بایگانی برچسب: s

صدارت- منشور‌ها و نکاتی که می‌توانند اتحادآور و یا تفرقه‌انداز باشند

صدارت- منشور‌ها و نکاتی که می‌توانند اتحادآور و یا تفرقه‌انداز باشند

۲۲ اسفند ۱۴۰۱

برخی نکات کلیدی به عنوان حداقل لازم در یک منشور اتحادآور: نفی و رفع هرگونه تبعیض، نه تبعیض منفی به ضرر فرد و یا افرادی، و نه تبعیض مثبت به نفع فرد و یا افرادی - تمرکز‌زدایی و نفی فدرالیسم - گذار از کلیت رژیم - استقلال - عدم مراجعه به قدرت‌ها (قدرت‌های دولتی و غیر دولتی؛ قدرت‌های داخلی و خارجی؛ قدرت‌های غربی و شرقی) - خشونت‌زدا - نفی هر خشونتی از هر کسی (چه رژیم، و چه مخالفان رژیم)- پرهیز و نفی واخبار دروغ، و شایعه‌پراکنی، و یا حتی اغراق‌آمیز و گزافه، ضداطلاعات، سواطلاعات، و… - جمهوری‌خواه - لائیسیته - نفی اعدام و شکنجه و… ازادی همه زندانیان سیاسی، نفی تجاوز به حقوق دگراندیشان و دگرکیشان - تمامیت ارضی - پژوهش و حفظ و ارتقاء و… فرهنگ‌های مختلف مناطق مختلف ایران

پهلوی: ایران یک حزبی شد! روزنامه‌های ارگان احزاب، از فردا ناشر افکار حزب رستاخیز ایران خواهند بود! آنها که به این اصول پایبند نیستند، خائن و بی‌وطن‌اند!

پهلوی: ایران یک حزبی شد! روزنامه‌های ارگان احزاب، از فردا ناشر افکار حزب رستاخیز ایران خواهند بود! آنها که به این اصول پایبند نیستند، خائن و بی‌وطن‌اند!

۱۱ اسفند ۱۴۰۱

شاهنشاه فرمودند: آنها که به قانون اساسی و رژیم شاهنشاهی و اصول انقلاب شاه و ملت مؤمن‌اند و می‌خواهند فعالانه در زندگی سیاسی سهم بگیرند باید به حزب جدید بپیوندند! کسی حق ندارد جدا و کنار بماند! آنها که به این اصول پایبند نیستند، خائن و بی‌وطن‌اند! - کلیه نامزدهای انتخابات آینده از حزب رستاخیز خواهند بود، ولی احتمال دارد در هر حوزه چند نفر نامزد نمایندگی حزب شوند. کلیه ورزای غیر حزبی باید به حزب جدید بپیوندند! روزنامه‌های ارگان احزاب، از فردا ناشر افکار حزب رستاخیز ایران خواهند بود! - «… هر کسی مردانه باید تکلیف خودش را در این مملکت روشن بکند. یا موافق این جریان هست، یا نیست…»

صدارت: «نخبه» و نخبه‌گرایی!؟

صدارت: «نخبه» و نخبه‌گرایی!؟

۸ اسفند ۱۴۰۱

تعریف «نخبه» چیست؟  چه کسی صلاحیت دارد بگوید چه کسی نخبه هست، و چه کسی نیست؟ افراد و گروههای «نخبه» که در «اپوزیسیون» هستند، چه کارنامه‌ای داشته‌اند؟ آیا غیر از این بوده است که اکثریت آن‌ها روی به قدرت (قدرت‌های داخلی و خارجی؛ قدرت‌های دولتی و غیردولتی؛ قدرت‌های غربی و شرقی) داشته، و در نتیجه پشت به ملت کرده‌اند؟ تجربه وارد کردن عامل قدرت داخلی به شکل «اصلاح‌طلبی» کم فاجعه‌آمیز بود که حالا هنوز هم می‌خواهند همان هدف و روش شکست خورده را دوباره بر سر خود و بقیه مردم ایران خراب کنند؟ تجربه وارد کردن عامل قدرت خارجی به شکل «فراماسونری» «دروازههای تمدن بزرگ» کم فاجعه‌آمیز بود که حالا هنوز هم می‌خواهند همان هدف و روش شکست خورده را دوباره بر سر خود و بقیه مردم ایران خراب کنند؟ -

کرامت الله دانشیان و خسرو گلسرخی: چرا پهلوی حکم اعدام این دو هموطن را امضاء کرد؟

کرامت الله دانشیان و خسرو گلسرخی: چرا پهلوی حکم اعدام این دو هموطن را امضاء کرد؟

۲۹ بهمن ۱۴۰۱

ویکیلیکس مکاتبات وزارت امور خارجه امریکا در زمان وزارت خارجه کیسینجر را منتشر کرده است. ریچارد هِلمز سفیر امریکا در ایران بود. برای آگاهی خوانندگان بخشهای جالب این اسناد را درج می کنیم. همینطور که در این سند ملاحظه می کنید، زبان و عملکرد استبداد یکی است. اگر در رژیم ولایت مطلقه فقیه، زندانیان سیاسی وادار به توبه برای نجات از اعدام و شکنجه می شوند، در زمان شاه، همین روال بود، و زندانیان سیاسی ای که بر مواضع خود می ایستادند، اعدام می شدند. لازم به یادآوری است که اولا بنابر گزارش 10 ژانویه 1974 هِلمز؛ «سعی شد همه مسئولیت روی گلسرخی و سلیمی گذاشته شود که در زمان برملا شدن توطئه در زندان بوده اند»، ثانیا قبرشان، بعد از انقلاب و در اوایل اسفند 1357 پیدا شد.

