نقش اسلام ستیزی و اسلام هراسی در سیاست داخلی و خارجی امریکا

نقش اسلام ستیزی و اسلام هراسی در سیاست داخلی و خارجی امریکا: نقش اسرائیلی ها در جنگ صلیبی و ربط این جنگ با «اکتبر سورپرایز»
 
 
 در 13 سپتامبر 2012، سایت سالت، متعلق به مدیر پیشین روزنامه لوموند و همکاران او، تاریخچه «اکتبر سورپرایز» را به قلم پولین مولو، انتشار داده و این واقعیت را خاطر نشان کرده است که «اکتبر سورپرایز» بخشی از انتخابات امریکا است. نویسنده، به ساختن و انتشار دادن فیلم سراسر ناسزا به پیامبر، از دید اثر آن بر انتخابات امریکا نگریسته و به این نتیجه رسیده است که می تواند «اکتبر سورپرایز» انتخابات ریاست جمهوری 6 نوامبر2012 بگردد.
◀ در14 سپتامبر 2012، در کانال خبری تلویزیون فرانسه، بحث بر سر این بود که کدامیک از دو نامزد، اوباما و یا رامنی، می توانند از انتشار فیلم «بی گناهی مسلمانان» سود برند.
◀ در 13 سپتامبر 2012، ماکس بلومنتال، مقاله مفصلی زیر عنوان «جنگ صلیبی بزرگ برضد اسلام» که اسلام ستیزی است، انتشار داده است. نویسنده توضیح می دهد که از ترورهای 2011، بدین سو، در خود امریکا، اسلام هراسی و اسلام ستیزی عمومیت دارد و کار به جائی رسیده است که از هر 5 امریکائی، یکی این شایعه دروغ را که اوباما مسلمان است، باور کرده اند. و
• در 2010 سنجش افکاری نشان داد که نظر مساعد نسبت به اسلام، در مقایسه با سال 2005، 11 درصد کاهش یافته است.
• انتشار فیلم «بی گناهی مسلمانان» آتش اسلام ستیزی و اسلام هراسی را تیز تر کرد. علت نیز اینست که زخم روانی که ترورهای 11 سپتامبر 2001 پدید آورد، فرصتی برای گرایشهای راست افراطی و بنیادگراها پدید آورد برای تبلیغ اسلام هراسی و کینه نسبت به اسلام. در طول این سالها، این تبلیغ مرتب گسترده تر شده است. در دوره اوباما، شدت بیشتری به خود گرفته است.
از امریکا تا اروپا، بنیاد گراهای مسیحی و گرایشهای راست افراطی و محافظه کاران جدید و «تی پارتی» ها و نئو نازیها، دستمایه ای جز اسلام هراسی و اسلام ستیزی ندارند.
• سرمایه داران بزرگ از این گرایشها حمایت مالی می کنند: کوچ برادرز Koch Brothers به گروه های «تی پارتی»پول می دهد و امپراطوری مالی هایم سابان Haim Saban به تازگی، 9 میلیون دلار به دوستان دفاع از اسرائیل کمک کرده است. چرنیک با دادن پول به گروه های کوچک و فعال کردن گروه ها، حاصلی شگفت انگیز بدست آورده است.حمایت مالی از نویسنده ها و وسائل ارتباط جمعی که خشونت اسرائیلی ها را در سرزمین فلسطینی و خشونت برضد مسلمانان را توجیه می کنند، غرب را عرصه اسلام ستیزی کرده است.
• در این جا، نویسنده به «تولد نت ورک» می پردازد و کاربرد آن را در اسلام ستیزی و اسلام هراسی توضیح می دهد: محافظه کاران جدید و به دنبال آنها، در 2003، سه سال بعد از ناکام شدن کلینتون به حل مسئله فلسطین-اسرائیل، گروه هائی از یهودیان و AIPAC که لابی بزرگ اسرائیل در امریکا است، احساس کردند هواداری از حق فلسطینی ها دارد در امریکا عمومیت پیدا می کند. طرح داوید را ریختند و عملی کردند… در سال 2004، فیلمColumbia Unbecoming را ساختند و نمایش دادند. موضوع فیلم تحقیر شدن دانشجویان یهودی توسط استادان عرب دانشگاه است. طرح داوید همچنان در حال اجرا است. چنانکه در بوستون و هرجای دیگر که بتوانند، مانع ساختن بناهای اسلامی می شوند. همه روز در کار اسلام هراسی و اسلام ستیزی هستند.
