بیانی که در واقع باعث انقلاب ۱۳۵۷ شد و طرح مخفی که اجرا شده و به ضدانقلاب انجامید

بیانی که باعث انقلاب ۱۳۵۷ شد و در واقع مردم از زبان سخنگویی آن‌را جاری کردند،

و

پیشنهادی که برای سازماندهی مردمی با خوانائی با بیان انقلاب داده شد ولی اجرا نشد،

و

از سوی دیگر طرح مخفی که اجرا شده و باعث شد انقلاب خشونت‌زدای پیروزی گل بر گلوله، بزودی به ضدانقلاب بیانجامد. 

❊ رئوس مطالب/خلاصه:

طرح بر پایه استقلال و آزادی و  شرکت خود مردم در رهبری جنبش از بنیصدر:

الف. بیان پاریس:

1. تمام مردم در رهبری شرکت میکنند.

2. توحید اجتماعی.

3. اصل بر استقلال و آزادی است.

4. خمینی و روحانیان نقشی در دولت نخواهند داشت.

5. دولت حق دخالت در رسانهها را ندارد.

6. آزادی عقیده و احزاب.

7. آزادی مذهبی.

8. استقلال استقلال از سلطه داخلی و خارجی است.

9. دستگاههای فشار و اختناق از میان خواهند رفت.

10. نظام اجتماعی بدون سلطه و استثمار.

11. حقوق انسان جهان شمول است.

12. زنان حقوق برابر با مردان دارند و زن میتواند رئیس جمهو بشود.

13. اقتصادی تولید محور برپایه توحید اجتماعی، بنابراین  در خدمت انسان.

14.دانشگاه و رابطه دانشگاهیان و روحانیان.

15.استقلال دستگاه قضائی و امنیت قضائی شهروندان.

16.صلح اجتماعی و زندگی همه با همه.

17. تبعیضها از میان بر میخیزند و اقوام ایرانی «ملت واحد» میشوند.

18. ایران راه رشد را در پیش میگیرد.

19. روش بحث آزاد است و این گونه بحث همگانی است. بنابر نقد و نقد متقابل است.

20. عفو همگانی که آقای خمینی به بعد از ورود به ایران و وجود مقتضیات واگذاشت.

ب: پیشنهاد بنیصدر برای سازماندهی که با خوانائی با بیان انقلاب:

1. تشکیل شوراها در سطح روستاها و شهرها توسط توسط مردم در جنبش؛

2. انتخاب شوراهای مرکزی در شهرستان‌ها توسط شوراهای متعددی که در سطح شهر و نیز روستاها تشکیل می‌شدند؛

3. انتخاب شوراهای استانی توسط منتخبان شوراهای شهرها؛

4. انتخاب شورای کشوری توسط نمایندگان منتخب شوراهای استان‌ها؛

5. شورای کشوری، هم‌آهنگ با شوراهای استان‌ها و شهرستان‌ها، باید گذار بدون خشونت از سلطنت استبدادی به نظام جمهوری را تصدی می‌کرد. بنابراین،

6. نقش مجلس نمایندگان را پیدا می‌‌کرد و متصدی حکومت موقت را بر می‌گزید؛

7. حکومت متصدی گذار از دولت استبدادی به دولت حقوق‌مدار، با همکاری شورای کشوری، قانون اساسی جدید را تهیه می‌کند. هم او انتخابات مجلس مؤسسان را برگذار می‌کند.

8. پس از تصویب قانون اساسی توسط مجلس مؤسسان و، با تشکیل مجلس شورای ملی، شورای کشوری و شوراهای استانی و شهرستانی و شهری و روستائی جای خود را به شوراهائی می‌سپرند که بنابر قانون اساسی تشکیل می‌شوند.

❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊

از کتاب   انقلاب

نوشته آقای ابوالحسن بنیصدر

انتشار: خرداد ۱۳۹۶

صفحهٌ  ۲۵۲

ضمیمه 1

  1. طرح ضد انقلاب بر محور «رهبر» برخوردار از ولایت مطلق:

مرحله اول – تشکیل یک گروه و یا شورای جمعی. جهت بررسی وضعیت کنونی جنبش، ایجاد روابط و بررسی و تهیه تدارکات به منظور اجرای مرحله دوم.

مرحله دوم – تأسیس و اعلام دولت موقت. تا در صورت خلع و فرار شاه و امکان در دست گرفتن قدرت سیاسی و جلوگیری از خلاء قدرت سیاسی، عمل نماید. وظیفه این دولت موقت انجام:

 1- رفراندم درباره تعیین تکلیف رژیم سلطنتی. 2-اجرای انتخابات به منظور تشکیل مجلس مؤسسان برای تدوین و تصویب قانون اساسی جدید. 3- انجام انتخابات بر اساس قانون اساسی جدید و انتقال قدرت به منتخبین جدید.

مرحله سوم – تاسیس حکومت (جمهوری) اسلامی بر اساس قانون اساسی جدید.

ماده  1- تعداد اعضای این شورا حداقل 7 نفر می‌باشد.

تبصره1- ازدیاد تعداد اعضاء شورا با نظر و رأی آقای خمینی و یا با پیشنهاد شورا و تصویب آقای خمینی خواهد بود.

تبصره 2- حذف فرد و یا افرادی از این شورا با رأی و نظر آقای خمینی می‌باشد.

ماده  2- وظایف و اختیارات شورا به شرح زیر است:

الف . اجرای دستورات و تصمیمات آقای خمینی.

ب . هماهنگ کردن تمامی فعالیتهای اسلامی و ایجاد مرکزیت سازمانی و تشکیلاتی

ج . ایجاد و تنظیم روابط خارجی

د . مطالعه، بررسی و شناسایی افراد واجد صلاحیت برای شرکت در دولت احتمالی آینده (مرحلهِ دوم) و ایجاد تدارکات و آمادگیها برای اجرای مرحلهِ دوم.

ماده  3- شورا برای چگونگی انجام وظایف خود نظامنامه‌ای را تنظیم و برای تصویب نهایی به آقای خمینی تقدیم می دارد.

ماده 4- تشکیل این شورا و حدود وظایف و اختیاراتش توسط آقای خمینی به تمامی جناحها و دسته‌جات به تدریج و بر اساس مصلحت، به تشخیص آقای خمینی، معرفی می‌شود.

ماده 5- هویت برخی از اعضای این شورا مخفی و برخی دیگر علنی اعلام می‌گردد.

ماده 6- برخی از اعضای این شورا در داخل کشور و برخی دیگر در خارج از کشور خواهند بود.

ماده  7- مرکز عملیات این شورا حتی‌الامکان در جایی خواهد بود که خود آقای خمینی حضور دارند و ساکن هستند در صورت عدم امکان منوط به رأی شورا با تصویب آقای خمینی است.

ماده  8- در موارد اختلاف بین اعضای شورا و عدم امکان راهحل (به فلانیآقای خمینی) رجوع میشود و در صورت عدم امکان اجرای امر منوط به اکثریت آراء با تصویب آقای خمینی است

 (ج 3 ص 130-129کتاب شصت سال صبوری و شکوری)

٭ در این طرح غایبند:

1. مردم ایران که بدون اطلاع و اذن خمینی و تهیه کننده طرح به انقلاب روی آوردند. در این تشکیلات، مردم غایب مفقود‌الاثر هستند. و

2. بدیهی است وقتی مردم بی‌نقش می‌شوند، «ولایت با جمهور مردم» است، نیز بلااثر و حذف می‌شود. و

3. سازمان‌ها و شخصیتهای سیاسی که هرگاه مبارزه پی‌گیر آنها نبود، هرگاه آنها بمنزله بدیل وجود نداشتند، انقلاب میسر نمی‌شد، نیز غایب مفقود‌الاثر هستند. جای آنها را حزب واحد می‌گیرد.

    بنابراین، بخش دوم، توضیح دهنده بخش اول «حکومت اسلامی» است. بدین‌خاطر است که بنای بخش دوم، بر «حق شرعی» (ولایت فقیه که بنا براین بخش مطلقه) است. رأی مردم، رأی اعتماد است. همان که در فقه، «رجوع» خوانده می‌شود. اختیار مطلقی که به آقای خمینی داده می‌شود و برای نخستین بار، شورائی تشکیل می‌شود که کارش اجرای امر و نهی‌های آقای خمینی است، با صراحت تمام می‌گوید که، در خفا، قرار بر حذف «ولایت جمهور مردم» بوده‌است.

    دکتر ابراهیم یزدی، معاون نخست وزیر مأمور تهیه طرحهای انقلاب شد. و از طرحهای او، دو طرح به اجرا درآمدند که عامل استقرار ولایت مطلقه فقیه شدند و ستون فقرات آنند. این دو، باید نقش بازوان نظامی و قضائی «سازماندهی» واحد را برعهده میگرفتند. «سازماندهی واحد» نهضت آزادی نشد، حزب جمهوری اسلامی شد و برجا نماند. اما سپاه و دادگاه انقلاب ماندند و دو پایه از پایههای استبداد فقیه شدند.

 ❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊

2. طرح بر پایه استقلال و آزادی و شرکت مردم در رهبری از ابوالحسن بنیصدر:

الف. بیان پاریس:

1. تمام مردم در رهبری شرکت میکنند

   «نهضت ما قائم به شخص نيست همه ملت رهبرند و بيدار شده‌اند…» (1) و «جامعه فردا، جامعه ارزياب و منتقدى خواهد بود كه در آن تمام مردم در رهبرى امور خويش شركت خواهند جست». (2)

    «ملت رهبرند و نهضت ما قائم به شخص نیست» و «مردم در رهبری امور خویش شرکت می‌کنند»، محلی برای صاحب اختیاری فقیه بر مردم نمی‌گذارد. از «ولایت با جمهور مردم است» قوی تر است.  چراکه ولایت با جمهور مردم مانع از آن نیست که مردم برای خود رهبران انتخاب کنند. اما بنابر این قول، مردم در رهبری امور خویش شرکت می‌کنند. کسی که با این صراحت مردم را رهبر می‌داند، بنا بر روایت دکتر یزدی(شصت سال صبوری و شکوری، همان جلد و همان صفحه‌ها) در خفا، با سازماندهی موافقت کرده‌است که او را فعال مایشاء و مردم را مطیع می‌شناسد. آنچه به عمل درآمد مدعای دکتر یزدی را ، تصدیق می‌کند و گویای نقض عهد صریح خمینی با خداوند و با مردم ایران و مردم جهان است.

2. توحید اجتماعی:

    «انقلاب اسلامى » بر مبناى اصل توحيد استوار است كه محتواى اين اصل بر همه شئون جامعه سايه مى‌افكند. در اسلام، تنها معبود انسانى و بلكه  كل جهان، خداست. كه همه انسانها بايد براى او يعنى براى رضاى او عمل كنند. هيچ چيز و هيچ‌كس را نپرستند. در جامعه‌اى كه شخص پرستيها و شخصيت پرستيها، نفع پرستيها و لذت پرستىیها و هر نوع پرستش محكوم مى‌شود، و فقط انسانها دعوت مى‌شوند به پرستش خدا، در آن صورت، همه روابط بين انسانها، چه اقتصادى و يا غير اقتصادى، در داخل چنين جامعه ‌هایی و در رابطهِ اين جامعه با خارج، تغيير مى‌كند و ضوابط عوض مى‌شود. همه امتيازات لغو مى‌شوند. فقط تقوى و پاكى ملاك برترى است. زمامدار با پايين‌ترين فرد جامعه برابر است. ضوابط و معيارهاى متعالى الهى و انسانى، مبناى پيمانها و يا قطع روابط است». «اگر تمام بنياد، دگرگون نشود و از شكل طاغوتى بشكل توحيدى و اسلامى درنيايد، باز هم به همان مسائل و مشكالت مبتلی خواهيم بود.» (3)

   این برداشت از توحید اجتماعی در انطباق کامل است با «تمام مردم در رهبری امور خویش شرکت خواهند جست».

3. اصل بر استقلال و آزادی است:

   «در جمهورى اسلامى هر‌گونه ستم و زورگويى محكوم است و جاى آن‌را آزادى و استقلال مى‌گيرد»(4)

    در این جمله، استقلال و آزادی در بر می‌گیرد هم استقلال و آزادی جامعه ملی و هم استقلال و آزادی هر شهروند ایرانی را.

4. خمینی و روحانیان نقشی در دولت نخواهند داشت:

● خبرنگار: در مورد رژيم، جمهورى كه شما مى‌خواهيد تشكيل دهيد، اسلامی خواهد بود، بنابراين آيا خواهيد پذيرفت كه در رأس آن قرار گيريد؟

٭ خمینی: «مردم هستند كه بايد افراد كاردان و قابل اعتماد خود را انتخاب كنند و مسئوليت امور را بدست آنان بسپارند. وليكن من شخصا” نمى‌توانم در اين تشكيلات مسئوليت خاصى را بپذيرم و در عين‌حال، هميشه دركنار مردم ناظر بر اوضاع هستم و وظيفه ارشادى خود را انجام مى‌دهم» (5) و «علما خود حكومت نخواهند كرد. آنان ناظر و هادى مجريان امور مى‌باشند اين حكومت در همه مراتب خود متكى به آراء مردم و تحت نظارت و ارزيابى و انتقاد عمومى خواهد بود». (6).