صدارت: چهلم قتل فرزندانمان آقایان کرمی و حسینی، بررسی رویدادها

صدارت: چهلم قتل فرزندانمان آقایان کرمی و حسینی، بررسی رویدادها

۲۷ بهمن ۱۴۰۱

وقتی ما طی دهه‌های گذشته، از نقض مردمسالاری و تجاوزها به حقوق با تکیه بر استقلال و آزادی هشدارهای فراوان می‌دادیم، برخی از هموطنان می‌گفتند مردم فکر نان شب هستند، هشدارها و حرف‌های شما بی‌ربط است، حال می‌بینیم که به دلیل توجه نداشتن به همان هشدارها، مردم همان نان شب را هم ندارند. سناریوهای متعددی را می‌توان برای سقوط رژیم تحلیل داد و پیشگویی کرد. ولی در این دوران خطیر، ضروری است که به‌جای انتظار منفعلانه برای هرکدام از آن سناریوها، با تلاش خود در جهت انجام سناریوی مطلوب برای رفتن استبداد و دیکتاتوری، بر فعال شدن‌ها و فعالیت‌ها، برای هرچه فراگیرتر شدن جنبش خودجوش، بیافزاییم.  فروپاشی از درون هم مانند شوری، یکی از احتمالات است. ولی منفعلانه منتظر بنشینیم که ببینیم چه می‌شود؟؟!! - تلاش برای حل مساله از راه قدرت خارجی هم دیده‌ایم که چه افتضاحاتی را در پی داشته ققنونس‌گیت، فرشگردگیت، مشروطه‌گیت، ایران نوین‌گیت،… توئیت‌گیت ۵+۱  وکالت‌گیت همبستگی‌گیت (که همان روز آن‌را افتضاح ۷+۱ خواندم و حالا دیدیم چه افضاحی شد) ❊ و البته هدف، فقط رفتن مستبد و دیکتاتور نیسا، و بلکه بسیار مهمتر از آن هدف استقرار، و استمرار، و پیشبرد مردمسالاری است.

صدارت- معیار ارزیابی کنش‌ها، برای حمایت و یا نفی آن‌ها

صدارت- معیار ارزیابی کنش‌ها، برای حمایت و یا نفی آن‌ها

۲۴ بهمن ۱۴۰۱

نکات مورد بحث قرار گرفته در این گفتگو، پیشنهاد استفاده از محک و معیاری است که نفی و یا حمایت یک کنش را آسان می‌کند. معیار عملی ارزیابی انواع کنش‌های عملی و یا حتی انواع قضاونت‌های نظری ، برای حمایت و یا نفی آن‌ها، در این جلسه تشریح شده است.

صدارت: انقلاب و محک ارزیابی، و معیار تصمیم نه تنها در انقلاب، بلکه حتی در تمام امور روزمره.

صدارت: انقلاب و محک ارزیابی، و معیار تصمیم نه تنها در انقلاب، بلکه حتی در تمام امور روزمره.

۲۳ بهمن ۱۴۰۱

...در اینجا هم باز می‌توان این سوال را مطرح نمود که اگر یک امریکایی برای رسیدن به قدرت، و یا حتی برای براندازی دولت امریکا بدون اینکه در نظر داشته باشد بعدا مقام و منصبی را تصدی کند، از یک قدرت خارجی یول و امکانات و رانت رسانه‌ای و… بگیرد، آیا شهروندان امریکایی، حتی اگر دولت آن‌ها مستبد بود و با آن مخالف بودند،  نسبت به او به دیده حقارت و نفرت نگاه نمی‌کردند؟ خود ما او را چگونه قضاوت می‌کردیم، خادم، و یا خائن به وطن و هموطنان خود؟ بر ما چه رفته است که این قدر خود و هموطنان خود را خوار و ذلیل می‌انگاریم؟! از هموطنان عزیزم دعوت می‌کنم که به کارنامه فعالان سیاسی در این چند دهه‌ی سخت اخیر بنگرند و ببینید کسانی که بر خط استقلال و آزادی، استقامت و ایستادگی کرده‌اند، و دست تکدی و گدایی به سوی قدرت‌ها دراز نکرده‌اند که هیچ، به پیشنهادات آن‌ها هم پاسخ منفی داده‌اند، چگونه توانسته‌اند با اتکا به توانایی فردی و جمعی و ملی خود، در تلاش‌ها برای استقرار، و استمرار، و پیشبرد مردمسالاری کوشا باشند. 