• در سال 2007، جنگ صلیبی جدیدی به راه انداختند و آن برضد آکادمی بین المللی خلیل جبران بود. این آکادمی مدرسه ای عربی – انگلیسی در بروکلین، نیویورک، است. شعار «مدرسه تعطیل باید گردد» بود (کلمه مدرسه را که عربی است بکار می بردند). هدف این بود که مقامات محلی، موضع ضد جامعه مسلمانان این منطقه اتخاذ کنند.
• و اینک، تبلیغات تجارتی نیز بکار پیشبرد مرام اسلام هراسی و اسلام ستیزی گرفته شده است…
• و اما نقش اسرائیل در کارزار اسلام ستیزی و اسلام هراسی: با مشاهده دست اندر کاری چهره هائی چون گراورس، مسلم می یابیم که اسلام هراسی و اسلام ستیزی به امریکا محدود نمی شود. در اروپا نیز گرایشهای راست و راست افراطی، در انتخابات، اسلام ستیزی و اسلام هراسی را وسیله کسب رأی می کنند. کسانی چون ﮊلر و اسپنسر و گین گریج همکار ضد اسلامی ترین چهره ها هستند: کسانی چون گرت وایلدرس، نماینده مجلس آلمان و گردانندگان نئونازیهای انگلیس که مسلمانها را در شهرها آزار می دهند و رهبران حزب های افراطی در هلند و فرانسه و…
• جنگ صلیبی برضد مسلمانها تا اسرائیل دامن گسترده است. این کشور مقام اول را در «مبارزه با تهدید اسلام»از طریق نت ورک دارد. همانطور که ﮊلر به نیویورک تایمز گفته است، «اسرائیل رهبر خوبی است. زیرا در جنگ میان انسان متمدن با انسان وحشی، شما باید در کنار انسان متمدن قرار بگیرید».
ضد اسلام ها، توسط اسرائیلی ها تعلیم می یابند. چنانکه والدرس می گوید بهنگامی که در سالهای 1980، در اسرائیل کار می کرده است دیدگاهی که در باره مسلمانها دارد را پیدا کرده است…
◀ و در 13 سپتامبر، روبرت فیکس، در روزنامه انگلیسی ایندپندت، مقاله ای انتشار داده است: تحریک کنندگان می دانند که سیاست به مذهب آمیخته است. بنا بر این، با تحریک از راه سوزاندن قرآن و … و ساختن فیلم ناسزا به پیامبر، هدف سیاسی است که تعقیب می کنند:
• کریستوفر استیونس و سه کارمند کنسولگری امریکا و کارکنان سفارتخانه های امریکا در کشورهای مسلمان و کارکنان سازمان ملل در افغانستان و … و نظامیان امریکائی، بهای تحریکی را می پردازند که تحریک کنندگان بانی و باعث آنند.
• از هدفهای تحریک کنندگان هستند تقویت افراطی ها در دنیای اسلام، سانسور آنهائی که برداشت جدید از قرآن ارائه می دهند و استفاده از دشمنی که می تراشند، درسیاست داخلی. القاعده توسط انقلابیون شکست خورد و این شکست، گرایشهای راست را در غرب خوش نیامده است. اینست که از راه اینگونه تحریک ها، القاعده و سلفی ها را تقویت می کنند.
بیهوده نیست که فیلم ناسزا به پیامبر، درست همان روز در یوتوب قرار می گیرد و تبلیغ می شود که ترورهای 11سپتامبر در 2001 روی دادند.
انقلاب اسلامی: اما اگر در غرب، اسلام ستیزی و اسلام هراسی دستمایه گشته است، یک دلیل و دلیل بزرگ آن اینست که غرب گرفتار فقر اندیشه راهنما شده است. غرب گرفتار این فقر، به دشمن نیز نیاز دارد. اما اگر می تواند اسلام و مسلمانان را دشمن جلوه دهد، بخاطر فقر اندیشه راهنما در دنیای اسلام و پر شدن خلاء توسط زورپرستانی است که اینک در پوشش اسلام، زور پرستی می کنند و زور پرستی را توجیه می کنند. دو طرف دستیاران یکدیگر هستند:
❊ جایزه کشتن سلمان رشدی به 3.3 میلیون دلار افزایش یافت:
◀ در 26 شهریور 1391، بنیاد 15 خرداد، فرصت اعتراضها به فیلم «بی گناهی مسلمانان» را برای بالا بردن جایزه قتل سلمان رشدی، نویسنده کتاب آیات شیطانی، به 3.3 میلیون دلار، مغتنم شمرد. این بنیاد در 1368، بعد از آنکه خمینی «حکم قتل» سلمان رشدی را صادر کرد، برای قتل او جایزه معین کرد. هربار، که غرب آتشبیار شد و آتش اسلام ستیزی را شعله ور گرداند، این بنیاد، بر مبلغ جایزه افزود. این بار نیز، حسن صانعی، بیانیه ای صادر کرد و در آن گفت: «تا زمانی که حکم تاریخی امام خمینی در باره قتل سلمان رشدی اجرا نشود، این حمله به اسلام ادامه خواهد یافت». و او 500 هزار دلار بر میزان جایزه افزود.
طرز فکر حسن صانعی و همانند های او نمی تواند درک کند که اگر کتاب سلمان رشدی، مثل یک بمب ساعت شمار عمل می کند، یعنی بی سر و صدا منتشر می شود و مدتی صحبتی در باره آن نمی شود و ناگهان، به ترتیبی به دهان ها انداخته می شود، شعله های خشم را برمی افروزد و همین ترتیب عمل را در موارد دیگر، از جمله در مورد همین فیلم که 6 ماه پیش انتشار یافته است، مشاهده می کنیم، بخاطر نیاز به چنین رویدادهائی در زمان های معین، برای مصرف داخلی و نیز خارجی است. چنانکه در حال حاضر، امریکا و اروپا گرفتار بحران اقتصادی هستند. انتخابات ریاست جمهوری امریکا نزدیک می شود. پس، از جمله هدفهای این طور تحریکها و تهدید ایران به جنگ و…، مشغول کردن افکار عمومی و منصرف کردنشان از بحران سخت اقتصادی و بن بست فکری و… است.
امثال حسن صانعی از خود می پرسند: مسلمانان را چه سودی در بازیچه تحریکات گرایشهای راست و راست افراطی در غرب شدن است؟
انقلاب اسلامی: تنها نیاز دولتهای غرب به انحراف افکار عمومی از بحران شدید و پرکردن خلاء فکری با اسلام ستیزی و اسلام هراسی نیست که سبب تولید اینگونه فرآورده های چرکین می شود، رﮊیمهائی چون رﮊیم مافیاهای نظامی – مالی نیز نیاز دارند فکر مردم خود را از وضعیت اقتصادی سخت نا بسامان منحرف کنند:
 

بیشتر از رسانه‌های ملیِ همگانی به‌مثابه شاخه‌ چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊ کشف کنید

Subscribe to get the latest posts sent to your email.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

پیمایش به بالا

بیشتر از رسانه‌های ملیِ همگانی به‌مثابه شاخه‌ چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊ کشف کنید

برای ادامه خواندن و دسترسی به آرشیو کامل، اکنون مشترک شوید.

ادامه مطلب