحوم #بختیار، گرچه خود را مصدقی میخواند، ولی درست عکس رویهٌ مصدق را پیش گرفت و با کمارزش گرفتن ارزشهای ملی ایرانی و با پشت کردن به #حقوق، خود را در مقابل مردم قرارداد و خود، خویش را تباه و ضایع کرد. در حالی که وی میتوانست در گذار از استبداد به مردمسالاری، به سهم خود نقشی ایفا کند.
این یادآوری به خود، برای من و شما و برای همهٌ ما، خیلی مهم و بسیار حیاتی است که برای گذار از استبداد، برای استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری، برای رهایی از زندان خودساختهٌ «انتخاب» بین بد و بدتر و برای ساختن سرنوشتی خوب و خوبتر، لازم و ضروری است که به این واقعیت باور داشته باشیم همهگیمان در ساختن سرنوشت، موثر هستیم، حتی اگر آن تاثیر در ظاهر به نظر کم و کوچک بیاید. اگر روزگار را در انفعال و بیغمی طی کنیم، خلائی که در اثر نبود ما در میدان تعیین سرنوشت ایجاد میشود را لاجرم زورپرستان پرمیکنند و سرنوشت ما را آنطور که میخواهند رقم میزنند.
این عمل ایشان (و هر کسی که به این بیراهه برود و آزموده را بیازماید، به وضوح حاکی از این است که ایشان از اعتماد به نفس شخصی و فردی و اعتماد به نفس ملی، برخوردار نبود که خود را ناچار دید که دست تکدی به سوی قدرتها دراز کند.
❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊
جایگاه رفیع #استقلال در فرهنگ ایرانی و تابو بودن و گناه کبیره بودن رجوع به قدرتها، از مهمترین عواملی است که قدرتها از ساختن #بدیل وابسته و سرسپرده در ایران عاجز ماندهاند و #ایران سرنوشت #سوریه را پیدا نکرده است.
❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊
❊
https://www.instagram.com/p/BgNN_oihH1_/?taken-by=ali.sedarat
❊
https://www.facebook.com/Sedarat57/posts/1606209309455679
❊
[youtube_sc url=”https://www.youtube.com/watch?v=G-Xqqq4LPL8″]
❊
[youtube_sc url=”https://www.youtube.com/watch?v=fSx0GMxMoRE”]
❊
https://www.youtube.com/watch?v=e9P9yK_hi1E
❊
❊
https://plus.google.com/u/0/+AliSedarat/posts/1KfZboKbW8D
❊
[youtube_sc url=”https://youtu.be/G-Xqqq4LPL8″]
❊
متاسفانه نقشآفرینی در رقم زدن سرنوشتی شوم برای ایران و ایرانیان، منحصر به مرحوم بختیار نمیشود. هر فردی یا گروهی که محل پندارش در قدرت و زور است، با بنمایهٌ تفکر و تعقل بر اساس موازنهٌ مثبت، نه میتواند به خودش و نه به ما ایرانیان اعتماد و باور داشته باشد که خودمان قادریم سرتوشتی خوب و خوبتر برای خود بسازیم.
به این ترتیب است که این معتادان به زور و قدرت، خود را مجبور میبینند که راه حل استبداد و گذار به مردمسالاری را، مانند مرحوم بخنیار در دخالت دادن قدرتهای داخلی (عناصری در رژیم ولایت شاه و یا خود آقای محمدرضا پهلوی) و یا در دخالت دادن قدرتهای خارجی (به قول خود دکتر بختیار از قطب شمال تا جنوب!) و یا مانند استمرارطلبان رژیم ولایت فقیه، که راه حل را در دخالت دادن قدرت داخلی (عناصری در رژیم ولایت فقیه و یا خود آقای خامنهای) و یا در دخالت دادن قدرتهای خارجی (تولید بحرانهایی چون گروگانگیری، و کودتای خرداد ۱۳۶۰ برای نپذیرفتن پیشنهاد صلح صدام، و انرژی/سلاح هستهای، و حالا خشونتها و جنگهای سوریه و سایر کشورهای منطقه و انواع ستیزهای ظاهری و سازشهای پنهانی با قدرتها) بدانند.
تحولطلبان و امید و اعتدالیون و اصلاحطلبان (= همه را بخوانید استمرارطلبان!!) هم با باور به موازنهٌ وجودی و یا در بهترین وجه، با برداشتی غلط از مفهوم موازنهها، نقش مهمی در خشونتگستریها و گسترش فساد و وابستگی و اشاعهٌ فحشا و فقر و سایر آسیبهای اجتماعی داشتهاند. آنها مانند تودهایها نقش مهمی در این سرنوشت شومی که ایران و ایرانی به آن مبتلا است، دارند. نقش حزب توده و سایر وابستگان به قدرت در کودتای سال ۱۳۳۲ و نیز در سالهایی که منجر به کودتای خرداد ۱۳۶۰ شد، با از طبقهبندی خارج شدن و افشا شدن تاریخ واقعی معاصر ایران، بر کمتر کسی پوشیده مانده است.
پندار مصدق در موازنهٌ منفی بود و به این دلیل است که گفتار و کرداری که از او سر میزد، او را نماد و سمبل و الگویی برای استقلال و آزادی و مردمسالاری، در ایران و در منطقه و در دنیا کرده است.
جایگاهی که دکتر محمد مصدق در فکر و قلب مردم ایران و مردم منطقه و حتی مردم دنیا دارد، جایگاهی نیست که بتوان آنرا به سادگی سانسور نمود. کسانی که به دلایل مختلف خود را وامدار رژیم ولایت مطلقهٌ شاه یا شیخ میدانند، و امروزه در پیشبرد شعار «حفظ نظام از اوجب واجبات است» با آقای خامنهای همصدا شدهاند، مجبورند به تخریب مصدق و سیاست موازنهٌ منفی او بپردازند. در مورد موازنهٌ منفی دکتر مصدق، سانسور و خودسانسوری و تلاش در اشاعهٌ آنها وژدان تاریخی نسل جوان را ضعیف نموده است و از عوامل به انفعال و بیغمی نشستن بسیاری از هموطنان است.
نوشتهٌ ذیل، اگر تخریب به عمد نباشد، به وضوح حاکی از کجفهمی موازنهها و اشاعهٌ سانسور و خودسانسوری است:
البته بررسی پیامی که مصاحبهٌ چند روز پیش ایشان دارد (لینک آنرا در ذیل آوردهام)، حاکی از باور به زور و قدرت و اصیل دانستن آن است که در همان جملات اولیهٌ ایشان و تعریفی که از سیاست میدهندکاملا هویداست:
بدین ترتیب، جای تعجب نیست که ایشان خود را ملزم در ادامهٌ ترساندن مردم میبیند، و در بیعملی و بیغمی و انفعالی که امروزه در تعدادی از ایرانیان دیده میشود، نقش مهمی دارد.
مصدقی بودن به این نیست که عکس مصدق بر دیوار بیاویزیم. معنای مصدقی بودن این است که در تمرینی دائمی برای هرچه پایبندتر به موازنهٌ منفی بودن باشیم، یعنی محل پندار را پیوسته بیشتر به سمت هرچه حقوقمدارتر شدن سوق دهیم. و به این ترتیب است این شعار میتواند راهگشای بنبست خشونت و راهنمای گذاری خشونتزدا از انواع استبدادها و و لایتهای انحصاری، به ولایت جمهور مردم و استقرار و استمرار مردمسالاری و پیشبرد آن به نقطهای که هرچه بازگشتناپذیرتر گردد. و به این ترتیب است که این شعار مصداق پیدا میکند:
هر ایرانی، یک مصدق!
بیشتر از رسانههای ملیِ همگانی بهمثابه شاخه چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊ کشف کنید
Subscribe to get the latest posts sent to your email.