صدارت- آموزه‌های انقلاب ۱۳۶روزه را برای پیش‌گیری از حمله خارجی بکار بریم

صدارت- آموزه‌های انقلاب ۱۳۶روزه را برای پیش‌گیری از حمله خارجی بکار بریم

۱۰ بهمن ۱۴۰۱

جنبش خودجوشی که امروز، ۱۳۶مین روز آن است، از ۳۱ دسامبر ۲۰۲۲ (توئیت‌گیت)، در بعضی از نقاط ایران، اعتراضات خیابانی کمتری را می‌بینیم. اعتراضات بعد از وکالت‌گیت، باز هم کمی کم‌رنگ‌تر شد. این کمی رقیق شدن اعتراضات، به علت این است که عامل قدرت، در جنبش مردمی، نفوذ کرده. - این طرف رژیم است و آن‌طرف قدرت‌های خارجی هستند، ولی مانند ظروف مرتبط با هم در رابطه هستند. قدرت‌ها با هم در سازش و ستیز هستند، برای منافع خود، هرکدام به اشکال مختلف و متفاوت. ولی جایگاه ما مردم چیست؟ ما چه کارهایی میتوانیم بکنیم؟ مهمترین کاری که می‌توان کرد، پشت کردن به قدرت (قدرت‌های داخلی و خارجی، قدرت‌های شرقی و غربی، قدرت‌های دولتی و غیر دولتی)، و روی کردن به ملت است! - از ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ که مهسا امینی به قتل رسید، جنبش خودجوش انقلابی مردم، به شکلی کاملا خودانگیخته، اعتراضات را شروع کرد. پیوسته به کمیت و کیفیت جنبش افزوده شد. جوانان غیور، در خیابان‌های حقیقی و مجازی در داخل و خارج ایران شعار پرشعور دیگری را ابتکار کردند: بهش نگید اعتراض، اسمش شده انقلاب! ایرانیان، منقلب شدن خود را، با ایستادگی و استقامت در مقابل تجاوزها به حقوق، به جهانیان نشان دادند. با این روش، و بدون دخالت دادن قدرت‌ها (قدرت‌های داخلی و خارجی، قدرت‌های شرقی و غربی، قدرت‌های دولتی و غیر دولتی)، انقلاب ایرانیان، باعث منقلب شدن افکار عمومی در منطقه و در دنیا شد. با استفاده از همان روش‌های خشونت‌زدا و حقوق‌مدارانه و مردمسالارانه، ما می‌توانیم از خلاقیت و ابتکار خود استفاده و با افکار عمومی شهروندان کشورهای خارجی در بیامیزیم، تا با فشار آن‌ها بر دولت‌های خود، حمله به ایران و تجاوز به مام وطن ما را محکوم، و از تکرار آن، پیش‌گیری کنند. درآمیختن با نسل ۲ و ۳ مهاجران ایرانی در سراسر دنیا، از جمله و به‌خصوص امریکا و اسرائیل و اروپا، از اهمیت خاصی برخوردار است.

صدارت- لائیسیته در گذار از استبداد تئولژیک در ایران، ابهام‌زدایی

صدارت- لائیسیته در گذار از استبداد تئولژیک در ایران، ابهام‌زدایی

۱۰ بهمن ۱۴۰۱

و هم‌چنین، لائیسیته به معنی کوشایی در خشونت‌زدایی و نپذیرفتن تبعیض و سانسور و تعرض و تخریب در دو جبهۀ فعال است:   ۱-خشونت‌زدایی و نپذیرفتن تبعیض به علت باورهای دینی و عقاید دنیوی، توسط مخالفان و قدرت‌های دولتی و غیردولتی، علیه خویش.  ۲-خشونت‌زدایی و نپذیرفتن تبعیض به علت باورهای دینی و  عقاید دنیوی، توسط مخالفان و قدرت‌های دولتی و غیردولتی، علیه هر فرد و گروه دیگری. اهمیت این دومی از آن اولی، اصلا کمتر نیست.   بدین ترتیب، جامعه مدنی، عمل به این مفهموم لائیسیته  را از جامعه سیاسی مطالبه می‌کند. در نتیجه، احزاب و تشکیلات و افرادی که روی به قدرت و پشت به ملت دارند، و به دین و عقیده، بیش از دستمایه‌ای برای رسیدن به قدرت، و ماندن در قدرت، و بکار بردن قدرت برای پیش‌برد منویات قدرت نظر ندارند، به مردم شناسانده می‌شوند. مردم و هسته‌های مردمی، خشونت‌زدایی و نفی تبعیض‌های دینی و عقیدتی را از جامعه سیاسی، مطالبه می‌کنند، و به دولت تحمیل می‌کنند. در چنین جامعه‌ای، با چنین شهروندانی، اگر فعالان جامعه سیاسی، از قدرت دوری نجویند و به مردم نزدیک نشوند، به زودی منزوی و حذف خواهند شد.