حق

صدارت- کودتای خرداد ۱۳۶۰، کودتای خمینی و  خامنه‌ای و شرکا علیه مردم

کامل‌ترین و دقیق‌ترین مجموعه افشاگری کودتای خرداد ۱۳۶۰ از زبان آقای بنی‌صدر، تاریخ‌نگاری آن‌گونه که واقع شد!

کودتای خرداد ۱۳۶۰، بدون هیچ زیاده‌گویی، مهمترین واقعه‌ای بود که امروز، این سرنوشت را داریم. 

بیش از چهار دهه گذشت! در رابطه با این واقعیت بسیار مهم، بیشترین سانسورها و شدیدترین خودسانسوری‌ها را شاهد بوده‌ایم!

صدارت- کودتای خرداد ۱۳۶۰، کودتای خمینی و  خامنه‌ای و شرکا علیه مردم بیشتر بخوانید »

صدارت- شتابگیر شدن حذف نتانیاهو از معادلات قدرت، شباهت‌ها به سرنوشت آپارتاید افریقای جنوبی

سفر اخیر ترامپ، مرد هزارچهره، به کشورهای منطقهُ ما، برجسته بودن پرهیز وی از سفر به اسرائیل، طرد نتانیاهو و متزلزل شدن قدرت وی در اسرائیل و در منطقه و در دنیا، همراه با افزایش خشونت‌های اسرائیل در منطقه و جریحه‌دارتر شدن قلب مردم دنیا و افزایش انزجار افکار عمومی، بزرگترین قرارداد نظامی به ارزش بیش از ۱۴۰ میلیارد دلار،… از جمله خبرهای مهم امروز و روزهای اخیر هستند.
رژیم آپارتاید اسرائیل، آخرین نمونهُ استعمار از طریق اشغال‌گری و نسل‌کشی و سایر جنایت‌ها و تجاوزها به حقوق است. این رژیم، پای خود را جای پای رژیم آپارتاید افریقای جنوبی گذاشته و می‌گذارد، و همان راه را به سوی افول و سقوط می‌پیماید.
در دوران پسااستعماری، بسیاری از کشورهای جهان به استقلال دست یافتند، اما هنوز پدیده‌هایی چون استعمار نو و اشغال‌گری نظام‌مند در برخی مناطق ادامه دارد. رژیم استعمارگر و اشغال‌گرِ اسرائیل یکی از آشکارترین نمونه‌های این روند است. این رژیم ساختاری تئولژیک-سیاسی-نظامی که بر پایه اشغال سرزمین‌های مستعمره، تبعیض نژادی و دینی، آپارتاید، و سرکوب هر آن‌که کلیمی نیست، شکل گرفته و تداوم یافته است. این رژیم با بهره‌گیری از حمایت صهیونیسم جهانی، قدرت‌های بزرگ جهانی، به‌ویژه امریکا، اعتراضات و انتقادات بین‌المللی را نادیده گرفته و هر کسی که جرات کند از رژیم اسرائیل انتفاد کند را، به برچسب یهودستیزی، مورد خشن‌ترین حمله‌ها قرار می‌گیرد. رژیم صهیونیستی، با زیربناهای اجتماعی و ساختاری بر پایه اشغال و تبعیض، از سال ۱۹۴۸ تا امروز دوام آورده است؛ اما نشانه‌های افول و بلکه فروپاشی تدریجی آن، اکنون بیش از هر زمان دیگری مشهود است.

صدارت- شتابگیر شدن حذف نتانیاهو از معادلات قدرت، شباهت‌ها به سرنوشت آپارتاید افریقای جنوبی بیشتر بخوانید »

صدارت-فعال‌تر شدن جمهوری‌خواهان، و سلب و ایجاب جمهوری‌خواهی!

با متزلزل‌تر شدن رژیم و قدرت‌های داخلی، و با افول قدرت‌های خارجی، و با افزون شدن دردسرها و بلکه ضررهایی که از جانب اسرائیل و به‌خصوص نتانیاهو متوجه امریکا و بریتانیا و اروپا می‌شوند، و با افسارگسیخته‌گی صهیونیست‌ها در جنایت‌ها علیه بشریت و جنایت‌های جنگی و استفاده از فقر و گرسنگی به عنوان اسلحه کشتار جمعی، و هم‌زمان با اینها، با افزایش آگاهی افکار عمومی دنیا از این تجاوزها به حقوق و خشونت‌گستری‌ها، و… نوید کوتاه‌تر شدن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم به گوش‌ها می‌رسد!

صدارت-فعال‌تر شدن جمهوری‌خواهان، و سلب و ایجاب جمهوری‌خواهی! بیشتر بخوانید »

صدارت-سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۱۰)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است

مهمترین عامل «حفظ نظام»، رسانه‌های ملیِ تحت تصرف رژیم هستند که مدیریت اصلی جبهه‌های مختلف جنگ روانی قدرت‌ها علیه مردم را به عهده دارند.
منظور از «براندازی» یا «گذار» حقیقتا این است که در واقع «نظام» و ساختار استبدادی و دیکتاتوری براندازی شود و از آن گذار کنیم، نه این که شاه برود و خمینی بیاید، یا خامنه‌ای برود و یک مستبد دیگری مثل او یا بدتر از او بیاید!
برای این منظور، ضروری است که دیوارهای سانسور و خودسانسوری درهم شکسته شوند، و افکار عمومی بتوانند نه به صورت هرمی از بالا به پایین و قدرت‌فرموده، بلکه به صورت افقی و مردمی، هرم مدیریت کشور را از پایین به بالا، با مشارکت و مشاورت هرچه فراگیرتر، با توسل به خردِ جمعی شکل دهند.
با تجربه‌ی چند نسل از ولایتِ مطلقه‌ی پهلوی و ولایتِ مطلقه‌ی فقیه، امروزه شاهدیم که این مفهوم بسیار مهم و حیاتی، به مثابه گفتمانی خودانگیخته و خودجوش، بیش از پیش در جامعه راه خود را باز کرده، و هرچه فراگیرتر شده است.
برای برپایی، و پویایی، و پیشبرد مردمسالاری، ضروری است که گردانندگی و مدیریتِ رسانه‌های ملیِ همگانی، یعنی رسانه‌هایی که با بودجه‌ی دولتی اداره می‌شوند، توسط افرادی انجام شود که مستقیما توسط خود ما مردم انتخاب شده‌اند. در این صورت است که مجبور خواهند بود که مستقیما به ما مردم پاسخگو باشند. بدین ترتیب، در یک قانون اساسی پیشرو و مردمی و حقوقی، در کنار شاخه‌های مقننه، ، قضاییه، و مجریه، لازم است که شاخه‌ی چهارمی هم در نظر گرفته شود: «رسانه‌های ملیِ همگانی به مثابه شاخه‌ی چهارم دولت»
برخی وظایف «رسانه‌های ملیِ همگانی به مثابه شاخه‌ی چهارم دولت» از این قرار هستند:
فراهم آوردن و پیشبرد امکانات و وسایل لازم برای درآمیختن افکار عمومی، جهت استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری
سیر آزاد اخبار، اطلاعات، اندیشه‌ها، نظرها، هنرها،
نظارت مستقل بر سایر شاخه‌های دولتی، و دیوان محاسبات، کارگروه‌های ضد فساد، و همچنین تضمین شفافیت، مقابله با فساد به‌خصوص فسادهای مقامات دولتی چه در کارمندان کشوری و هم در کارمندان لشکری و نیز بخش خصوصی که طرف تعامل‌های مالی\اقتصادی با دولت قرار می‌گیرند، و حمایت از حق دسترسی به اطلاعات مربوطه و تضمین امنیت اطلاع‌رسانان و رسانه‌گران.
تضمین آزادی‌های رسانه‌ای و اطلاعاتی شهروندان،
آموزش‌های مدنی، آموزش حقوق پنجگانه،
فراهم‌کردن سازوکارهای دائمی برای آگاهی‌های مردمی، و افزایش مشارکت مستقیم مردم در تصمیم‌گیری (مثلاً رفراندوم، بودجه‌ریزی مشارکتی، شوراهای مردمی).
نهادینه کردن و سازماندهی ابزارهای مردمسالاری مشاورتیِ مشارکتیِ مستقیم
احقاقِ حقوقِ نسل‌های آینده با نگهداری و پاسداری از منابع بین‌نسلی (مثل منابع طبیعی، آب‌وهوا، محیط زیست)

صدارت-سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۱۰)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

‎⁨تزویر رسانه‌ای-جنگِ روانی، مادرِ همه جنگ‌ها است، ولی تنها جنگی است که ما دا آن، ابزار و توانایی دفاع پیروزمندانه از خود را داریم⁩

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۹)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است

«شورای رسانه‌های ملی دوران گذار» به مثابه شاخه‌ی چهارم دولت موقت انتقالی
منظور از «رسانه‌های ملی» فقط و فقط آن دسته از رسانه‌ها است که بودجه‌ی آن‌ها از منابع ملی (بودجه‌ی دولتی) تامین می‌شود، و در نتیجه متعلق به مردم هستند.
منحل کردن و از بین بردن رسانه‌های ملیِ به ارث رسیده از رژیم ولایت مطلقه، نابخردانه، و اخراج و بی‌کار کردن کارمندان آن‌ها، تجاوز به حقوق این هموطنان است. این رسانه‌ها و هم استعدادهای انسانی و متخصصانِ اصحابِ رسانه‌ها، و هم منابع مالی و تکنولوژیک آنها متعلق به مردم ایران هستند و نباید حیف و میل شوند.
بکارگیری حقوق‌مند این ثروت‌های ملی، در جهت برپایی و پویایی و پیشبرد مردم‌سالاری، نقشی حیاتی دارد. برای ساماندهی این امر، شاخه‌ی چهارم دولت موقت انتقالی، یعنی «شورای رسانه‌های ملی دوران گذار»  برای رسیدگی و اداره‌ی همه‌ی رسانه‌های مختلفی که با بودجه دولتی عمل می‌کنند تشکیل می‌شود.
دوران گذار از استبداد به مردمسالاری، از مدت‌ها پیش شروع شده، و توسط ما مردم(هر کدام به سهم خود و به نوبه‌ی خود)، به قدرت‌ها تحمیل شده است. در این مدت، بسیاری از ما مردم(هر کدام به سهم خود و به نوبه‌ی خود) در «دولتِ مردمیِ موازی» مشغول کار بوده‌ایم، و تا زمانی که فروپاشی فیزیکی رژیم حاکم بر ایران را به قدرت‌ها تحمیل کنیم، به همین ترتیب برای تغییر وضعیت فاجعه‌بار کنونی، و برای ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر فعال خواهیم ماند(هر کدام به سهم خود و به نوبه‌ی خود)!
https://alisedarat.com/2025/04/06/14105/
بعد از فروپاشی فیزیکی رژیم حاکم بر ایران، با ادامه‌ی کارهای نظری «دولتِ مردمیِ موازی» از سایه بیرون آمده و به صورت «دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران»، به کارهای عملی و علنی خواهد پرداخت. 
این دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران دارای چهار شاخه است:
اول- شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم ایران (پارلمان، شاخه‌ی مقننه)
دوم- شورای عالی قضائی موقت (شاخه‌ی قضاییه) و هئیت حقیقت‌یاب و صلح همگانی
سوم- حکومت دوران انتقال (شاخه‌ی مجریه)
چهارم- شورای رسانه‌های ملی دوران گذار (شاخه‌ی چهارم، رسانه‌هایِ ملیِ همگانی) (موضوع جلسه‌ی امروز)

شناسنامه‌ی دولتِ موقتِ انتقالی، قانون اساسیِ موقت است.
این قانون اساسی موقت، یک سند غیرِ ایدئولژیک است.
این قانون اساسی موقت، یک سند لائیک است.
اندیشه‌ی راهنمای این قانونِ اساسیِ موقتِ غیرِ ایدئولژیک، حقوق است، پنج دسته حقوق است (۱-حقوقِ بشر، و ۲-حقوقِ شهروندی، و ۳-حقوقِ ملی، و ۴-حقوقِ ملت ایران در جامعه‌ی جهانی، و ۵-حقوقِ طبیعت)

در جلسه‌ی امروز می‌پردازیم به ادامه‌ی بحث در باره‌ی سندِ اساسیِ دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران:
https://alisedarat.com/2019/08/17/5108/
به این سند، در واقع می‌توان به عنوان قانون اساسی موقت نگریست.

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۹)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

تزویر، دروغ، سیاستمداران، مغزشویی، جنگ روانی، پروپاگندا، وعده دروغ، حقه

صدارت- فاجعه‌ی بندرعباس، جرقه‌ای برای کوتاه‌تر کردن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم

بر اساس گزارش‌های رسمی رژیم، صدها تن از هموطنان، به علت انفجار بندرعباس، کشته، و مفقود، و مصدوم شده‌اند. مقامات مسئول خود را پاسخ‌گو نمی‌دانند، و کمترین ارزشی برای سلامتی و جان و مال مردم قائل نیستند. اگر اعتراض و پرسشگری ما مردم به اندازه لازم و با صدای هرچه بلندتر نباشد، بدون شک باید منتظر حوادث مشابه و بسیار بدتر از آن باشیم. در آن صورت شکایت کردن بعد از وقوع هر فاجعه‌ای، فایده‌ای نداشته، ندارد، و نخواهد داشت!

راه حلی به غیر از براندازی رژیم، توسط خود ما مردم، نیست.

می‌خواهیم این رژیم را براندازیم:

براندازی ساختار دیکتاتوری، برافراشتن ساختار دموکراسی (استقرار، استمرار، و پیشبرد مردمسالاری، فرهنگ مردمسالاری)

فرهنگ مردمسالاری، به معنای «پشت به قدرت، روی به ملت»

این براندازی باید توسط خود ما مردم انجام شود، هر کسی به سهم خود و به نوبه خود!

فرهنگسازی: فرهنگ مردمسالاری، حقوقمداری (حقوق، همه‌مکانی، و همه‌زمانی، و همه‌کسانی هستند، در نتیجه می‌توانند یک مخرج مشترک بین همه ایرانیان باشند، که حول محور حقوق، با هم به همکاری و پرکاری بپردازیم. همکاری و پرکاری برای ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر.

ما مردم توانسته‌ایم فرهنگ مردمسالاری و حقوقمداریِ خود را، هم در سطح فردی و افراد، و هم در سطح جمعی و ملی، غنی‌تر کنیم، و به این علت در  خشونت‌زدایی بسیار موفق بوده‌ایم. اسلحه‌ها را در دست سرکوب‌گران، بی‌اثرتر کرده‌ایم. علی‌رغم این‌که فرمانده کل انتظامی رژیم، باز هم دیروز خود را مجبور دید که بر وحشتناک‌تر شدن خط و نشان کشیدن‌های خود بیافزاید، تهدیدات و تحدیدات این رژیم، هرچه بی‌اثرتر شده و می‌شوند. 

صدارت- فاجعه‌ی بندرعباس، جرقه‌ای برای کوتاه‌تر کردن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم بیشتر بخوانید »

اعدام، خشونت، تجاوز به حق حیات، مجازات، هیئت مرگ، زندانی سیاسی

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۶)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است

دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران دارای چهار شاخه است:
شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم ایران (شاخه‌ی اول، پارلمان، مجلس، شاخه‌ی مقننه)
حکومت دوران انتقال (شاخه‌ی دوم، شاخه‌ی مجریه)
شورای عالی قضائی موقت (شاخه‌ی سوم، شاخه‌ی قضاییه)
شورای رسانه‌های ملی دوران گذار (شاخه‌ی چهارم، رسانه‌هایِ ملیِ همگانی)

شناسنامه‌ی دولتِ موقتِ انتقالی، قانون اساسیِ موقت است.
این قانون اساسی موقت، یک سند غیرِ ایدئولژیک است.
این قانون اساسی موقت، یک سند لائیک است.
اندیشه‌ی راهنمای این قانونِ اساسیِ موقتِ غیرِ ایدئولژیک، حقوق است، پنج دسته حقوق است (۱-حقوقِ بشر، و ۲-حقوقِ شهروندی، و ۳-حقوقِ ملی، و ۴-حقوقِ ملت ایران در جامعه‌ی جهانی، و ۵-حقوقِ طبیعت)

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۶)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

صدارت:سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۵)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است

… در ابتدای کار، از همین الان، گروه‌هایی از ایرانیان در سراسر دنیا، در فضای مجازی گرد هم آمده‌اند. کانون همکاری‌های این گروه‌ها، باید حقوق باشد، باید حقوق باشد. در غیر این صورت، و در صورت نبود این «باید»، و در صورتی‌که این ضرورت در هر یک از این گروه‌ها لحاظ نشود، آن گروه‌ها از هم خواهند پاشید!
هسته‌های حقوق‌مدار و همکاری‌های هسته‌های مردمی را به مناسبت‌های مختلف، به بحث گذاشته شده است:
https://alisedarat.com/?s=هسته‌های
به تدریج، و با ضعیف‌تر شدن سرکوب و خفقان، وزنه‌ی هسته‌های داخل ایران سنگین‌تر می‌شود. با افزایش اعتماد به نفس فردی و با افزایش اعتماد به نفس ملی، ما ایرانیان بیشتر به توانایی‌های خود پی می‌بریم، و بدین ترتیب قدرت سرکوب و خفقان رژیم، کمتر و کمتر می‌شود. به این شکل، ما مردم ایران، اسلحه‌های موجود در دست سرکوبگران را، باز هم بی‌اثرتر می‌کنیم. با این تدابیر حقوقی، اعتراضات خودانگیخته‌ی مردمی و تظاهرات خودجوش ولی پراکنده‌ای که هرروز شاهد آن‌ها بوده‌ایم را به هم می‌پیوندانیم.
نقطه‌ی عطف این روند، حرکت معترضان و تظاهر‌کنندگان به سمت زندان‌ها و گشودن درب‌های زندان‌های سیاسی، و آزادی همه‌ی زندانیان سیاسی خواهد بود. این نقطه‌ی عطف را در بهار ایران، در انقلاب ۱۳۵۷ شاهد بودیم. بی‌دلیل نیست که قدرت‌ها، در جبهه‌های متعدد جنگ روانی، مردم را از انقلاب ترسانده‌اند! (و نیز بی‌دلیل نیست که شعارِ ’بهش نگید اعتراض، اسمش شده انقلاب!‘ شعارِ پرشعور و خودانگیخته‌ی مردم ایران، به‌خصوص دهه‌ی هشتادی‌ها در جنبش اخیر گشت!) در نتیجه در هم شکستن دروازه‌های زندانهای سیاسی توسط ما مردم، و با ازادی همه‌ی زندانیان سیاسی، وزنه‌ی هسته‌های داخل ایران، باز هم سنگین‌تر می‌شود.
در هر صورت و در هر مرحله، این هسته‌ها و فعالیت‌های آن‌ها، نباید به جامعه سیاسی محدود شود و در انحصار عده‌ای خاص قرار بگیرد.
بسیار ضروری است که از همین الان، سایر ایرانیان هم به کار تشکیل شوراها و هسته‌ها، بیشتر مشغول شوند.
هسته‌هایی که خشونت و قدرت و زور و تبعیض و برتری‌طلبی و هجمونی و سلطه‌سالاری را کانون فعالیت‌های خود کنند، برای مردم ایران جاذبه‌ای نداشته و نخواهند داشت، بلکه دافعه دارند. این افراد و گروهها، به‌تدریج مطرود و منزوی و سرانجام خودبه‌خود حذف می‌شوند.
اما هسته‌هایی که حقوق را کانون فعالیت‌ها قرار داده‌اند، در عمل بر توانایی‌های خود می‌افزایند، و پرکارتر و پرمحصول‌تر می‌شوند…

صدارت:سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۵)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

حقوق‌مداری، خشونت‌زدایی قدم‌های استوار، در راه- مردم‌سالاریِ مشارکتیِ مشاورتیِ مستقیم

صدارت- دعوت از هموطنان برای عضویت در دولت موازی.

…اگر به نظر تو هموطن عزیزی که این سطور را می‌خوانی، تمامی و یا حتی برخی قسمت‌ها و مفاد این نقشه‌ی راه، چیزی به غیر رویاپردازی، و حتی توهم نیست، اگر تو هموطن عزیزی که این سطور را می‌خوانی باز هم می‌گویی که «…آخه از دست ما که کاری بر نمی‌آید…» و می‌گویی «…این حرفهای قشنگ، ایده‌ال‌های دست نایافتنی هستند…» بدان که در جنگ روانی قدرت‌ها علیه مردم، شکست خورده‌ای که خود را ناتوان می‌بینی! بدان که در جنگ روانی قدرت‌ها علیه مردم، شکست خورده‌ای که تا این حد اعتماد به‌نفس فردی، و اعتماد به‌نفس ملی خود را از دست داده‌ای، که حتی برداشتن یک قدم را هم (هر چقدر هم آن قدم در ظاهر به‌نظر کوچک بیاید) در توان خود نمی‌بینی! 

اگر تو هموطن عزیزی که این سطور را می‌خوانی، همین خودِ تو هموطن عزیز، بالاخره به وظیفه‌ی حیاتی خود مبنی بر مشارکت در ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر آگاه شوی (احقاقِ حقِ اطلاع‌یابی)، و به سهم خود و به نوبه‌ی خود به آن عمل کنی، و در آگاهی دیگران هم بکوشی (احقاقِ حقِ اطلاع‌رسانی)، و برای از انفعال بیرون آمدن خود و دیگران تلاش کنی، چاره‌ی این وضعیت اسف‌بار را، به‌درستی در خودت و در حالِ حاضر و در زمان خودت، خواهی یافت!

صدارت- دعوت از هموطنان برای عضویت در دولت موازی. بیشتر بخوانید »

لاجوردی=ثابتی-ساواک=واواک-خشونت، تجاوز به حقوق، زندانی سیاسی، شکنجه، اعدام،

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۴)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است

به این سند، در واقع می‌توان به عنوان قانون اساسی موقت نگریست.
در جلسه‌ی امروز، در روند بررسی و به‌روزرسانی و بحث «سندِ اساسیِ دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران» تغییری لازم دیده شد. امروز، در خارج از نوبتِ شماره‌ی مفادِ سندِ قانونِ اساسیِ موقت، به بحثی در رابطه با بخش « 4. هیئت حقیقت یاب و صلح همگانی» و «اصل بیست و نهم» این سند می‌پردازیم.
هیئت حقیقت یاب و صلح همگانی:
هیئتی برای یافتن حقیقت‌ها و واقعیت‌ها،
هیئتی برای ترمیم بی‌عدالتی‌ها و تجاوزها به حقوق،
هیئتی برای صلح همگانی،

برخی دلایلی که رسیدگی به خشونت‌ها (خشونت‌های سیاسی، و فرهنگی، و اجتماعی، و اقتصادی، و فیزیکی، و نیز خشونت‌های احساسی\روحی\روانی) و تجاوزهای رژیم به حقوق را در اولویت قرار می‌دهد، از جمله موارد ذیل هستند، و اینکه اصولا این هیأت برای چیست؟:

برای خشونت‌زدایی،
برای دفع و رفع خشونت‌هایی که توسط این رژیم تحمیل شده،
برای اینکه قربانیان باید توان دادخواهی پیدا کنند، تا که با دردها و رنج‌های خویش، تنها نمانند و بتوانند به نظام جدید که بر میزان عدالت اجتماعی برپا می‌شود، اعتماد بیابند، و امید به حال و آینده و شرکت در جامعه حق‌وند، آنها را از غم گذشته و یأس و احساس ناتوانی که گرفتارش هستند، برهاند،
برای اینکه بر وفقِ میزانِ عدالتِ ترمیمی، قربانیان و خانواده‌ها و نزدیکان آنان و تمامی جامعه، و از جمله متجاوزان به حقوق، بر ترمیم و جبران حق دارند،

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۴)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا