اعتماد به نفس ملی

‎⁨تزویر رسانه‌ای-جنگِ روانی، مادرِ همه جنگ‌ها است، ولی تنها جنگی است که ما دا آن، ابزار و توانایی دفاع پیروزمندانه از خود را داریم⁩

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۹)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است

«شورای رسانه‌های ملی دوران گذار» به مثابه شاخه‌ی چهارم دولت موقت انتقالی
منظور از «رسانه‌های ملی» فقط و فقط آن دسته از رسانه‌ها است که بودجه‌ی آن‌ها از منابع ملی (بودجه‌ی دولتی) تامین می‌شود، و در نتیجه متعلق به مردم هستند.
منحل کردن و از بین بردن رسانه‌های ملیِ به ارث رسیده از رژیم ولایت مطلقه، نابخردانه، و اخراج و بی‌کار کردن کارمندان آن‌ها، تجاوز به حقوق این هموطنان است. این رسانه‌ها و هم استعدادهای انسانی و متخصصانِ اصحابِ رسانه‌ها، و هم منابع مالی و تکنولوژیک آنها متعلق به مردم ایران هستند و نباید حیف و میل شوند.
بکارگیری حقوق‌مند این ثروت‌های ملی، در جهت برپایی و پویایی و پیشبرد مردم‌سالاری، نقشی حیاتی دارد. برای ساماندهی این امر، شاخه‌ی چهارم دولت موقت انتقالی، یعنی «شورای رسانه‌های ملی دوران گذار»  برای رسیدگی و اداره‌ی همه‌ی رسانه‌های مختلفی که با بودجه دولتی عمل می‌کنند تشکیل می‌شود.
دوران گذار از استبداد به مردمسالاری، از مدت‌ها پیش شروع شده، و توسط ما مردم(هر کدام به سهم خود و به نوبه‌ی خود)، به قدرت‌ها تحمیل شده است. در این مدت، بسیاری از ما مردم(هر کدام به سهم خود و به نوبه‌ی خود) در «دولتِ مردمیِ موازی» مشغول کار بوده‌ایم، و تا زمانی که فروپاشی فیزیکی رژیم حاکم بر ایران را به قدرت‌ها تحمیل کنیم، به همین ترتیب برای تغییر وضعیت فاجعه‌بار کنونی، و برای ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر فعال خواهیم ماند(هر کدام به سهم خود و به نوبه‌ی خود)!
https://alisedarat.com/2025/04/06/14105/
بعد از فروپاشی فیزیکی رژیم حاکم بر ایران، با ادامه‌ی کارهای نظری «دولتِ مردمیِ موازی» از سایه بیرون آمده و به صورت «دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران»، به کارهای عملی و علنی خواهد پرداخت. 
این دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران دارای چهار شاخه است:
اول- شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم ایران (پارلمان، شاخه‌ی مقننه)
دوم- شورای عالی قضائی موقت (شاخه‌ی قضاییه) و هئیت حقیقت‌یاب و صلح همگانی
سوم- حکومت دوران انتقال (شاخه‌ی مجریه)
چهارم- شورای رسانه‌های ملی دوران گذار (شاخه‌ی چهارم، رسانه‌هایِ ملیِ همگانی) (موضوع جلسه‌ی امروز)

شناسنامه‌ی دولتِ موقتِ انتقالی، قانون اساسیِ موقت است.
این قانون اساسی موقت، یک سند غیرِ ایدئولژیک است.
این قانون اساسی موقت، یک سند لائیک است.
اندیشه‌ی راهنمای این قانونِ اساسیِ موقتِ غیرِ ایدئولژیک، حقوق است، پنج دسته حقوق است (۱-حقوقِ بشر، و ۲-حقوقِ شهروندی، و ۳-حقوقِ ملی، و ۴-حقوقِ ملت ایران در جامعه‌ی جهانی، و ۵-حقوقِ طبیعت)

در جلسه‌ی امروز می‌پردازیم به ادامه‌ی بحث در باره‌ی سندِ اساسیِ دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران:
https://alisedarat.com/2019/08/17/5108/
به این سند، در واقع می‌توان به عنوان قانون اساسی موقت نگریست.