     «بايد اختيارات دست مردم باشد و هر آدم عاقلى اين را قبول دارد كه مقدرات هر كس بايد در دست خودش باشد».(7)

      هر آدم عاقلی قبول دارد که مقدرات هرکس باید در دست خودش باشد کجا و ولایت مطلقه فقیه کجا! خمینی در برابر دنیا، تعهد می‌کرد که اختیار باید در دست مردم باشد و  هر کس اختیار خود را داشته باشد. او وارد دولت نمی‌شود و به نظارت بسنده می‌کند. علماء نیز حکومت نخواهند کرد. این تعهد نیز با سازماندهی که دکتر یزدی تهیه کرده و او پذیرفته بود و کلمه جمهوری را هم برداشته بود، در تناقض کامل و روشن است.

5. دولت حق دخالت در رسانهها را ندارد:

  «بنظر من راديو و تلويزيون و مطبوعات بايد در خدمت ملت باشد و دولتها حق نظارت ندارند. ملت را نمى‌شود تحميق كرد. تحميق ملت از كجا صادر مىشود كه همين اسم را بايد به خود او گذاشت. دولت حق نظارت ندارد و شما بايد آزادانه كار كنيد و حق خود را بگيريد.»  و «مطبوعات در نشر همه حقايق و واقعيات آزادند». (8)

6. آزادی عقیده و احزاب:

   «جناحهاى سياسى در حكومت اسلامى در اظهار عقايد خود آزادند».(9) و

● خبرنگار: رابطه اين جنبش با احزاب و گروههاى مختلف چگونه است؟

٭ خمینی: «همه گروهها در بيان عقايد خود آزادند ولكن خيانت را اجازه نمى‌دهيم». (10)

7. آزادی مذهبی:

    «براى همه اقليتهاى مذهبى آزادى بطور كامل هست و هركس مى‌تواند اظهار عقيده خودش را بكند. و اسلام جواب همه عقايد را بعهده دارد و دولت اسلامى تمام منطقها را با منطق جواب خواهد داد».(11)

     در تجربه معلوم شد منطق ایشان چماق است و شکنجه و اعدام.

8. استقلال استقلال از سلطه داخلی و خارجی است:

 «ببينيد مردم ايران چقدر براى آزادى و استقلال ارزش قائلند كه اينگونه خون مى‌دهند».(12) و «برنامه سياسى ما ابتدا آزادى، دمكراسى حقيقى و استقلال به تمام معنى و قطع ايادى دولتهائى است كه تصرفاتى در داخل مملكت كرده‎اند». (13) استقلال از سلطه‌هاى خارجى و داخلى متكى به خارج : «در مرحله اول، هدف مستقل نمودن كشور و قطع ايادى و سلطه خارجى و داخلى متكى به خارج است و بيرون راندن استعمارگران و استثمارگران هركه باشد و اختصاص دادن مخازن و منابع كشور به مردم رنج كشيده و در فقر و بيمارى غوطه خورده كه قرنها، خصوصاً قرن حاضر بواسطه كجرويهاى رژيمها با همه بدبختيها مواجه بوده‌اند و تمام مخازن و ثروت كشور را رژيمهاى فاسد از بين برده و به جیب خارجيها يا داخلى‌هايى كه در خدمت آنان بودده‌اند، ريخته‌اند». (14)

9. دستگاههای فشار و اختناق از میان خواهند رفت:

 «جامعه آينده ما، جامعه آزادى خواهد بود و همه نهادهاى فشار و اختناق و همچنين استثمار از ميان خواهد رفت». (15) و « ما ساواك و تمامى سازمانهاى امنيتى ضد مردم را منحل خواهيم كرد، آگاهى مردم و مشاركت و نظارت همگانى آنها با حكومت منتخب خودشان، خود بزرگترين ضمانت حفظ امنيت در جامعه مىباشد». (16)

    و هم او، بر خلاف نص قرآن، از مردم ساکن ایران خواست جاسوسی یکدیگر را بکنند و واواکی را بوجود آورد سرکوب‌گر تر از ساواک و مردمی را مکلف به اطاعت محض از خود شناخت که قرار بود، با مشارکت و نظارت، بزرگ‌ترین ضامن حفظ امنیت باشند،.

10. نظام اجتماعی بدون سلطه و استثمار:

  «خدا هرگز سلطه براى انسان مسلمان و غير مسلمان قرار نداده‌است». (17) و  «قرآن اعلان جنگ به سلاطين و سرمايه دارهاكرده‌است». (18)

11. حقوق انسان جهان شمول است:

    «نهضت ايران تنها مختص ايران نبوده بلكه نهضت مستضعفين عليه مستكبرين و در جهت حمايت تمام كسانى است كه برای انسانيت وحقوق بشر احترام قائل هستند. این نهضت همچنان ادامه دارد».(19)

12. زنان حقوق برابر با مردان دارند و زن میتواند رئیس جمهو بشود:

    «نابرابرى ميان زن و مرد نيست و زنان آزادى در رأى دادن و انتخاب شدن دارند» (20) و« زنان در انتخاب شغل و سرنوشت و پوشش آزادند. زنان در انتخاب فعاليت و سرنوشت و همچنين پوشش خود با رعايت موازين آزادند». «اسلام دست زنان را گرفته و درقبال مردان نگهداشته است. البته احكام خاص مرد در اسلام هست و يك حكم خاص نسبت با زن. نه اينكه اسلام نسبت به زن و مرد فرقى گذاشته باشد».

      «زن و مرد همه آزادند كه دانشگاه بروند، آزادند در اينكه رأى بدهند و رأى بگيرند. آنچه مخالف است با ملعبه بودن زن و به قول شاه «زن خوبست زيبا باشد!» با اين مخالف است». (21) «اسلام حقوق زنان را بيشتر از مردان ملاحظه كرده‌است. زنها حق رأى دارند و اين حقى است كه از حقوق زنها در غرب بالاتر است. زنان ما حق رأى دادن و حق انتخاب شدن دارند. تمام معاملات آنها به اختيار خودشان هست و مى‌‎توانند بسيار شغلها را آزادانه انتخاب كنند. ما به شما قول مى‌دهيم كه درحكومت اسلامى زنان در انتخاب فعاليت و سرنوشت و همچنين پوشش خود با رعايت موازين آزادند. و تجربه كنونى فعاليتهاى ضد رژيم شاه نشان داده‌است كه زنان بيش از پيش آزادى خود را در پوششى كه اسلام مى‌گويد بازيافته‌اند». (22). و «آزاديهاى زنان همانند آزاديهاى مردان هستند: زنها آزاد هستند و در تحصيل هم آزاد هستند و دركارهاى ديگر هم آزاد هستند همانطور كه مردها آزادند. حالا است كه نه زن آزاد است و نه مرد». (23)

13. اقتصادی تولید محور برپایه توحید اجتماعی، بنابراین  در خدمت انسان:

    «ما خواستار يك صنعت ملى و مستقل هستيم كه در اقتصاد مملكت ادغام شده و همراه كشاورزى در خدمت مردم قرار گيرد».  ( 24) «و اگر ثروتى است كه مخالف اسلام است بايد مصادره بشود و بازار بايد اسلامى باشد، نه بازار چپاولگرى و قاچاق» (25) و «ما در مقابل نسل آينده مسئوليت نگهدارى از مخازن نفت را داريم».(26)

    و در رابطه با شركتهاى بين‌المللى گفته‌است: «اقتصاد كشور از سلطه بيگانه آزاد مى‌گردد و ديگر برنامه‌هاى اقتصادى، برنامه‌هايى نخواهند بود كه هدفهاى شركتهای بين‌المللى را در ايران به اجرا بگذارد».(27)

    و  در روزهای اول ورود به ایران، او با تشکیل شوراهای کارگری و شرکت آنها در اداره تولید نیز موافق شد. اما حزب جمهوری اسلامی «شوراهای اسلامی» را وسیله مهار کارگران کرد.

14.دانشگاه و رابطه دانشگاهیان و روحانیان:

   «لازم است طبقات محترم روحانى و دانشگاهى با هم احترام متقابل داشته باشند. جوانان روشنفكر دانشگاهها به روحانيت و روحانيون به (روشنفكران)احترام بگذارند… و كسانى را كه جهلًا يا از سوء نيت، موجب دور نگهداشتن اين طبقه موثر است از روحانيت، از حود برانند و به آنها اجازه ايجاد تفرقه ندهند و مطمئن باشند كه با ضم اين دو قدرت بزرگ، پيروزى بدست مى‌آيد و با جدايى روى آن‌را نخواهند ديد (28)»  و  «نقش دانشگاه در هر كشورى ساختن انسان است. مقدرات هر كشورى بدست دانشگاه و آنهايى كه از دانشگاه بيرون مى‌آيند، هست. بنابراين دانشگاه بزرگترين مؤسسه موثر در كشورها بوده و بزرگترين مسئوليتها را هم دانشگاه دارد.» (29).

    و چون بر محور قدرت شد، دانشگاه را تعطیل کرد و دستور «انقلاب فرهنگی داد».

15.استقلال دستگاه قضائی و امنیت قضائی شهروندان:

     «قاضى بايد در رئيس و فرد عادى يكسان بنگرد و حكمش درباره همه يكسان اجرا شود».(30).اما براى اينكه اين استقلال قوه قضائی واقعيت پيدا كند، بايد: «اشخاص متعارف» به مجازات مجرمان نپردازند: «… مجازات اشخاص جنايتكار و مجرم بعد از اثبات جنايت با محاكم صالحه است نه با اشخاص».(31). و «در زندان نيز نبايد با زندانى بدرفتارى شود: اسلام براى كسى كه گناه ندارد يك ساعت حبس قائل نيست، آنها هم كه گناهكارند يك فحش نبايد بهشان بدهند، يك سيلى نبايد بهشان بزنند».(32). و در باره چماقداران شاه گفت: «اين چماق بدستها واجب‌القتل مى‌باشند و تمامشان را بايد كشت زيرا مفسد فى‌الارض هستند. سبب كشتار وحشيانه مى‌شوند». (33)

     و بارها تکرار کرد قاضی مستقل است. باوجود این، در تابستان 1367، به سه «قاضی» مأموریت داد زندانیان محکوم شده و در حال گذرراندن دوران محکومیت خود را، اگر بر سر موضع  خود بودند، اعدام کنند و آنها زندانیان را قتل عام کردند. و خود بزرگ‌ترین سازمان چماقداری را تأسیس کرد.

16.صلح اجتماعی و زندگی همه با همه:

    «احكام اسلام احكامى است مسالمت آميز و مى‌خواهيم همه قشرها مسالمت آميز باشند». (34)

17. تبعیضها از میان بر میخیزند و اقوام ایرانی «ملت واحد» میشوند:

 ● خبرنگار: در صورت استقرار حكومت جمهورى اسلامى، آيا به كردها خود مختارى داخلى و آزاديهاى محلى داده خواهد شد؟

٭ خمینی: «همه در ايران ملت واحد هستند وما، هم خود و هم آنها را، ملت واحد مى‌دانيم».(35)

 18. ایران راه رشد را در پیش میگیرد:

    «اسلام دين ترقى است، قرآن روش ترقى و شكوفايى انسان است». (36)  و«منطق اسلام رها شدن از يوغ فرهنگ استعمارى است. زيرا اگر ما رشد كنيم منافعشان بخطر مى‌افتد». (37) و معناى اين رشد، رشد جوان است: «نمى‌گذارند جوانان ما رشد فكرى پيدا كنند و در اينها قوه اعتراض بوجود بيايد كه نكند جلو خودشان بايستند».(38) و  «بازسازى و نوسازى كشور قطعا” مورد تائيد و از برنامه‌های ما است».(39)

     با این بیان، جمهوری اسلامی نمی‌توانست ولایت جمهور مردم نباشد. آنها که در نوفل لوشاتو بوده‌اند، دو بار، به خود بالیدن آقای احمدخمینی را مشاهده کرده‌اند: یک‌بار وقتی آقای خمینی گفت: ولایت با جمهور مردم است و یک‌بار وقتی او گفت: زن هم می‌تواند رئیس جمهور بشود. او  به خود می‌بالید زیرا می‌خواست حالی کند که او پدرش را به اتخاذ این موضع قانع کرده‌است. و بخاطر این بیان بود که نوول ابسرواتور، مجله چپ فرانسه، او را «آیةالله لیبرتر» لقب داد. لیبرتر کسی را می‌گویند که به آزادی کامل باور دارد.

19. روش بحث آزاد است و این گونه بحث همگانی است. بنابر نقد و نقد متقابل است

    چون بنابر بنای جامعه ارزیاب و منتقد بود، هم در روز‌های نخست انقلاب، خمینی بحث آزاد را اعلان و بنی‌صدر را معرفی کرد تا طرفداران طرزفکرهای مختلف با او به بحث آزاد نشینند.

20. عفو همگانی که آقای خمینی به بعد از ورود به ایران و وجود مقتضیات واگذاشت.

❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊

ب. سازماندهی که با بیان انقلاب خوانائی داشت و به آقای خمینی پیشنهاد شد:

    برنامه و سازماندهی که دکتریزدی در خاطرات خود آورده‌است، تنها برنامه پیشنهادی نبود. خمینی از دیگران نیز خواست نظر خود را در باره سازمان درخور کتباً اظهار کنند. و این راه‌کار برای سازمان دهی انقلاب و گذار از استبداد سلطنتی به دموکراسی، بر وفق اصل «مردم خود خویشتن را رهبری می‌کنند» و در «اداره امور خویش مشارکت می‌کنند» و بخاطر استقرار شوراها، از طرف بنی‌صدر به او پیشنهاد شد:

1. تشکیل شوراها در سطح روستاها و شهرها توسط توسط مردم در جنبش؛

2. انتخاب شوراهای مرکزی در شهرستان‌ها توسط شوراهای متعددی که در سطح شهر و نیز روستاها تشکیل می‌شدند؛

3. انتخاب شوراهای استانی توسط منتخبان شوراهای شهرها؛

4. انتخاب شورای کشوری توسط نمایندگان منتخب شوراهای استان‌ها؛

5. شورای کشوری، هم‌آهنگ با شوراهای استان‌ها و شهرستان‌ها، باید گذار بدون خشونت از سلطنت استبدادی به نظام جمهوری را تصدی می‌کرد. بنابراین،

6. نقش مجلس نمایندگان را پیدا می‌‌کرد و متصدی حکومت موقت را بر می‌گزید؛

7. حکومت متصدی گذار از دولت استبدادی به دولت حقوق‌مدار، با همکاری شورای کشوری، قانون اساسی جدید را تهیه می‌کند. هم او انتخابات مجلس مؤسسان را برگذار می‌کند.

8. پس از تصویب قانون اساسی توسط مجلس مؤسسان و، با تشکیل مجلس شورای ملی، شورای کشوری و شوراهای استانی و شهرستانی و شهری و روستائی جای خود را به شوراهائی می‌سپرند که بنابر قانون اساسی تشکیل می‌شوند.

    خمینی نمی‌توانست در علن با این طرح مخالفت کند. راه‌کاری که برای بلااجرا گرداندن آن یافتند، این بود که انقلاب سرعت گرفته‌است و باید شورای انقلاب بلادرنگ تشکیل شود. خاطرات دکتر یزدی معلوم می‌کند مرحوم طالقانی نیز در حال تشکیل شورای انقلابی بوده‌است. برای جلوگیری از تشکیل آن، نیز، لازم بوده‌است هرچه زودتر شورای انقلاب تشکیل شود.

❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊

سخنان اقای خمینی ره در نوفل لوشاتو فرانسه:
۱-▪️بشر در اظهار نظر خودش آزاد است.
۲-▪️اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است.
۳-▪️مطبوعات در نشر همه‌ حقایق و واقعیات آزادند.
۴-▪️در جمهوری اسلامی کمونیست‌ها نیز در بیان عقاید خود آزادند.
۵-▪️در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، پیش قاضی می‌رود و قاضی او را احضار می‌کند و او هم حاضر می‌شود.
۶-▪️یکی از بنیان‌های اسلام آزادی است…
بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است.
۷-▪️حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است.
۸-▪️دولت اسلامی یک دولت دمکراتیک به معنای واقعی است و اما من هیچ فعالیت در داخل دولت ندارم
و به همین نحو که الان هستم،
وقتی دولت اسلامی تشکیل شود نقش هدایت را دارم.
۹-▪️اما شكل حكومت ما جمهوری است، جمهوری به معنای اینكه متكی به آرای اكثریت است.
۱۰-▪️حکومت جمهوری است مثل سایر جمهوری‌ها و احکام اسلام هم احکام مترقی و مبتنی بر دموکراسی و پیشرفته و با همۀ مظاهر تمدن موافق.
۱۱-▪️عزل مقامات جمهوری اسلامی به دست مردم است.
برخلاف نظام سلطنتی مقامات مادام‌العمر نیست
طول مسئولیت هر یك از مقامات محدود و موقت است.
یعنی مقامات ادواری است، هر چند سال عوض می‌شود.
اگر هم هر مقامی یكی از شرایطش را از دست داد
ساقط می‌شود.
۱۲-▪️رژیم ایران به یک نظام دمکراسی‌ تبدیل خواهد شد که موجب ثبات منطقه می‌گردد.
۱۳-▪️اختیارات شاه را نخواهم داشت.
۱۴-▪️من هیچ سمت دولتی را نخواهم پذیرفت.
۱۵-▪️من در آینده [ پس از پیروزی انقلاب ] همین نقشی که الآن دارم خواهم داشت.
 نقش هدایت و راهنمایی و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام می‌کنم…
لکن من در خود دولت نقشی ندارم.
۱۶-▪️علما خود حكومت نخواهند كرد.
آنان ناظر و هادی مجریان امور می‌باشند.
این حكومت در همه‌مراتب خود متكی به آرای مردم و تحتِ نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود.
۱۷-▪️من نمی‌خواهم ریاست دولت را داشته باشم.
طرز حكومت حكومت جمهوری است و تكیه بر آرای ملت
۱۸-▪️من چنین چیزی نگفته‌ام كه روحانیون متكفل حكومت خواهند شد. روحانیون شغل شان چیز دیگری است.
۱۹-▪️من و سایر روحانیون در حكومت پستی را اشغال نمی‌كنیم. وظیفه روحانیون ارشاد دولت‌ها است.
من در حكومت آینده نقش هدایت را دارم.
۲۰-▪️قانون این است. عقل این است. حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی باید به دست خودش باشد.
۲۱-▪️باید اختیارات دست مردم باشد.
این یك مسئله عقلی است.
هر عاقلی این مطلب را قبول دارد
كه مقدرات هركسی باید دست خودش باشد.
۲۲-▪️حكومت اسلامی بر حقوقِ بشر و ملاحظه‌ آن است. هیچ سازمانی و حكومتی به‌اندازه‌ اسلام ملاحظه‌ حقوق بشر را نكرده است. آزادی و دموكراسی به‌تمام معنا در حكومت اسلامی است، شخص اوّل حكومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور.
۲۳-▪️اسلام، هم حقوق بشر را محترم می شمارد و هم عمل می كند. حقّى را از هیچ‌كس نمی گیرد. حق آزادى را از هیچ‌كس نمی گیرد. اجازه نمی دهد كه كسانى بر او سلطه پیدا كنند كه حقّ آزادى را به اسم آزادى از آنها سلب كند.
۲۴-▪️ما که می‌‌گوییم حکومت اسلامی می‌خواهیم جلوی این هرزه‌ها گرفته شود، نه‌اینکه برگردیم به 1400 سال پیش. ما می‌خواهیم به عدالت 1400 سال پیشش برگردیم. همۀ مظاهر تمدن را هم با آغوش باز قبول داریم.
۲۵-▪️دولت استبدادی را نمی‌توان حکومت اسلامی خواند
رژیم اسلامی با استبداد جمع نمی‌شود.
۲۶-▪️ما حکومتی را می‌خواهیم که برای اینکه یک دسته می‌گویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند.
۲۷-▪️تمام اقلیت‌های مذهبی در حکومت اسلامی می‌توانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند.
۲۸-▪️جامعۀ آینده ما جامعه آزادی خواهد بود. همۀ نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت.
۲۹-▪️ما یک حاکمی می‌خواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکال‌هایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند.
۳۰-▪️زنان در انتخاب، فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین اسلامی آزادند.
۳۱-▪️زن‌ها در حكومتِ اسلامی آزادند حقوق آنان مثل حقوق مردها. اسلام زن را از اسارت مردها بیرون آورد و آنها را هم ردیف مردها قرار داده است، تبلیغاتی كه علیه ما می‌شود برای انحراف مردم است. اسلام همۀ حقوق و امور بشر را تضمین كرده است.
۳۲-▪️رأی ملت متَّبع است، ولو به ضرر خودشان باشد
❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊
منابع:

7 thoughts on “بیانی که در واقع باعث انقلاب ۱۳۵۷ شد و طرح مخفی که اجرا شده و به ضدانقلاب انجامید”

  1. Pingback: علی صدارت: هر ایرانی، یک مصدق! - مجامع اسلامي ايرانيان

  2. Pingback: علی صدارت | علی صدارت : رفراندم درباره سلطنت‌طلبی و سلطنت‌طلبان و سایر زورمداران در هامبورگ انجام شد

  3. Pingback: گزارش، اسناد مصوبه، پیام و نامه - ندای آزادی

  4. Pingback: علی صدارت | نامه علی صدارت به هموطنان گرامی جنبش جمهورى‌خواهان دموكرات و لائيك، به مناسبت دهمین گردهم‌ایی و در پایان روز نخست این نشست.

  5. Pingback: علی صدارت | گفتگوی آقای بنی‌صدر و علی صدارت - کارنامه رئیس جمهور بنی‌صدر، و بازخوانی(۱)هشدارهایی که بعد از کودتای خرداد۱۳۶۰ به وقوع پیوستند

  6. Pingback: صدارت: از انقلاب ۱۳۵۷ تا کودتای ۱۳۶۰- بررسی برخی عوامل تبدیل انقلاب، به ضدانقلاب | علی صدارت

Leave a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

Scroll to Top