بنی‌صدر: فکرِ جمعیِ جبار (۱) و ویژگی‌های آن

بنی‌صدر خاصه‌های فکرِ جمعیِ جبار (۱) : مصاحبه مرتضی عبداللهی از تلویزیون سپیده استقلال و آزادی

خاصه های فکر جمعی جبار (۱) : مصاحبه مرتضی عبداللهی با ابوالحسن بنی صدر

تاریخ مصاحبه: ۱۳۸۵-۰۲-۱۵

(84-02-15)

فایل صوتی را همینجا بشنوید:

لینک یوتوب

https://www.youtube.com/watch?v=LGie3Bv2uKk

لینک صوتی

https://soundcloud.com/a-banisadr/trs0hddc6aa7

اینستاگرام

https://www.instagram.com/p/ChuB7cCttxt/

توییتر

https://twitter.com/esteghlal_azadi/status/1563106560066596865/photo/1

❊❊❊❊❊

آدرس مطلب در سایت در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۱ برابر با ۲۶ آگوست ۲۰۲۲ جمعه:

http://alisedarat.com/1401/06/04/9277/

1 – بنی صدر: فکر جمعی جبار ظن خالی از علم است . برای مثال، « زن دون مرد است » ، فکر جمعی جباری است که طی قرون بر جامعه ها حاکم بوده و هنوز نیز هست . در جامعه هائی که دست آوردهای علمی این « فکر » را از اعتبار انداخته است، هنوز زن « سکس دوم » است . چرا که نظام اجتماعی بر محور قدرت ساخت پذیرفته و رابطه ها، رابطه های قدرت هستند و روابط قدرت زبر دست و زیر دست می سازند .

از آنجا که کار قدرت اینست که ناحق را جانشین حق و مجاز را جانشین علم می کند، خاصه اول هر « فکر جمعی جبار » غافل کردن جمع از حق و بسا حقوق خویش است . برای مثال، وقتی می گویند : رأی دادن حق است، الف – وسیله را جانشین حق می کنند . زیرا باید حق حاکمیتی باشد و کسی بخواهد آن را بکار برد تا رأی دادن بعنوان وسیله ، معنی پیدا کند . ب – رأی دادن وقتی بکار بردن حق حاکمیت نیست، وسیله نقض حق می شود. بدین سان، نقض حق مسلم و علم خالی از ظن است. لذا هر دلیل که در توجیه آن ساخته شود، – به ترتیبی که دور تر موضوع شرح و بسط می شود – ظن و گمان بیش نیست . از جمله به این دلیل که

2 – حتی یک « فکر جمعی جبار » نمی توان یافت که دلیل حقانیت آن، در خودش باشد . برای مثال، در هر دو « فکر» « اگر در انتخابات شرکت نکنیم ، امریکا به ایران حمله می کند » و یا « اگر در انتخابات شرکت نکنیم ، فاشیسم جدید بر دولت مسلط می شود » ، دلیل بجا بودن شرکت در انتخابات، در رأی دادن ( = عمل به حق حاکمیت ) قرار ندارد،بلکه در بیرون آن،یعنی ترس از حمله امریکا و یا تسلط « فاشیسم جدید » قرار دارد .

3 – از این رو، « فکر جمعی جبار» از خود هستی ندارد . در هستی تابع وجود حقی یا واقعیتی است که از آن، چیزی در « فکر جمعی جبار » نیست . بدین خاطر، همواره قولی است که هم دلیل صحت آن را ، در خود آن، نمی توان جست . هم اعتبارش نه در فکر که در گوینده آنست . هم صورتی از واقعیت و دروغی است که از راست ساخته می شود . و هم

4 – قابل نقد و تجربه نیست . از خاصه های ﺁشکار « فکرهای جمعی جبار » ، یکی غیر قابل تجربه و نقد بودن ﺁنها است. برای مثال، « اسلام ناب محمدی » آقای خمینی و « تجدد » پهلوی ها که دو نمونه از « فکر جمعی جبار » هستند ، اولی، صورتی از واقعیتی است که اسلام است و دومی نیز صورتی از واقعیتی است که تجدد غرب است . اگر اسلام نبود، « اسلام ناب محمدی » حتی بعنوان شکل نیز وجود پیدا نمی کرد . شکلی که تا امروز ، هیچگاه محتوائی ولو از عناصر مجازی پیدا نکرده است. باز اگر تجدد غرب نبود، تجدد توجیه گر استبداد پهلویها نیز نبود . تجددی که در تغییر شکل – به قول مخبر السلطنه هدایت، دومین نخست وزیر در سلطنت پهلوی، در « تمدن بلواری » خلاصه می شد ، نیز نبود . هیچیک از دو « فکر» قابل تجربه نیستند . امرهای دو مقام ( خمینی و پهلوی ) هستند ، چون و چرا نیز بر نمی دارند ! علت هم اینست : فکری که وزنی بیشتر از ظن و گمان ندارد، اگر به نقد تن دهد، چون حباب می ترکد . چون نقد شدنی نیستند ، تجربه کردنی نیز نیستند .

