صلح با من شروع میشود-peace begins with me-آدمی دیگر بباید ساخت-تا تغییر نکنی نمیتوانی تغییر دهی-

صدارت: پاسخ به پرسش «پس آخوندها کی می‌روند؟»

پاسخ به پرسش «پس آخوندها کی می‌روند؟» ، در پی خود این پرسش‌ها را هم مطرح می‌کند:
آخوندها چگونه می‌روند؟
بعد از اینها، چی و کی می‌آید؟
ترامپ چه خواهد کرد و آخوندها را کی و چگونه خواهد برد؟ 
آیا نتانیاهو و ترامپ به ایران حمله خواهند کرد؟
* وجه مشترک این گونه پرسیدن‌ها، به طور کلی عدم باور به خود و اعتماد به نفس است. مشخصا عدم اعتماد به نفس فردی است، عدم اعتماد به نفس ملی است، آگاهی از توانایی‌های خود، آگاهی از آن‌چه خود داشته و داریم است! 
سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد، آن‌چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد!
و در نتیجه‌ی این وجه مشترک، اعتماد به قدرت‌ها است (قدرت‌های داخلی و قدرت‌های خارجی، قدرت‌های دولتی و قدرت‌های غیردولتی، قدرت‌های غربی و قدرت‌های شرقی)
یکی از بدخیم‌ترین عواقب اصیل دانستن قدرت، ترسیدن و ترساندن، و منفعل شدن و ایجاد انفعال کردن است!

خمینی و خامنه‌ای و شرکا، کاستی‌های «دشمن» (ترامپ و بایدن و نتانیاهو و…) را نتیجه تدابیر خود تبلیغ می‌کند!
ترامپ و بایدن و نتانیاهو و…، ضعف و بی‌ثباتی «دشمن» (رژیم ولایت مطلقه در ایران و سوریه) را نتیجه تدابیر خود تبلیغ می‌کند!
ولی این طبیعت قدرت است که قدرت‌مدارها و سلطه‌گرها را در دیدن و شنیدن حقایق، کور و کر می‌کند، و آن‌ها را در عمل علیل و ذلیل می‌کند! ولی در این وادی، متاسفانه سلطه‌بران نیز به این آسیب‌ها مبتلا می‌شوند. این آسیب‌ها، از یک پندار آسیب‌دیده از باور به اصالت قدرت منشاء می‌گیرند. اصیل دانستن قدرتی که بیمار است و بیمارتر شده و می‌شود، ولی:
عجب آن نیست که اعجاز مسیحا داری—عجب این است که بیمار تو بیمارتر است!

صدارت: پاسخ به پرسش «پس آخوندها کی می‌روند؟» بیشتر بخوانید »