گفتگوی آقای ابوالحسن بنیصدر و علی صدارت – یافتههای جدید (۱) قواعد خشونتزدایی
۲۹ دی ۱۳۹۹از مهمترین عواملی که باعث خشونت میشوند، غفلت است. غفلت از حقوق ذاتی (بخصوص استقلال و آزادی)، غفلت از استعدادهای انسانی، و غفلت از فضلهای انسانی
از مهمترین عواملی که باعث خشونت میشوند، غفلت است. غفلت از حقوق ذاتی (بخصوص استقلال و آزادی)، غفلت از استعدادهای انسانی، و غفلت از فضلهای انسانی
واقعیت و حقیقت، در رابطه با اخبار اخیر- آلایش حقیقت، با دستکاری در واقعیت برای جنگ روانی قدرتها علیه مردم
بررسی موقعیت زیرسلطه ایران و ایرانیان، و تلاش قدرتها برای حفظ این وضعیت
نفی وضعیت موجود، سلب تنها، نه تنها نامطلوب که ناممکن است. فقط با نفی قدرت و نمادهای ان، ولی بدون اثبات حق و حقوق نه تنها در نظر و در عمل، بلکه در هدف و در روش، و حقوندی در پندار و نوشتار و گفتار و کردار، حاکمی میرود و حاکمی دیگر میآید. ترامپ میرود و بایدن میآید، و ولایت مطلقه پهلوی میرود و ولایت مطلقه فقیه میآید، و… تا تغییر نکنیم، ممکن نیست بتوانیم تغییر بدهیم. تا در زندگی روزانه خود، حقوقمدار زیست نکنیم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که بعد از رفتن این «حاکم»، یک «حاکم» دیگری مثل همین و یا حتی بدتر، و چه بسا بسیار بدتر از همین «حاکم» بر ما مسلط نشود. برای تغییر بحرانهای «وضعیت کنونی»، این این انسان کنونی است که باید تغییر کند. واقعیت را بخواهی: آدمی دیگر بباید ساخت و از نو عالمی!
نیاز مبرم به تجدید نظر در جهانی شدن و گلوبالیسم یا انترناسیونالیسم، از منظر موازنه عدمی و حقوق. سیاست جهانی بر اساس مدیریتی حقوقمند و و مردمسالار برای مهار موسسات ماوراء ملی، بر اساس عدالت اجتماعی، که نیروهای محرکه جهان، بر پایه موازنه عدمی، از این تخریبهای روزافزون خارج شوند و به خدمت رشد عادلانه انسان و طبیعت و محیط زیست دربیایند. کشورها بر مبنای حقوق ملی با هم رابطه برقرار میکنند، و بر اساس موازنه عدمی، هیچکدام نه سلطهگر هستند و نه سلطهبر. بدین ترتیب، تخریب نیروهای محرکه به صفر میل کند
اقتصاد و رشد اقتصادی انسانمحور، اقتصادی بر پایه موازنه عدمی، نمیتواند با استبداد سیاسی، و یا هر استبداد دیگری، خوانایی داشته باشد، بخصوص در کشوری مانند ایران.
تام پیکتی یکی دیگر از اندیشمندان غربی است که در مورد ناتوانی غرب برای ارائه راه حلها بحرانهای عظیم و فاجعهامیز دنیای کنونی، نظر داده است.
عدم مشارکت ما مردم در ساختن سرنوشت خویش، خلائی را ایجاد میکند که لاجرم توسط سلطهگرانِ جبّار پر میشود: در مسلك ما طريق مطلوب خوش است—دلجويي مردمان مغلوب خوش است! كافي نبود براي ما نيت خوب—با نيت خوب، كرده خوب خوش است!
درست مانند ویروس کووید۱۹، پیشگیری ویروس استبداد، بسیار آسانتر از درمان آن بعد از فراگیر شدن است
هر شهروندی مختار است که به طور هرچه خودانگیختهتر، عقیده و دین را بدون هیچ اکراهی اتخاذ کند؛ هر شهروندی مختار است که به طور هرچه خودانگیختهتر، نوع آن عقیده و دین را بدون هیچ اکراهی، خودش انتخاب کند؛ این خودانگیختگی است که لائیسیته را در سطح افراد و هستههای مردمی و به تبع آن در سطح جامعۀ مدنی و ملت به طور عملی متبلور میکند. این تبلور، با اشراف به حقوق ذاتی بشر و حقوق شهروندی و حقوق ملی، و بر اساس این حقوق (از جمله، و به خصوص، استقلال و آزادی) استوار است. یک چنین جامعه و ملتی به این ترتیب، نوعی قانون اساسی تدوین میکند که آکنده از حقوق و واکنده از هرگونه مرام دیگری باشد، و بدین ترتیب مردم و هستههای مردمی، به طور مداوم، و با حضور هرچه فراگیرتر و هرچه خودانگیختهتر در میدان ساختن سرنوشتی خوب و خوبتر برای خویش حضوری مستر دارند، و با خشونتزدایی، لائیسیته را هرچه بیشتر به قدرتهای دولتی و قدرتهای غیردولتی تحمیل میکنند که قدرت و دولت نسبت به نهادهای دینی و عقیدتی، پیوسته بیطرفتر بگردد، و گسترۀ خصوصی از هرگونه سانسور و ممیزی و خشونت و تجاوز قدرت، پیوسته به میزان بیشتری مصون بماند، و قلمرو خصوصی و جامعۀ مدنی از تجاوز قدرتهای دولتی و خصوصی و غیردولتی، پیوسته به میزان بیشتری مصون بماند.