ناصر کوشا: خدعه خامنه ای علیه جبهه مقاومت
یکشنبه – ۱۴۰۳/۱۰/۲۳
از ادعای شراکت در نظم نوین جهانی همراه با روسیه و چین تا سقوط در عرض یک سال
( بخش اوّل )
https://enghelabe-eslami.de/65223/
تا جایی که نگارنده این سطور از خامنه ای شناخت دارد، او فردی بیمار، دروغگو، کینه جو و بشدت فریبکار است. همانگونه که او خود بیان میکند، هر کاری که لازم است باید انجام شود، اما مردم از آن اطلاع پیدا نکنند. بنابراین او فردی است، همتا و همانند خمینی که هیچ اعتقادی به اخلاق، دین، حقوق انسان، اسلام و انصاف نداشت. خامنه ای تنها به قدرت و حکومت خویش می اندیشد. کما اینکه بنیانگذار انقلاب و ولی اول، خمینی در مورد امام زمانی که داعیه تحویل پرچم حکومت جهانی آخرالزمان را به او داده، می گفت:
خمینی: «این یک تکلیف الهی است برای همه، اهم تکالیف هایی است که خدا دارد، یعنی حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر باشد، اهمیت اش بیشتر است. برای اینکه امام عصر هم خودش را برای اسلام فدا میکند.»
بنا بر تعریف خمینی، حفظ جمهوری اسلامی، حتی از جان امام زمان هم مهمتر است، چه رسد به جان دیگر انسانها. حال هر کس که می خواهد باشد، چه قاسم سلیمانی، یا هاشمی رفسنجانی، یا حسن نصرالله و اسماعیل هنیه و …
در نوشته کنونی قصد من این است که شرایط آخر عمر دو رهبر جمهوری اسلامی را با هم مقایسه کنم. با این هدف که متوجه شویم، چرا خامنه ای برای حفظ جمهوری اسلامی، یعنی حاکمیت مطلقه خود و فرزندش حاضر به نابودی همه کس و همه چیز، از جمله کشور ایران است.
در اواخر عمر خمینی نیروهای قدرت طلبِ وابسته به او، به این نتیجه رسیدند که باید خمینی را به انجام کارهایی وادار کنند. البته بر اساس اخبار و اطلاعات موثق، خود خمینی نیز در گرفتن تصمیم به انجام این کارها، شریک بود.
در دوران زنده بودن خمینی چه کارهایی بایستی انجام می شدند؟
ابتدا تشخیص بیماری و مدت زمان زنده بودن خمینی:
در اوایل سال ۱۳۶۲، به پیشنهاد پزشک خمینی، بیمارستانی در نزدیکی محل سکونت ایشان برپا گردید. خمینی سه بار در این بیمارستان بستری شد:
بار اول در سال ۱۳۶۵ که قلب او به یکباره از کار ایستاد. با تلاش پزشکان بار دیگر خمینی به زندگی بازگشت؛
بار دوم در سال ۱۳۶۷ با تشخیص ناراحتی گوارشی و کمبود خون در قسمتی از روده ایشان. این بیماری با روشهای درمانی بهبود یافت؛
بار سوم نیز در سال ۱۳۶۸ آخرین بیماری او، سرطان و زخم های متعدد در معده بود که منجر به مرگ ایشان گشت.
بنابراین می توان دریافت که برخی از نزدیکان خمینی از مدتها پیش انتظار مرگ او را داشتند.
هنگامی که تعدادی از نزدیکان خمینی به مبتلا بودن ایشان به سرطان پی بردند، اقدام به برنامه ریزیهای خاصی نمودند، تا برای جانشین آینده ولی فقیه، زمینه را آماده کنند.
به نظر می رسد که بهشتی، سید احمد خمینی، هاشمی رفسنجانی، سید علی خامنه ای، موسوی اردبیلی، محمد یزدی و برخی دیگر از نزدیکان خمینی، دست به کار شدند تا شرایط کشور را برای رهبری بعد از خمینی فراهم آورند.
حال چه اقداماتی می بایست در زمان زنده بودن خمینی صورت میگرفت تا بتوان عواقب و پیامدهای آنرا به گردن او انداخت تا جانشین ایشان بیگناه و بیتقصیر جلوه کند؟
اوّل. پایان دادن به جنگ هشت ساله ایران و عراق:
در صورت مرگ خمینی و ادامه جنگ، انشعاب و چند دسته گی میان نیروهای نظامی، سیاسی و روحانی بوجود میآمد. طوریکه کشور را مبتلا به درگیری و کشمکش می کرد. و البته در زمان جانشینی او با مشکلات عدیده ای روبرو می شدند و شاید جنگ نیز ادامه می یافت.
دوّم. برکناری آیت الله منتظری از جانشینی خمینی:
نزدیکان خمینی می دانستند که اگر خمینی بمیرد و پیش از آن منتظری را برکنار نکنند، منتظری به عنوان ولی فقیه جانشین خمینی میشود و دست یکایک آنها را از قدرت کوتاه میکند. در نتیجه خمینی را برآن داشتند، که منتظری را عزل کند تا آنان خود بتوانند جانشینی برای خمینی دست و پا کنند.
سوّم. اعدام زندانیان سیاسی و حذف رقبا و مخالفان سیاسی برای آینده خویش:
از آنجایی که می دانستند تا زمانی که خمینی هست می توانند هر گروه و دسته و فردی را حذف کنند، بنابراین تلاش نمودند تا قبل از فوت خمینی جریان نهضت آزادی و برخی دیگر گروههای سیاسی را بنا به دستور خمینی، حتی گاهی با کلک و دستنویس احمد آقا بجای پدرش، حذف نمایند. زیرا بعد از مرگ خمینی برخورد با آنها مشکل تر می شد.
گروه نزدیک به خمینی به خوبی می دانستند که اگر خمینی بمیرد، و زندانیان سیاسی در زندانها باقی بمانند شاید برخی ها امثال منتظری و دیگر دست اندرکاران سیاسی نزدیک به حاکمیت، با اعدام زندانیان در بند مخالفت کنند.
بنا براین به دستور خمینی و یا احمد خمینی، حکم اعدام زندانیان سیاسی را گرفتند تا خود را از دست هزاران زندانی سیاسی مخالف نجات دهند. اینگونه بود که اقدام به کشتار سال ۶۷ در زندانها نمودند و آنرا به گردن خمینی انداختند.
چهارم. فراهم آوردن مراکز قدرت مالی برای رهبر آینده:
با وجود آنکه خمینی ستاد اجرایی امام را برای هزینه در امور خیریه مطرح ساخته بود و برای آن زمانی را در نظر گرفته بود. اما با مرگ او، خامنه ای آنرا به ستاد اجرایی فرمان خمینی و رهبری تبدیل کرد و بدینوسیله کلیه دارایی های آنرا تحت اختیار خود درآورد. میزان دارایی این ستاد به نظر می رسد هم اکنون نزدیک به بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار باشد که تمامی آن توسط نماینده او در این ستاد، برای امور خیریه هزینه نمی شود، بلکه اموری که خامنه ای خود به آن نیاز دارد.
پنجم. تشکیل شورای بازنگری قانون اساسی:
خمینی به خوبی می دانست که اگر ولی فقیه به قدرت مطلقه تبدیل نشود، امکان دارد حاکمیت فردی او با مشکلات متعددی روبرو گردد. به همین دلیل دستور تشکیل شورای بازنگری قانون اساسی را، بدون هیچگونه انتخابات، مجاری قانونی و نظر دیگران، صادر کرد. در نتیجه خود و جانشین بعد از خود را صاحب قدرت مطلقه کرد. با داشتن این قدرت کاملاً غیر قانونی هم خود خمینی و هم جانشین او، خامنه ای می توانند در بسیاری از قوانین کشوری و لشکری دست برده و در آنها مداخله غیر قانونی کنند.
وقتی خمینی فوت کرد، فرزند او سید احمد آقا، گمان می برد که بعد از مرگ پدرش، او احتمالا می تواند یکی از سه و یا پنج عضو شورای رهبری شود. اما زمانیکه متوجه برنامه ریزیهای محرمانه هاشمی رفسنجانی و خامنه ای شد. از تک و تا افتاد و با برنامه هاشمی رفسنجانی، دروغ های حسن روحانی و هاشمی و خود سید احمد خمینی، شرایط برای سید علی خامنه ای فراهم گردید.
البته با این امید که می توانند خامنه ای را تحت کنترل خود در آورند، و در کنار او به قدر قدرتی خویش ادامه دهند. ولی نمی دانستند که خامنه ای بتدریج سر همه آنها را یکی پس از دیگری زیر آب می کند، و بتدریج آنها را از کار برکنار و به گوشه انزوا می راند.
حال دهها سال از آن برنامه گذشته و شرایط تقریبا همانگونه گشته است که در زمان خمینی بود.
برای مثال اگر سخنان دکتر مخصوص سید علی خامنه ای صحت داشته باشد، خامنه ای باید قبل از مرگ خویش، برخی از امور را برای جانشین خود، که بطور قطع فرزند او، مجتبی خامنه ای خواهد بود، فراهم سازد. زیرا به خوبی نسبت به سرنوشت سید احمد آقا و خاندان خمینی واقف است. چون خود او بود که موجبات آنرا فراهم ساخته بود.
در اوایل امسال [۱۴۰۳] اطلاعی در فضای مجازی منتشر شد از گفتگوی دکتر مرندی پزشک مخصوص خامنه ای و نجف زاده مجری برنامه ای. در آن برنامه دکتر مرندی در پاسخ به سئوال نجف زاده نسبت به سلامت رهبر جمهوری اسلامی ابراز نگرانی کرده و گفته بود:
« سلامت رهبری تا زمستان امسال، یعنی ۸–۹ ماه دیگر، با رسیدگی ها و داروهای تجویز شده، تضمین است. بعد از آن هم دعا های مردم حتما کارساز خواهد شد. بنابراین هیچ جای نگرانی نیست.»
هم زمان نیز در برخی از پیام ها سخن از این بود که تنها یک موسسه در امریکا قادر به معالجه بیماری رهبری میباشد. در جایی دیگر نیز مسئولی گفته بود، نمی توان برای معالجه خامنه ای از امریکا که دشمن است، تقاضای ویزا و معالجه پزشکی نمود.
حال اگر سخنان دکتر مرندی درست باشد، وضعیت سلامتی خامنه ای هیچ خوب نیست. اگر امسال نمیرد تا یکی دو سال آینده احتمالا یا خواهد مرد و یا اینکه با توجه به شرایط جامعه و اعتراضات گسترده مردم از فساد های حاکمیت، قبل از مرگ سرنگون خواهد شد و همانند بشار اسد، به مسکو که تنها جایی است که در حال حاضر می تواند با خانواده برود، خواهد گریخت.
حال بنابر صحت سخنان دکتر مرندی، خامنه ای باید همانند خمینی، چند کار را با هم انجام دهد. تا جانشین او که آقا سید مجتبی خامنه ای خواهد شد، با مشکلات موجود روبرو نشده و به راحتی مراحل بن سلمان شدن، شاهزاده سعودی را طی کند.
این مراحل عبارتند از:
اوّل، خلاصی یافتن از نیروهای نیابتی یا به اصطلاح جبهه مقاومت:
به نظر نگارنده آقای خامنه ای از سالها قبل بر خلاف گفته هایی که در مورد جبهه مقاومت اظهار می کند، تصمیم داشت برای راحتی جانشین خود، از شر این جبهه رها گردد. زیرا از سالها پیش اختلافات شدیدی میان برخی سرداران سپاه در مورد سپاه قدس و قاسم سلیمانی به وجود آمده بود. به گونه ای که این اختلافات میان سردار سلیمانی و نیروهای قدس از یک سو، و سرداران جعفری، حسین طائب، محمد حسین باقری، ذوالقدر نیا و….
برای مثال در جریان شکایت از حمید بقایی در دوره احمدی نژاد، و گزارش سردار جعفری و سردار باقری به خامنه ای در مورد تغییر سردار قاسم سلیمانی، و نوار صوتی سردار محمد علی جعفری و سردار ذوالقدرنیا در مورد فساد مالی سلیمانی در دوره شهرداری سردار قالیباف برای حل مشکلات مالی سپاه قدس و سردار سلیمانی، البته به دستور خامنه ای و سخنان برخی از مسئولان اطلاعاتی و امنیتی و… که همگی موید تصمیم خامنه ای برای حذف نیروهای نیابتی می باشد.
به نظر نگارنده بعد از دریافت سخنان مسئولان امنیتی و اطلاعاتی در زمستان سال ۱۴۰۱، خامنه ای به کوشش خود برای حذف این نیروها شدت بخشید. اما مانند رهبر قبلی، خمینی، از سیستم خدعه برای فریب استفاده کرد. یعنی در گفتار خود چیزی را می گوید، اما بر خلاف آنرا عمل می کند.
زیرا خامنه ای می داند، که اگر کار این جبهه به پایان نرسد، بعد از مرگ او، درگیری و جنگ میان این گروهها شدت می یابد. و در این وضعیت جانشین او، بایستی کار خود را با تنشهای متعدد شروع کند.
چرا که حمایت از یکی از دو گروه منجر به شکافی عظیم در میان حاکمیت و نیروهای نگاه دارنده بوجود خواهد آورد. علاوه بر آنکه میان مزدوران سود جو که مستقر در میان گروههای به اصطلاح جبهه مقاومت هستند، نیز دچار تنش و درگیری خواهد گردید.
در این قسمت از نوشته با اشاره به سخنان برخی از مسئولان اطلاعاتی و امنیتی که در زمستان سال ۱۴۰۱ در دیدار با خامنه ای، در مورد جبهه به اصطلاح مقاومت بیان کردند، نشان داده خواهد شد که وضعیت تا چه اندازه خراب است.
در واقع می توان به این نتیجه رسید که خامنه ای بر خلاف گفته ها و جلوه گریهای خود در مورد حمایت هایی که از جبهه مقاومت می کند، در پس تفکرات خویش، تا زمان فرا رسیدن جانشین خود، علاقه ای شدید به حذف جبهه مقاومت دارد. او زمینه های این حذف را با عدم حمایت از آنها، و راندن شان به جنگ نابرابری با اسراییل که مدام تحریک می کند، نتیجه این خدعه ها را این روزها می توان دید.
حال چندین سوال مهم پیش میآید:
اول. چه کس یا کسانی و بر اساس چه فکر و اندیشه ای حماس را تشویق به حمله به اسراییل نمود؟
دوم. چه کس و یا کسانی بر اساس چه فکری حزب الله را از یک روز بعد وادار به موشک پرانی به سوی اسراییل کرد؟
سوّم. چه کس یا کسانی بر اساس چه تفکری، برنامه خرید پیجرها و بیسیم های دستکاری شده از طرف اسراییل را اجرا و برای حزب الله لبنان خرید؟
چهارم. چرا زمانی که حماس به شدت زیر حمله اسراییل قرار گرفت، ایران کمکی به آنها نکرد؟
پنجم. چرا زمانی که حزب الله زیر حملات شدید اسراییل قرار گرفته بود، ایران کمکی نکرد؟
ششم. چرا زمانی که نیروهای هیات تحریر الشام وارد سوریه شدند، نیروهای ایرانی فرار کردند؟
هفتم. به راستی اطلاعات بسیار حساسی که منجر به کشته شدن دهها تن از سران حزب الله، از جمله حسن نصرالله و هاشم صفی الدین شده بود، از کجا به دست اسراییل رسیده بود؟.
هشتم. چرا وقتی بعد از کشته شدن رهبران جبهه جنوبی لبنان، خبر انتخاب کرکی و همیه از سوی ایران مطرح شد، آنها دو روز بعد شناسایی و کشته شدند؟ و… دهها سوال دیگر.
لازم به ذکر است که بعد از حملات شدید اسراییل به غزه و حزب الله لبنان در جنوب و کرانه باختری آقای خامنه ای سخن از عقب نشینی تاکتیکی کرد. ولی نیروهای جبهه مقاومت متوجه معامله بزرگ خامنه ای در رابطه با خود نشدند.
در واقع آقای خامنه ای در ۲۵ مرداد ۱۴۰۳در جمع گروهی که «دست اندرکاران ستاد کنگره ملی شهدای استان کهگیلویه و بویر احمد» خوانده شد، گفته بود:
« عقب نشینی غیر تاکتیکی در هر میدانی غضب الهی را به دنبال دارد. اما گاهی عقب نشینی تاکتیکی است، و آن عیبی ندارد، چرا که عقب نشینی هم مانند پیشروی یک تاکتیک است. »
ذکر این بیانات در حالی بود که اسماعیل هنیه در تاریخ ۱۰ مرداد ماه همان سال در تهران ترور شد. ولی آقای خامنه ای ۱۵ روز بعد از عقب نشینی تاکتیکی می گوید.
آیا اگر مسئله ای غیر از معامله و گفتگو بود، آقای خامنه ای اینگونه عمل می کرد؟ در حالیکه برخی از سرداران و مسئولان می گفتند به شرف ما ضربه وارد شده است.
بعد از این سخنان که نشان می دهد آقای خامنه ای قصد ندارد اقدام به حمایت از حزب الله و حماس و جهاد اسلامی کند، به نظر می رسد که وارد یک معامله شده است.
در ادامه بیانات ایشان که نشان از معامله می دهد و در تاریخ ۶ شهریور ۱۴۰۳ در نخستین دیدار خود با اعضای کابینه دولت مسعود پزشکیان درباره « بلامانع بودن تعامل با دشمن » چنین گفت:
« به دشمن امید نبندید. برای برنامه هامون منتظر موافقت دشمنان نمانید. این البته منافاتی با این که با همان دشمن در مواردی تعامل هم بکنید، ندارد. این مانعی ندارد. »
بنابراین مشخص شد که اولا عقب نشینی تاکتیکی ایرادی ندارد، ثانیاً، در ضمن با دشمن هم می شود تعامل کرد، و اگر همان دشمن در پی حذف نیروهای جبهه مقاومت باشد، که احتمالا شخص خامنه ای هم از این پروژه بدش نمی آمد، لذا اسراییل حملات خود را شدید تر کرد. تا جایی که منجر به کشته شدن حسن نصرالله و هاشم صفی الدین و نیل فروشان و دهها مسئول رده بالای حزب الله لبنان و یحیی سنوار و محمد ظیف و…شد.
البته برای خالی نبودن عریضه اقدام به موشک پرانی هم نمود تا نشان دهد که او حامی جبهه مقاومت است. اما در پس پرده هم به امریکا و هم به نیروهای حامی اسراییل گزارش داده بودند که می خواهند به اسراییل حمله کنند. دقیقا همانند زمانی که می خواستند به پادگان عین الاسد امریکا در عراق بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی، حمله کنند.
به نظر می رسد، برای خالی نبودن عریضه و نمایش حمایت از جبهه مقاومت، در فروردین ماه، رژیم اولین حملات خود به اسراییل را تحت عنوان عملیات وعده صادق انجام داد. اما قبل از آن به همه گفته بودند که می خواهند عملیات کنند. یعنی همانند قضیه حمله به عین الاسد عراق.
به گزارش زیر در رابطه با موشک پرانی ایران به اسراییل در فروردین ۱۴۰۳ توجه فرمایید:
«… وزیر امور خارجه ایران، خود، با بیان اینکه عملیات نظامی ایران محدود بود، گفت ما بامداد روز یکشنبه به کاخ سفید در پیامی اعلام کردیم که عملیات ما محدود و حداقل و با هدف دفاع مشروع و تنبیه رژیم اسرائیل انجام میشود.
دو منبع مطلع عراقی، یک مشاور امنیتی دولت و یک مقام امنیتی گفتند که ایران حداقل سه روز پیش از وقوع این حمله، از طریق کانال های دیپلماتیک به بغداد درباره آن اطلاع داده بود.
زمان دقیق این حمله آن موقع فاش نشده بود. اما چند ساعت پیش از حمله به مقامات امنیتی و نظامی عراق اعلام شد و به بغداد اجازه داده شد که حریم هوایی خود را ببندد و از حوادث مرگ بار جلوگیری کند.
مقام امنیتی عراقی که پیشتر به آن اشاره شد، گفت:
دولت به وضوح از طریق مقامات ایرانی مطلع شد که نظامیان آمریکایی در عراق نیز از پیش، از این حمله مطلع بوده اند. یک منبع مطلع ایرانی نیز گفت که ایران از طریق کانال های دیپلماتیک، از جمله قطر و سوئیس درباره روز حمله به آمریکا اطلاع داده بود.
گفتنی است در زمان گرفتن به اصطلاح انتقام سخت، سردار سلیمانی، سردار شمخانی و به دستور خامنه ای و مشورت مقام روسی آن جنایت را انجام دادند. حتی حاضر به سرنگونی هواپیمای اوکراینی و کشتن بیش از ۱۷۰ نفر از ایرانیان نخبه شدند. اما به دروغ آنرا به شکلی دیگر نشان می دادند.
ادامه دارد
در نوشته بعدی توجه خوانندگان گرامی این سطور را به گزارشاتی که در زمستان سال ۱۴۰۱ پس از کاهش تظاهرات خیابانی مردم، تحت عنوان « زن، زندگی، آزادی » در جلسه ای که خامنه ای با مسئولان اطلاعاتی و امنیتی برپا کرده بود، جلب می کنم.
❊❊❊❊❊❊❊❊
ناصر کوشا: خدعه خامنه ای علیه جبهه مقاومت( بخش دوّم )
یکشنبه – ۱۴۰۳/۱۰/۳۰
https://enghelabe-eslami.de/65477/
از ادعای شراکت در نظم نوین جهانی همراه با روسیه و چین تا سقوط در عرض یک سال
در نوشته اوّل شرایط آخر عمر دو رهبر جمهوری اسلامی را با هم به این قصد مقایسه کردم که متوجه شویم، چرا خامنه ای برای حفظ حاکمیت مطلقه خود و فرزندش حاضر به نابودی همه کس و همه چیز، از جمله میهن ما، ایران است.
در نوشته کنونی توجه خوانندگان گرامی را به گزارشی که در زمستان سال ۱۴۰۱ پس از کاهش تظاهرات خیابانی مردم، در جلسه ای که خامنه ای همراه با مسئولان اطلاعاتی و امنیتی کشور شرکت داشتند، جلب میکنم. در این گردهمایی برخی از این « مسئولان » شجاع به بیان نظرات خود پرداختند و شرایط موجود در آنزمان را تشریح کردند.
در ذیل بخش هایی از گزارش آن گردهمایی با این هدف که مشخص گردد، چگونه این مسئولان خواهان پایان دادن به حیات جبهه مقاومت بودند، و مخالفت صریح خویش را با سپاه قدس و فرماندهی سردار سلیمانی، بخصوص در جریان کشتار سال ۱۳۹۸ در خیابانهای ایران ـ که با کمک نیروهای خارجی صورت گرفت ـ بیان کردند، خواهد آمد.
در جریان دیدار نمایندگان نیروهای اطلاعاتی و امنیتی وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه برخی ها بدون سانسور نظرات کارشناسی خود را مطرح ساختند. از جمله ﻣﻬﺪی آذری، ﻧﻤﺎﯾﻨﺪه اﻃﻼﻋﺎت ﺳﭙﺎه ﻗﺪس که در این مورد می گوید: ( ۱)
» …ﻋـﺪم ﺗـﻮﻓﯿﻖ در ﮐﺸﻮر ﺳـﻮرﯾﻪ و ﻋـﺮاق در روزﻫـﺎی اﺧﯿﺮ، ﻋـﺪم ﺗـﻮان ﮐﻤﮏﻫـﺎی ﺗـﺎﻣﯿﻨﯽ اﻣﻨﯿﺘﯽ در ﺳـﻄﺢ ﮐﺸﻮر، ﻫـﻤﭽﻮن ﺳـﺎل ﻧـﻮد و ﻫﺸـﺖ، ﺑـﻪ دﻟﯿﻞ ﻋـﺪم ﺗـﻮان ﺑـﺮﮔﺸـﺖ ﺑـﻪ ﺳـﺎﺧـﺘﺎر ﻣﻨﺴﺠـﻢ ﻧﯿﺮوی ﻗـﺪس در ﺑـﺮون ﻣـﺮزها اﺳـﺖ. ﺑـﺎﯾﺪ در ﻧـﻈﺮ داﺷـﺘﻪ ﺑـﺎﺷﯿﻢ، ﺑـﻨﺎ ﺑـﻪ اﺗـﻔﺎﻗـﺎت اﺧﯿﺮ ﮐﺸﻮر، ﺑـﺨﺶ ﻋـﻤﺪه ای از ﻧﯿﺮوﻫـﺎی ﺑـﺮون ﻣـﺮزی در ﭼـﺎرﭼـﻮب ﻧﯿﺮوی ﻗـﺪس، ﺑـﺎ ﻋـﺪم ﺗـﻮان ﺗﺸﺨﯿﺺ، ﺑﯿﻦ ﺑـﻮدن ﺣـﻖ ﺑـﺎ ﻧـﻈﺎم ﯾﺎ ﺑـﺎ ﻣـﺮدم، ﮔـﺮﻓـﺘﺎر ﺷـﺪه اﻧـﺪ و ﺑـﺨﺶ ﻋـﻤﺪه ای از ﻧﯿﺮوﻫـﺎی ﺑـﺮون ﻣـﺮزی و ﮐﺎرﺷـﻨﺎﺳـﺎن و ﻣـﻌﺎوﻧـﺖ ﻫـﺎی ﻣـﺨﺘﻠﻒ ﻧﯿﺮوی ﻗـﺪس ﻣﺴـﺘﻘﺮ در ﮐﺸﻮر ﻫـﻢ ﺑـﻪ اﯾﻦ ﻣـﺴﺎﻟـﻪ اﺷـﺎره دارﻧـﺪ. اﺟـﺎزه ﻣﯽﺧـﻮاﻫـﻢ ﮐﻪ ﻣـﻘﺪاری روﺷـﻦ ﺗـﺮ ﺻـﺤﺒﺖ ﮐﻨﻢ.
ﺣـﻀﺮت اﻗـﺎ، ( اشاره به خامنه ای. از نویسنده ) ﻧﯿﺮوﻫـﺎی ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ از ﺑـﺨﺶﻫـﺎی ﮔـﻮﻧـﺎﮔـﻮن و ﻣـﺘﻌﺪد ﺳـﭙﺎه ﻗـﺪس در ﺗـﺮدﯾﺪ ﺑـﻪ ﺣـﻘﺎﻧﯿﺖ ﻧـﻈﺎم ﺑـﻪ ﺳـﺮ میﺑـﺮﻧـﺪ. از ﻧـﺸﺎﻧـﻪﻫـﺎی اﯾﻦ ﻣـﺴﺎﻟـﻪ ﻧـﮕﺎه ﮐﻨﯿﻢ ﺑـﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻧﯿﺮوﻫـﺎی ﺑـﺮون ﻣـﺮزی در ﻋﻤﻠﯿﺎتﻫـﺎی اﺧﯿﺮ. ﺑﻌﻀﯽ از ﻧﯿﺮوﻫـﺎ ﮐﻪ ﺑـﻪ ﻋـﻨﻮان واﺳـﻄﻪ و ﻃـﺮاح ﻋﻤﻠﯿﺎتﻫـﺎﯾﯽ در ﻣﺤـﺪوده ﮐﺸﻮر اﺳـﺮاﺋﯿﻞ، ﯾﻌﻨﯽ از ﻣـﺮزﻫـﺎی ﻟـﺒﻨﺎن ﮔـﺮﻓـﺘﻪ ﺗـﺎ ﺳـﻮرﯾﻪ، ﺑـﺎ ﻣـﺜﺎﻟـﻬﺎی ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺷـﻮد آورد و ﻣـﻦ آﻣـﺎده ﮐﺮده ام، اﻃـﻼﻋـﺎتﻓـﺮوﺷﯽ ﮐﺮده اﻧـﺪ. اﯾﻦ اﻃـﻼﻋـﺎت ﻓـﺮوﺷﯽ، ﺣـﺴﺎس ﺗـﺮﯾﻦ ﻣـﻮاﺿﻌﯽ ﮐﻪ ﺑـﻌﻀﺎ ﻣـﺎه ﻫـﺎ ﺑـﺮ روی آﻧـﻬﺎ ﮐﺎر ﺷـﺪه ﺑـﻮد را اﻓـﺸﺎ ﮐﺮده اﻧـﺪ. ( همه جا درشت کردن کلمات و جمله ها از نویسنده است. )
…. در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺳـﭙﺎه ﻗـﺪس ﺑـﺮ اﯾﻦ ﺑـﺎور اﺳـﺖ ﮐﻪ ﺑـﺎﯾﺪ اﯾﻦ ﻣـﻨﺎﻃـﻖ ﺑـﺎ ﮐﻤﮏ ﺗﻔﮑﺮی ﺟـﺪﯾﺪ، رﻓـﺘﻪ رﻓـﺘﻪ ﺗـﺎﻣﯿﻦ اﻣﻨﯿﺖ ﺧـﻮد را ﺑـﻪ دﺳـﺖ ﮔﯿﺮد و از ﻧﯿﺮوﻫـﺎی ﻣﺴـﺘﺸﺎری و ﻧﯿﺮوﻫـﺎی ﺟـﻨﮕﺠﻮی اﯾﺮاﻧﯽ ﺧـﺎﻟﯽ ﺷـﻮد. ﮐﺸﻮر ﺳـﻮرﯾﻪ ﺑـﺎﯾﺪ ﺑـﺘﻮاﻧـﺪ ﺑـﻌﺪ از ﺳـﺎلﻫـﺎ ﺗـﻮان ﺗـﺎﻣﯿﻦ اﻣﻨﯿﺖ ﺧـﻮد را ﺑـﺎ ﭘﺸـﺘﯿﺒﺎﻧﯽ اﯾﺮان داﺷـﺘﻪ ﺑـﺎﺷـﺪ و در ﺟـﺎﻣـﻌﻪ ﺟـﻬﺎﻧﯽ ﭘـﺬﯾﺮﻓـﺘﻪ ﺷـﻮد. و اﯾﺮان ﻫـﺰﯾﻨﻪﻫـﺎی ﺟـﺎری ﮐﻪ در ﺣـﺎل ﺣـﺎﺿـﺮ در ﺳـﻮرﯾﻪ ﻣـﺼﺮف ﻣﯽﮐﻨﺪ را در ﻣـﻨﺎﻃـﻖ ﻣـﻬﻤﺘﺮی ﻫـﻤﭽﻮن ﮐﺸﻮر ﺧﻮدﻣﺎن ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار دﻫﺪ.
ﻫـﺰﯾﻨﻪﻫـﺎﯾﯽ ﮐﻪ دارﯾﻢ ﺑـﺮای ﮐﺸﻮرﻫـﺎﯾﯽ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﮐﻪ اﻣﻨﯿﺖ ﺷـﺎن ﺣـﻔﻆ ﺷـﻮد را اﮔـﺮ در اﯾﺮان اﻧـﺠﺎم دﻫﯿﻢ، ﺛـﺒﺎت ﺑـﻪ ﮐﺸﻮر ﺑـﺎز ﻣﯽﮔـﺮدد. ﻫـﻤﺎﻧـﻄﻮر ﮐﻪ آﻗـﺎﯾﺎن ﻣﯽداﻧﯿﺪ، اﯾﺸﺎن (مهدی رضایی) در ﯾﻤﻦ ﻓـﻌﺎل ﻫﺴـﺘﻨﺪ. در اﯾﻨﺠﺎ ﺑـﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﻫـﺰﯾﻨﻪ اﻃـﻼﻋـﺎﺗﯽ در ﻣـﻮرد ﯾﻤﻦ، ﺑـﺮای وزارت اﻃـﻼﻋـﺎت ﺳـﺎﻻﻧـﻪ ﺑـﻪ ﻫﺸـﺖ و ﻧﯿﻢ ﻣﯿﻠﯿﻮن دﻻر ﻣﯽرﺳـﺪ. اﯾﻦ ﻣـﺒﻠﻎ ﺗـﻨﻬﺎ ﺑـﺮای ﮐﺴﺐ اﻃـﻼﻋـﺎت و اﺧـﺒﺎر ﺧـﺮج ﻣﯽﺷـﻮد. ﺑـﻌﺪ ﺑﯿﺎﯾﯿﻢ ﺟـﻤﻊ ﺑـﺒﻨﺪﯾﻢ، ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ وﻗﺘﯽ ﺑـﻮدﺟـﻪ وزارت اﻃـﻼﻋـﺎت ﺗـﻨﻬﺎ ﺑـﺮای ﯾﮏ ﮐﺸﻮر اﯾﻦ ﺑـﺎﺷـﺪ، ﺑـﺮای ﮐل ﺟﻬﺎن و داﺧﻞ ﮐﺸﻮر ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯿﺰاﻧﯽ ﻣﯽرﺳﺪ. »
یکی دیگر از مسئولان اطلاعاتی و امنیتی که شجاعانه نظرات خود را مطرح ساخت، اقای ﻧﺎﺻﺮ ﻋﺪاﻟﺖ ﺧﻮاه ( ﺑﺨﺶ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ وزارت اﻃﻼﻋﺎت) بود که در جلسه دیدار با رهبری در مورد جنایات قاسم سلیمانی و سرنگونی هواپیمای اوکراینی اینچنین می گوید:
« …ﻣـﻘﺎم ﻣـﻌﻈﻢ رﻫـﺒﺮی اﺟـﺎزه ﻣﯽﺧـﻮاﻫـﻢ ﮐﻪ ﺷـﺮﺣﯽ ﻣـﺨﺘﺼﺮ، از ﺣـﻮادث و اﺗـﻔﺎﻗـﺎت را ﺑـﻪ ﺷـﻤﺎ اراﺋـﻪ دﻫـﻢ. ﺑـﺎرﻫـﺎ در ﺑـﻮﻟـﺘﻦ ﻫـﺎی ﻣﺤـﺮﻣـﺎﻧـﻪ اداره اﺟـﺘﻤﺎﻋﯽ ﮔـﻮﺷـﺰد ﮐﺮده ﺑـﻮدﯾﻢ، ﮐﻪ ﺷـﺮاﯾﻂ در ﺟـﻤﻬﻮری اﺳـﻼﻣﯽ اﯾﺮان، ﺑـﻪ ﻗـﺒﻞ و ﺑـﻌﺪ از ﻧـﻮد و ﻫﺸـﺖ و آن اﺗـﻔﺎﻗـﺎت ﺑـﻪ واﻗـﻊ اﻓـﺴﺎر ﮔﺴﯿﺨﺘﻪ ﺑﯽ ﺗـﺪﺑﯿﺮ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑـﺎﯾﺪ ﺑـﺸﻮد.
… ﺣـﻀﺮت اﻗـﺎ ﺑـﻌﺪ از آﺑـﺎن ﻧـﻮد و ﻫﺸـﺖ ﻣـﺮدم از ﻧـﻈﺎم ﻓـﺎﺻـﻠﻪ ﮔـﺮﻓـﺘﻨﺪ. ﺗـﺎ ﻗـﺒﻞ از آن ﺑـﺎ ﻫـﺮ ﻣﺸﮑﻞ ﯾﺎ ﺳﺨﺘﯽ ﺑـﺎز ﻫـﻢ ﻣـﺮدم ﻧـﻈﺮ ﺑـﺮاﻧـﺪازی ﻧـﺪاﺷـﺘﻨﺪ، ﺣـﺎﻣﯽ ﻫـﻢ ﺑـﻮدﻧـﺪ. وﻗﺘﯽ آﺗـﺶ ﺧـﺸﻢ از اﺳـﻠﺤﻪ ﻧﯿﺮوﯾﯽ ﮐﻪ ﻗـﺮار ﺑـﻮده ﻣـﺪاﻓـﻊ ﻧـﻈﺎم و ﻣـﺮدم ﺑـﺎﺷـﺪ، ﺳﯿﻨﻪ ﻣـﺮدم را ﻧـﺸﺎﻧـﻪ ﺑـﺮد، ﻫﻤﯿﻦ ﻣﯽﺷـﻮد. اﻧـﺘﻈﺎری ﻏﯿﺮ از اﯾﻦ داﺷـﺘﻪ ﺑـﺎﺷﯿﻢ، ﻧـﺎﻋـﺎدﻻﻧـﻪ ﻗـﻀﺎوت ﮐﺮده اﯾﻢ. ﻣـﺎ در ﻣـﻮرد رﻓـﺘﺎر ﺑـﺪﻣـﺎن در ﻧـﻮد و ﻫﺸـﺖ ﻫﯿﭻ ﺗـﻮﺿﯿﺤﯽ ﻧـﺪارﯾﻢ ﮐﻪ ﺑـﻪ ﻣـﺮدم ﺑـﺪﻫﯿﻢ.
ﻫﯿﭻ راﻫﯽ ﻧـﺪارﯾﻢ ﺑـﮕﻮﯾﯿﻢ ﮐﻪ دﺳـﺘﭙﺎﭼﮕﯽ و ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻏـﻠﻂ، در ﺷـﻮرای ﻋـﺎﻟﯽ اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ و ﺣـﺮﮐﺖ ﺷـﺘﺎﺑـﺰده ﺷﻬﯿﺪ ﺳـﻠﯿﻤﺎﻧﯽ، ﺑـﻨﺎ ﺑـﺮ ﻣـﺤﺎﺳـﺒﺎت راﻫـﺒﺮدی، ﮐﻪ در ﮐﺸﻮرﻫـﺎی ﻣـﻨﻄﻘﻪ داﺷـﺖ و ﺧﯿﺎﺑـﺎن ﻫـﺎی اﻣـﻦ در اﯾﺮان راه دﺳـﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑـﻪ آن ﻣـﺤﺎﺳـﺒﺎت ﺑـﻮد، ﺑـﺎﻋـﺚ ﺷـﺪ ﮐﻪ ﺑﯿﺶ از ﻫـﻔﺘﺎد درﺻـﺪ ﻣـﺮدم اﻣـﺮوز راﻫﯽ ﺑﺠـﺰ ﻧـﺒﻮدن ﻧـﻈﺎم را اﻧـﺘﺨﺎب ﻧﮑﻨﻨﺪ. وﺿـﻊ ﮐﺸﻮر ﺑـﻪ ﻃـﻮری ﺷـﺪه اﺳـﺖ ﮐﻪ ﺑـﺮای ﻫـﺮ دﻟﯿﻠﯽ ﻣـﺮدم آﻣـﺎدﮔﯽ ﺣـﻀﻮر در ﺧﯿﺎﺑـﺎن را دارﻧـﺪ. ﮐﺸﻮر ﻓـﻠﺞ ﺷـﺪه اﺳـﺖ. ﺑـﺎزار در اﻟـﺘﻬﺎب ﺑـﻪ ﺳـﺮ ﻣﯽﺑـﺮد. ﻣـﺎ ﺣﺘﯽ ﻧـﺘﻮاﻧﺴـﺘﯿﻢ ﻗﯿﻤﺖﻫـﺎ را ﺑـﻪ ﺛـﺒﺎت ﺑـﺮﺳـﺎﻧﯿﻢ. ﻫـﺮ روز ﺣﺠـﻢ ﻋﻈﯿﻤﯽ از ﻧـﻘﺪﯾﻨﮕﯽ ﺗـﻮﻟﯿﺪ و ﺗـﻮرم را ﺷـﺪﯾﺪﺗـﺮ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ. ﻣـﺮدم ﺧﺴـﺘﻪ ﻫﺴـﺘﻨﺪ. ﺗـﺎب و ﺗـﻮان ﺗﺤـﻤﻞ وﺿـﻊ را از دﺳـﺖ داده اﻧـﺪ. ﻣـﺎ وﻗﺘﯽ ﻫـﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻣـﺮدم را ﮔـﺮﻓـﺘﻪاﯾﻢ، ﭼـﻄﻮر ﻣﯽﺧـﻮاﻫﯿﻢ آﻧـﻬﺎ را راﺿﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺳـﺎﮐﺖ ﺑـﻤﺎﻧـﻨﺪ؟ وﻗﺘﯽ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰی ﺑـﺮای از دﺳـﺖ رﻓـﺘﻦ ﻧـﺪارﻧـﺪ.
قابل توجه خوانندگان گرامی:
آقای خامنه ای سخنان ذیل را برای جوانان سوریه ای موعظه کرده بود:
« …اﺷـﺘﺒﺎﻫـﺎت ﻣـﺤﺎﺳـﺒﺎﺗﯽ در ﺳـﺮﮐﻮب ﺷـﺘﺎب زده ﻧـﻮد و ﻫﺸـﺖ و ارزش ﻧـﺪادن ﺑـﻪ ﺟـﺎن ﻣـﺮدم در ﺷـﺮاﯾﻂ ﻣـﺨﺘﻠﻒ، ﭼﻬـﺮه ﻧـﻈﺎم و ﺟـﺮﯾﺎنﻫـﺎی اﻣﻨﯿﺘﯽ ﮐﺸﻮر را ﮐﺜﯿﻒ و ﮐﺪر ﻧـﺸﺎن ﻣﯽدﻫـﺪ.
در ﻣﺴـﺌﻠﻪ ﻫـﺪف ﻗـﺮار دادن ﭘـﺮواز اوﮐﺮاﯾﻦ، آﯾﺎ ﻟﺤـﻈﻪای ﺷـﻮرای ﻋـﺎﻟﯽ اﻣﻨﯿﺖ ﻣﻠﯽ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎﺗﯽ را ﮐﻪ ﻋـﻤﻮﻣـﺎ ﺑـﺎﯾﺪ در اﺧﺘﯿﺎر ﻣﺠـﻤﻮﻋـﻪ وزارت اﻃـﻼﻋـﺎت اﺑـﺘﺪا ﻗـﺮار ﺑـﺪﻫـﺪ و ﻧـﻈﺮﺧـﻮاﻫﯽ ﺑﮑﻨﺪ و در ﺻـﻮرت ﺑـﺪون ﺗـﺒﻌﺎت ﺑـﻮدن اﺟـﺮاﯾﯽ ﺷـﻮد، ﺑـﺎ ﻣـﺸﺎورهﻫـﺎی ﻏـﻠﻂ ژﻧـﺮال دورﻧﯿﮑﻮف، ﮐﻪ ﮐﻢ ﻣـﺎﻧـﺪه ﺑـﻮد ﺑﺴﯿﺎری از ﺟـﻮاﻧـﺎن را در ﺳـﻮرﯾﻪ ﺑـﻪ ﮐﺸﺘﺎر ﺟـﻤﻌﯽ ﺑـﺪﻫـﺪ، اﺟـﺮاﯾﯽ ﮐﺮد. و ﻣـﻦ ﻫـﻨﻮز ﻧﻔﻬﻤﯿﺪه ام ﮐﻪ ﭼـﺮا ﺳـﺮدار ﺑـﺰرگ ﻣـﺎ ﺑـﺎﯾﺪ اﯾﻦ ﻣـﺸﺎوره را اﺟـﺮاﯾﯽ ﻣﯽﮐﺮد؟
اﻣﯿﺪ داﺷـﺘﻢ ﮐﻪ اﻗـﺎی ﺣـﺎﺟﯽ زاده، ﺑـﻌﺪ از ﺗـﻘﺮﯾﺒﺎ ﭘـنج دﻋـﻮت ﻧـﺎﻣـﻪ، ﺑـﺮای ﺗـﻮﺿﯿﺢ در وزارت اﻃـﻼﻋـﺎت، در ﻣـﻮرد ﺷـﺮح ﻋﻤﻠﯿﺎت، ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺪام را اﯾﺸﺎن ﭘـﺎﺳـﺦ ﻧـﺪادﻧـﺪ و ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻗـﻀﺎﯾﯽ ﻣـﺎ ﻫـﻢ اﺟـﺎزه ﻧﻤﯽدﻫـﺪ ﮐﻪ اﯾﺸﺎن را اﺣـﻀﺎر ﮐﻨﯿﻢ، ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ اﯾﻦ اﻧـﺘﻘﺎﻣﯽ ﮐﻪ از آن ﺻـﺤﺒﺖ ﮐﺮدﻧـﺪ و ﯾﮏ ﺷـﺒﻪ ﺑـﺎ ﻣـﺸﺎوره آن ژﻧـﺮال ﺑـﻪ واﻗـﻊ ﻧـﺎدان، ﺗـﻌﺪاد زﯾﺎدی از ﻫـﻤﻮﻃـﻨﺎن ﻣـﺎ را ﺑـﻪ ﻗـﺼﺪ ﻫـﺪف ﻗـﺮاردادﻧـﺪ، ﭼـﻪ ﺑـﻮده اﺳـﺖ؟
اﻗـﺎﯾﺎن ﻧﻤﯽﺷـﻮد ﮐﻪ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎت ﻏـﻠﻂ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ و ﺑـﺨﺎﻃـﺮ ﺗـﺮس از ﻋـﻮاﻗـﺐ آن، ﺑﯿﺎﯾﯿﻢ ﺧـﻮدﻣـﺎن را ﻗـﺮﺑـﺎﻧﯽ ﻗـﺮار دﻫﯿﻢ. ﻣـﺎ در ﻋﯿﻦاﻻﺳـﺪ ﭼـﻪ دﺳـﺖ آوردی داﺷـﺘﻪاﯾﻢ؟ ﺗـﻤﺎم اﻃـﻼﻋـﺎت ﻧﯿﺮوی ﺧـﺎرﺟﯽ و داﺧـﻠﯽ را ﺟـﻤﻊ ﮐﻨﯿﻢ در ﻣـﻮرد ﻋﯿﻦاﻻﺳـﺪ، ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ اﻧـﺪک آﺳﯿﺒﯽ ﺑـﻪ ﻣـﻘﺼﺪ ﻫـﺪف ﮔﯿﺮی ﻧـﺮﺳﯿﺪه اﺳـﺖ، ﺟـﺰ ﭼـﻨﺪ ﺳـﺎﺧـﺘﻤﺎن. ﻧﯿﺮوﻫـﺎی وزارت اﻃـﻼﻋـﺎت ﺑـﻌﺪ از ﺑـﺮرﺳﯽﻫـﺎی ﻣـﺸﺨﺺ درﯾﺎﻓـﺘﻪ اﻧـﺪ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ آﺳﯿﺐﻫـﺎ ﺑـﻪ ﺳـﺎﺧـﺘﻤﺎنﻫـﺎﯾﯽ ﺑـﻮده اﺳـﺖ، ﮐﻪ ﻣـﺪتﻫـﺎ ﺧـﺎرج از ﺳـﺮوﯾﺲ ﺑـﻮده اﻧـﺪ. اﮔـﺮ اﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ اﺳـﺖ و ﮔـﺰارﺷـﺎت ﻣـﺎ درﺳـﺖ ﻣﯽﮔـﻮﯾﺪ، آن وﻗـﺖ اﺳـﺖ ﮐﻪ ﺑـﺎﯾﺪ دﯾﺪ ﻣـﺎ ﺑـﺮای اﻧـﺘﻘﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑـﻪ ﺻـﻮرت ﻣـﺪاوم رﺳـﺎﻧـﻪﻫـﺎﯾﻤﺎن از آن ﺻـﺤﺒﺖ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﭼـﻪ دﺳـﺘﺎوردی ﺟـﺰ ﺧـﻮن ﻫـﻤﻮﻃـﻨﺎن ﻣـﺎن داﺷـﺘﻪاﯾﻢ. ﺣـﻮادث ﻧـﻮد و ﻫﺸـﺖ ﺧـﻮد ﺿـﺮﯾﺐ اﻣﻨﯿﺘﯽ ﮐﺸﻮر را ﭘـﺎﯾﯿﻦ آورد، در ﮐﻨﺎرش ﺟـﺮﯾﺎن ﻫـﺪف ﻗـﺮار دادن ﻣـﺮدم در آن ﭘـﺮواز، ﭼﻬـﺮه ﮐﺸﻮر را در ﺟـﻬﺎن ﺗﺨـﺮﯾﺐ ﮐﺮد. ﺗﺼﻤﯿﻤﺎت ﻏـﻠﻂ ﻫﯿﺌﺖ ﻣـﺸﺎوره ﺑـﺎ ژﻧـﺮال ﺧـﺎرﺟﯽ ﺳـﺒﺐ ﺷـﺪ ﭼﻬـﺮه ﮐﺸﻮر ﺑـﻪ ﯾﮑﺒﺎره ﺳﯿﺎه ﺷـﻮد. » ( ۲ )
حال با توجه به سخنان دو تن از مسئولان اطلاعاتی و امنیتی می توان مشاهده کرد که برای آقای خامنه ای و برخی دیگر از دست اندرکاران نظام ولایی، امثال قاسم سلیمانی و حاجی زاده، اولاً جان مردم اصلا اهمیت ندارد. ثانیاً آنها تنها به این امر می اندیشند که چگونه مردم را فریب دهند.
برای مثال بدین صورت که ما انتقام سختی از کسانی که قاسم سلیمانی را ترور کردند، گرفتیم. و این درحالی است که قبلا به امریکایی ها نیز در این مورد گزارش داده بودند، همانند همان گزارش هایی که هنگام حمله صادق یک و دو به امریکا و حامیان اسراییل دادند تا برای جبهه مقاومت و برخی از حامیان آنان در ایران نمایش مسخره حمایت از جبهه مقاومت را بدهند.
در حالیکه در پس پرده آن کار دیگر کردند و می کنند. برای مثال به نظر می رسد، که گویا تنها نیروهای به اصطلاح جبهه مقاومت عراقی بودند، که فریب نخوردند و خود را از معرکه خارج کردند. البته قضیه یمنی ها فرق می کند. به نظر نگارنده، حملات آنان به اسراییل، به دلیل هماهنگی با روس ها و چینی ها است، به بهانه فلسطین و جریان اوکراین.
آقای ﻣﻬﺪی رﺿﺎﯾﯽ، از اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺴﯿﺞ ﻣﺴﺘﻀﻌﻔﯿﻦ، به خوبی به مسائلی دیگر اشاره می کند و می گوید:
« …ﺳـﺎزﻣـﺎن ﺑﺴﯿﺞ در اﻏـﺘﺸﺎﺷـﺎت اﺧﯿﺮ ﮐﺸﻮر ﺑـﻪ ﺻـﻮرت ﮔﺴـﺘﺮده ﻓـﻌﺎﻟﯿﺖ داﺷـﺘﻪ اﺳـﺖ. اﯾﻦ ﻓـﻌﺎﻟﯿﺖﻫـﺎ ﺑـﻨﺎ ﺑـﻪ ﻫـﻤﺮاﻫﯽ ﺑـﺨﺶ اﻋﻈﻤﯽ از ﻧﯿﺮوﻫـﺎی ﻣـﻌﺘﻘﺪی ﺑـﻮده اﺳـﺖ ﮐﻪ ﻣـﺎ ﻗـﺒﻼ ﺑـﺎ اﻋـﺰام آﻧـﻬﺎ ﺗـﺤﺖ ﻋـﻨﻮان ﻧﯿﺮوﻫـﺎی ﺑـﺮون ﻣـﺮزی ﻣـﺪاﻓـﻊ ﺣـﺮﻣﯿﻦ از آﻧـﻬﺎ اﺳـﺘﻔﺎده ﻣﯽﮐﺮدﯾﻢ. اﯾﻦ اﻓـﺮاد از ﻧﯿﺮوﻫـﺎﯾﯽ ﻫﺴـﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺳـﺎزﻣـﺎن ﺑﺴﯿﺞ، ﻃـﺒﻖ ﺻـﺤﺒﺖﻫـﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑـﺎ ﻧﯿﺮوی ﻗـﺪس داﺷـﺖ، ﺑـﺎ ﺣـﻘﻮق ﻣـﺎﻫﯿﺎﻧـﻪ ﻣـﺸﺨﺺ، ﭼـﻪ در زﻣـﺎن رزم، ﭼـﻪ در زﻣـﺎن اﺳـﺘﺮاﺣـﺖ ﻗـﺎﺑـﻞ ﭘـﺮداﺧـﺖ اﺳـﺖ. ﻫـﺰﯾﻨﻪﻫـﺎی اﯾﻦ ﻧﯿﺮو ﻧﺴـﺒﺖ ﺑـﻪ ﺗـﻮان ﺧـﺮﯾﺪ ﻣـﺮدم در ﮐﺸﻮر ﺑـﺎﻻ ﮔـﺰارش ﻣﯽﺷـﻮد. ﺣـﻘﻮق اﯾﻦ اﻓـﺮاد ﺑﺴـﺘﻪ ﺑـﻪ ﯾﮕﺎن ﺧـﺪﻣـﺖ، ﻣـﺘﻔﺎوت از ﻫـﻔﺘﺼﺪ دﻻر ﺗـﺎ دو ﻫـﺰار و ﻫـﻔﺘﺼﺪ دﻻر ﻣـﺘﻔﺎوت اﺳـﺖ. » ( ۳ )
فرد دیگری که در این رابطه سخنان بسیار جالبی ارائه کرد، آقای ﮐﻤﺎل ارﺟﻤﻨﺪی، ﺑﺮون ﻣﺮزی اﻃﻼﻋﺎت ﺳﭙﺎه بود. ایشان اینطور می گوید:
« …باید ﺑـﮕﻮﯾﻢ وﻗﺘﯽ ﮐﻪ دﺳـﺘﮕﺎه اﻃـﻼﻋـﺎﺗﯽ ﺳـﺮدر ﮔـﻢ ﻣﯽﺷـﻮد، ﺗـﻮان ﻋﻤﻠﯽ آن ﺑـﻪ ﺣـﺪاﻗـﻞ ﻣﯽرﺳـﺪ. ﺗـﻌﻠﻞ و ﻣـﺸﺎوره ﻫـﺎی ﻏـﻠﻂ ﺑـﻪ دوﻟـﺖ و ﺣـﺲ اﻣـﻦ ﺑـﻮدن ﮐﺸﻮر در ﺳـﺎل ﻧـﻮد و ﻫﺸـﺖ و ﺗﺤـﻠﯿﻞﻫـﺎی ﺑﯽ ﺳـﺮ و ﺗـﻪ ﺑـﺎﻋـﺚ ﺷـﺪ ﮐﻪ آن اﺗـﻔﺎق ﻋﺠﯿﺐ در ﻣـﻮرد درﮔﯿﺮیﻫـﺎی ﺑـﻨﺰﯾﻦ ﺑﯿﻔﺘﺪ. و ﺑـﺪ ﺑـﻮدن ﺷـﺮاﯾﻂ ﮐﺸﻮر و اﺟـﺮای دﺳـﺘﻮرات ﺳـﺮدار ﺳـﻠﯿﻤﺎﻧﯽ ﺑـﺮای آرام ﮐﺮدن ﮐﺸﻮر و ﺗـﺤﻘﻖ ﻗـﺮاردادﻫـﺎﯾﯽ اﻣﻨﯿﺘﯽ در ﭼـﻨﺪﯾﻦ ﮐﺸﻮر ﻣـﻨﻄﻘﻪ، آن ﻓـﺎﺟـﻌﻪ اﻣﻨﯿﺘﯽ را درﺣـﺎﻓـﻈﻪ ﻣـﺮدم ﺛـﺒﺖ ﮐﺮد. ﺑـﺎﯾﺪ ﻫﻤﮕﯽ ﻣـﺎ اﻋـﺘﺮاف ﮐﻨﯿﻢ ﮐﻪ اﻗـﺪاﻣـﺎت ﻣـﺮدم در ﻧـﻮد و ﻫﺸـﺖ ﻫﻤﮕﯽ ﻣـﺎ را ﺑﻬـﺖ زده ﮐﺮد و ﮐﺎر از دﺳـﺖ ﻣـﺎ ﺧـﺎرج ﺷـﺪ. اﻣـﺎ دﻟﯿﻞ ﮐﺸﺘﻦ ﻣـﺮدم ﮐﻒ ﺧﯿﺎﺑـﺎن ﻧﻤﯽﺷـﺪ.
ﺑـﺮادران ﻋـﺰﯾﺰ ﻣـﮕﺮ ﻣﯽﺷـﻮد ﮐﻪ ﻣـﺎ ﺑـﺎ ﺑﯿﺶ از ﺳﯿﺼﺪ ﻫـﺰار ﭘـﺮﺳـﻨﻞ اﻃـﻼﻋـﺎﺗﯽ و ﺗـﻌﺪاد ﺑﯿﺸﻤﺎری ﻣُـﺨﺒﺮ در ﮐﺸﻮر و ﻣـﻨﻄﻘﻪ، ﺑـﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ دﺳـﺘﺮﺳﯽ ﻧـﺘﻮاﻧﯿﻢ راﻫﮑﺎری ﻋﻤﻠﯽ ﺑـﺮای آراﻣـﺶ ﻣـﺮدم در ﻧـﻈﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ؟ ﺧﯿﺮ از ﻧـﻈﺮ ﻣـﻦ ﻧﻤﯽﺷـﻮد. ﻣـﺎ ﻧﯿﺎز ﻧـﺪاﺷـﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑـﺎ ﻧﯿﺮوﯾﯽ ﮐﻪ ﻣـﻘﺎﺑـﻞ داﻋـﺶ ﺗـﺎ ﺑُـﻦ دﻧـﺪان ﻣﺴـﻠﺢ ﻣﯽاﯾﺴﺘﺎد، ﺟـﻠﻮی ﻣـﺮدم ﺑـﺎﯾﺴﺘﯿﻢ. وﻗﺘﯽ ﻣـﺎ از ﯾﮏ ﻧﯿﺮوی ﺧـﺎرﺟﯽ ﺑـﺮای ﺳـﺮﮐﻮب ﻣـﺮدم اﺳـﺘﻔﺎده ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ، ﺟـﻮاب ﻣـﺮدم ﭼﯿﺰی ﺟـﺰ ﻓـﺎﺻـﻠﻪ ﮔـﺮﻓـﺘﻦ ﺑـﺎ ﺣﮑﻮﻣـﺖ ﻧﯿﺴﺖ. ﺑـﺮادران ﻣـﺤﺘﺮم ﺳـﭙﺎه ﻗـﺪس ﮐﻪ اﯾﻨﺠﺎ ﻫـﻢ ﺗﺸـﺮﯾﻒ دارﯾﺪ، ﺟـﻮاب ﺧـﻮنﻫـﺎﯾﯽ ﮐﻪ در ﻧـﻮد و ﻫﺸـﺖ رﯾﺨﺘﻪ ﺷـﺪ، ﺑـﺮ ﮔـﺮدن ﺷـﻤﺎ اﺳـﺖ و ﺧـﻮد ﺑـﺎﯾﺪ ﺟـﻮاب ﺧـﺪای ﻣـﺘﻌﺎل را ﺑـﺪﻫﯿﺪ. آﺑـﺎن ﻧـﻮد و ﻫﺸـﺖ ﻣـﺴﺎﻟـﻪ ﺿـﺪ اﻣﻨﯿﺖ ﻧـﺒﻮد.
ﻣـﺴﺎﻟـﻪ ﻣـﺮدﻣﯽ ﺑـﻮد ﮐﻪ ﺗـﻮان ﺧـﻮد را ﻧـﺎﭼﯿﺰ دﯾﺪﻧـﺪ. درآﻣـﺪ و ﻣـﻌﺎش ﺧـﻮد را در ﺧـﻄﺮ دﯾﺪﻧـﺪ و ﺑـﻪ ﺧﯿﺎﺑـﺎن آﻣـﺪﻧـﺪ. ﺑـﻠﻪ ﻗـﺒﻮل دارم ﮐﻪ ﻣـﺴﺎﻟـﻪ ﺑـﺎ ﺷـﺪت آﻏـﺎز ﺷـﺪ و ﭼـﻮن ﻣـﺎ ﺗﺠـﺮﺑـﻪای اﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﻧـﺪاﺷـﺘﯿﻢ، ﺷـﺘﺎﺑـﺰده ﺷـﺪﯾﻢ. دﻟﯿﻠﺶ اﯾﻦ ﺑـﻮد ﮐﻪ ﻧـﻬﺎدﻫـﺎی اﻃـﻼﻋـﺎﺗﯽ ﺗـﺎ آن زﻣـﺎن ﻫﯿﭻ اﻟـﮕﻮﯾﯽ در ﻣـﻮرد ﻓـﺎﺻـﻠﻪ ﮔـﺮﻓـﺘﻦ دﺳـﺘﻪ ﺟـﻤﻌﯽ ﻣـﺮدم ﺑـﺎ ﺣﮑﻮﻣـﺖ ﻧـﺪاﺷـﺘﻨﺪ.
اﻣـﺎ ﻻزﻣـﻪ اﯾﻦ اﻣـﺮ ﮔـﺮﻓـﺘﻦ ﻟـﻮﻟـﻪ اﺳـﻠﺤﻪ ﺑـﻪ ﺳـﻤﺖ ﺳﯿﻨﻪ ﻣـﺮدم ﻧـﺒﻮد. ﻣـﻦ ﻣـﻌﺘﻘﺪم ﮐﻪ اﯾﻦ ﺣـﻮادﺛﯽ ﮐﻪ اﻣـﺮوز در ﺧﯿﺎﺑـﺎن اﺗـﻔﺎق ﻣﯽاﻓـﺘﺪ، زﻣﯿﻨﻪاش در ﻧـﻮد و ﻫﺸـﺖ رﯾﺨﺘﻪ ﺷـﺪ. ﻣـﺎ دو اﻗـﺪام ﺑـﺪون ﻓﮑﺮ را ﻋﻤﻠﯽ ﮐﺮدﯾﻢ و ﻧﺘﯿﺠﻪاش اﯾﻦ اﺳـﺖ ﮐﻪ ﻫـﺮ ﺳـﺎﻟـﻪ ﺑـﺎﯾﺪ ﻣـﻨﺘﻈﺮ ﺑـﺎﺷﯿﻢ ﺑـﺎ اﻋـﺘﺮاﺿـﺎت ﺟـﺪﯾﺪﺗـﺮی ﻣـﻮاﺟـﻪ ﺷـﻮﯾﻢ. ﺳـﺮدار ﺳـﻠﯿﻤﺎﻧﯽ ﺑـﺎ ﺗـﻤﺎم ﻣـﺮداﻧﮕﯽ و ﺳـﺮدار ﺣـﺎﺟﯽ زاده رﺳـﻤﺎ ﻣـﺮدم را ﺑـﺎ ﻧـﻈﺎم درﮔﯿﺮ ﮐﺮده اﻧـﺪ و از اﯾﻦ ﻣـﺴﺎﻟـﻪ ﻣـﻦ ﮐﻮﺗـﺎه ﻧﻤﯽآﯾﻢ. ﻣـﺎ ﺳـﺎلﻫـﺎ زﺣـﻤﺖ ﮐﺸﯿﺪﯾﻢ. ﺧﯿﺎﺑـﺎنﻫـﺎ را ﻫـﺮﭼـﻨﺪ ﺳـﺨﺖ وﻟﯽ ﺑـﻪ آراﻣـﺶ ﻧﺴـﺒﯽ رﺳـﺎﻧـﺪﯾﻢ. آن ﻫـﻢ در ﻣـﻨﻄﻘﻪای از ﺟـﻬﺎن ﮐﻪ ﺛـﺒﺎت در آن ﺷـﻮﺧﯽ اﺳـت.
ﻣـﺎ ﭼـﻪ ﯾﺎد ﻣﯽﮔﯿﺮﯾﻢ ازاﯾﻦ اﺗـﻔﺎﻗـﺎت اﻣـﺮوز؟
اول ﺧـﻮاﺳـﺘﻪﻫـﺎی ﻣـﺮدم ﻣـﺘﻨﻮع ﺷـﺪه اﺳـﺖ و ﻫـﺮ ﺷـﺨﺺ دﺳـﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑـﻪ ﺧـﻮاﺳـﺘﻪﻫـﺎی ﺧـﻮد را در ﻋـﺒﻮر از ﻧـﻈﺎم ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ.
دوم ﻣـﺎ دﯾﮕﺮ ﻧﻤﯽﺗـﻮاﻧﯿﻢ از ﻧﯿﺮوﻫـﺎی ﻧـﻈﺎﻣﯽ ﺧـﻮد ﺷـﻨﺎﺧـﺖ دﻗﯿﻘﯽ داﺷـﺘﻪ ﺑـﺎﺷﯿﻢ.
ﺳـﻮم ﻣـﺮدم ﺣـﺠﺎب را ﻧﻤﯽﺧـﻮاﻫـﻨﺪ و آزادی ﭘـﻮﺷـﺶ را ﺣـﻖ ﻣﯽﺑﯿﻨﻨﺪ. اﯾﻦ ﺣـﻖ را ﻣـﻮﻗـﺘﺎ ﺑـﻪ آﻧـﻬﺎ ﺑـﺎﯾﺪ داد، ﯾﺎ ﺣﺘﯽ اﮔـﺮ ﻧﯿﺎز ﮐﺸﻮر ﺑـﻮد، اﯾﻦ ﺣـﻖ را ﺑـﻪ رﺳﻤﯿﺖ ﺷـﻨﺎﺧـﺖ. ﯾﺎ اﮔـﺮ ﺑـﻪ رﺳﻤﯿﺖ ﻧﻤﯽﺷـﻨﺎﺳﯿﻢ، ﻣﺤـﺪود ﻧﮑﻨﯿﻢ ﺟـﺎﻣـﻌﻪ را. ﺳـﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮﯾﻢ. ﻧﯿﺎز ﺟـﺎﻣـﻌﻪ و ﻣـﺮدم اﻣـﺮوز در اﯾﻦ اﺳـﺖ ﮐﻪ ﻣـﺪاوم ﻧﻬﯽ ﻧـﺸﻮﻧـﺪ. ﻣـﻘﺪاری اﺣـﺴﺎس راﺣﺘﯽ در ﺳـﻄﺢ ﺷﻬـﺮ آراﻣـﺶ را ﺑـﺮای ﻧﯿﻤﯽ از ﻣـﺮدم ﮐﺸﻮر ﺑـﺮﻣﯽﮔـﺮداﻧـﺪ. ﻣـﮕﺮ ﻣـﺎ در ﻧـﻬﺎد اﻃـﻼﻋـﺎﺗﯽ ﺧـﻮدﻣـﺎن، ﺑﻘﯿﻪ را ﻫـﻢ ﻧﻤﯽﮔـﻮﯾﻢ ﮐﻪ اﻗـﺎﯾﺎن ﮔـﻠﻪ ﮔـﺬاری ﮐﻨﻨﺪ، در ﺑـﺨﺶ ﺑـﺮون ﻣـﺮزی اﻃـﻼﻋـﺎت ﺳـﭙﺎه ﻓـﺘﻮا ﻧـﺪارﯾﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﺮوی زن ﻣﯽﺗـﻮاﻧـﺪ ﺑـﺮای ﻋﻤﻠﯿﺎت ﺧـﻮد از ﻫـﺮ ﻧـﻮع ﺣـﺠﺎﺑﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺎز ﻣـﺎﻣـﻮرﯾﺖ اﺳـﺖ، اﺳـﺘﻔﺎده ﮐﻨﺪ؟ ﻣـﮕﺮ ﻧﯿﺮوی زن ﻣـﺎ ﻧﻤﯽﺗـﻮاﻧـﺪ ﻃـﺒﻖ ﻓـﺘﻮای ﻣـﺮاﺟـﻊ ﺑـﺰرگ در ﻣـﻮاﻗـﻊ ﻧﯿﺎز ﻫﻤﺒﺴـﺘﺮی را ﻫـﻢ داﺷـﺘﻪ ﺑـﺎﺷـﺪ؟ ﭘـﺲ ﭼـﻪ ﻣﯽﺷـﻮد ﮐﻪ در ﮐﺸﻮر ﻧﻤﯽﺗـﻮاﻧﯿﻢ اﺟـﺎزه ﺑـﺪﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﻣـﺮدم ﻣـﻘﺪاری راﺣـﺖﺗـﺮ ﺑـﺎﺷـﻨﺪ؟! ﻻﺑـﺪ ﭘـﺎﺳـﺦ اﯾﻦ اﺳـﺖ ﮐﻪ آن ﺗـﻮﺟﯿﻪ اﻃـﻼﻋـﺎﺗﯽ دارد و اﯾﻦ ﻧـﺪارد. ﺑـﺮادران ﻋـﺰﯾﺰ ﭘـﻮﺷـﺶ زن در ﺳـﻄﺢ ﮐﺸﻮر ﺗـﻮﺟﯿﻪ اﻣﻨﯿﺘﯽ دارد. ﻣـﺴﺎﻟـﻪ ﺑﺴﯿﺎر ﺳـﺨﺖﺗـﺮ ازﭼﯿﺰی اﺳـﺖ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﯿﺪ. ﻣـﺮدم ﺑـﺎ ﻧـﻈﺎم ﺣـﺲ ﻣـﺒﺎرزه دارﻧـﺪ.
ﮔـﺰارﺷـﺎت ﻣـﺎ در ﺑـﺮون ﻣـﺮزی ﻣﯽﮔـﻮﯾﺪ آن ﻗﺸـﺮی ﮐﻪ ﺗـﻮان ﻣـﺎﻟﯽ دارد، در اﯾﺮان ﻧﻤﯽﻣـﺎﻧـﺪ. آن ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻧـﺪارد، ﺑـﻪ دﻧـﺒﺎل ﺑﻬـﺘﺮ ﺷـﺪن ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧـﺪﮔﯽ اﺳـﺖ. ﭘـﺲ از ﻣـﺒﺎرزه ﺑـﺎ ﻧـﻈﺎم دﺳـﺖ ﺑـﺮ ﻧﻤﯽدارد.
ﺑـﻮﻟـﺘﻦﻫـﺎ را ﻧﻤﯽﺧـﻮاﻧﯿﺪ؟ ﺑﯿﺶ از ﯾﮏ ﺳـﻮم ﻣـﺴﺎﻟـﻪ ﻋـﺪم رﻋـﺎﯾﺖ ﺣـﺠﺎب در ﺳـﻄﺢ ﮐﺸﻮر، ﺑـﺮﻣﯽﮔـﺮدد ﺑـﻪ ﺧـﺎﻧـﻮاده ﻫـﺎی ﻧﯿﺮوﻫـﺎی ﻣﺴـﻠﺢ. ﮔـﺰارش ﻫـﺎی دوره ای از ﺧـﺎﻧـﻪ ﻫـﺎی ﺳـﺎزﻣـﺎﻧﯽ را ﻧـﺪﯾﺪه اﯾﺪ؟ ﻣﯿﺰان ﺳـﻮء ﻗـﺼﺪ ﺑـﻪ ﺟـﺎن ﺣـﻀﺮت اﻗـﺎ از ﺳـﺎل ﻧـﻮد و ﻫﺸـﺖ ﺑـﻪ اﻣـﺮوز را ﻣﯽداﻧﯿﺪ؟ ﭼـﻬﺎر ﺳـﻮء ﻗـﺼﺪ در ﻣـﺪت ﭼـﻨﺪ ﺳـﺎل. ﻋـﻮاﻣـﻞ ﺳـﻮء ﻗـﺼﺪ در ﺳـﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎت داﺧـﻠﯽ ﺑـﻮده اﻧـﺪ. ﮐﺠﺎﯾﯿﺪ آﻗـﺎﯾﺎن؟ ﺣـﻮاﺳـﺘﺎن ﮐﺠﺎﺳـﺖ؟ اﯾﻦ اﺳـﺖ آن اﻗـﺘﺪار اﻣﻨﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﻣـﺪام ﻣﯽﮔـﻮﯾﯿﻢ ﺑـﻪ ﻣـﺮدم؟
از ﭼـﻬﺎر ﺳـﺎل ﻗـﺒﻞ ﮐﻪ ﺑـﺨﺶ ﺑـﺮون ﻣـﺮزی اﻃـﻼﻋـﺎت ﺳـﭙﺎه ﺷـﺮوع ﺑـﻪ ﻓـﻌﺎﻟﯿﺖ ﮐﺮد، ﺑﺨﺸﯽ از ﻧﯿﺮوﻫـﺎی ﻣـﺎ ﺑـﻪ دﺳـﺘﮕﺎه ﻫـﺎی رﻗﯿﺐ ﭘﯿﻮﺳـﺘﻨﺪ، ﮐﻪ ﮔـﺰارﺷـﺎت ﻣـﺮﺑـﻮﻃـﻪ را ﻣـﻦ ﺷـﺨﺼﺎ ﺑـﻪ دﻓـﺘﺮ ﺣـﻀﺮت آﻗـﺎ ﻓـﺮﺳـﺘﺎدم. ﻋـﺪه ای ﻫـﻢ درﺳـﭙﺎه ﻗـﺪس ﺗـﺎ آنﺟـﺎ ﮐﻪ ﻣﯽداﻧـﻢ ﺑـﻪ ﻧﯿﺮوﻫـﺎی داﻋـﺶ ﭘﯿﻮﺳـﺘﻪ ﺑـﻮدﻧـﺪ. ﺗﺤـﻠﯿﻞ ﻣـﻦ اﯾﻦ اﺳـﺖ ﮐﻪ ﻧﯿﺮو اﮔـﺮ ﺑـﻪ ﺗﻔﮑﺮ اﯾﻤﺎن ﻧـﺪاﺷـﺘﻪ ﺑـﺎﺷـﺪ ﻣﯽﺷـﻮد ﺳـﺮﺑـﺎز. ﺳـﺮﺑـﺎز ﻫـﻢ ﻫـﺮﺟـﺎ ﭘـﻮل ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺑـﺎﺷـﺪ، ﻫـﻤﺎنﺟـﺎ ﺣـﻀﻮر ﭘﯿﺪا ﻣﯽﮐﻨﺪ. ﺳـﺮﺑـﺎزی ﮐﻪ ﻣﯽﺗـﻮاﻧـﺪ در ﺟﻨﮕﯽ ﻣـﺸﺎﺑـﻪ از ﻃـﺮﻓﯽ ﻫـﻔﺘﺼﺪ دﻻر و از ﻃـﺮف دﯾﮕﺮ ﻫـﻔﺘﺎد ﻫـﺰاردﻻر درﯾﺎﻓـﺖ ﮐﻨﺪ، ﯾﻘﯿﻨﺎ ﭘـﻮل ﺑﯿﺸﺘﺮ را ﺑـﺮﻣﯽﮔـﺰﯾﻨﺪ.
ﻓـﺮوش اﺧـﺒﺎر و اﻃـﻼﻋـﺎت و ﺑـﻪ ﺗـﻠﻪ اﻓـﺘﺎدن ﻧﯿﺮوﻫـﺎی ﻣـﺎ در دوﺳـﺎﻟـﻪ اﺧﯿﺮ ﺳـﻪ ﺑـﺮاﺑـﺮ ﺷـﺪه اﺳـﺖ. در رﻫﮕﯿﺮیﻫـﺎی اﻃـﻼﻋـﺎﺗﯽ ﺧﯿﻠﯽ از آﻗـﺎﯾﺎﻧﯽ ﮐﻪ دوﺳـﺘﺎن ﺑـﻪ آﻧـﻬﺎ اﺷـﺎره ﮐﺮدﻧـﺪ، درﮐﺸﻮر اﻣـﺎرات و ﺷﻬـﺮ دﺑﯽ ﻣـﺎ ﺣـﺪاﻗـﻞ ﺑـﻪ ﺷـﺶ ﻣـﻮرد ﺷـﻨﺎﺳـﺎﯾﯽ ﻧﯿﺮوﻫـﺎی ﻣـﻮﺳـﺎد رﺳﯿﺪﯾﻢ، ﮐﻪ دوﺳـﺘﺎن ﻣـﺎ ﻋـﻤﻼ ﺑـﺎ آﻧـﻬﺎ ﻣـﻼﻗـﺎت داﺷـﺘﻨﺪ. و ﺑـﻌﺪ از آن در ﭘـﻮﺷـﺶ دﻓـﺎﺗـﺮ ﻫـﻮاﭘﯿﻤﺎﯾﯽ ﺑﺴـﺘﻪ ﻫـﺎﯾﯽ رد وﺑـﺪل ﻣﯽﺷـﺪ ﮐﻪ در آن ﭘـﺎﺳـﭙﻮرت ﻫـﺎی دوم و ﻣـﺒﻠﻎ دوازده ﻫـﺰار دﻻر ﭘـﻮل ﻧـﻘﺪ ﺑـﻮد….« ( ۴ )
بنابراین بی دلیل نیست که حضرت آقا برنامه عقب نشینی و تنها گذاشتن نیروهای جبهه مقاومت را آغاز کرد و آنها را فدای جانشین خود کرد. اما می بینید در سخنان خود، چگونه بازی حمایت از آنها را در می آورد.
ادامه دارد.
در نوشته سوّم به موضوع حذف رقبای جانشینی آقا مجتبی، فرزند خامنه ای، خواهم پرداخت.
منابع و مآخذ ها:
( ۱)
در مورد منبع تغییر قاسم سلیمانی نگاه کنید به اواخر هفته اول اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۹ بر خروجی جستجوی گوگل خبری از خبرگزاری آریاُ خبرگزاری وابسته به اصولگرایان نزدیک به هیات مؤتلفه، در مورد احتمال تغییر سردار سلیمانی دیده شد. و بعد از آن وب سایت های گویا نیوز، میکروفن، بیان و… اقدام به باز نشر همان خبر از خبرگزاری آریا نمودند.
در خبرگزاری آریا آمده بود:
« مقام معظم رهبری تدابیری را برای جانشینی سردار سلیمانی فرمانده نیروهای سپاه قدس اتخاذ کردهاند…
در این راستا ولی امر مسلمین و فرمانده کل قوا، امام خامنهای درباره راهکارهای راهبردی برای دفاع از کیان انقلاب و نظام اسلامی و صیانت از استقلال و تمامیت ارضی کشور و با مهم خواندن سلامت کاری و جسمی سردار سلیمانی و اثرات آن در فعالیتهای چند وظیفهای ایشان در امور سوریه و عراق ملاحظاتی را برای جایگزینی فرمانده نیروهای سپاه اتخاذ کردهاند…»
( ۲ ) و ( ۳ ) و ( ۴ ) همان منابع و مأخذ های بالا
❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊
ناصر کوشا: خدعه خامنهای علیه جبهه مقاومت (بخش سوّم)
شنبه – ۱۴۰۳/۱۱/۰۶
https://enghelabe-eslami.de/65691/
از ادعای شراکت در نظم نوین جهانی همراه با روسیه و چین تا سقوط در عرض یکسال
دربخش نخست، شرایط آخر عمر دو رهبر جمهوری اسلامی، یعنی خمینی و خامنه ای با هم مقایسه گردید، با این هدف که خوانندگان متوجه شوند، چرا خامنه ای برای حفظ حاکمیت مطلقه خود و فرزندش، مجتبی، حاضر به نابودی همه چیز و همه کس، از جمله میهن ما ایران است.
در نوشته دوّم توجه خوانندگان به گزارش گردهمایی در زمستان سال ۱۴۰۱، پس از کاهش تظاهرات خیابانی مردم، که در آن خامنه ای همراه با مسئولان اطلاعاتی و امنیتی کشور شرکت داشتند، جلب گردید. در این گردهمایی برخی از این «مسئولان» شرایط موجود آنزمان ایران را تشریح کردند.
حال در نوشته کنونی به موضوع حذف رقبای جانشینی آقا مجتبی، فرزند خامنه ای، خواهم پرداخت.
حذف رقبای جانشینی مجتبی خامنه ای
علی خامنه ای تقریبا از سال ۱۳۹۳ بعد از تشدید بیماری خود، به فکر حذف افراد و نیروهایی افتاد که احتمال می داد، رقیبی برای جانشینی مجتبی خامنهای، فرزند او باشند. از جمله این افراد عبارت بودند از هاشمی رفسنجانی، ابراهیم رئیسی، هاشمی شاهرودی، فاضل لاریجانی، سید حسن خمینی و…
به نقل از ماموران امنیتی خود رژیم، برخی از این افراد را به قتل رساندند. مثل هاشمی رفسنجانی و رئیسی را. برای مثال آقای رئیسی را برای دوری از جانشینی، ابتدا به ریاست جمهوری رساندند و وقتی مشاهده کردند که برخی سخنان و اعمال از سوی او و نزدیکان او حکایت از قصد جانشینی می کند، به کوه زده و کشته شد. برخی دیگر از افراد را به فساد و پر رویی متهم کردند، و از رده جانشینی خارج ساختند. و بالاخره تعدادی دیگر را بی حیثیت و آبرو کردند.
بنابر گزارش در همان جلسه زمستان سال ۱۴۰۱ آقای ﻣﻬﺪی رﺿﺎﯾﯽ، از اﻃﻼﻋﺎت ﺑﺴﯿﺞ ﻣﺴﺘﻀﻌﻔﯿﻦ، در مخالفت با حسین طائب و کشتن هاشمی رفسنجانی این طور می گوید:
«…ﺑـﻪ ﻧـﻈﺮ ﻣـﻦ ﮐﻪ ﺳـﺎلﻫـﺎ در ﺷـﻐﻞ ﺧـﻮد ﺛـﺎﺑـﺖ ﮐﺮده ام ﮐﻪ ﯾﮏ ﻣـﺎﻣـﻮر اﻣﻨﯿﺘﯽ ﺗﺤـﻠﯿﻠﮕﺮ ﻫﺴـﺘﻢ، ﺗـﻌﺪد دﺳـﺘﮕﺎه ﻫـﺎی ﺑﯽ ﺣـﺪ و ﺣـﺼﺮ اﻃـﻼﻋـﺎﺗﯽ، ﺑـﺎ دﺳـﺘﺮﺳﯽﻫـﺎی ﺑـﺎﻻ، ﻣـﺮگ ﻧـﻈﺎم اﺳـﺖ. ﺑـﻪ ﻧـﻈﺮ ﻣـﻦ ﺣـﺬف آﻗـﺎی ﻫـﺎﺷﻤﯽ ﺑـﻪ آن ﺷﮑﻞ ﮐﻪ آﺑـﺮوی ﻧـﻈﺎم و اﯾﺸﺎن را در ﯾﮏ اﻧـﺪازه از ﺑﯿﻦ ﺑـﺮد، ﺣـﺎﺻـﻞ ﺗﺤـﻠﯿﻞﻫـﺎی ﺑﯽ ﻣـﻮرد ﻫﻤﯿﻦ ﺟـﺮﯾﺎﻧـﺎت اﻃـﻼﻋـﺎﺗﯽ درﻫـﻢ ﮔﺴﯿﺨﺘﻪ اﺳـﺖ. ﭼـﻪ ﺷـﺪ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﺮدﯾﺪ ﮐﻪ ﻫـﺎﺷﻤﯽ ﻣﯽﺗـﻮاﻧـﺪ ﺑـﺮای ﺟـﺮﯾﺎن ﻫـﺎی ﺟـﺪﯾﺪ ﺑـﺎ ﺳـﺎﺧـﺘﺎر اﻣﻨﯿﺘﯽ ﺟـﺪﯾﺪ ﺧـﻄﺮ ﺑـﺎﺷـﺪ؟ ﻫـﺎﺷﻤﯽ ﻣـﮕﺮ ﺧـﻮدِ اﻧـﻘﻼب ﻧـﺒﻮد؟ ﭼـﻪ ﺷـﺪ ﮐﻪ ﺑـﺎ ﺣـﺬف ﻫـﺎﺷﻤﯽ می ﺧـﻮاﺳـﺘﯿﺪ اﺳـﺎس و ﺑﻨﯿﺎن وزارت اﻃـﻼﻋـﺎت را از رﯾﺸﻪ ﺧﺸﮑﺎﻧﯿﺪه و ﺑـﻪ ﺳـﻤﺖ دﺳـﺘﮕﺎه ﻫـﺎی اﻣﻨﯿﺘﯽ ﺟـﺪﯾﺪی ﺧـﺎرج از ﺳـﺎﺧـﺘﺎر ببرید؟ و آﯾﺎ ﺗﺤـﻠﯿﻞ اﻃـﻼﻋـﺎﺗﯽ ﻫـﺮ دﺳـﺘﮕﺎﻫﯽ اﺟـﺎزه ﻣﯽدﻫـﺪ اﻓـﺮادی ﮐﻪ در ﺟـﺮﯾﺎن ﭘـﺮوﻧـﺪه ﺣـﺬف آﻗـﺎی ﻫـﺎﺷﻤﯽ ﺑـﻮدﻧـﺪ، از ﮐﺸﻮر ﺧـﺎرج ﺷـﻮﻧـﺪ؟ آن ﻫـﻢ ﺑـﺪون اﺻـﻮل ﺣـﻔﺎﻇﺘﯽ؟
… ﭘـﺲ ﻣـﻨﺼﻮری ﮐﻪ ﻣـﺪتﻫـﺎ ﻣـﻮرد ﺑـﺤﺚ و ﺑـﺮرﺳﯽ رﺳـﺎﻧـﻪﻫـﺎی ﺑﯿﮕﺎﻧـﻪ ﻗـﺮارﮔـﺮﻓـﺖ، ﭼـﺮا ﺑـﺎﯾﺪ در ﺧـﺎرج از ﮐﺸﻮر ﻣﯽﺑـﻮد، ﮐﻪ ﺳﯿﺴﺘﻢ اﻃـﻼﻋـﺎﺗﯽ ﺟـﺪﯾﺪ از ﻣـﺮگ او اﺳـﺘﻘﺒﺎل ﮐﻨﺪ؟ ﭼـﺮا او در ﭼـﺘﺮ ﺣـﻔﺎﻇﺘﯽ ﻗـﺮار ﻧـﺪاﺷـﺖ؟ ﻣـﻦ ﻣﯽداﻧـﻢ ﭼـﺮا و ﺟـﻮاب اﯾﻦ ﭼـﺮاﻫـﺎ را ﺧﯿﻠﯽ ﺧـﻮب ﻣﯽداﻧـﻢ…»
در جریان حذف ابراهیم رئیسی، یکی دیگر از افرادی که خامنه ای خطر جانشینی او را حس کرده بود، جریان از این قرار بود که خبرنگاری در گفتگو با وحید حقانیان، نظر حقانیان را در رابطه با رهبری آینده پرسیده بود. هر چند حقانیان آنرا تکذیب کرد. اما نوار آن سخنان به نقل از خبرنگار مصاحبه کننده موجود است.
در واقع هاتف صالحی روز شنبه ۸ مهر ماه در شبکه اجتماعی ایکس(توییترسابق) نوشته بود:
« وحید حقانیان چندی پیش به حقیر گفت: در سال ۱۳۹۶ ابراهیم رئیسی به طور خصوصی از من راجع به آینده سیاسی و رهبر شدنش نظرخواهی کرد. »
اما حقانیان این سخنان را تکذیب کرد. با این حال هاتف صالحی در شبکه اجتماعی ایکس به طور ضمنی تهدید کرد که « فایل صوتی اظهارات وحید حقانیان درباره رئیسی » را منتشر خواهد کرد.
علاوه بر آن برخی افراد در مورد دخالت های داماد آقای رئیسی، مقداد نیلی در دولت رئیسی سخنانی بر زبان آورده بودند که مهمترین آنها این بود، که از او پرسیده بودند در آینده چه کاره خواهید شد؟ و او جواب داده بود، رییس روابط عمومی بیت رهبری.
اما نکته مهم دیگری که تصمیم بر حذف رئیسی را رقم زد، دخالت های همسر او خانم علم الهدی بود. ایشان در اندیشه، خود را بانوی اول می دانست. طوریکه به گفته بسیاری از مقامات، این خانم یکی از عوامل اصلی دادن پست و انتخاب مقامات در دولت رئیسی بود. البته به کمک یکی از دخترهایش.
در رابطه با حذف ابراهیم رئیسی از مسیر جانشینی، ابتدا او را با تمام بیسوادی و جهالت که داشت، کاندیدای ریاست جمهوری کردند، با این قصد که او را خراب کنند. علاوه بر آن در نهایت دو روز مانده به انتخابات ریاست خبره گان رهبری، هلیکوپتر او را به کوه زدند تا از شر او خلاص شوند. شاید این امر با زمان احتمالی مرگ خامنه ای از نظر دکتر مرندی هم بی ارتباط نباشد و بایستی هر چه زودتر شر او را هم کم می کردند.
در همین رابطه و ذکر جانشینی رئیسی، سردار محمد کاظمی – رئیس سازمان اطلاعات سپاه در مورد برنامه ریزی حسین طائب برای از سر راه برداشتن رئیسی می گوید:
«…اﯾﻦﺟﺎ ﻣﯽﺷـﻮد ﺑـﻪ ﺗﺤـﻠﯿﻞﻫـﺎی ﮐﺎرﺷـﻨﺎﺳـﺎن اﻃـﻼﻋـﺎت ﺳـﭙﺎه اﯾﺮاد ﮔـﺮﻓـﺖ ﮐﻪ ﺑـﺮای ﻣﺴـﺌﻠﻪ رﯾﺎﺳـﺖ ﺟـﻤﻬﻮری آﻗـﺎی رﺋﯿﺴﯽ ﻫـﺰﯾﻨﻪ ﻫـﺎی ﻫﻨﮕﻔﺘﯽ ﮐﺮدﻧـﺪ، ﮐﻪ ﻓـﻘﻂ در ﻣـﻮارد اﻃـﻼﻋـﺎﺗﯽ و ﺗﺼﻤﯿﻤﺎت اﻃـﻼﻋـﺎﺗﯽ ﮐﺸﻮر و ﻣـﺴﺎﻟـﻪ ﺟـﺎﻧﺸﯿﻨﯽ رﻫـﺒﺮی اﯾﺸﺎن!!! دﺧـﺎﻟﺘﯽ ﻧـﺪاﺷـﺘﻪ ﺑـﺎﺷـﺪ.
ﺑـﻪ ﻧـﻈﺮ ﻣـﻦ زﻣﯿﻨﻪ دﺳـﺘﺮﺳﯽ ﺑـﻪ اﯾﻦ ﻣـﻘﺎﺻـﺪ از آوردن اﻓـﺮادی ﻧـﺎﮐﺎرآﻣـﺪ و ﻧـﺎ آﮔـﺎه ﺑـﻪ ﻣـﺴﺎﺋـﻞ و ﻣﺸﮑﻼت روز ﻧـﺒﻮد. ﺻـﺤﺒﺖﻫـﺎی دوﻟـﺘﻤﺮدان آﻗـﺎی رﺋﯿﺴﯽ ﻣـﻮرد ﺗﻤﺴﺨـﺮ و ﻣﺴﺨـﺮه ﻣـﺮدم اﺳـﺖ. ﮔـﻮﯾﯽ اﯾﻦ اﻓـﺮاد در اﯾﻦ ﮐﺸﻮر زﻧـﺪﮔﯽ ﻧﻤﯽﮐﻨﻨﺪ.
آﻗـﺎی ﻃـﺎﺋـﺐ ﻣـﻦ ﻋـﺬرﺧـﻮاﻫﯽ ﻣﯽﮐﻨﻢ در اﯾﻦ ﻣـﻮردی ﮐﻪ ﻣـﻄﺮح ﻣﯽﮐﻨﻢ. ﭼـﻄﻮر ﺷـﺪ ﮐﻪ در اﻧـﺘﺨﺎﺑـﺎت اﺧﯿﺮ ﻧـﻈﺮات ﺷـﻤﺎ و ﺗﯿﻢ ﻫـﻤﺮاه ﺷـﻤﺎ ﺑـﻪ رﺳـﺎﻧـﺪن آﻗـﺎی رﺋﯿﺴﯽ ﺑـﻪ رﯾﺎﺳـﺖ ﺟـﻤﻬﻮری ﺑـﺮ ﻧـﻈﺮات دﯾﮕﺮان ﭼﯿﺮه ﺷـﺪ؟ ( درشت کردن جملات و کلمات همه جا از نویسنده است. )
ﺷـﻤﺎ در ﺑﺴـﺘﻪای ﮐﻪ ﺑـﻪ ﺷـﻮرای ﻧﮕﻬـﺒﺎن از ﺳـﻮاﺑـﻖ اﻓـﺮاد داده ﺑـﻮدﯾﺪ، ﭼـﻪ ﻧـﻮﺷـﺘﻪ ﺑـﻮدﯾﺪ ﮐﻪ ﮔـﻞ ﺳـﺮﺳـﺒﺪ آﻧـﻬﺎ ﺷـﺪ آﻗـﺎی رﺋﯿﺴﯽ؟ ﺑـﺮﻃـﺒﻖ ﻧـﻮﺷـﺘﻪ ﻫـﺎی دﺳـﺖ ﻧـﻮﯾﺲ ﺷـﻤﺎ ﮐﻪ در اﻃـﻼﻋـﺎت ﺳـﭙﺎه ﻣـﻮﺟـﻮد اﺳـﺖ و ﻣـﻦ ﺑـﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﺗـﻮاﻧﺴـﺘﻢ ﺑﺨﺸﯽ ازآﻧـﻬﺎ را ﺑﺨﻮاﻧﻢ. ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﻤﺎ در ﻣﻮرد ﺟﻨﺎب آﻗﺎی رﺋﯿﺴﯽ در دورهﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺧﺪﻣﺘﯽ اﯾﺸﺎن، اﯾﻦ را ﻧﺸﺎن ﻣﯽداد ﮐﻪ اﯾﻦ ﻓﺮد در ﺟـﺎﯾﮕﺎه دادﺳـﺘﺎﻧﯽ ﮐﻞ ﮐﺸﻮر، ﻫـﻢ در ﻣﺠـﻠﺲ ﺧـﺒﺮﮔـﺎن و ﻫـﻢ در ﺗـﻮﻟﯿﺖ آﺳـﺘﺎن ﻗـﺪس رﺿـﻮی و ﺳـﻤﺖ ﻫـﺎی دﯾﮕﺮ اﯾﺸﺎن، ﻋـﻨﻮان ﮐﺮده ﺑـﻮدﯾﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ ﻓـﺮد ﺑﺴﯿﺎر دﻫـﻦ ﺑﯿﻦ اﺳـﺖ و ﺳـﻄﺢ داﻧـﺶ و اﻃـﻼﻋـﺎت او ﻧﺴـﺒﺖ ﺑـﻪ ﻣـﺴﺎﺋـﻞ روز ﺑﺴﯿﺎر ﭘـﺎﯾﯿﻦ اﺳـﺖ و ﻣﯽﺗـﻮان در ﺳـﻤﺖ ﻫـﺎﯾﯽ او را ﻗـﺮارداد ﮐﻪ در ﻫﻤﮑﺎری ﺑـﺎ اﻃـﻼﻋـﺎت ﺳـﭙﺎه ﻣﺸﮑﻠﯽ اﯾﺠﺎد ﻧﮑﻨﺪ. آﯾﺎ در زﻣـﺎن ﻫﻤﯿﻦ آﻗـﺎی رﺋﯿﺴﯽ ﻧـﺒﻮد ﮐﻪ اﻃـﻼﻋـﺎت ﺳـﭙﺎه دﯾﮕﺮ ﺑـﻪ ﺣﮑﻢ ﻗـﻀﺎﯾﯽ ﻧﯿﺎز ﻧـﺪاﺷـﺖ و اﻗـﺪاﻣـﺎت را اﻧـﺠﺎم ﻣﯽداد؟ ﻫـﺮ ﺑﯽﺣـﺮﻣﺘﯽ ﺑـﻪ زﻧـﺪاﻧﯿﺎن ﺳﯿﺎﺳﯽ، ﻣـﺮدم و ﻣـﺨﺎﻟﻔﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﮔـﻬﮕﺎﻫﯽ ﻫـﻢ ﺑـﻪ ﻧـﻈﺎم ﻣـﺘﻤﺎﯾﻞ ﻣﯽﺷـﺪﻧـﺪ، اﻧـﺠﺎم ﺷـﺪ ﮐﻪ از آن ﭘـﺲ ﻣـﺨﺎﻟـﻒ ﺻـﺪ درﺻـﺪ ﺷـﺪﻧـﺪ؟ ﭘـﺲ ﭼـﻪ ﺷـﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ ﻓـﺮد را در رﯾﺎﺳـﺖ ﺟـﻤﻬﻮری اﺻـﻠﺢ دﯾﺪﯾﺪ؟ ﺷـﻤﺎ در ﯾﮑﯽ از دﺳـﺖ ﻧـﻮﺷـﺘﻪﻫـﺎﯾﺘﺎن ﮐﻪ ﻣــﻮﺟــﻮد اﺳــﺖ، ﺣﺘﯽ اﻣــﻀﺎی اﯾﺸﺎن را ﺣــﺎﺻــﻞ ﺑﯿﺴﻮادی اﯾﺸﺎن داﻧﺴــﺘﻪاﯾﺪ. آﯾﺎ ﺟــﻤﻠﻪای ﮐﻪ از زﺑــﺎن ﯾﮑﯽ دﯾﮕﺮ از ﮐﺎﻧـﺪﯾﺪاﻫـﺎی رﯾﺎﺳـﺖ ﺟـﻤﻬﻮری در ﻣـﻮرد ﺑﯿﺴﻮادی اﻗـﺎی رﺋﯿﺴﯽ درآﻣـﺪ، از ﻃـﺮف ﺷـﻤﺎ ﺑـﻪ واﺳـﻄﻪ آﻗـﺎی ﻣﺤـﻤﺪزاده ﺑـﻪ آن ﮐﺎﻧـﺪﯾﺪا ﻧـﺮﺳﯿﺪ؟ »
حال با افشاء شدن کشتن هاشمی رفسنجانی و زمینه چینی برای حذف رئیسی از کاندیدا توری جانشینی رهبری و بی آبرو کردن فاضل لاریجانی و سید حسن خمینی، آیا نمی توان گفت که حذف افرادی چون حسن نصرالله، اسماعیل هنیه، هاشم صفی الدین، یحیی سنوار و… که همگی جزء صندوقچه های اسرار نظام بودند، بدون برنامه ریزی حضرت آقا خامنه ای و آقا سید مجتبی و برخی از نیروهای امنیتی نبوده باشد؟
آیا کشته شدن قاسم سلیمانی و ….هم نمی تواند با برنامه ریزی های آقایان محمد علی جعفری، محمد حسین باقری، حسین طائب و… بوده باشد؟ به راستی چه کسی در رابطه با کشته شدن قاسم سلیمانی دو بار با ترامپ تماس گرفت و…؟
علاوه بر همه اینها، بخاطر آوریم اعترافات سعید امامی در مورد قتل احمد خمینی و اعترافات آقای رضایی در مورد کشته شدن قاضی منصوری که هر دوی آنها نیز صندوق اسرار نظام بودند. آیا اینگونه جنایات در درون نظام ولایی را می توان به راحتی فراموش کرد؟
حال بپردازیم به:
زمینه چینی جانشینی سید مجتبی خامنه ای:
بعد از حذف و برکناری کاندیداهای احتمالی جانشینی آقای خامنه ای، به انحاء مختلف زمینه معرفی جانشینی آقا مجتبی را فراهم ساختند از جمله :
انتشار و نصب پوستر هایی در زمستان سال 1399 که تصویر علی خامنه ای و در کنار او سید مجتبی خامنه ای با شعار لبیک یا خامنه ای در خیابانهای تهران منتشر گردید. البته وقتی نفرت و بیزاری مردم را در این تبلیغ مشاهده کردند، گفتند این پوسترها توسط « کار گرانی فریب خورده در ازاء دریافت ۵ میلیون تومان » توزیع و نصب شده اند.
در همان زمان رویداد۲۴ نوشت:
پوسترهایی که با تصاویر رهبر انقلاب و فرزند ایشان مجتبی خامنه ای در خیابان انقلاب نصب شده بود، تلویحاً این پیام را به همراه داشت که مجتبی خامنه ای رهبر بعدی جمهوری اسلامی ایران است.
همچنین انتشار و پخش پوستر هایی در تهران، آذربایجان، اصفهان با شعار لبیک یا مجتبی.
حتی در روز دانشجوی امسال نیز پوسترهایی روی دیوار دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد نصب شده و روی آنها نام هیچ نهاد و سازمان خاصی نوشته نشده است. این پوستر تصویر خامنه ای و سید مجتبی را در کنار هم نشان می دهد.
قبلا نیز در شهر مشهد پوستر هایی از سید علی خامنه ای و مجتبی خامنه ای منتشر شده بود که نوشته زیر آن بیان می کرد، مقاومت در این زمینه هنوز ادامه دارد.
این روزها هم که بحث جانشینی آقا مجتبی در کل کشور شنیده می شود، همه می گویند که خامنه ای تنها به جانشینی فرزندش فکر می کند. و لذا در حال برنامه ریزی برای اعلام آن است.
حتی گفته می شود، در آخرین جلسه ای که ابراهیم رئیسی زنده بود، در خبرگان رهبری بحث سید مجتبی پیش آمده بود که بلافاصله با مخالفت رئیسی و احمد خاتمی روبرو گشته بود. زیرا رئیسی خود از مدعیان جانشینی بود. چرا که از سالها قبل برای خود ردای رهبری را دوخته و به گفته وحید حقانیان در همین زمینه، مهدی نصیری هم گفته بود که ابراهیم رئیسی و احمد خاتمی با آنچه در جلسه مجلس خبرگان طرح شده، مخالفت کرده اند!
نصیری همچنین گفته بود:
« وقتی در انتخابات بعدی، مجلس خبرگان جدید تشکیل شود، دو روز قبل از افتتاح مجلس جدید حادثه هلی کوپتر رئیسی رخ داد و بعد هم احمد خاتمی در هیئت رئیسه مجلس جدید حضور پیدا نکرد. »
اما با توجه به اطلاعات مختلف، گویا مخالفان سید علی خامنه ای و آقا مجتبی نیز بیکار ننشسته اند.
برای مثال آقای ﻣﺤﻤﺪ رﺿﺎ ﻣﺤﻤﺪی، ﻣﺴﺌﻮل اﻃﻼﻋﺎت ﺷﺨﺼﯿﺖ ﻫﺎی وﯾﮋه دﻓﺘﺮﻋﻤﻮﻣﯽ، در رابطه با خامنه ای و آقا مجتبی و قدرت آنها اینطور می گوید :
« … از زﻣـﺎن دوﻟـﺖ اﺣـﻤﺪی ﻧـﮋاد و ﺳﯿﺎﺳـﺖ ﻫـﺎی دور زدن ﺗﺤـﺮﯾﻢ ﻫـﺎ، ﻋـﺪه ای در ﮐﺸﻮر ﺑـﺎ راﻧـﺖ ﻫـﺎی اﺳـﺎﺳﯽ و ﮐﻼن ﺑـﻪ ﻣـﻨﺎﺑـﻊ ﮐﺸﻮر دﺳـﺘرسی ﭘﯿﺪا ﮐﺮدﻧـﺪ و ما ﺑـﻪ ﺷﮑﻞ ﮔﺴـﺘﺮده، ﺷـﺮاﯾﻂ ﮐﺸﻮر را، در ﺣـﻔﻆ و ﭘﺸـﺘﯿﺒﺎﻧﯽ از اﯾﻦ اﻓـﺮاد دﯾﺪﯾﻢ. ﻧـﻪ ﺗـﻨﻬﺎ در ﺑـﺨﺶ اﻗـﺘﺼﺎدی، ﺑﻠﮑﻪ در ﺑـﺨﺶ ﻧـﻈﺎﻣﯽ ﻫـﻢ اﯾﻦ اﻓـﺮاد، ﻣﺴـﺌﻮﻟﯿﻦ راﺑـﻄﻪ ﺑـﺎ دﻻلﻫـﺎ، ﯾﺎ اﻓـﺮادی ﺷـﺪﻧـﺪ ﮐﻪ داﻧﺴـﺘﻪ و ﺑـﺎ ﺣـﻔﻆ ﺣـﺮﯾﻢ ﺗـﻮاﻧﺴـﺘﻨﺪ ﻣﯿﻠﯿﺎردﻫـﺎ دﻻر ارز از ﺧـﺰاﻧـﻪ دوﻟـﺖ ﺑـﺮای ﺧـﺮﯾﺪﻫـﺎی ﻣـﻮرد ﻧﯿﺎز از ﻫـﻮاﭘﯿﻤﺎﯾﯽ، ﻧـﻈﺎﻣﯽ، ﺧـﺮﯾﺪﻫـﺎی اﻣﻨﯿﺘﯽ ﮔـﺮﻓـﺘﻪ ﺗـﺎ واردات ﺑـﺮﻧـﺞ و اﻗـﻼم ﻣـﻮرد ﻧﯿﺎز ﺗـﺎ ارﺗـﺒﺎﻃـﺎت ﺑـﺎ ﺻـﺮاﻓﯽﻫـﺎ در ﺳـﺮاﺳـﺮ دﻧﯿﺎ، ﺧـﺎرج ﮐﻨﻨﺪ. ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﯾﻦ اﯾﻦ اﻓـﺮاد ﮐﻪ ﺑـﻪ ﭼـﺸﻢ ﻧﻤﯽآﯾﺪ، دﺳـﺘﺮﺳﯽ او ﺑـﻪ دﻻر دوﻟﺘﯽ ﺑـﺎد آورده، ﻣﯿﺮﮐﺎﻇﻤﯽ ﺑـﻮده اﺳـﺖ، ﮐﻪ اﻻن در زﻧـﺪان اﺳـﺖ. آن ﻫـﻢ ﻧـﻪ ﺑـﻪ دﻟﯿﻞ ﻣﺸﮑﻼت ﻣـﺎﻟﯽ، ﺑﻠﮑﻪ ﺑـﻪ دﻟﯿﻞ اﯾﻦ ﮐﻪ اﻗـﺪاﻣـﺎﺗﯽ ﮐﻪ در دﺳـﺖ اﻧـﺠﺎم ﺑـﻮد، ﺑـﺮای ﮐﺸﻮر ﻣﻤﮑﻦ ﺑـﻮد ﺧـﻄﺮﺳـﺎز ﺷـﻮد. ﺑـﺨﺶ ﻋـﻤﺪه ای از اﯾﻦ اﻓـﺮاد، از ﻓـﺮوش ﻧـﻔﺖ ﺗـﺎ اﻗـﺪام ﺑـﻪ ﻓـﺮوش ﻣـﻮارد اﺳـﺘﺨﺮاﺟﯽ ﻣـﻌﺎدن، ﺑـﺎ ﺳـﺮﻣـﺎﯾﻪ ﺑـﺎﻻ ﺗـﻮاﻧﺴـﺘﻪ ﺑـﻮدﻧـﺪ ﮐﻪ ﺑـﺨﺶ ﻋـﻤﺪه ای از ﮐﻤﺒﻮد ﺑـﻮدﺟـﻪ ﮐﺸﻮر را ﺑـﺎ ﺧـﺮﯾﺪ و ﻓـﺮوشﻫـﺎی ﻏﯿﺮ ﻋـﺮفی وﻟﯽ ﺑـﺎ ﮐﻤﮏ دوﻟـﺖ اﻧـﺠﺎم ﺑـﺪﻫـﻨﺪ. در ﺑﯿﺶ از ﺣـﺪاﻗـﻞ ﺻـﺪ ﻣـﻌﺎﻣـﻠﻪ ﮐﻼن وزارت اﻃـﻼﻋـﺎت و اﻃـﻼﻋـﺎت ﺳـﭙﺎه ﺣـﻀﻮر ﻣـﺸﺎوره ای و ﮐﺎری داﺷـﺘﻪ اﻧـﺪ.
وزارت دﻓـﺎع ﺑـﺮای ﺳـﺎﺧـﺖ و ﻃـﺮاﺣﯽ و ﺗـﺎﻣﯿﻦ از اﯾﻦ اﻓـﺮاد ﺑﻬـﺮه ﻣﯽﺑـﺮده اﺳـﺖ. ﺑـﺨﻮاﻫـﻢ ﺑـﻪ ﻃـﻮر ﺧـﻼﺻـﻪ ﺑـﮕﻮﯾﻢ، اﯾﻦ اﻓـﺮاد ﺑـﻪ ﺟﻬـﺖ ﻧـﻔﻮذ ﺣـﺪاﮐﺜﺮی و ﺗـﻮان ﺑـﺎﻟـﻔﻌﻞ در ﮐﺸﻮر، ﺗـﻮاﻧﺴـﺘﻪ اﻧـﺪ ﻫـﻢ ﭘﯿﻤﺎﻧـﺎﻧﯽ ﺑـﺎ ﺳـﻤﺖﻫـﺎی ﻣـﺨﺘﻠﻒ در ﻧـﻬﺎدﻫـﺎی ﻧـﻈﺎﻣﯽ و اﻣﻨﯿﺘﯽ ﮐﺸﻮر داﺷـﺘﻪ ﺑـﺎﺷـﻨﺪ. آﺷـﻨﺎﯾﯽ اﯾﻦ اﻓـﺮاد ﺑـﺎ ﻧﯿﺮوﻫـﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧـﺎم ﺑـﺮدم، دوﺳـﺘﺎﻧـﻪ و ﮔـﺎﻫﯽ ﺑـﺎ ﻧـﻬﺎدﻫـﺎی ﻧـﻈﺎﻣﯽ اﻫـﺪاف ﻣـﺸﺎﺑـﻪ دارﻧـﺪ. اﯾﻦ ﻣﺴـﺌﻠﻪ را ﻫـﻢ اﺷـﺎره ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺧـﺎﻧـﻮادهﻫـﺎی آﻧـﻬﺎ در ﮐﺸﻮرﻫـﺎﯾﯽ زﻧـﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ دﺳـﺘﺮﺳﯽ ﺑـﻪ آﻧـﻬﺎ در اﻣـﺮ اﺳـﺘﺮداد ﺳـﺎده ﻧﯿﺴﺖ، ﯾﺎ ﻣﯽﺷـﻮد ﮔـﻔﺖ ﻧﺸـﺪﻧﯽ اﺳـﺖ. از ﻃـﺮﻓﯽ اﻓـﺮادی از ﺧـﺎﻧـﻮاده، دوﺳـﺘﺎن ﯾﺎ واﺑﺴـﺘﮕﺎن آﻧـﻬﺎ ﮐﻪ در ﮐﺸﻮر ﻣـﺎﻧـﺪه اﻧـﺪ، درﺻـﻨﻌﺖﻫـﺎی اﺻﻠﯽ ﮐﺸﻮر ﻧـﻘﺶ اﺳـﺎﺳﯽ اﯾﻔﺎ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ. و ﻣﯽﺷـﻮد ﮔـﻔﺖ ﺗـﺠﺎرت، ﺗـﻮﻟﯿﺪ و ﺣﺘﯽ ﭘﯿﺸﺮﻓـﺖ ﻧـﻈﺎﻣﯽ ﺑـﺪون ﮐﻤﮏ و ﻫـﻤﺎﻫﻨﮕﯽ اﯾﻦ اﻓـﺮاد ﺷـﺪﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ.
ﭼـﻨﺪ وﻗـﺖ ﭘﯿﺶ دﻓـﺘﺮ ﻣـﻘﺎم “ﻣـﻌﻈﻢ رﻫـﺒﺮی” از ﺳـﻮی اﻓـﺮادی ﮐﻪ ﺑـﺮای ﺷـﻤﺎ ﺷـﺮح دادم ﻧـﺎﻣـﻪای را درﯾﺎﻓـﺖ ﮐﺮد. اﯾﻦ ﻧـﺎﻣـﻪ و ﻣـﺤﺘﻮای ﻧـﺎﻣـﻪ از ﻧـﺎﮐﺎرآﻣـﺪی ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺣـﺎﮐﻢ ﺑـﺮ ﻧـﻈﺎم ﻣـﻘﺪس ﺟـﻤﻬﻮری اﺳـﻼﻣﯽ اﯾﺮان، ﺑـﻪ رﻫـﺒﺮی ﺣـﻀﺮت آﯾﺖاﷲ ﺧـﺎﻣـﻨﻪای اﻧـﺘﻘﺎد ﮐﺮده اﺳـﺖ و در ﺷـﺮح ﻧـﺎﻣـﻪ درﺧـﻮاﺳـﺖ اﺳـﺘﻌﻔﺎی ﻣـﻘﺎم ﻣـﻌﻈﻢ رﻫـﺒﺮی داده ﺷـﺪه اﺳـﺖ و از ﻃـﺮف ﺳﯽ ﻧـﻔﺮ اﯾﻦ ﻧـﺎﻣـﻪ ﺑـﻪ اﻣـﻀﺎء رﺳﯿﺪه اﺳـﺖ ﮐﻪ ﺑـﻌﺪ از ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻣـﺸﺨﺺ ﺷـﺪه اﺳـﺖ ﮐﻪ ﻣـﺤﺎﻓﻠﯽ ﮐﻪ اﯾﻦ اﻓـﺮاد ﻧـﺎﻣـﻪ را در آن ﻧـﻮﺷـﺘﻪ و ﺑـﻪ اﺗـﻔﺎق ﻧـﻈﺮ رﺳﯿﺪه اﻧـﺪ، ﺑـﻪ ﺻـﺪ و ﻫﺸـﺖ ﻧـﻔﺮ ﻣﯽرﺳـﻨﺪ. ﻣـﻦ ﺑـﻪ ﺷـﺨﺼﻪ وﻗﺘﯽ ﻧـﺎﻣـﻪ را ﺧـﻮاﻧـﺪم، ﻣـﻈﻠﻮﻣﯿﺖ ﺣـﻀﺮت آﻗـﺎ را در ﻓﮑﺮ ﺧـﻮدم ﺗـﺼﻮر ﮐﺮدم ﮐﻪ ﭼـﻄﻮر ﻣﯽﺷـﻮد ﻋـﺪه ای ﮐﻪ ازﻫﻤﯿﻦ ﻧـﻈﺎم ﻗـﺪرت ﮔـﺮﻓـﺘﻪاﻧـﺪ، اﮐﻨﻮن در ﻓﮑﺮ ﺟـﺎﯾﮕﺰﯾﻨﯽ ﺑـﺮای ﺣـﻀﺮت اﻗـﺎ ﺑـﺎﺷـﻨﺪ.
اﻣـﺎ ﻧﮑﺎﺗﯽ وﺟـﻮد دارد ﮐﻪ ﺗـﻮان اﯾﻦ اﻓـﺮاد را ﺑـﻪ ﭼـﺸﻢ ﻣﯽآورد ﮐﻪ ﺑـﺎﯾﺪ ﺳـﺮﮐﻮب ﺷـﻮد، ﺑـﻪ ﺷـﺪت و ﺑـﻪ ﺳـﺮﻋـﺖ:
ﻧﮑﺘﻪ اول.
دﺳـﺘﺮﺳﯽ اﯾﻦ اﻓـﺮاد ﺑـﻪ اﻃـﻼﻋـﺎت ﺑـﻪ روز ﺑـﺎ ﺗـﻮان ﮐﻤﮏ ﮔـﺮﻓـﺘﻦ از ﻧﯿﺮوﻫـﺎی اﻃـﻼﻋـﺎﺗﯽ، ﮐﻪ اﮐﻨﻮن ﺑـﺎ آﻧـﻬﺎ ﻫـﻢ ﻓﮑﺮ و ﻫـﻢ راﻫـﻨﺪ. ﺣـﺎل ﯾﺎ ﺑـﻪ ﻗـﺼﺪ ﻣـﻘﺎﺑـﻠﻪ ﺑـﺎ ﻧـﻈﺎم، ﯾﺎ ﺑـﺎ اﻫـﺪاف ﻣـﺎﻟﯽ.
ﻧﮑﺘﻪ دوم.
در ﺷـﺮح ﭘـﺮوﻧـﺪهﻫـﺎی اﯾﻦ اﻓـﺮاد ارﺗـﺒﺎﻃـﺎت ﮔﺴـﺘﺮده ای ﺑـﺎ ﭘـﻨﺠﺎه و ﯾﮏ ﻓـﺮﻣـﺎﻧـﺪه ﻧـﻈﺎﻣﯽ در ﺳـﻄﺢ ﮐﺸﻮر دﯾﺪه ﻣﯽﺷـﻮد، ﮐﻪ ﯾﺎ ﻫـﻢ ﻧـﻈﺮ ﻫﺴـﺘﻨﺪ، ﯾﺎ ﺷـﺮاﯾﻂ روز را ﺑـﺮ اﺳـﺎس اﻃـﻼﻋـﺎت و اﺧـﺒﺎر روزاﻧـﻪ در دﺳـﺘﺸﺎن دﯾﺪه و ﺷـﺮاﯾﻂ ﮐﺸﻮر را در ﺧـﻄﺮ ﻣﯽﺑﯿﻨﻨﺪ.
ﻧﮑﺘﻪ ﺳـﻮم.
دﺳـﺘﺮﺳﯽ ﺑـﻪ اﻃـﻼﻋـﺎت ﺣـﺴﺎس و ﻣـﻬﻢ از ﺧـﺮﯾﺪﻫـﺎی ﺟـﻤﻬﻮری اﺳـﻼﻣﯽ ﮐﻪ ﺣـﺪاﻗـﻞ ﺗـﺎ ﭘـﻨﺞ ﺳـﺎل دﯾﮕﺮ ﻣﯽﺗـﻮاﻧـﺪ ﺗـﻤﺎﻣﯽ ﺑـﺨﺶﻫـﺎی ﺗـﻮﺳـﻌﻪ ﻧـﻈﺎﻣﯽ را ﺑـﺎ ﺧـﻠﻞ ﻣـﻮاﺟـﻪ ﮐﻨﺪ.
ﻧﮑﺘﻪ ﭼـﻬﺎرم.
ﺷﻬـﺮﻫـﺎی ﻣـﻮﺷﮑﯽ ﮐﺸﻮر در زﻣـﺎن ﺳـﺎﺧـﺖ ﺗـﺎ ﺳـﺎل ﻫـﺰار و ﭼـﻬﺎرﺻـﺪ در اﻧـﺤﺼﺎر اﯾﻦ اﻓـﺮاد ﺑـﻮده اﺳـﺖ. و ﻣـﻮﻗﻌﯿﺖﻫـﺎ و ﻧـﻘﺸﻪﻫـﺎ و ﺗـﻮان اﯾﻦ ﺷﻬـﺮﻫـﺎ را ﺑـﻪ ﺟـﺰﺋﯿﺎت ﻣﯽداﻧـﻨﺪ.
ﻧﮑﺘﻪ ﭘﻨﺠـﻢ.
اﯾﻦ اﺳـﺖ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎری ازاﯾﻦ اﻓـﺮاد ﮐﻪ ﻫـﻨﻮز در روﻧـﺪ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﺷـﻨﺎﺳـﺎﯾﯽ ﻧﺸـﺪه اﻧـﺪ، ﻣﻤﮑﻦ اﺳـﺖ در زﻣـﺎن دﺳـﺘﮕﯿﺮی اﯾﻦ اﻓـﺮاد اﻗـﺪاﻣـﺎﺗﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺧـﻄﺮ ﺑـﺰرﮔﯽ ﺑـﺮای اﻣﻨﯿﺖ ﻧـﻈﺎم و ﮐﺸﻮر ﺑـﻪ ﻫـﻤﺮاه داﺷـﺘﻪ ﺑـﺎﺷـﺪ. از اﯾﻦ رو ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻫـﻤﭽﻨﺎن اداﻣـﻪ دارد. اﯾﻦ اﻓـﺮاد در ﻧـﺎﻣـﻪ ﺧـﻮد ﻋـﻨﻮان ﮐﺮده اﻧـﺪ، ﮐﻪ ﺗـﻮان ﺑـﺮﻫـﻢ زدن اﻣﻨﯿﺖ اﺟـﺘﻤﺎﻋﯽ و اﯾﺠﺎد ﺷـﺮاﯾﻂ ﺑﺤـﺮان ﺑـﺮای ﺗﺠـﻤﻌﺎت ﮐﺸﻮر را در اﺧﺘﯿﺎر دارﻧـﺪ. اﯾﻦ ﺑـﻪ آن ﻣﻌﻨﯽ ﻣﯽﺷـﻮد ﮔـﻔﺖ ﮐﻪ ادارات دوﻟﺘﯽ، ﻧـﻬﺎدﻫـﺎی ﺗـﺎﻣﯿﻦ اﻧـﺮژی ﮐﺸﻮر، ﻧـﻤﺎزﺟـﻤﻌﻪﻫـﺎ، ﻣُﺼﻠﯽﻫـﺎ، ﺣـﻮزهﻫـﺎ، ﻣـﺮاﮐﺰ ﺗـﺠﺎری، داﻧـﺸﮕﺎهﻫـﺎ و ﻣـﺪارس و ﮐﺎﻧـﻮنﻫـﺎی ﺗﺠـﻤﻊ ﻣـﺮدﻣﯽ در ﺧـﻄﺮ ﺧـﻮاﻫـﻨﺪ ﺑـﻮد. در ﻧـﺎﻣـﻪ آﻣـﺪه اﺳـﺖ ﺷـﺮاﯾﻂ ﺑﺤـﺮان ﺳـﺎز ﺗـﺎ زﻣـﺎﻧﯽ اداﻣـﻪ ﭘﯿﺪا ﺧـﻮاﻫـﺪ ﮐﻪ رﻫـﺒﺮ اﻧـﻘﻼب اﺳـﺘﻌﻔﺎء دﻫـﺪ. »
ادامه دارد
در نوشته بعدی به عملکردهای مجتبی خامنه ای برای جانشینی خودش، پرداخته خواهد شد
❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊
ناصر کوشا: خدعه خامنهای علیه جبهه مقاومت(بخش پایانی؛ تدارک دیدن جانشینی مجتبی خامنهای)
https://enghelabe-eslami.de/66061/
سه شنبه – ۱۴۰۳/۱۱/۱۶
از ادعای شراکت در نظم نوین جهانی همراه با روسیه و چین تا سقوط در عرض یک سال
در نوشته پیشین به موضوع حذف رقبای جانشینی آقا مجتبی، فرزند خامنهای، پرداخته شد. در آن نوشته آمد که علی خامنه ای از اوایل دهه نود، یعنی پس از تشدید بیماری خود، به فکر حذف افراد و نیروهای سیاسی افتاد که احتمال می داد، توان جانشینی مجتبی، فرزند او را دارند.
این افراد عبارت بودند از هاشمی رفسنجانی، ابراهیم رئیسی، هاشمی شاهرودی، فاضل لاریجانی، سید حسن خمینی و…
سپس زمینه چینی برای جانشینی سید مجتبی خامنه ای را به انحاء مختلف فراهم ساختند که به آنها نیز کم و بیش اشاره شد.
در نوشته کنونی که آخرین بخش است، به عملکردهای خود مجتبی خامنه ای برای جانشینی خویش می پردازم.
مجتبی خامنه ای در این اواخر اقداماتی کم سابقه انجام داده است. بدین صورت که برای نخستین بار ویدیویی از او انتشار یافت که در آن اعلام شد، او درس خارج فقه خود در قم را تعطیل کرده است.
همچنین برخی از نزدیکان او می گویند، دلیل تعطیل شدن کلاس هایش در قم، آماده کردن خود برای رهبری است. یعنی دست به ساختن تبلیغاتی زده اند، بر این مبنی که او دارد خود را برای رهبر جمهوری اسلامی ایران شدن، آماده می کند.
سخنان برخی از افراد دست اندر کار در مورد جانشینی مجتبی خامنه ای:
عباس زاده مشکینی نماینده ادوار مجلس اینگونه گفته است:
« به نظر من حضرت آقای مجتبی خامنه ای بعنوان یک شهروند جمهوری اسلامی ایران، یک تحصیل کرده حوزه، یک تربیت شده مکتب اهل بیت و بعنوان کسی که خداوند به ایشان توفیق داده که بیشترین بهره را از فرصت تربیتی مقام معظم رهبری ببرند. ایشان هم به دنبال منافع ملی و مصلحت کشور هستند و در راستای آنچه که برای منافع ملی و مصلحت کشور مفید خواهد بود، همکاری و کمک خواهند کرد. »
عباس زاده مشکینی درباره گمانه زنی رسانه ها درباره جانشینی رهبری مجتبی خامنه ای خاطرنشان کرد:
« من با حقوق قانونی افراد کاری ندارم و نمی خواهم به آن ورود کنم. ولی قاعدتا بزرگوارانی که در مکتب مقام معظم رهبری و تحت تربیت آن بزرگوار پرورش یافته اند، طبیعتاً از ویژگی های بسیار خاص و کافی هم برخوردار هستند و کفایت لازم را دارند . خوشبختانه مکتب و گفتمان جمهوری اسلامی به گونه ای است که نیروهای بسیار خوبی در رده های سیاسی، نظامی، فقهی و مدیریتی در آن پرورش یافته اند که البته این نعمت است. علی ایحال
از برخی رسانه ها و افراد چیزهایی شنیده می شود که من خیلی نمی خواهم به این قضایا اذعان داشته باشم یا در مورد فرد خاصی تائیدی داشته باشم که این اتفاق خواهد افتاد یا نه. »
سخنگوی سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس، آقای محمدی گفت:
« در مناقشات خاورمیانه و درگیری های اخیر بازی جمهوری اسلامی ایران بسیار پیچیده بود!! و اصلا رقبا نمی توانستند دست ما را بخوانند. تعیین جانشینی برای رهبری در جمهوری اسلامی ایران بحث ساده ای نیست که کسی بیاید چیزی بگوید و رسانه ها بتوانند آن را تفسیر کنند. خوشبختانه یک عقلانیت و محاسبه گری متکامل و پیشرفته بویژه در یکی دو سال اخیر در کشور اثبات شده است که در انتخابات ریاست جمهوری دیدیم که نتیجه کاملا با همه پیش بینی ها متفاوت بود. هم در خصوص مشارکت مردم و نشاط سیاسی جامعه و همچنین شخص و تفکری که برای اداره کشور انتخاب شد. این امر نشانگر این است که جمهوری اسلامی به یک سطح کاملا متکامل تصمیم گیری رسیده است.
بعد از حدود نیم قرن از انقلاب اسلامی و تجربه بسیار ارزشمند در بعضی از حوزه ها، هم سیاست داخلی و هم سیاست خارجی نیاز به استفاده از فرصت های جدید و فرصت های خلاقانه نیز داریم. نیاز به یک اصلاحات ارزشمند، منطقی و منطبق بر تجربه داریم. این اصلاحات به اندازه ای ارزشمند است که هندسه آینده مدیریت کشور متناسب با این تصمیم گیری ها و متناسب با این اصلاحات و متناسب با ملزومات این اصلاحات خواهد بود. »
وی در پاسخ درباره شائبه موروثی شدن انتخاب جانشین گفت:
« من قبل از هر چیز می گویم ایشان تربیت شده مکتب متعالی شیعه است. ما نباید تابع رسانه های بیگانه باشیم و به این بحث موروثی اصلا ورود پیدا نمی کنیم. ما می خواهیم مغز آنها را به یک جای دیگر منحرف کنیم. تکرار می کنم دست جمهوری اسلامی به این سادگی قابل خوانش نیست. »
عباس پالیزدار مدعی شده است که تعطیلی کلاس درس مجتبی خامنه ای در ارتباط با موضوع بحث جانشینی او برای رهبری بوده است.
در همان حال حسین باستانی می گوید:
« بین سطور اظهارات پالیزدار، در درجه نخست موکول دانستن مقابله با فساد در ایران به پایان مسئولیت آیت الله خامنه ای است، و در درجه بعد، تلاش برای جا انداختن تعریف جدیدی از « اصلاحات » به سردمداری مجتبی خامنه ای. مهم تر آنکه عباس پالیزدار در جریان گفتگو، خود را پشت گرم به جریانی می داند که خاستگاه اش را، بخشی از دستگاه اطلاعاتی معرفی می کند. »
پالیزدار معتقد است « فاسدان اصلی » در چنان « رده های حاکمیتی » بالایی قرار دارند که کسانی در حد وزرا، در مقابل آنها « عددی نیستند ». او نتیجه می گیرد که تا وقتی وضع چنین است « فساد جمع نمی شود. » هرچند او ابراز امیدواری می کند « با حضور آقا مجتبی در رهبری آینده، مبارزه با فساد جدی میشود. »
این بیان در واقع تاکید بر این امر است که معنای صریح آن، غیرممکن بودن مبارزه با مفاسد اقتصادی در زمان مسئولیت علی خامنه ای می شود.
پالیزدار در پاسخ به این سوال که « چرا برخورد با مفسدین اقتصادی انجام نمی شود و چرا باید منتظر ایجاد تغییرات بمانیم؟ » بر گزاره « تغییرات، لازمه انجام این کار است » پافشاری
می کند.
بعد توضیح می دهد امکان برخورد با « آدم های فاسد » در حاکمیت، در زمان رهبران اول و دوم جمهوری اسلامی ایران فراهم نبوده، اما « آقا مجتبی این روحیه را دارد که با فسادمبارزه جدی کند. »؛ که تاکیدی جداگانه بر جدی نبودن رهبر فعلی در مبارزه با فساد است.
پالیزدار در جریان گفتگوی خود، ۲۲ بار از مجتبی خامنه ای نام می برد، که در اغلب موارد، برای پافشاری بر یک ادعای واحد است: ادعای او اینستکه اگر مجتبی خامنه ای جانشین پدرش شود، وضع مملکت به سامان خواهد رسید.
عباس پالیزدار از جمله، مدعی برخورداری از اطلاعاتی اختصاصی است که از کاندیدا توری حتمی مجتبی خامنه ای برای جانشینی پدر حکایت دارند. پالیزدار می گوید:
« کسی را بالاتر از ایشان نداریم که به مسائل اجرایی و شرایط کشور مشرف باشد. » واصرار دارد که اگر مجتبی خامنه ای بیاید « گردن مفسدان اقتصادی را می شکند. »
او حتی می کوشد این امید را ایجاد کند که تحت رهبری مجتبی خامنه ای، « غیر از مبارزه با فساد » اصلاحاتی در حد « آزادیهای اجتماعی » و « آزادی فعالین سیاسی از زندان »
هم ممکن خواهد شد. او به علاوه ابراز امیدواری می کند که با « حضور آقا مجتبی در عرصه رهبری آینده »، زمینه « فعالیت واقعی و درست رسانه ها » فراهم می شود.
عباس پالیزدار با رد تغییر وضعیت با « انقلاب » تصریح دارد: « من با اصلاحات بنیادین موافق هستم… منظورم از اصلاحات، جبهه اصلاحات و… نیست، بلکه بحث اصلاحات به معنای واقعی است. ». او می گوید « با آمدن آقا مجتبی به عرصه رهبری آینده کشور این اتفاق می افتد. » و امید دارد که حضور این فرد در راس حکومت، باعث « اصلاحات بنیادین » در کشور شود.
فروش اموال کشور برای آینده جانشینی مجتبی خامنه ای:
همانگونه که در روزهای آخر عمر خمینی بحث ستاد اجرایی مطرح شد که بنا برآن هزاران زمین، خانه، باغ، شرکت، کارخانه، موسسه و… به تصرف حاکمیت در آمد و همه طبق فرامین بعدی به دست خامنه ای افتاد، اینبار نیز در تاریخ ۸ بهمن۱۴۰۱ رسانه های دولتی ایران از جمله وب سایت های رسمی دولت ایران خبر دادند که آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران مصوبه سران قوا برای فروش اموال مازاد دولت و مصونیت قضایی هیات تصمیم گیر درباره فروش این اموال را تایید کرده است.
با تایید مصوبه سران سه قوه توسط رهبر جمهوری اسلامی قرار است به زودی فروش اموال غیر منقول دولت ایران و نهادهای وابسته به دولت همانند بانک ها که هیاتی مشخص درباره آن تصمیم گیری خواهد کرد، آغاز شود.
بر اساس گزارش رسانه های رسمی در ایران، پیشنهاد تشکیل هیاتی برای فروش اموال مازاد دولتی در ایران در سال ۱۳۹۹ از سوی آیت الله خامنه ای به رئیس جمهور، رئیس قوه قضائیه و رئیس مجلس داده شده و سپس با تهیه « مصوبه مولد سازی دارایی های دولت » در جلسه سران قوا، مصوبه آنها در آبان امسال به تایید او رسید.
پس از تایید آقای خامنه ای، این بار هیات دولت جمهوری اسلامی ایران در دی ماه ۱۴۰۱ آیین نامه اجرای این مصوبه را تصویب کرد و رسانه های ایران در هفته دوم بهمن آن را منتشر کردند.
بر اساس مصوبه ای که به پیشنهاد آقای خامنه ای تهیه شده و به تایید او رسیده، اموالی که باید فروخته شود همه دارایی های غیر منقول مازاد دستگاه های دولتی، شرکت های دولتی و بانک های دولتی و پروژه های نیمه تمام را شامل می شود. به این ترتیب اموال منقول با این مصوبه قابل فروش نخواهد بود.
اعضای هیات عالی مولد سازی دارایی های دولت عبارتند از معاون اول رئیس جمهور، وزیر امور اقتصادی و دارایی، وزیر کشور، وزیر راه و شهر سازی، رئیس سازمان برنامه و بودجه ، یک نماینده از طرف رئیس مجلس و یک نماینده از طرف رئیس قوه قضائیه.
رئیس سازمان خصوصی سازی با استقبال از این اختیار گفت:
« دولت ثروتمند ما نمی داند چه دارایی هایی دارد و این ثروت عظیم باید به نحو شایسته مولد شود که خوشبختانه این گره با تصویب شورای عالی هماهنگی اقتصادی و با تأیید و راه نشان دادن از طرف مقام معظم رهبری باز شد. »
با تایید آیت الله خامنه ای اعضای هیات عالی ( یعنی معاون اول رئیس جمهور، وزیر امور اقتصادی و دارایی، وزیر کشور، وزیر راه و شهر سازی، رئیس سازمان برنامه و بودجه، یک نماینده از طرف رئیس مجلس و یک نماینده از طرف رئیس قوه قضائیه ) نسبت به تصمیمات خود در فروش اموال مازاد دولت ایران از هر گونه تعقیب و پیگرد قضایی مصون هستند.
علاوه بر اعضای این هیات، مجریان تصمیمات این هیات هم مثل مدیران و کارکنان وزارت اقتصاد و سازمان خصوصی در چارچوب مصوباتی که هیات تعیین کرده است، از همین
مصونیت برخوردارند. این مصوبه با تایید آقای خامنه ای گفته است که اجرای قوانین مغایر با مصوبه فروش اموال مازاد دولتی برای دو سال متوقف خواهد بود.
بنا بر اقوال مختلف گفته می شود:
این دارایی ها بالغ بر صدها هزار میلیارد تومان می باشد که در اختیار رهبری و جانشین او قرار خواهد گرفت. تا بتوانند از آن برای حفظ قدرت بهره گیرند. زیرا در جریان خصوصی سازی دهه هشتاد اموال به تصرف سرداران و برخی وابسته ها در آمد. این بار نیز بدون مناقصه این اموال را به هر کس که خواستند و به هر قیمت واگذار می کنند و کسی هم حق اعتراض ندارد.
راستی خوانندگان گرامی این نوشته ها به یاد دارند که با شرکت لاستیک دنا و برخی معادن سنگ و مس و طلا چه کردند؟
پایان
❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊
بیشتر از رسانههای ملیِ همگانی بهمثابه شاخه چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊ کشف کنید
Subscribe to get the latest posts sent to your email.