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۹)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

تزویر، دروغ، سیاستمداران، مغزشویی، جنگ روانی، پروپاگندا، وعده دروغ، حقه

صدارت- فاجعه‌ی بندرعباس، جرقه‌ای برای کوتاه‌تر کردن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم

بر اساس گزارش‌های رسمی رژیم، صدها تن از هموطنان، به علت انفجار بندرعباس، کشته، و مفقود، و مصدوم شده‌اند. مقامات مسئول خود را پاسخ‌گو نمی‌دانند، و کمترین ارزشی برای سلامتی و جان و مال مردم قائل نیستند. اگر اعتراض و پرسشگری ما مردم به اندازه لازم و با صدای هرچه بلندتر نباشد، بدون شک باید منتظر حوادث مشابه و بسیار بدتر از آن باشیم. در آن صورت شکایت کردن بعد از وقوع هر فاجعه‌ای، فایده‌ای نداشته، ندارد، و نخواهد داشت!

راه حلی به غیر از براندازی رژیم، توسط خود ما مردم، نیست.

می‌خواهیم این رژیم را براندازیم:

براندازی ساختار دیکتاتوری، برافراشتن ساختار دموکراسی (استقرار، استمرار، و پیشبرد مردمسالاری، فرهنگ مردمسالاری)

فرهنگ مردمسالاری، به معنای «پشت به قدرت، روی به ملت»

این براندازی باید توسط خود ما مردم انجام شود، هر کسی به سهم خود و به نوبه خود!

فرهنگسازی: فرهنگ مردمسالاری، حقوقمداری (حقوق، همه‌مکانی، و همه‌زمانی، و همه‌کسانی هستند، در نتیجه می‌توانند یک مخرج مشترک بین همه ایرانیان باشند، که حول محور حقوق، با هم به همکاری و پرکاری بپردازیم. همکاری و پرکاری برای ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر.

ما مردم توانسته‌ایم فرهنگ مردمسالاری و حقوقمداریِ خود را، هم در سطح فردی و افراد، و هم در سطح جمعی و ملی، غنی‌تر کنیم، و به این علت در  خشونت‌زدایی بسیار موفق بوده‌ایم. اسلحه‌ها را در دست سرکوب‌گران، بی‌اثرتر کرده‌ایم. علی‌رغم این‌که فرمانده کل انتظامی رژیم، باز هم دیروز خود را مجبور دید که بر وحشتناک‌تر شدن خط و نشان کشیدن‌های خود بیافزاید، تهدیدات و تحدیدات این رژیم، هرچه بی‌اثرتر شده و می‌شوند. 

صدارت- فاجعه‌ی بندرعباس، جرقه‌ای برای کوتاه‌تر کردن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم بیشتر بخوانید »

حقوق‌مداری، خشونت‌زدایی قدم‌های استوار، در راه- مردم‌سالاریِ مشارکتیِ مشاورتیِ مستقیم

صدارت- دعوت از هموطنان برای عضویت در دولت موازی.

…اگر به نظر تو هموطن عزیزی که این سطور را می‌خوانی، تمامی و یا حتی برخی قسمت‌ها و مفاد این نقشه‌ی راه، چیزی به غیر رویاپردازی، و حتی توهم نیست، اگر تو هموطن عزیزی که این سطور را می‌خوانی باز هم می‌گویی که «…آخه از دست ما که کاری بر نمی‌آید…» و می‌گویی «…این حرفهای قشنگ، ایده‌ال‌های دست نایافتنی هستند…» بدان که در جنگ روانی قدرت‌ها علیه مردم، شکست خورده‌ای که خود را ناتوان می‌بینی! بدان که در جنگ روانی قدرت‌ها علیه مردم، شکست خورده‌ای که تا این حد اعتماد به‌نفس فردی، و اعتماد به‌نفس ملی خود را از دست داده‌ای، که حتی برداشتن یک قدم را هم (هر چقدر هم آن قدم در ظاهر به‌نظر کوچک بیاید) در توان خود نمی‌بینی! 