برخی از « اصلاح طلبان »، در مقام دفاع ، گفته اند کجا تجربه ای انجام گرفت تا نشان دهد اصلاح طلبی شکست خورده است. از ﺁنجا که عقل قدرتمدار با تخریب خود ﺁغاز می کند، عقلی که این « استدلال » را ساخته است، غافل است که بر تجربه ناپذیری اصلاح طلبی ادعائی اعتراف می کند . چرا که اگر قابل تجربه بود، به تجربه در می ﺁمد، در جریان تجربه نقد می شد و تا هدف پیش می رفت . راستی اینست که اصلاح طلبی اگر می خواست تجربه پذیر شود ، یعنی « فکر جمعی جبار » نشود، می باید، هدفهای روشن و روشهای شفاف می یافت . حال ﺁنکه تا امروز نیز، تعریف روشنی ، هدف واضحی و روش شفافی نیافته است. پس قابل تجربه نبود . اما مردم ﺁن را تجربه کردند . در طول 8 سال، مردم دیدند که اصلاح هر نظام بحداکثر رساندن کارﺁئی ﺁنست و نه چیز دیگر. چنانکه در دوره 8 ساله خاتمی، این ولایت مطلقه فقیه بود که تحقق پیدا کرد .

از ﺁنجا که هر « فکر جمعی جبار » بکار قدتمداری می ﺁید، بمحض این که کسی دید قابل نقد و تجربه نیست ، می باید ﺁن را نقد کند و بداند که حتی اگر یک تن نترسد و « فکر» ی از این نوع را نقد کند و بر این نقد پای فشرد، « فکر جمعی جبار » محل و مجال جمعی شدن نمی یابد .

5 – تمامی «فکرهای جمعی جبار » بر پایه تضاد ساخته می شوند . چنانکه اسلام ناب محمدی در تضاد با انواع اسلامهای « امریکائی » و « لیبرال » و « متحجر » و … و تجدد در تضاد با « سنت » ، « ارتجاع » و … ساخته شدند . از این رو، تا الف – واقعیتی نباشد و ب – تضادی نباشد و یا نتوان ساخت، « فکر جبری جبار » قابل ساختن نمی شود… ۱۵ اردیبهشت ۸۴

پیشنهاد: 

قانون اساسی پیشنهادی بر اساس حقوق پنج‌گانه

(به‌همراه سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران) 

http://alisedarat.com/1398/04/02/4991/ 

«این سند متعلق به هیچ شخص و گروه خاصی نیست، و صاحب آن در واقع، همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. در نتیجه، ضمانت اجرایی اصول این سند هم همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم.  مردم‌سالاری را فقط خود ما مردم می‌توانیم و باید برقرار کنیم، نه قدرت‌ها!»

❊❊❊

پیشنهاد:

رسانه‌های همگانی به مثابه شاخۀ چهارم دولت

http://alisedarat.com/1400/01/01/7612/ 

رسانه‌هایِ همگانیِ ملی، که بودجهٌ آن‌ها توسط دولت پرداخت می‌شود، که یعنی در واقع متعلق به خود ما مردم هستند، باید توسط کسانی اداره شوند که توسط خود ما مردم، مستقیما، برای مدت محدودی انتخاب می‌گردند، و در نتیجه، مستقیما، به ما پاسخ‌گو هستند.

رسانه‌های شخصی، و رسانه‌های خصوصی، هیچ ارتباطی به «شاخه چهارم» ندارند و همه آن‌ها به صورت مستقل و آزاد از هر چهار شاخهٌ دولت (از جمله شاخه چهارم)، باید بتوانند آزادانه فعالیت کنند. 

❊❊❊

قدرت‌ها در جنگ روانی، با القای ترس و اضطراب از براندازی رژیم ولایت مطلقه، مردم را منفعل می‌خواهند. برای پیش‌برد شعار «حفظ نظام، اوجب واجبات است»  به‌دروغ می‌گویند هیچ‌کس برای دوران گذار، برنامه و طرح و پیشنهادی ارائه نکرده است. 

این سند، پیشنهادی است برای چگونگی مدیریت دوران گذار و اداره کشور تا زمانی که قانون اساسی توسط ما مردم تصویب شود، و دولت دائمی طی انتخابات آزاد، کار خود را شروع کند:

پادزهر اضطراب گذار از استبداد، سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران

http://alisedarat.com/1398/05/26/5108/ 

این سند متعلق به هیچ شخص و گروه خاصی نیست، و صاحب آن در واقع، همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. در نتیجه، ضمانت اجرایی اصول این سند هم همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. مردم‌سالاری را، فقط خودِ ما مردم می‌توانیم و باید برقرار کنیم، نه قدرت‌ها!

❊❊❊


بیشتر از رسانه‌های ملیِ همگانی به‌مثابه شاخه‌ چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊ کشف کنید

Subscribe to get the latest posts sent to your email.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

بیشتر از رسانه‌های ملیِ همگانی به‌مثابه شاخه‌ چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊ کشف کنید

برای ادامه خواندن و دسترسی به آرشیو کامل، اکنون مشترک شوید.

ادامه مطلب

پیمایش به بالا