
صدارت- غنای وژدان تاریخی، لازمه پیشگیری از تکرار اشتباهات گذشته، نمونههایی از فتاوی جنایت ولایت مطلقه!
۲۵ بهمن ۱۴۰۱برای حفظ ساختار استبداد، خشونتگستری یک پیشنیاز است.
برای حفظ ساختار استبداد، خشونتگستری یک پیشنیاز است.
نزدیکی به قدرت، و نزدیکی به وابستگان قدرت، تجاوز به حق استقلال و حق حاکمیت ملی است.
اینکه در برابر ارتش سرخ می شود مقاومت کرد، انسان بطور عادی می نشیند می گوید نه نمی شود، ناممکن است. اما کسی که دل دریا داشته باشد و بایستد، مقاومت بکند و به دنیا بگویید، ببین شد، ممکن شد...
هشتادمین روز انقلاب ۱۴۰۱، و منقلبتر شدن مردم در روزهای ۱۴، ۱۵، و ۱۶ آذر چهلمِ شهدایِ روزِ چهلمِ شهادتِ مهسا امینی در هشتادمین روز جنبشِ خودجوشِ منقلب شدن مردم، این دومین چهلم است که ایرانیان، والاتر کردن کیفی و کمی اعترضات و تظاهرات و اعتصابات، را به افکار عمومی دنیا نمایش دادند. از شروع جنبش، هنوز به سه ماه هم نرسیده ولی مشارکت مردم بسیار نویدبخش بوده است. انقلاب سال ۱۳۵۷، حدود سیزده ماه به طول انجامید و مراسم زنجیرهای چهلم شهدا، جنبش خودجوش را تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به پیش برد. ❊ حسن تصادف ۱۴، ۱۵، و ۱۶ آذر و این ابیات را ببینید: یکی جشنگاهی بیاراست شاه—چنان چون شب "چارده" چرخ ماه سپه را به بهرام فرخ سپرد—همی رفت با "پانزده" مرد کورد چو از "شانزده" روزشان برگذشت—همه حال گیتی دگرگونه گشت
غنا بخشیدن به وژدان احساسی-روانی، در مورد خود و و نیز در مورد دیگران، باعث افزایش یافتن میزان پیروزی ما مردم در جنگ قدرتها علیه ملتها خواهد شد. جنگ روانی مادر همه جنگها است، ولی تنها جنگی است که در آن همه ما مردم، اسلحه دفاع پیروزمندانه را دارا هستیم. فقط باید به خود بیایم و با نفی انفعال، به دفاع از خود برخیزیم.
غنا بخشیدن به وژدان احساسی-روانی، در مورد خود و و نیز در مورد دیگران، باعث افزایش یافتن میزان پیروزی ما مردم در جنگ قدرتها علیه ملتها خواهد شد. جنگ روانی مادر همه جنگها است، ولی تنها جنگی است که در آن همه ما مردم، اسلحه دفاع پیروزمندانه را دارا هستیم. فقط باید به خود بیایم و با نفی انفعال، به دفاع از خود برخیزیم.
از ﺁنجا که هر « فکر جمعی جبار » بکار قدتمداری می ﺁید، بمحض این که کسی دید قابل نقد و تجربه نیست ، می باید ﺁن را نقد کند و بداند که حتی اگر یک تن نترسد و « فکر» ی از این نوع را نقد کند و بر این نقد پای فشرد، « فکر جمعی جبار » محل و مجال جمعی شدن نمی یابد.
مکرر میگفت: ساحل افتاده گفت: گرچه بسی زیستم، — هیچ نه معلوم شد، آه که من چیستم؟ موج ز خود رفتهئی، تیز خرامید و گفت: — هستم اگر میروم! گر نروم نیستم!
رسانههایِ همگانیِ ملی، که بودجهٌ آنها توسط دولت پرداخت میشود، که یعنی در واقع متعلق به خود ما مردم هستند، باید توسط کسانی اداره شوند که توسط خود ما مردم، مستقیما، برای مدت محدودی انتخاب میگردند، و در نتیجه، مستقیما، به ما پاسخگو هستند.
آیا اگر بنیصدر و بنیصدریها، با کودتای خرداد ۱۳۶۰ حذف نمیشدند، امکان وقوع فاجعه ملی دهه ۱۳۶۰ و جنایتها علیه بشریت در آن زمان و تا به حال، اصلا میتوانست فراهم شود؟ آیا اگر مصدق و مصدقیها، با کودتای مرداد ۱۳۳۲ حذف نمیشدند، امکان وقوع فاجعه خمینیسم، اصلا میتوانست حتی قابل تصور باشد؟