صدارت- ایران و ایرانیان بعد از ۸ و ۱۵ تیر ماه
چه رای نداده باشیم، و چه رای داده باشیم،…ما همه با هم هستیم
صدارت- ایران و ایرانیان بعد از ۸ و ۱۵ تیر ماه بیشتر بخوانید »
چه رای نداده باشیم، و چه رای داده باشیم،…ما همه با هم هستیم
صدارت- ایران و ایرانیان بعد از ۸ و ۱۵ تیر ماه بیشتر بخوانید »
صدارت: بیش از ۶۰٪ مردم در «انتخابات» ۸ تیر ۱۴۰۳ شرکت نکردند (به این گروه، باید تعدادی از شرکتکنندگان را اضافه کرد که رای باطله دادند) برای برخی از این عده، این عدم شرکت در «انتخابات» میتواند برای یکی یا بیشتر از دلایل ذیل را داشته باشد:
تحریم انتخابات یعنی رای «نه» در رفراندم «جمهوری اسلامی: آری؟ نه؟»
عدم توانایی همه نامزدها برای انجام کارهای مثبت برای ایران و ایرانیان (حتی اگر در وعدههای مبارزات انتخاباتی خود، کاملا صادق بوده باشتد) در این رژیم
عدم پذیرش و ناباوری به تعهدات و قولهای داده شده توسط نامزدها
–
مقامات بالای این رژیم مکررا اعتراف و با صدای بلند و در علن اعلام کردهاند که: شرکت در «انتخابات» و انداختن هر رای به صندوقهای رایگیری (چه رای سفید، و چه نوشتن نام هر یک از نامزدها، و چه نوشتن فحش و ناسزا) به معنی تایید رژیم است، و به معنی مشروعیت دادن به این رژیم است، و به معنی پذیرش تمام بیکفایتیها و بیلیاقتیها، و به معنی چشم پوشیدن و بلکه تایید تجاوزات رژیم به حقوق، و به معنی… است!
رژیم ولایت مطلقه، یک سامانه بیمار آسیبگون را بهوجود آورده است که رئیس جمهور که هیچ، حتی اگر خامنهای هم بخواهد، قابل اصلاح نیست!
از بزرگ و کوچک این «نظام» واضح و روشن، و به طرق مختلف گفتهاند حفظ نظام از جان امام زمان هم مهمتر است!
این سامانه، هر مصلحی را یا از جنس خود کرده و میکند، و یا حذف کرده و میکند.
خانم محجبه در مترو به خانم بیحجابی که جلوی چشمانش مغز فررندش را متلاشی کردند میگوید «…خوب اون پلیسه! شغلشه! خوب بچهت میخواست نره توی خیابون…» دختر جوانی است که حتی به نظر میاید برای همدلی و دلداری از مادر داغدار حرف میزند.
مصطفی پورمحمدی در مصاحبه مبگوید: «…خوب پس من چکار کنم؟ آقا من قاضی بودم!…، توی کشور ۳۰تا هیئت بوده[هیئت مرگ] هر هیئت ۵،۴،۳ نفر عضو داشته،… حکم حقوقیِ قانونی قضاییِ شرعی اینه که اینهایی که سر موضع هستند باید اعدام بشوند…»
–
ژنرالهای جنگ روانی، با تزویرهای متداول در پروپاگندا و مغزشویی، تحریمهای برقرار شده از زمان گروگانگیری اعضای سفارت امریکا را، هم طراز تحریم انتخابات میکنند! (مثل عفاف و حجاب) به شکلی که بدی تحریمهای قدرتهای خارجی را مینشانند در کنار تحریم «انتخابات» که نتیجهگیری شود که مشارکت در جنبش خودجوش تحریم «انتخابات» هم مانند تحریمهای خارجی مقوله خسرانامیز و بدی است!
–
وجهی که با شگفتی در تمام دعوتکنندگان به شرکت در انتخابات مشاهده میشود، باور آنها به قدرت و اصالت آن، و در نتیجه عدم باور به مردم است، عدم اعتماد به نفس فردی و عدم اعتماد به نفس ملی.
یکی از این هموطنان گرامی در متنی که ارسال فرمودند، نوشتهاند: “قدرت حرف اول و آخر را می زند”
❊
دلایل مخالفان تحریم «انتخابات»، خود دلایل محکمی برای تحریم و در خانه ماندن در روز ۸تیر۱۴۰۳ است!… متاسفانه قدرتها از مخدوش بودن وژدان عمومی همگانی، بهخصوص جریهدار بودن وژدان احساسی فردی و ملی ایرانیان سوءاستفاده کرده و میکنند.
–
رای من: تحریم «انتخابات»
رای من: نافرمانی مدنی و خوداری از مشروعیت دادن به رژیم، و در خانه ماندن در روز ۸تیر۱۴۰۳
رای نمیدهم! یعنی آشتی با صندوق رای!
تحریم انتخابات یعنی آشتی با صندوق رای!
رای گیری را تحریم میکنم یعنی آشتی با صندوق رای!
روز ۸ تیر در خانه میمانم، یعنی تلاش بیشتر برای مشارکت در جنبش خودجوش فعال تحریم انتخابات، یعنی آشتی با صندوق رای! یعنی محروم نکردن خود از احقاق حق حاکمیت ملی!
تمام این آقایان (البته خانمها هیچ جایی در عرصه سیاسی کشور ندارند!) نامردهای ریاست جمهوری، نه تنها الان بلکه بعد از رییس جمهور شدن هم هیچ اختیاری ندارد. هیچکدام از نامزدها بیشتر از چاکر رهبر و تدارکاتچی برای پیشبرد منویات خامنهای نخواهند بود. شرکت در انتخابات فقط و فقط باعث میشود که هر رای دهنده ای با دست خود به این رژیم مشروعیت بدهد و صد البته به این دلیل بدون هیچ تردیدی شریک جرم رژیم در جنایتها و اختلاسها و فسادها و…. و سایر تجاوزات به حقوق توسط خامنهای و شرکا خواهد بود.
این “انتخابات” یک رفراندم در رابطه با عملکرد این رژیم است، بدین ترتیب:
۱- تحریم انتخابات و ماندن در خانهها و تحریم خیابانها = رای منفی به خامنه ای و عملکرد چهل ساله رژیم!
۲- شرکت در انتخابات و رای دادن به هر کسی = رای مثبت به عملکرد خامنهای و تایید او و سایر جنایتکاران همکار او.
هر یک رای به نظام، شلیک یک گلوله به قلب فرزندانمان، و ساچمه به سر و چشم هموطنان، و شکنجه زندانیان سیاسی، و… است.
تحریم انتخابات=رهایی از زندان خودساخته بد و بدتر.
تحریم انتخابات=مشارکت در ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر.
هرچه مشارکت در جنبش خودجوش فعال تحریم «انتخابات» گستردهتر و فراگیرتر شود، به همان نسبت کمیت و کیفیت سرکوبها کمتر خواهد شد، به همان نسبت اسلحه در دست سرکوبگر بیاثرتر خواهد شد.
–
مهم این نیست که رژیم میخواهد چه کسی رئیس بشود و چه کسی برای گرم کردن تنور انتخابات در فهرست تایید شده توسط خامنهای آورده شده است، مساله این است اکنون برای باری دیگر رژیم مجبور شده یک رفراندمی برقرار کند. پرسش موضوع رفراندم: «آیا رژیم مشروعیت دارد؟» جواب هر یک از ایرانیان: «۱-آری ۲-نه»
تنها راه برای رای «نه» و برای جلوگیری از ادامه تجاوزات و سرکوبها و انواع دیگر خشونتهای فیزیکی، روانی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، و اقتصادی، و… حقیقتا نه تنها تحریم حوزههای رایگیری (کنشی که در واقع آشتی کردن با صندوق رای است) بلکه تحریم خیابانها در روز ۸ تیر ماه ۱۴۰۳ است: پشت به قدرت، روی به ملت
–
تقصیر بدتر شدن وضعیت را به گردن مردم میاندازند (مثل: مردم یه دولت خیانت کردند!)
صدارت- رفراندم ۸ تیر؟ پشت به قدرت، روی به ملت! بیشتر بخوانید »
با اعلام فهرست نامزدهای احراز صلاحیت شده، جبهههای جدیدی در کارزار جنگ روانی قدرتها علیه مردم، گشوده شد.
سرنوشت ایران و ایرانیان، در رابطه با میهن، و در رابطه با منطقه، و نیز در رابطه با دنیا، در شرایط جدیدی قرار گرفته است که مرگ رئیسی، جنگ ۸ ماهه و افزایش تجاوزات به حقوق توسط صهیونیسفر، انتخابات در امریکا، بریتانیا، فرانسه، و… از جمله عوامل تاثیرگذار بودهاند.
مهمترین عامل سازنده سرنوشتی که امروز برای خود ساختهایم، خود ما مردم و پندار و کردار ما است، و اهمیت این عامل، در این ایام بیش از پیش شده است.
آنچه قدرتها را در وضعیت ضعیفتری قرار داده است، حضور بیش از پیش مردم در میدان ساختن سرنوشت و فعالیتهای حقوقی مردم (احقاق حق اطلاعیابی و احقاق حق اطلاعرسانی) بوده است….
صدارت- عوامل نامحسوس ولی بسیار موثر در سرنوشت ما بیشتر بخوانید »
مردمسالاری یک فرهنگ است و از هر کدام از تک تک ما شروع میشود!
این محتوا (جلسه امروز) به بررسی روشهای حمایت از زندانیان سیاسی که هر کس به سهم خود و به نوبه خود باید ابتکار و خلق کند، و تاکید بر اهمیت برپایی و پویایی مردمسالاری میپردازد. نویسنده دعوت به اطلاعرسانی و تشویق به فعالیت حقوق بشری میکند و ابزارهای مختلفی مانند رسانهها و شبکهبندیهای اجتماعی برای پخش مطلب صوتی و تصویری ارائه میدهد. همچنین بر نقش هر فرد در مردمسالاری تاکید دارد و سکوت در برابر تجاوزات حقوق بشری را موجب تشدید خشونتهای آینده میداند. محتوای جلسه به بررسی راههای حمایت از زندانیان سیاسی و اهمیت مردمسالاری میپردازد. نویسنده تاکید میکند که مردمسالاری از هر فردی شروع میشود و هر کسی موظف است به سهم خود در این زمینه تلاش کند. رسانهها و شبکههای اجتماعی ابزارهایی معرفی میشوند که میتوانند به گسترش اطلاعرسانی کمک کنند. نویسنده سکوت در برابر تجاوزات حقوق بشری را مضر دانسته و از همه دعوت به اطلاعیابی و اطلاعرسانی میکند. همچنین برخی لینکها و منابع ارائه شدهاند تا افراد بتوانند بیشتر در این موضوع فعالیت کنند و از مطالب مختلف بهرهمند شوند.
صدارت- حمایت از زندانیان سیاسی، برخی روشهای عملی موثر بیشتر بخوانید »
این متن به تحلیل سیاستهای سرکوبگرانه در ایران و مقایسه آنها با سیاستهای اسرائیل میپردازد. نویسنده از دهه ۱۳۶۰ ایران شروع کرده و جنایتهای بازجوهای آن زمان را شرح میدهد. سپس بازجوهای بد امروز را شامل نتانیاهو، گالانت، اسموتریچ و دیگران معرفی میکند. همچنین به نقش افرادی چون رضا پهلوی و نیکی هیلی در حمایت از قدرتهای خارجی اشاره دارد. نویسنده نقدی بر ایرانیانی که دولت دینی ایران را نفی ولی دولت دینی اسرائیل را تایید میکنند، مطرح کرده و به ماهیت ساختارهای قدرت در هر دو کشور پرداخته است.
صدارت: بازجوی خوب! بازجوی بد! اسارت مردم در زندان خودساخته بد و بدتر! بیشتر بخوانید »
علی صدارت با اشاره به تولد مصدق و خبر کشتهشدن رئیسی و همراهان، به بررسی تأثیر و جایگاه تاریخی آنها پرداخته است. با مقایسه آرمانها و رفتارهای مصدق و رئیسی، به انتخابها و تصمیمگیریهای شخصی آنها اشاره میکند و سپس به خواننده پیشنهاد میکند تا در تلاش برای استقرار و استمرار و پیشبرد دموکراسی و حقوقمداری، به عنوان یک شهروند فعال شرکت کند، هر یک به سهم خود و به نوبه خود!
در ادامه، لینکهای مختلفی از رسانههای صوتی، تصویری و شبکههای اجتماعی ارائه شده است تا خوانندگان به راحتی بتوانند دسترسی پیدا کنند و فعالیتهای خود را در زمینه حقوق بشر گسترش دهند.
صدارت- مصدق یا رئیسی؟ انتخاب با من است! انتخاب با ما است! بیشتر بخوانید »
علی صدارت در این مقاله تاریخهای مهم همچون پیمان وستفالیا (۱۶۴۸) و روز نکبت (۱۹۴۸) که به ترتیب نمایانگر پایان جنگهای ۳۰ ساله اروپا و فاجعهای برای فلسطینیان است، بررسی میشوند. تقابلهای جدید را میتوان در تنشهای موجود بین حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق و حزب دموکرات کردستان عراق، همچنین تشدید خشونتهای اسرائیل علیه کشورهایی چون فلسطین و ایران مشاهده کرد. این مقاله به مخاطب پیشنهاد میدهد که خود را در جایگاه تصمیمگیری ببیند و از پرسشهایی چون “انتخاب من چیست؟ صلح و ثبات است یا جنگافروزی و خشونتگستری؟” برای اندیشیدن به حرکت درآورد. هدف از انتشار این مقاله، ترغیب مخاطب به فعالیت در عرصه حقوق بشر و استفاده از رسانههای اجتماعی برای اثر