اگر تو هموطن عزیزی که این سطور را می‌خوانی، همین خودِ تو هموطن عزیز، بالاخره به وظیفه‌ی حیاتی خود مبنی بر مشارکت در ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر آگاه شوی (احقاقِ حقِ اطلاع‌یابی)، و به سهم خود و به نوبه‌ی خود به آن عمل کنی، و در آگاهی دیگران هم بکوشی (احقاقِ حقِ اطلاع‌رسانی)، و برای از انفعال بیرون آمدن خود و دیگران تلاش کنی، چاره‌ی این وضعیت اسف‌بار را، به‌درستی در خودت و در حالِ حاضر و در زمان خودت، خواهی یافت!

صدارت- دعوت از هموطنان برای عضویت در دولت موازی. بیشتر بخوانید »

صدارت: سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۲)اصول حاکم بر دولت دوران موقت، که ضمانت اجرایی آنها، حضور ما مردم است

میهن ما دستخوش حوادث غیر قابل پیش‌بینی گوناگونی خواهد بود. کودتا،  استعفای پزشکیان، حمله خارجی، تغییر و براندازیِ مسالمت‌آمیز نظام حاکم بر ایران،… و بسیاری دیگر، همه حوادث و سناریوهایی هستند که ممکن است به وقوع بپوندند. 

در این رابطه، برای ما مردم ایران دو راه بیشتر متصور نیست:

۱- منفعلانه به انتظار بنشینیم تا قدرت‌های داخلی و خارجی، در «توازن قوا» تصمیم بگیرند که چه سناریویی منافع آن‌ها را بهتر تامین می‌کند و آن سرنوشت را به ایران و ایرانیان تحمیل کنند. این یعنی ادامه‌ی وضعیت فاجعه‌بار ۴-۵ دهه‌ی گذشته، و بد و بدتر شدن سرنوشت ما برای ۴-۵ دهه‌ی آینده! و حتی بسیار طولانی‌تر!

۲- فعالانه برای فکر ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر برای خود باشیم، و سناریوهایی که برای خشونت‌زدایی و برای استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری مناسب و مناسب‌تر هستند را به بحث بگذاریم، و برای به واقعیت پیوستن آن تلاش کنیم، هر کدام از ما به سهم خود و به نوبه‌ی خود. انفعال و سکوت و سکون و بی‌غمی بر ما بخشوده نیست!

این مشارکت فعال برای ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر، منافاتی با زندگی معمولی در عرصه‌ی شخصی و حرفه‌ای، و حتی هیچ تضادی با تفریح و شادی عید و… ندارد. برای ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر، اصلا لازم نیست زندگی معمولی را تعطیل کنیم.

برای ما ایرانیان، گزینه‌ی دیگری به غیر از انتخاب یکی از این دو راه وجود خارجی ندارد! افرادی که راه اول را می‌روند، همان کسانی هستند که چهل سال دیگر انگشت خود را اتهام به دیگران نشانه می‌گیرند. در این دوران هم هستند همان نوع ایرانیانی که تقصیرِ انفعالِ خود را به گردن امریکا و انگلیس و کارتر و گوادلوپ و… می‌اندازند!

صدارت: سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۲)اصول حاکم بر دولت دوران موقت، که ضمانت اجرایی آنها، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

صدارت-سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۱)اصول حاکم بر دولت دوران موقت، که ضمانت اجرایی آنها، حضور ما مردم است

این رژیم رفتنی است! 

می‌گویند سقوط فیزیکی این رژیم، به جرقه‌ای بسته است. 

اگر منفعلانه از دیگران پرسیده شود: «این جرقه، چه می‌تواند باشد؟ و چه زمانی ایجاد می‌شود؟» با تحلیل‌های انتزاعی برای پاسخ به این گونه سوالات، ممکن است مجبور شویم بیش از چهار دهه‌ی دیگر هم در انتظار بمانیم!

اگر فعالانه از خود پرسیده شود: «من چه کارهایی بکنم و چه کارهایی نکنم که زدن این جرقه، هرچه زودتر، هرچه خشونت‌زداتر، و هرچه مردمسالارانه‌تر، توسط خودِ ما مدیریت شود» آن وقت است که با مشارکت فعال، هر کدام از ما به سهم خود و به نوبه خود، شور و شعفِ نقش‌آفرینی در سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر را به خود اهدا می‌کنیم.

در حال حاضر، از جمله‌ی کارهایی که نه تنها می‌توانیم، و بلکه باید انجام دهیم، اندیشه و تدبیر در نحوه‌ی مدیریت کشور است، از همین لحظه و زمان، تا زمانی که در پی یک انتخابات آزاد با رای مستقل مردم ایران، یک دولت غیر موقت، رسما شروع به کار کند.

برای این‌کار، یک عهد و پیمانی، به شکل یک سند به شکل مکتوب، با شفافیت و روشنی کامل، باید منتشر گردد، و به قضاوت مردم گذاشته شود.

ضمانت اجرایی این سند، حضور ما مردم است.

حتی اگر دربِ بهشت هم باز شود! و بهترین سند دنیا هم بر ایران نازل شود! آن سند هیچگونه ضمانت اجرایی نخواهد داشت مگر اینکه ما ایرانیان حضور داشته باشیم!
با توجه به کوتاه‌تر شدن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم، بیندیشیم که در این قانونِ اساسیِ موقتِ دورانِ گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران، که یک قانون غیر ایدئولژیک و بر اساس پنج دسته حقوق است (۱-حقوق بشر، ۲-حقوق شهروندی، ۳-حقوق ملی، ۴-حقوق ملت در جامعه‌ی بین‌المللی، ۵-حقوق طبیعت) و بر پایه‌ی آن یک دولت موقتی شکل می‌گیرد که گردانندگیِ امورِ کشور را در چهار شاخه‌ی عمده (۱-شاخه‌ی مجریه، ۲-شاخه‌ی مقننه، ۳-شاخه‌ی قضاییه، و ۴-شاخه‌ی رسانه‌های ملیِ همگانی)، به‌عهده می‌گیرد چه اصولی باید وجود داشته باشد:
اول اینکه…

صدارت-سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۱)اصول حاکم بر دولت دوران موقت، که ضمانت اجرایی آنها، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

صدارت-مختصری در باره‌ی سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران

برای مشاهده  سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران به لینک زیر مراجعه بفرمایید:

https://alisedarat.com/2019/08/17/5108/

این سند متعلق به هیچ شخص و گروه خاصی نیست، و صاحب آن در واقع، همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. در نتیجه، ضمانت اجرایی اصول این سند هم همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. مردم‌سالاری را، فقط خودِ ما مردم می‌توانیم، و فقط خودِ ما مردم باید برقرار کنیم، نه قدرت‌ها!

«در پی فروپاشی رژیم جمهوری اسلامی چه خواهد شد؟»، پرسشی است که مردم کشور با یکدیگر در میان می‌گذارند و پاسخ روشنی برای این پرسش نمی‌یابند. چراکه تکرار بازسازی استبداد در پی سقوط سامانه سلطنت – با ایجاد ستون پایه‌های جدید، در دوران گذار، بنام پاسداری از انقلاب -، ترسهای شدید را برانگیخته و این ترسها ذهن‌ها را به خود مشغول و گرفتار تردید جدی ساخته‌اند. از این‌رو، ساختار حقوقی دوران گذار باید پیشاپیش معلوم بگردد و موضوع نقد و تصحیح شود تا که مردم ایران آن را اطمینان بخش بیابند و بپذیرند.
سند حاضر، انتقال حاکمیت به مردم ایران را به ترتیبی پیشنهاد می‌کند که از روز نخست، نهادهایی که تشکیل می‌شوند بیانگر مردمسالاری حقوند باشند. افزون به اینکه عمل به حقوق پنج‌گانه و بکاربردن قواعد خشونت‌زدایی از سوی شهروندان، نیازمند رهایی کامل از استبداد نیست، بلکه روش استبدادزدایی در سطوح مختلف زندگی شهروندان و جامعه مدنی و سرانجام دولت هستند.
گذار از استبداد به مردم سالاری و تثبیت مردم سالاری مبتنی بر حقوق و کرامت انسان، به یک میثاق ملی حقوقی نیاز دارد که شرایط و روشهای جایگزین را ارائه کند. بدین‌سان، تدوین و نشر متنی بعنوان ساختار حقوقی دوران گذار که اصول راهنمایی برای سامان بخشیدن حقوقمدارانه به اداره کشور– در این دوران سرنوشت ساز – باشد، ضرور است. مهمترین کارکرد سند ساختار حقوقی دوران گذار روشنایی بخشیدن به مراحل عمده دوران گذار به یک دولت حقوقمدار پایدار است.
بنابر این، تا زمان تصویب قانون اساسی، سند حاضر، قانون مرجع دوران انتقال حاکمیت به ملت ایران است. قانون اساسی جمهوری اسلامی بر پایه ولایت مطلقه فقیه ملغی و فاقد اعتبار است. قوانین و مقررات ناسازگار با حقوق انسان، حقوق شهروندی، حقوق ملی، حقوق ایرانیان به عنوان عضوی از جامعه جهانی، حقوق طبیعت و یا با این اصول راهنما، در حدود ناسازگاری‌اشان، نامعتبر‌اند. برای اداره امور کشور و تا تصویب قوانین جدید، شماری از قوانین و مقررات عادی سازگار با حقوق فوق لازم الاجرا هستند.
در دوران گذار، چهار قوه وجود دارند که با یکدیگر دولت موقت را تشکیل می‌دهند: شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم ایران، حکومت انتقالی، شورای عالی قضایی دوران گذار و شورای رسانه‌های ملی. علاوه بر این چهار قوه، هیات حقیقت یاب و صلح همگانی نیز تشکیل می شود. نحوه تشکیل و وظایف هر یک از این پنج نهاد در این سند که ساختار حقوقی دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران است، مشخص شده‌ است.
برای دوران گذار انتقال حاکمیت به ملت ایران و استقرار دولتی حقوقمدار و حقوقمند و حقوند از زمان اعلام رسمی استقرار شورای انتقال حاکمیت در ایران، یک سال تا حداکثر هجده ماه در نظر گرفته می‌شود. هر چند کوشش متصدیان دولت در دوران انتقال و جامعه مدنی باید این باشد که این دوران هرچه زودتر به سر‌ آید.

صدارت-مختصری در باره‌ی سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران بیشتر بخوانید »

صدارت: عوامل تعیین کننده‌ی پیروزی و یا شکست همکاری‌های جمهوری‌خواهان در این زمان

همکاری و عقل جمعی، ضریب خطا و کژروی را کاهش می‌دهد.

با توجه به اوضاع ایران و جهان، بحث در باره‌ی عقل جمعی و همکاری‌های جمهوری‌خواهان بررسی این عوامل در میان جامعه سیاسی داغ بوده است.

ضرورت بررسی این همکاری‌ها توسط جامعه مدنی، و عواملی که باعث پیروزی و شکست آن‌ها می‌شود، در این زمان بیش از گذشته ملموس است.

سوال اول این است: همکاری برای چه موضوعی؟ مردمسالاری!

همکاری برای پیشبرد مردمسالاری در جامعه سیاسی و مدنی، همکاری برای استقرار مردمسالاری

همکاری برای کوتاه‌تر کردن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم،

هموطنانی که در تمام طول عمر خویش، امتحان خود را در استقلال و عدم وابستگی، با نمره‌ی قبولی پس داده‌اند، در یک همکاریِ طولانی و یک کارِ گروهی، متنی را تهیه کرده‌اند که مفاد پیشنهادی آن، نقشه‌ی راهی است که با خشونت‌زدایی، روند امور را در مراحل ذیل نشان می‌دهد:…

صدارت: عوامل تعیین کننده‌ی پیروزی و یا شکست همکاری‌های جمهوری‌خواهان در این زمان بیشتر بخوانید »

صدارت- نقشه‌ی راه نجات ایران، توسطِ خودِ ما  ایرانیان

نقشه‌ی راه ایرانیان برای نجات ایران و ایرانیان.!
ما خودمان بسیار توانا هستیم که خود را به شکل فردی، و خود را به شکل جمعی و ملی، از این وضعیت اسف‌بار نجات دهیم.
هموطنان شما که در تمام طول عمر خویش، امتحان خود را در استقلال و عدم وابستگی، با نمره‌ی قبولی پس داده‌اند، در یک همکاریِ طولانی و یک کارِ گروهی، متنی را تهیه کرده‌اند که مفاد پیشنهادی آن، نقشه‌ی راهی است که با خشونت‌زدایی، روند امور را از:
۱- از الان (از همین لحظه) تا سقوط فیزیکی رژیم، و
۲- از سقوط فیزیکی رژیم و در دوران موقت، و
۳- تشکیل دولت دوران موقت برای مدیریت امور و اداره کشور در دوران موقت انتقالی، و
۴- انتخابات آزاد برای مجلس موسسان و تدوین و پیشنهاد قانون اساسی، و
۵- برگذاری همه‌پرسی و تصویب قانون اساسی جدید، و
۶- انتخابات آزاد برای دولت غیر موقت، و
۷- انحلال دولت دوران موقت همزمان با شروع کار دولت دائمی.

سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران
https://alisedarat.com/2019/08/17/5108/
این سند متعلق به هیچ شخص و گروه خاصی نیست، و صاحب اصلی آن در واقع، همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. در نتیجه، ضمانت اجرایی اصول این سند هم همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. مردم‌سالاری را فقط خود ما مردم می‌توانیم و باید برقرار کنیم، نه قدرت‌ها!
از هموطنان دعوت می‌شود که این سند را مطالعه فرمایند، و پیشنهادها و نظرهای خود را ارسال نمایند.
همچنین از همه کسانی که عشق وطن و هم‌وطن را در دل دارند، دعوت می‌شود که، چنان‌چه با کلیات این سند مخالفت عمده‌ای ندارند، در انتشار آن، سایر هم‌وطنان را یاری فرمایند. سانسورها، که کم‌کم به خودسانسوری‌ها می‌انجامند، هم‌چون دیوارهای بلندی، توسط قدرت‌مداران و مستبدان، اطراف حقیقت را گرفته است. این حقیقت که ما مردم، به کمک همدیگر، و با اعتماد به نفس فردی و اعتماد به نفس ملی، توانا هستیم که سرنوشت‌های خوب و خوب‌تری را برای خود رقم بزنیم.

صدارت- نقشه‌ی راه نجات ایران، توسطِ خودِ ما  ایرانیان بیشتر بخوانید »

صدارت- نقش من و تو در کاهش قدرت خامنه‌ای! سهم من و تو در افول ابرقدرت امریکا!

چرخ ار نگردد گرد دل، از بیخ و اصلش بر کنم!—گردون اگر دونی کند، گردون گردان بشکنم!
گر پاسبان گوید که هی! بر وی بریزم جام می—دربان اگر دستم کشد، من دست دربان بشکنم!
– 
تلاش برای هرچه فراگیرتر کردن جنبش خودجوش، برای براندازی مستبد، و برای براندازی این رژیم اصلاح ناپذیر، و برای گذار از ساختار استبدادی، و برای استقرار و استمرار مردمسالاری، هر کدام از ما به سهم خود و به نوبه خود.
من و تو، فقط باید به خودم، به خودت، یادآوری کنم٫ یاداوری کنی، که من و تو هم در این وضعیتی که امروز داریم مسئول هستیم. به همین ترتیب٫ من و تو هم در ساختن سرنوشت آینده خود مسئول هستیم. تصمیم با ما است که با عملکرد امروزمان، چه فردایی را بسازیم. این دختر دلیر ایران، یک تنه و تنها، تصمیم خود را گرفته و مطابق با آن الان دارد قدمی عملی برمیدارد. وی بدون ترس از دژخیمان که او را در محاصره گرفته‌اند، با مقاومت در مقابل زور، و با نافرمانی مدنی، کلیت این رژیم را نفی میکند. این دختر جوان شجاع، با خشونتزدایی، اسلحه را در دست سرکوبگران بی اثر کرده است. این فرزند دلیر ایران، به سهم خود و به نوبه خود، زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم را کوتاهتر کرده است.
https://www.instagram.com/reel/DGLTewOufg_/
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید؟-
تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز!

که یکی چراغ روشن، ز هزار مرده بهتر!
که به است یک قد خوش، ز هزار قامت کور!

اگر آتش است یارت، تو برو در او همی سوز،
به شب فراق سوزان، تو چو شمع باش تا روز

تو مخالفت همی کش، تو موافقت همی کن،
چو اباس تو درانند، تو لباس وصل میدوز!

و مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید؟
تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز!
تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز!
تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز!

صدارت- نقش من و تو در کاهش قدرت خامنه‌ای! سهم من و تو در افول ابرقدرت امریکا! بیشتر بخوانید »

صدارت- منقلب شدن ایرانیان، انقلاب ۱۳۵۷، بهار ایران

انقلاب با منقلب‌تر شدن مردم یک کشور واقع می‌گردد. در این زمان، مردم ایران از زمان انقلاب بهمن ۱۳۵۷، منقلب‌تر شده‌اند، انقلابی‌تر شده‌اند.
انقلاب یک قرار ملاقات و یا برنامه‌ریزی برای تشکیل یک جلسه‌ی کاری نیست! که یک عده‌ای تصمیم بگیرند در یک زمانی، و در یک مکانی، یک امری، واقع شود!
مردمی که از شرایط موجود در کشور خود ناراضی هستند، با در‌آمیختن با افکار عمومی، با بررسی و نقد اوضاع، و با چاره‌اندیشی و پیشنهاد راه حل، برای ساختن وضعیت بهتر تلاش می‌کنند. در واقع مردم تلاش می‌کنند در ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تری، مشارکتِ بیشتری داشته باشند. مردم منقلب و منقلب‌تر می‌گردند.
انقلاب با منقلب‌تر شدن مردم یک کشور واقع می‌گردد.
قدرت‌ها (قدرت‌های داخلی و خارجی، قدرت‌های دولتی و غیردولتی، قدرت‌های غربی و شرقی)، همه‌ی قدرت‌ها خواهان ادامه‌ی قدرت‌مداری و سلطه‌گری خود بر جامعه هستند. ادامه‌ی سلطه‌گری سلطه‌گران، بدون انفعال سلطه‌بران و ادامه‌ی سلطه‌بریِ سلطه‌بران، غیر ممکن است. 
در کشوری که قدرت‌ها و حاکمان بر کشور، راه را بر هر گونه اصلاح برای بهتر شدن اوضاع موجود بسته‌اند، مردم به تدریج از ادامه‌ی انفعال، سرپیچی می‌کنند. در این صورت است که برای ادامه حیات ملی، اصلاحات بنیادین و ریشه‌ای، کم‌کم ضرورتی بیش از پیش پیدا می‌کند. در این برهه‌ی زمانی، مردم برای ادامه‌ی جیات، باز هم منقلب‌تر می‌شوند، و انقلاب به وقوع می‌پیوندند.
در صورتی که نسل انقلاب، بتواند این منقلب‌تر شدن را به نسل‌های بعدی منقلب کند، ساختار رژیم استبدادی، فضای لازم را برای بازسازی خود در شکلی دیگر، و تحمیل خود به جامعه، پیدا نمی‌کند. در غیر این صورت است که وضعیت، از دوران گذشته هم بدتر می‌شود.
در رژیم بعد از انقلاب، با ساختار استبدادی رژیم قبل از انقلاب، نسل انقلاب باید حذف شود. ولی برای ادامه‌ی حیات ملی، تلاش قدرت‌ها برای این حذف نمی‌تواند دائمی باشد، و یا موفق باشد. بدین ترتیب، با کمی وقفه، نسل جدید هم کم‌کم منقلب می‌گردد، و رژیم اصلاح‌ناپذیر جدید، برای مردم چاره‌ای جز براندازی باقی نمی‌ماند.
در چهل‌وششمین سالگرد انقلاب بزرگ ۱۳۵۷، شاهد منقلب‌تر شدن مردم ایران هستیم، و می‌بینیم که شکوفه‌های بهار انقلاب، شکوفاتر می‌شوند.

صدارت- منقلب شدن ایرانیان، انقلاب ۱۳۵۷، بهار ایران بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا