خودانگیختگی

تزویر، دروغ، سیاستمداران، مغزشویی، جنگ روانی، پروپاگندا، وعده دروغ، حقه

صدارت- فاجعه‌ی بندرعباس، جرقه‌ای برای کوتاه‌تر کردن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم

بر اساس گزارش‌های رسمی رژیم، صدها تن از هموطنان، به علت انفجار بندرعباس، کشته، و مفقود، و مصدوم شده‌اند. مقامات مسئول خود را پاسخ‌گو نمی‌دانند، و کمترین ارزشی برای سلامتی و جان و مال مردم قائل نیستند. اگر اعتراض و پرسشگری ما مردم به اندازه لازم و با صدای هرچه بلندتر نباشد، بدون شک باید منتظر حوادث مشابه و بسیار بدتر از آن باشیم. در آن صورت شکایت کردن بعد از وقوع هر فاجعه‌ای، فایده‌ای نداشته، ندارد، و نخواهد داشت!

راه حلی به غیر از براندازی رژیم، توسط خود ما مردم، نیست.

می‌خواهیم این رژیم را براندازیم:

براندازی ساختار دیکتاتوری، برافراشتن ساختار دموکراسی (استقرار، استمرار، و پیشبرد مردمسالاری، فرهنگ مردمسالاری)

فرهنگ مردمسالاری، به معنای «پشت به قدرت، روی به ملت»

این براندازی باید توسط خود ما مردم انجام شود، هر کسی به سهم خود و به نوبه خود!

فرهنگسازی: فرهنگ مردمسالاری، حقوقمداری (حقوق، همه‌مکانی، و همه‌زمانی، و همه‌کسانی هستند، در نتیجه می‌توانند یک مخرج مشترک بین همه ایرانیان باشند، که حول محور حقوق، با هم به همکاری و پرکاری بپردازیم. همکاری و پرکاری برای ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر.

ما مردم توانسته‌ایم فرهنگ مردمسالاری و حقوقمداریِ خود را، هم در سطح فردی و افراد، و هم در سطح جمعی و ملی، غنی‌تر کنیم، و به این علت در  خشونت‌زدایی بسیار موفق بوده‌ایم. اسلحه‌ها را در دست سرکوب‌گران، بی‌اثرتر کرده‌ایم. علی‌رغم این‌که فرمانده کل انتظامی رژیم، باز هم دیروز خود را مجبور دید که بر وحشتناک‌تر شدن خط و نشان کشیدن‌های خود بیافزاید، تهدیدات و تحدیدات این رژیم، هرچه بی‌اثرتر شده و می‌شوند. 

صدارت- فاجعه‌ی بندرعباس، جرقه‌ای برای کوتاه‌تر کردن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم بیشتر بخوانید »

سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران

صدارت-سقوطِ فیزیکیِ رژیم، و برخی(۸)اصولِ حاکم بر دولتِ دورانِ موقت، که ضمانتِ اجراییِ آنها، حضورِ ما مردم است

به مناسبت سالگرد قتل سرلشکر شهید محمود افشارطوس ریاست شهربانی کل کشور در زمان دکتر محمد مصدق، در جلسه امروز از جمله به نیروهای انتظامی می‌پردازیم.

ارتشِ مردمیِ جمهوری ایران از ادغام همه‌ی نیروهای مسلح موجود پدید خواهد آمد. نیروهای مسلح منحل نمی‌شوند، بلکه برای احقاق حقوق و دفاع از آن‌ها، در هم ادغام می‌گردند.

از وظایف مهم حکومت و شورای انتقال حاکمیت به مردم ایران، مهیا کردن اسباب پدیدآوردن ارتش ملی یگانه است. ارتشی که در خدمت مردم و مدافع حقوق است، و نه متجاوز به حقوق آن‌ها.

وفاداری نیروهای انتظامی و امنیتی و نظامی، به حقوق پنجگانه (۱-حقوقِ بشر، و ۲-حقوقِ شهروندی، و ۳-حقوقِ ملی، و ۴-حقوقِ ایران در جامعه‌ی جهانی و در روابط بین‌الملل، و ۵-حقوقِ طبیعت) و قوانین متذکره در «سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران» است.

https://alisedarat.com/2019/08/17/5108/

وفاداری نیروهای انتظامی و امنیتی و نظامی به مردم و حقوق است، و نه به گرایش‌های سیاسی و عقاید دینی و دنیوی. ضروری است که این نیروها، در کلیه‌ی اختلافات سیاسی داخلی، کاملا بی‌طرف بمانند.

فرماندهی کل قوا با رئیس حکومت (رئیس شاخه‌ی مجریه‌ی موقت، رئیس جمهور موقت) است. برای انجام این وظیفه، وی از همکاری استعدادهای سالم و دانا به دانش و فنون نظامی برخوردار خواهد شد.

جهت برپایی، و پویایی، و پیشبرد مردمسالاری، صِرفِ براندازی یک مستبد و یا یک دیکتاتور کافی نیست. ساختارِ استبدادی و دیکتاتوری باید برانداخته شود. لازمه‌ی براندازیِ ساختار استبداد و مشارکت همگان در استقرار، و استمرار، و پیشبرد مردمسالاری، از جمله خشونت‌زدایی و اطمینان از زندگی صلح‌آمیز و برخورداری از امنیت و ثبات و آرامش است، که از وظایف اولیه‌ی  نیروهای انتظامی و امنیتی و نظامی است.

انسجام ملی، ضمانتِ تمامیتِ ارضی و یک‌پارچگیِ میهن از مهمترین وظایف اولیه‌ی  نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی است.

هر گونه اقدام مسلحانه‌ای به قصد بازسازی ساختار استبداد، و یا تجزیه‌ی کشور، اکیدا ممنوع و پایان بخشیدن بدان برعهده نیروهای انتظامی و امنیتی و نظامی، تحت فرماندهی رئیس حکومت (رئیس شاخه‌ی مجریه‌ی موقت، رئیس جمهور موقت) است.

در دوران موقت، افراد شاغل در نیروهای انتظامی و امنیتی و نظامی، به حالت آماده‌باش می‌مانند، کارمندان و سربازان وظیفه و کادر، به پادگان‌ها باز می‌گردند و برای دفاع از وطن، به حالت آماده‌باش می‌مانند.

ورود نیروهای انتظامی و امنیتی و نظامی به عرصه اقتصاد مطلقا ممنوع است……

صدارت-سقوطِ فیزیکیِ رژیم، و برخی(۸)اصولِ حاکم بر دولتِ دورانِ موقت، که ضمانتِ اجراییِ آنها، حضورِ ما مردم است بیشتر بخوانید »

ایران، نقشه، استان‌ها،

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۷)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است

در جلسه‌ی امروز، به بخش پنجم سند (5. حکومت دوران انتقال) از اصل سیم تا سی و نهم می‌پردازیم:
5. حکومت دوران انتقال (شاخه‌ی مجریه از چهار شاخه‌ی دولت موقت انتقالی):
شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم، برای اجرا و گردانندگی امور کشور، شخصی را به‌عنوان رییس شاخه مجریه انتخاب می‌کند. این شخص، همکارانی را به عنوان معاون اول و هیأت وزیران به مردم ایران، با واسطه‌ی شورای ملی انتقال حاکمیت، معرفی می‌کند و با کسب رای اعتماد و اعتبارنامه، آن‌ها به کار مدیریت اجراییِ کشور می‌پردازند. 

ریاست حکومت دوران انتقال در غیاب رئیس این حکومت، با معاون اول وی است.

معاون اول و هیأت وزیران، با هماهنگی با رییس شاخه مجریه فعالیت می‌کنند، و به او پاسخ‌گو هستند. در عین حال، رییس شاخه مجریه، و معاون اول، و هیأت وزیران باید به شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم پاسخ‌گویی داشته باشند.

با درخواست حداقل یک سوم از اعضای شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم، هر یک از اعضای شاخه‌ی مجریه، قابل استیضاح هستند. 

در صورت نیاز، شاخه‌ی مجریه می‌تواند درخواست جلسه\جلسه‌های مشترک با شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم و سایر شاخه‌های دولت موقتِ انتقالی برگزار کند.

یکی از مهمترین وظایفِ شاخه‌ی مجریه، خشونت‌زدایی و هرچه کوتاه‌تر کردن دورانِ موقتیِ گذار است. برای این منظور، برگزاری هرچه سریع‌ترِ انتخابات مستقل و آزاد، از اهم اولویت‌ها است. برای اجرای این مهم، فراهم آوردن شرایط و امکانات لازم و تدابیر ضروری برای ثبات و امنیت، و خنثی کردن بی‌ثباتی‌سازی‌ها و ناامنی‌هایی که ممکن است افراد و گروههای زورپرست و مسلح، با و یا بدون کمک از قدرت‌ها، باید در صدر وظایف شاخه‌ی مجریه قرار بگیرد. وزارتِ کشورِ شاخه‌ی مجریه، مسئولیت برگزاری انتخابات را به عهده دارد.

شورای انتقال حاکمیت به مردم، یک کارگروهِ مستقل متشکل از حداقل ۷ نفر را برای نظارت دقیق بر روند انتخابات آزاد و مستقل، انتخاب می‌کند. این اعضاء از میان کسانی انتخاب می‌شوند که عضو شاخه‌ی مجریه و شورای انتقال حاکمیت به مردم ایران نباشند، و حتی‌المقدور در نهادهایی عضویت داشته باشند که سابقه طولانی در دفاع از حقوق و مبارزه برای انتقال حاکمیت به مردم کشور را داشته‌اند. 

حضور مردمی در این میدان، تنها عاملی است که با خشونت‌زدایی، ضمانت اجرایی و امکان فعالیت‌های حقوقی برای انجام انتخابات آزاد و مستقلانه را فراهم می‌آورد.

نظارت سازمانهای بی‌طرفِ بین‌المللیِ دفاع از حقوق بشر و حقوق شهروندی، پذیرفته است.

تدبیر امور، بر اساس نفیِ سلطه‌سالاری است. رابطه با سایر کشورها، بر اساس پنج دسته حقوق است(۱-حقوقِ بشر، ۲-حقوقِ شهروندی، و ۳-حقوقِ ملی، و ۴-حقوقِ ایران در جامعه‌ی جهانی و در روابط بین‌الملل، و ۵-حقوقِ طبیعت) در نتیجه مردم و دولت ایران، نه اجازه‌ی سلطه‌گری بر خود را به قدرتی می‌دهند، و نه به خود اجازه می‌دهند بر دیگران سلطه‌گری کنند. موازنه‌ی عدمی و استقلال، به معنی انزوا و دیوار کشیدن به دور ایران نیست! با تکیه بر حسنِ همجواری با کشورهای همسایه، و حسنِ همشهری بودن با سایر شهروندانِ کشورهای دور و نزدیک جهان، و به عنوان شهروندانِ دهکده‌ی جهانی که دارای حقوق مساوی هستند، نه در امور دیگران دخالت می‌کنیم، و نه اجازه می‌دهیم دیگران در امور ما دخالت کنند. 

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۷)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

اعدام، خشونت، تجاوز به حق حیات، مجازات، هیئت مرگ، زندانی سیاسی

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۶)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است

دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران دارای چهار شاخه است:
شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم ایران (شاخه‌ی اول، پارلمان، مجلس، شاخه‌ی مقننه)
حکومت دوران انتقال (شاخه‌ی دوم، شاخه‌ی مجریه)
شورای عالی قضائی موقت (شاخه‌ی سوم، شاخه‌ی قضاییه)
شورای رسانه‌های ملی دوران گذار (شاخه‌ی چهارم، رسانه‌هایِ ملیِ همگانی)

شناسنامه‌ی دولتِ موقتِ انتقالی، قانون اساسیِ موقت است.
این قانون اساسی موقت، یک سند غیرِ ایدئولژیک است.
این قانون اساسی موقت، یک سند لائیک است.
اندیشه‌ی راهنمای این قانونِ اساسیِ موقتِ غیرِ ایدئولژیک، حقوق است، پنج دسته حقوق است (۱-حقوقِ بشر، و ۲-حقوقِ شهروندی، و ۳-حقوقِ ملی، و ۴-حقوقِ ملت ایران در جامعه‌ی جهانی، و ۵-حقوقِ طبیعت)

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۶)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

صدارت:سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۵)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است

… در ابتدای کار، از همین الان، گروه‌هایی از ایرانیان در سراسر دنیا، در فضای مجازی گرد هم آمده‌اند. کانون همکاری‌های این گروه‌ها، باید حقوق باشد، باید حقوق باشد. در غیر این صورت، و در صورت نبود این «باید»، و در صورتی‌که این ضرورت در هر یک از این گروه‌ها لحاظ نشود، آن گروه‌ها از هم خواهند پاشید!
هسته‌های حقوق‌مدار و همکاری‌های هسته‌های مردمی را به مناسبت‌های مختلف، به بحث گذاشته شده است:
https://alisedarat.com/?s=هسته‌های
به تدریج، و با ضعیف‌تر شدن سرکوب و خفقان، وزنه‌ی هسته‌های داخل ایران سنگین‌تر می‌شود. با افزایش اعتماد به نفس فردی و با افزایش اعتماد به نفس ملی، ما ایرانیان بیشتر به توانایی‌های خود پی می‌بریم، و بدین ترتیب قدرت سرکوب و خفقان رژیم، کمتر و کمتر می‌شود. به این شکل، ما مردم ایران، اسلحه‌های موجود در دست سرکوبگران را، باز هم بی‌اثرتر می‌کنیم. با این تدابیر حقوقی، اعتراضات خودانگیخته‌ی مردمی و تظاهرات خودجوش ولی پراکنده‌ای که هرروز شاهد آن‌ها بوده‌ایم را به هم می‌پیوندانیم.
نقطه‌ی عطف این روند، حرکت معترضان و تظاهر‌کنندگان به سمت زندان‌ها و گشودن درب‌های زندان‌های سیاسی، و آزادی همه‌ی زندانیان سیاسی خواهد بود. این نقطه‌ی عطف را در بهار ایران، در انقلاب ۱۳۵۷ شاهد بودیم. بی‌دلیل نیست که قدرت‌ها، در جبهه‌های متعدد جنگ روانی، مردم را از انقلاب ترسانده‌اند! (و نیز بی‌دلیل نیست که شعارِ ’بهش نگید اعتراض، اسمش شده انقلاب!‘ شعارِ پرشعور و خودانگیخته‌ی مردم ایران، به‌خصوص دهه‌ی هشتادی‌ها در جنبش اخیر گشت!) در نتیجه در هم شکستن دروازه‌های زندانهای سیاسی توسط ما مردم، و با ازادی همه‌ی زندانیان سیاسی، وزنه‌ی هسته‌های داخل ایران، باز هم سنگین‌تر می‌شود.
در هر صورت و در هر مرحله، این هسته‌ها و فعالیت‌های آن‌ها، نباید به جامعه سیاسی محدود شود و در انحصار عده‌ای خاص قرار بگیرد.
بسیار ضروری است که از همین الان، سایر ایرانیان هم به کار تشکیل شوراها و هسته‌ها، بیشتر مشغول شوند.
هسته‌هایی که خشونت و قدرت و زور و تبعیض و برتری‌طلبی و هجمونی و سلطه‌سالاری را کانون فعالیت‌های خود کنند، برای مردم ایران جاذبه‌ای نداشته و نخواهند داشت، بلکه دافعه دارند. این افراد و گروهها، به‌تدریج مطرود و منزوی و سرانجام خودبه‌خود حذف می‌شوند.
اما هسته‌هایی که حقوق را کانون فعالیت‌ها قرار داده‌اند، در عمل بر توانایی‌های خود می‌افزایند، و پرکارتر و پرمحصول‌تر می‌شوند…

صدارت:سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۵)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

حقوق‌مداری، خشونت‌زدایی قدم‌های استوار، در راه- مردم‌سالاریِ مشارکتیِ مشاورتیِ مستقیم

صدارت- دعوت از هموطنان برای عضویت در دولت موازی.

…اگر به نظر تو هموطن عزیزی که این سطور را می‌خوانی، تمامی و یا حتی برخی قسمت‌ها و مفاد این نقشه‌ی راه، چیزی به غیر رویاپردازی، و حتی توهم نیست، اگر تو هموطن عزیزی که این سطور را می‌خوانی باز هم می‌گویی که «…آخه از دست ما که کاری بر نمی‌آید…» و می‌گویی «…این حرفهای قشنگ، ایده‌ال‌های دست نایافتنی هستند…» بدان که در جنگ روانی قدرت‌ها علیه مردم، شکست خورده‌ای که خود را ناتوان می‌بینی! بدان که در جنگ روانی قدرت‌ها علیه مردم، شکست خورده‌ای که تا این حد اعتماد به‌نفس فردی، و اعتماد به‌نفس ملی خود را از دست داده‌ای، که حتی برداشتن یک قدم را هم (هر چقدر هم آن قدم در ظاهر به‌نظر کوچک بیاید) در توان خود نمی‌بینی! 

اگر تو هموطن عزیزی که این سطور را می‌خوانی، همین خودِ تو هموطن عزیز، بالاخره به وظیفه‌ی حیاتی خود مبنی بر مشارکت در ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر آگاه شوی (احقاقِ حقِ اطلاع‌یابی)، و به سهم خود و به نوبه‌ی خود به آن عمل کنی، و در آگاهی دیگران هم بکوشی (احقاقِ حقِ اطلاع‌رسانی)، و برای از انفعال بیرون آمدن خود و دیگران تلاش کنی، چاره‌ی این وضعیت اسف‌بار را، به‌درستی در خودت و در حالِ حاضر و در زمان خودت، خواهی یافت!

صدارت- دعوت از هموطنان برای عضویت در دولت موازی. بیشتر بخوانید »

لاجوردی=ثابتی-ساواک=واواک-خشونت، تجاوز به حقوق، زندانی سیاسی، شکنجه، اعدام،

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۴)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است

به این سند، در واقع می‌توان به عنوان قانون اساسی موقت نگریست.
در جلسه‌ی امروز، در روند بررسی و به‌روزرسانی و بحث «سندِ اساسیِ دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران» تغییری لازم دیده شد. امروز، در خارج از نوبتِ شماره‌ی مفادِ سندِ قانونِ اساسیِ موقت، به بحثی در رابطه با بخش « 4. هیئت حقیقت یاب و صلح همگانی» و «اصل بیست و نهم» این سند می‌پردازیم.
هیئت حقیقت یاب و صلح همگانی:
هیئتی برای یافتن حقیقت‌ها و واقعیت‌ها،
هیئتی برای ترمیم بی‌عدالتی‌ها و تجاوزها به حقوق،
هیئتی برای صلح همگانی،

برخی دلایلی که رسیدگی به خشونت‌ها (خشونت‌های سیاسی، و فرهنگی، و اجتماعی، و اقتصادی، و فیزیکی، و نیز خشونت‌های احساسی\روحی\روانی) و تجاوزهای رژیم به حقوق را در اولویت قرار می‌دهد، از جمله موارد ذیل هستند، و اینکه اصولا این هیأت برای چیست؟:

برای خشونت‌زدایی،
برای دفع و رفع خشونت‌هایی که توسط این رژیم تحمیل شده،
برای اینکه قربانیان باید توان دادخواهی پیدا کنند، تا که با دردها و رنج‌های خویش، تنها نمانند و بتوانند به نظام جدید که بر میزان عدالت اجتماعی برپا می‌شود، اعتماد بیابند، و امید به حال و آینده و شرکت در جامعه حق‌وند، آنها را از غم گذشته و یأس و احساس ناتوانی که گرفتارش هستند، برهاند،
برای اینکه بر وفقِ میزانِ عدالتِ ترمیمی، قربانیان و خانواده‌ها و نزدیکان آنان و تمامی جامعه، و از جمله متجاوزان به حقوق، بر ترمیم و جبران حق دارند،

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۴)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

صدارت- تشدید بحران‌ها، افزایش تنش‌های قدرتمداران، نقش ما مردم برای دفع خطرها

آیا ایدئولژی اصالت قدرت و اقتصاد سرمایه‌سالاری، و تحمیل انواع بحران‌ها و خشونت‌ها به مردم دنیا، حکایت از سرنوشتی مانند سرنوشت شوروی را برای رژیم‌های حاکم بر ایران، و اسرائیل، و… و بسیاری دیگر از کشورهای دنیا، و حتی به‌طور کلی سرمایه‌سالاری را پیش‌گویی می‌کند؟ 

پاسخ این پرسش از دید من مثبت است، اما فقط با یک شرط! به این شرط که یک حداقل لازمی از ما مردم دنیا بالاخره به این حقیقت آگاهی پیدا کنیم که ما باید در ساختن سرنوشت‌ خود، فعال باشیم.

در ادامه‌ی جنگ سرد، بین دو بلوک شرق و غرب، شوروی از درون فروپاشید. در یک پروپاگندای وسیع، دولت امریکا، فروپاشی شوروی را به حساب تدابیر خود نوشت! ولی واقعیت این بود که دستگاههای اطلاعاتی\امنیتی\نظامیِ امریکا حتی احتمال این فروپاشی را هم پیش‌بینی نکرده بودند! افزایش خشونتها، هزینه‌های هنگفت صنایع نظامی\امنیتی، افزایش کیفی و کمی فشار خشونت‌های اقتصادی بر لایه‌های بیشتری از مردم، اعمال انواع تبعیض‌های مثبت یا منفی، و تشدید سایر بحران‌ها، و…، باعث خودبراندازی شوروی شد. اصلاحات دیرهنگام، دکترین دوگانه‌ی گورباچف پرسترویکا (اصلاحات اقتصادی) و گلاسنوست (فضای باز سیاسی) موثر واقع نشدند.

آیا ترامپ و شرکا، به همان نتیجه‌ای رسیده است که گرباچف در اواخر دهه ۱۹۸۰ رسیده بود؟ و یا آیا شرایط و بحران‌های مشابه دارد در این زمان به آن‌ها تحمیل می‌شود؟…

صدارت- تشدید بحران‌ها، افزایش تنش‌های قدرتمداران، نقش ما مردم برای دفع خطرها بیشتر بخوانید »

کودکان کار کارتن خواب، پسر کتابخوان زباله‌گرد، فقر، خشونت اقتصادی، فرزندان بی‌خانه‌مان، احقاق حق تحصیل آموزش

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۳)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است

با عرض تبریک سال‌روز ملی شدن صنعت نفت ایران ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ برابر با ۲۰ مارچ ۱۹۵۱ 

جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او—آن نور روی موسی عمرانم آرزوست  

زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول—آن های هوی و نعره مستانم آرزوست  

با عرض تبریک عید، سال ۱۴۰۴، نوروز!

عید بر عاشقان مبارک باد!—عاشقان! عیدتان مبارک باد!

روزه مگشای جز به قند لبش،—قند او در دهان مبارک باد!

با آرزوی افزودن بر تلاش‌های من، و تو، و همگی ما، در میدانِ فعالیت برای استقرار، و استمرار، و پیشبرد مردمسالاری، که آن است عید!

عید آمد و عید آمد، وان بخت سعید آمد—برگیر و دهل می‌زن، کان ماه پدید آمد  

برخیز به میدان رو، در حلقه رندان رو—رو جانب مهمان رو، کز راه بعید آمد  

غم‌هاش همه شادی، بندش همه آزادی—یک دانه بدو دادی، صد باغ مزید آمد

چون ز خوان فضل روزه بشکنم—عید باشد روزگارم روز و شب!

باز آمدم چون عیدِ نو، تا قفلِ زندان بشکنم—وین چرخِ مردم‌خوار را چنگال و دندان بشکنم

با آرزوی تندرستی و شادی و شادکامی!

بیا کامروز ما را روز عیدست—از این پس عیش و عشرت بر مزیدست

بزن دستی بگو کامروز شادی‌ست—که روز خوش هم از اول پدیدست

و البته و صد البته با آرزوی فراموش نکردن نیازمندان و دردمندان، که گفت:

ای صاحب کرامت، شکرانه‌ی سلامت—روزی تفقدی کن، درویش بی‌نوا را
❊❊❊
در این شرایط خطیرِ میهن، و با توجه به فعال‌تر شدن تجزیه‌طلبان (با تزویر فئودالیسم!) بحث در باره‌ی سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران، قانون اساسی موقت برای دوران انتقالی:
https://alisedarat.com/2019/08/17/5108/
در این فرصت، به بعضی دیگر اصولی که لازم است بر تدبیر امور ایران و ایرانیان، در دوران انتقالی، حاکم باشد را به بحث می‌گذاریم. این یادآوری مهم ضروری است، و باید باکید شود که ضمانت اجرایی این اصول، فقط و فقط حضورِ خودِ ما مردم است:

– هدف، براندازیِ ساختارِ استبداد و دیکتاتوری است. هدف، فقط براندازیِ این مستبد یا آن دیکتاتور نیست! برای همین لازم است که دولت انتقالی و موقت، با پشتوانه و مشارکت مردمی، از همین ابتدای کار سازوکارهای مورد نیاز را بسنجد و……

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۳)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

صدارت: سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۲)اصول حاکم بر دولت دوران موقت، که ضمانت اجرایی آنها، حضور ما مردم است

میهن ما دستخوش حوادث غیر قابل پیش‌بینی گوناگونی خواهد بود. کودتا،  استعفای پزشکیان، حمله خارجی، تغییر و براندازیِ مسالمت‌آمیز نظام حاکم بر ایران،… و بسیاری دیگر، همه حوادث و سناریوهایی هستند که ممکن است به وقوع بپوندند. 

در این رابطه، برای ما مردم ایران دو راه بیشتر متصور نیست:

۱- منفعلانه به انتظار بنشینیم تا قدرت‌های داخلی و خارجی، در «توازن قوا» تصمیم بگیرند که چه سناریویی منافع آن‌ها را بهتر تامین می‌کند و آن سرنوشت را به ایران و ایرانیان تحمیل کنند. این یعنی ادامه‌ی وضعیت فاجعه‌بار ۴-۵ دهه‌ی گذشته، و بد و بدتر شدن سرنوشت ما برای ۴-۵ دهه‌ی آینده! و حتی بسیار طولانی‌تر!

۲- فعالانه برای فکر ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر برای خود باشیم، و سناریوهایی که برای خشونت‌زدایی و برای استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری مناسب و مناسب‌تر هستند را به بحث بگذاریم، و برای به واقعیت پیوستن آن تلاش کنیم، هر کدام از ما به سهم خود و به نوبه‌ی خود. انفعال و سکوت و سکون و بی‌غمی بر ما بخشوده نیست!

این مشارکت فعال برای ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر، منافاتی با زندگی معمولی در عرصه‌ی شخصی و حرفه‌ای، و حتی هیچ تضادی با تفریح و شادی عید و… ندارد. برای ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر، اصلا لازم نیست زندگی معمولی را تعطیل کنیم.

برای ما ایرانیان، گزینه‌ی دیگری به غیر از انتخاب یکی از این دو راه وجود خارجی ندارد! افرادی که راه اول را می‌روند، همان کسانی هستند که چهل سال دیگر انگشت خود را اتهام به دیگران نشانه می‌گیرند. در این دوران هم هستند همان نوع ایرانیانی که تقصیرِ انفعالِ خود را به گردن امریکا و انگلیس و کارتر و گوادلوپ و… می‌اندازند!

صدارت: سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۲)اصول حاکم بر دولت دوران موقت، که ضمانت اجرایی آنها، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا