مقاله پیش رو مطالعه جامعی است که با بررسی خاطرات و اسناد مختلف به کنکاش جزییات سیاست های کلی امریکا و شاه و سایر بازیگران در آستانه انقلاب می پردازد.
اهمیت این مقاله در این است که بعد از 45 سال از انقلاب برای اولین بار به مطالعه تطبیقی اسناد و خاطرات افراد مختلف برای پاسخ به سوالات تکرار شونده توسط جامعه ایرانی می پردازد.
این مقاله به اسناد منتشر شده توسط ویکیلیکس وآرشیو دولت آمریکا و همچنین بررسی تطبیقی خاطرات والری ژیسکاردستن، رییس جمهور فرانسه، ویلیام سولیوان، سفیر امریکا در تهران، زیبنگ برژنسکی، مشاور امنیت ملی امریکا، جیمی کارتر، رییس جمهور امریکا و عباس قره باغی، رییس ستاد ارتش و تعدادی از مصاحبه های آرشیو تلویزیون فرانسه و سایر منابع درباره انقلاب ایران رجوع می کند. لذا می توان ادعا کرد که از نقطه نظر حقیقت سنجی و جامعیت یکی از بهترین مطالب کشف حقیقت از منابع دست اول است.
از همان روزهای اول پیروزی انقلاب ایران در بهمن 57، افسانه ایی در بین اپوزیسیون شکل گرفت که دلیل اصلی پیروزی انقلاب، موافقت قدرتهای غربی و به خصوص دولت کارتر با خمینی و انقلاب بوده است. عوامل زیادی در این نتیجه گیری نادرست دست دارد از جمله پارانویای سیاسی در نخبگان و جامعه ایرانی، بی اطلاعی و قهر جامعه سیاسی ایران با اسناد و منابع دسته اول، پروپاگاندای سیاسی جریانات مخالف انقلاب و بمباران اطلاعاتی مردم توسط شبکه های تلویزیونی و….
امروزه برای بسیاری از ایرانیان، موافقت قدرتهای بزرگ در جلسه آنها در جزیره گوادلوپ یک حقیقت مجسم است! در این مقاله می خواهیم با توجه به اسناد و سایر منابع این افسانه را بررسی کنیم.