علی صدارت: توصیههایی برای دوران بازداشت و بازجویی.
سکوت تو، انفعال ما، کم کاری من = خود را شریک جرم تجاوزها به حقوق بشر کردن!
دو نکته:
۱- اداره و هدایت و مدیریت اعصاب و روان و احساست، از همان ابتدا، نقش کلیدی را در سرنوشت فرد دستگیر شده ایفا میکند. تمام تلاش رژیم، در خارج و به طریق اولی در داخل زندانها، این است که بر روان و احساس و اعصاب مردم، سلطه پیدا کند. اگر بازجو در اینکار موفق شود، حتی اگر «جرم» مهمی هم انجام داده نشده باشد، و شاید حتی اگر هیچ «جرمی» هم واقع نشده باشد، ممکن است فرد دستگیر شده، عاقبت خوبی پیدا نکند.
–
۲- نقش حقوقدانان و دانشجویان و استادانی که در رشتههای حقوقی مربوط به زندانیان سیاسی و حقوق بشر تخصص دارند، بسیار مهم است. آنها میتوانند با انتشار مقالهها و خودآموزها و دستورالعملها، حقوقی را که در دستگاه قضایی همین رژیم موجود است را به هموطنان خود آموزش دهند، و یا با نام واقعی خود، و یا در صورت ملاحظات امنیتی با نامهای مستعار، و یا حتی توسط معتمدان خود در خارج از کشور به صورت «امضا محفوظ» منتشر و در اختیار هموطنان خود قرار دهند.
❊
بقای حاکمیت در یک دستگاه استبدادی، بر ایجاد ترس و اضطراب و دلهره و… استوار است.
این واقعیت، فقط منحصر به زندانهای سیاسی نیست.
همان روشها که در داخل زندانهای سیاسی برای تسلیم کردن زندانیان بهکار میرود، در خارج از زندانها، و علیه جامعه ایرانیان و از جمله ایرانیانی که به خارج از وطن مهاجرت کردهاند، اعمال میگردد.(۱) جنگ روانی قدرتها علیه مردم، نمیتواتند به دیوار زندان و مرز جغرافیایی کشور محدود شود، در غیراین صورت، موثر نمیافتد. وژدان احساسی-روانی جامعه، نقش موثری در سرنوشت افراد آن جامعه در شرایط سخت، از جمله درون زندانهای سیاسی، دارد. اگر میزان ترس و اضطراب و افسردگی، در جامعه بالا باشد، افراد دستگیر شده، توان مقاومت در جنگ روانی را نخواهند داشت، و در صورت شکنجهها (روانی و فیزیکی)، زود به مرحله «شکسته شدن» و یا «بریدن» میرسند. در این حالت روحی-روانی است که چون مومی در دست بازجو، حاضر خواهند شد اعتراف (حتی اعترافات دروغین علیه خود و دیگران) انجام دهند. ولی البته حکمی که در بیدادگاهها علیه آنها صادر میشود، براساس آن اعترافات خواهد بود، هر چقدر هم دروغ باشند.
بعد از گذشت بیش از دو ماه از جنبش خودجوش ایرانیان، آشنایی با سازوکارهای جنگ روانی، و شناسایی روشهایی که برای دفاع از خود در این جنگ لازم هستند را در این مختصر، عرضه میکنیم. مطالبی که در این نوشتار میبینید، از جمله مطالبی هستند که بعضی از هموطنان ما در ایران تجربه کردهاند و در اختیار ما قرار دادهاند، و یا در فضای مجازی منتشر شدهاند، و در بعضی موارد بدون کم و کاستی، عینا در اینجا آورده میشوند.
بیش از چهار دهه است که رژیم ولایت مطلقه، آرامش و امنیتی برای ایرانیان باقی نگذاشته است. دیدهایم که حتی عناصر رژیم هم خود از دستگیری و ضرب و شتم لباس شخصیها در امان نبودهاند. هر وقت فرزندی از خانه خارج می شود، خانواده نگرانند و معلوم نیست که او سالم به منزل بازگردد، و یا اصلا حتی به بازگشت او اطمینانی نیست. این ناامنی، منحصر به فعالان سیاسی نیست. تا وقتی این رژیم اصلاحناپذیر روی کار است، خطرها متوجه رهگذران معمولی (مهسا امینی، و کیان پیرفلک، و…) هم هست، چه برسد به فعالان در تظاهرات و اعتراضات خیابانی.
ایجاد احساس عدم آرامش و حس اضطراب و ناامنی، رویهای است که رژیم ولایت مطلقه، برای آن، بودجههای سرساماور هزینه میکند، زیرا که بقای خود را در آن مییبیند. بیش از دو ماه است که رژیم بر تلاش خود برای ایجاد بحران و ناامنی و اضطراب و… افزوده است. گرچه این احساس اضطراب و ناامنی و ترس و… برای برخی از ایرانیان، بیشتر محسوس بوده، ولی خوشبختانه، تلاشهای رژیم نتیجه عکس داده، و در ابعاد کلان، ترس مردم هرروز کمتر شده است.
مطالب مورد بحث در این نوشتار، میتواند (با توجه به دو نکته فوق) به مقدار زیادی بر سرنوشتی که افراد دستگیر شده پیدا میکنند، اثرگذار باشد.
عاملی که در سرنوشت فرد دستگیر شده، نقشی بسیار کلیدی پیدا میکند، وضعیت روحی-روانی آن فرد است. تلاش اصلی دستگاه سرکوب، در داخل و در خارج از زندانها، سلطه بر وضعیت روحی-روانی افراد و کنترل آن است. اگر آنها در این سلطه و کنترل روح و روان ایرانیان (در خارج و در داخل زندان)، موفق شوند، ممکن است سرنوشت مناسبی در انتظار نباشد. ولی اگر مدیریت وضعیت روحی-روانی افراد (در خارج و در داخل زندان)، در کنترل خودشان باقی بماند، حتی اگر اعمالی که انجام دادهاند از نوع جرایمی بوده که همیشه مجازاتهای سنگینی داشته است، خلاصی از مخمصه بسیار محتمل میگردد و حتی ممکن است از بازداشتگاه به زندان نروند، و آزاد شوند.
به یاد داشته باشیم که این رژیم، دست به هر کاری زده، (به علت اولویت روابط خانوادگی و دوست و آشنایی بهجای شایستهسالاری، و فسادهای گسترده، و بیلیاقتی، و بیکفایتی، و…) حاصلی بهجز خرابی و شکست و… نداشته است. دستگاه قضایی، امنیتی، اطلاعاتی هم، نمیتواند از این قاعده مستثنی باشد.
باید بهیاد داشته باشیم که جو سنگینی که بیش از چهار دهه که بر وطن ما حاکم بود، مقدمه «شکستن» و «بریدن» زندانی سیاسی بوده است. بنابراین پیشگیری از «شکستن» و «بریدن» زندانی هم، بیرون از زندان و در جامعه و قبل از بازداشت است. همان جوی که بیش از سه ماه است کم کم از دهه هشتادیها، به لایههای مختلف جامعه، سرایت کرده و در تمام ایران پخش میگردد، دقیقا همان پیشنیاز سرنوشتهای بهتری است که یک زندانیِ در بند میتواند پیدا کند.
❊
بعد از این مقدمه، به مطالب جمعآوری شده بپردازیم:
در مورد نکته اول:
امیدوارم اتفاقی برای کسی نیفته و کسی دستگیر نشه ولی اگر شدید اینارو یادتون باشه
معمولا شخص دستگیر کننده، با بازجو ارتباطی نداره و همه شما پیش چشم بازجو به یک شکل هستید. چه در حال پیادهروی دستگیر شده باشید، چه زد و خورد شدید با قوای سرکوب. اکثرا بازجو از لحظه دستگیری و علت بازداشت شما اطلاعی نداره.
کنترل بر اعصاب مهمترین راه نجات شما است. همه کارهایی که بازجو و کل سیستم میکنه، اینه که شما را مضطرب کند که تسلط بر اعصاب خود را از دست بدهید و در نتیجه مانند مومی در دست بازجو بشوید.
همیشه منتظر باشید اونا سوال کنن چیزی اضافه خودتون نگید.
درخواست وکیل کنید، جوری رفتار کنید که به حقوقتون آگاهید
بازجو دشمن شماست، به دشمن اعتماد نمی کنیم!
هیچی، مطلقا هیچی رو از سمت بازجوتون باور نکنید، احتمالا یکی دو سه نفر از شما بازجویی میکنند وارد بازی «پلیس بد، پلیس خوب» نشید، هرچی گفتن بنویس امشب آزادت میکنیم ننویسید، برنامه چیز دیگریست
احتمالا هی از برنامه چماق و هویج استفاده کنند، بازجویی خشن، و دیگری با پادرمیانی میخواهد شما را نجات دهد! گول نخورید! اون خودش بدتره! فقط میخواهند شما به مواردی اعتراف کنید تا اونها وظیفه شغلیشون را انجام داده باشن که رئیس و مقامات مافوق،آنها را مورد سرزنش قرار ندهد، و به کم کاری متهم نکنه.
در اون شرایط که قرار میگیری، بهتره از بازجو متنفر باشی و به خودت بگی حیف دستم بسته است وگرنه گلوت رو با دندون میجویدم! تا فکر کنی اونم به هموطن بدبخت عین ماست!
البته به هیچ وجه نباید با بازجو از در دشمنی وارد شد! جوری باید عمل کرد که اون گمان کنه شما سادهترین و صادقترین و حتی احمقترین آدمی هستید که در ایران هست!
یک سوال رو به مدلهای مختلف در روزهای مختلف از شما میپرسن، مثلا کجا داشتید میرفتید، همیشه همان را بگویید با تغییرات جزیی، تا جایی که میتونید در مورد هیچ کس از دوستانتون یا بقیه اطلاعی ندید، انشا بنویسید، طولانی! بدون هیچ اطلاعات خاصی!
لزومی نداره در مورد اشخاص بگید دوستمه و میشناسمش، در مورد همه فقط در حد اینکه یک آشنایی دارید جواب بدید، شغلش رو نمیدونم، آدرسش رو نمیدونم، روابطش رو نمیدونم
من در مورد آدرس خونه برادرم، گفتم بلد نیستم
اگه تو خیابون دستگیر شدید چون به تعداد بالا و در درگیری و اینا بودنه پس دلیلش رو نمیدونن و بازجوها سعی میکنن از خودت بکشن بیرون پس هیچ اطلاعاتی بهشون ندید و با خونسردی بگید که اشتباهی دستگیر شدید و رهگذر بودید.
مهمترین عامل و تنها چیزی که باعث خواهد شد شما سرنوشت بدی پیدا کنید، ترسیدن است. هدف مجموعه سیستم (از بسیجیها و قوای ضد شورش توی خیابانها بگیر تا بازجوها در زندان انفرادی و شکنجهگران، و…) اینه که نگرانی شما را به ترس، و اضطراب، و از دست دادن کنترل اعصاب، و پانیک، و… مبدل کنند. این هدف مهم را، از همان لحظه دستگیری شروع میکنند. در آن حالت روانی است که شما منفعلانه هر دروغی را که بازجو بخواهد، میپذیرید که خودتان به خویش نسبت دهید و به کارهای نکرده (جاسوسی، تجزیهطلبی، قران آتش زدن، تخریب اموال عمومی، حمله به ماموران، عمامهپرانی، و…) اعترافاتِ نوشتاری، و تلوزیونی، و… انجام دهید.
معمولا به شما جرمهای سنگین (ارتباط با سازمانهای اطلاعاتی خارجی، جاسوسی، تجزیهطلبی،…) میچسبانند که شما را راضی کنند برای جرمهای خفیفتر (سنگپرانی، شعار دادن، عمامهپرانی،…)، اعترافنامه بنویسید. (مثلا این سناریو را اجرا میکنند: …بسیار خوب، حالا میگیم که مامور موساد نیستی، ولی بالاخره یکی دوتا سنگ که پراندی…)
هر سوالی ازتون میشه را لازم نیست بلافاصله جواب بدین. بلکه لازم است با اندکی مکث، مثلا تا ۱۰ بشمارید و بعد جواب بدهید. تظاهر به نشنیدن بکنید و بازجو را مجبور کنید سوالاتش رو چند بار تکرار کند. با گفتن جملهای مانند «…منظورتون را متوجه نمیشم…» برای خودتون وقت بخرید. کار بازجویی را برای بازجوها، سخت بکنید نه آسان! اگر به این دلیل چندتا کتک بخورید، بهتره تا با سنگین کردن پرونده، برای خودتان محکومیتهای سخت درست کنید.
–
گوشی جدیترین بخش ماجراست و میتونه بیشترین دردسر رو براتون درست کنه، ولی از اطلاعاتی که از گوشیتون یا از خونهتون پیدا کردن نترسید،
اگر گوشی میبرید با خودتون واقعا این مسائل رو جدی بگیرید:
- گوشیتون تمیز پاک باشه،
- عکس و فیلم اگر دارید پاک کنید،
- از اکانتهاتون خارج بشید(جدی بگیرید)،
- تو بخش دایرکتتون، چتهاتون رو پاک کنید،
- یک ایمیل دیگه که به هیچ اکانتی وصل نیست داشته باشید که اگر خواستن و شما مجبور شدید، فقط اونو بدید،
- بگید اکانت توییتر و اینستا ندارید،
- تو تلگرام و واتساپ چتها با موضوعات سیاسی و خیلی خصوصیتون رو پاک کنید،
- عکسهای خصوصی که فکر میکنید بعدا میتون براتون دردسر درست کنه رو پاک کنید
- از اطلاعاتی که از گوشیتون یا از خونهتون پیدا کردن نترسید، خودتون چیزی رو قبول نکنید و چیزی رو درباره خودتون ننویسید، هرچقدر که به نظرتون نشدنی باشه، زیر بارش نرید، در این زمینه تا میتونید پررو باشید!
–
بعد از دستگیری سعی کنید به خودتون از نظر روانی مسلط باشید،
بازجو سعی میکنه شما رو به مدلهای مختلف بترسونه:
- از حکم سنگین،
- از اینکه تو تنهایی،
- از تهدید به کتک زدن،
- از تهدید به خشونتها و تجاوزات جنسی،
- از اینکه هر کاری بخوایم باهات میکنیم،
- از اینکه آیندهتون از بین میره، و سوء پیشینه پیدا میکنید
نشون دادن ضعف توی هر موردی، باعث میشه که اونا روی همان مساله فشار بیشتری بر شما بیاورند، و میتونه اونا رو به خواستههاشون نزدیک کنه
–
مطالب دیگری در این پست:
https://www.instagram.com/p/Ck8WvWXqcZ0/?utm_source=ig_web_copy_link
–
اگر اطلاعاتی، عکسی در مورد روابط شخصی شما، مهمونیها، روابط جنسی شما بهتون دادن نترسید، اینا فقط اهرم فشاره و موضوع روابط جنسی شما مسئلهای نیست که آنها بخواهند در دادگاه به اون بپردازن، بیشتر ازش استفاده میکنند برای اینکه شما رو در نقطه ضعف قرار بدهند و تحت فشار مجبور به اعتراف در مورد خودتون بکنن
سوالها در مورد روابط جنسی رو یا جواب ندید یا خیلی خونسرد باشید، چیز پراهمیتی نیست
همینطور در مورد استفاده از مواد مخدر و مشروب به همین صورت پیش برید ممکنه تهدیدتون کنن که خانوادهتون رو در جریان میذارن از این تهدیدها نترسید
اگر به علت بیماری، دارویی استفاده میکنید بگید بدون اون نمیتونید ادامه بدید، سعی کنید به هر نحوی از زیر فشار بازجویی بیاید بیرون، اونا تا میتونن فشار میارن شما هم سعی کنید فشار رو پخش کنید
–
سعی کنید پای کسی به بازجوییتون باز نشه، ولی اگر شخص دیگری رو باهاتون گرفتن یا بعدا آوردن، شما داستانی که گفتید رو ادامه بدید، اگر گفتن فلانی اینو گفته، بگید نمیدونم، احتمالا سعی میکنن با داستانهایی که از طرف بقیه افراد در مورد شما تعریف میکنن بهتون فشار بیارن، اصلا نه در مورد بقیه حرفی بزنید نه اگر گفتن فلانی در مورد تو اینو گفته باور کنید، اگر با کسی گرفتنتون و دست خط او را هم آوردن و گفتن نوشته همه کارها رو تو کردی، باور نکنید و اهمیتی ندید، اعترافات شخص دیگه در مورد شما قابل استناد نیست، روحیهتونم نبازید، احتمالا یا تحت فشار نوشته یا گفتن چی بنویس
شما وارد این بازی نشید که در مورد اون یا خودتون چیزی بگید
–
اگر در سلول انفرادی رفتید، سعی کنید با فکر کردن به چیزهایی که آرومتون میکنه آرامشتون رو حفظ کنید، شب اولش فقط سخته
اگر بردنتون انفرادی در واقع میخوان رابطه شما با جهان رو قطع کنن و تنها آدم مرتبط باهاتون میشه بازجو سعی کنید در این شرایط به احساساتتون مسلط باشید میدونم سخته ولی بعد از این بهتون بیشتر فشار میارن یا با بازجویی طولانی، یا با آنجا رها کردن و با بازجویی نکردنتون
توی انفرادی بازجویی نشدن به مراتب سختتر از بازجویی شدنه اگر سراغتان نیامدند برای بازجویی بدونید میخوان بهتون فشار بیارن، توی انفرادی یک بار دو هفته در اتاق منو باز نکردند و بازجویی نبردند
با انفرادی بردن قصدشون اینه که چند شب زیر فشار چیزی که میخوان رو ازتون بگیرن اون چند شب رو رد کنید و چیزی نگید احتمالا میاید بیرون
سعی کنید تو سلول ورزش کنید، اگر میتونید بخوابید، یا اگر کتابی است بخونید هرچی هست مهم نیست معنی کتاب های عربی رو بخونید
اگرم رفتید تو سوئیت(اتاق ۳،۴نفره) در مورد نحوه دستگیرتون، و کارهایی که کردی، و… به هیچ کس هیچ چیزی نگید، این اصل رو بدونید آدما اگر چیزی در مورد شما ندونن زیر شکنجه هم نمیتونن در موردش حرفی بزنن، ولی اگر بدونن شاید با وعده یا با شکنجه بگن
من افرادی روی می شناسم که ۴۰ سال سابقه فعالیت سیاسی دارند ولی چون به این اصول پایبند نبودند به جای بازداشت ساده چند روزه ۵-۶ سال حکم گرفتند!
❊
در مورد نکته دوم:
– به هیچ وجه نوشته دیگری رو امضا نکنید و جواب سوالات رو خودتون بنویسید
– به هیچ وجه در جواب سوال وارد ماهیت ماجرا نشید و فقط بنویسید وکیل میخواهید و نیاز به تماس با خانواده دارید و وضعیت بازداشت نامناسب است
– شما بعد از بازداشت باید به دادسرا جهت تعیین تکلیف معرفی شوید هر بازجویی قبل از اون و پیش ضابطان کم اهمیت هست
-جلوی بازپرس هیچ وقت اقرار نکنید و استفاده از سکوت حق شماست
-شما میتونید تقاضای وکیل کنید و تا نبودن وکیل از صحبت کردن و توضیح دادن موضوع خودداری کنید
– چون اتهام زدن سیاسی برای خودشون دردسر درست میکنه پس سعی میکنن از شما برای تخریب اموال عمومی، ضرب و جرح ماموران تمرد نسبت به دستور ماموران و موارد اینچنینی اقرار بگیرند مراقب باشید در دامشون نیفتید
– ممکنه بگید موارد قانونی رعایت نمیشه بله درسته ولی شما با نوشتن اینها نزد بازپرس دست وکیل رو برای دفاع از خودتون توی دادگاه باز میذارید
– سلول انفرادی غیرقانونی هست و هر اقراری که با چنین شرایطی گرفته شده فاقد اثر هست
– برابر قانون بعد بازداشت باید تلفن در اختیار شما قرار داده بشه تا محلبازداشت و علتش رو به خانواده اطلاع بدید اگر نذاشتن در صورتجلسه بازجویی بنویسید تا مجبور به رعایت قانون بشن
– بازپرس حکم صادر نمیکنه فقط ادله رو جمع آوری میکنه و برای آزادی موقت شما تصمیم گیری میکنه که گاهی نیاز به وثیقه یا جواز کسب یا فیش حقوقی کارمند هست و ممکنه بازداشت موقت کنه
– به هیچ وجه به بازجو اعتماد نکنید ممکنه به شما بگه هر چی من میگم بنویس تا آزاد بشی والا حالاحالاها بازداشتی دقیقا این جمع آوری دلیل علیه شماست
– بازجوها با شما بازی روانی میکنند اگر مطالب مورد درخواستشون رو ننویسید چند روز شما را در انفرادی نگه میدارند و بعد مجدد میگویند اگر ننویسی میروم و اینطوری شما تشویق به نوشتن آنچه او می خواهد میشوید
– بازجو شما را کتک نمیزند ولی با روان شما بازی میکند مثلا میگوید برادر شما را بازداشت میکنم اگر همکاری نکنی یا حکم اعدام برایت میگیرم و از این قبیل حرفها به هیچ وجه باور نکنید
– اگر اقرار نکنید مجدد مجبور است شما را نزد بازپرس ببرد در آن زمان همه تهدید ها و پیشنهادهایی که داده رو روی برگه اظهارات متهم بنویسید بعدا بسیار به درد وکیلتان میخورد
– در برگه بازجویی بعد تمام شدن جمله و بین خطوط فاصله نگذارید بعد از هر جمله به خط بعد نروید و پشت سر هم بنویسید نوشتن که تمام شد حتما ضربدر بزنید
– به اکثر بازداشت شده ها اتهام اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی تفهیم میشود که مجازات آن دو تا پنج سال حبس است
– به غیر از جرمی که مجازات آن اعدام است برای شما وکیل تسخیری گرفته نمیشود و خودتان باید وکیل انتخاب کنید
ماده ١٨٦ قانون آيين دادرسي كيفري در خصوص موارد الزامي وكيل تسخيري صحبت ميكنه
– اگر جرم اعدام … باشد، و در صورتیکه وکیل نداشته باشید ، وکیل تسخیری میدهند به شما ولی در تمام موارد در دادگا، میتوانید وکیل تعیینی داشته باشید. البته در مورد زمان تحقیقات و دادسرا (ماده ۴۸) از وکلایی که مورد تایید قوه قضاءیه هستند برایتان انتخاب میشود.
– یادتون باشه گوشی تلفن همراه که توی اون مدارک و پیام ها و تصاویر مربوط به حضورتون هست دلیل محسوب میشه و یا با خودتون نبرید یا به نحوی مدارک رو مخفی یا نابود کنید.
–
❊
جرائم و تخلفات ارگان های رژیم ولایت فقیه در برخورد با جنبش مردم از نظر
تاریخ ایجاد در جمعه, 09 دی 1401 20:54
توصیههای حقوقی از آقای محسن برهانی متخصص جرم شناسی، در خصوص آراء مرتبط با اعتراضات اخیر:
– اگر مردم با حقوق خود آشنا بودند و در برابر بازداشت شدن و در بازداشت ماندن، تسليم مطلق نبودند و به استناد ماده ۵۷۵ تعزيرات، از مقامات قضائی متخلف، شکایت می کردند، الان با این برخورد سخاوتمندانه در بازداشت صغیر و کبیر مواجه نبودیم.
– از نظر حقوقی، اعتصاب نوعی ترک فعل است که هیچ عنوان مجرمانه ای به آن تعلق نمی گیرد. ظاهراً برخی حضرات، با اصل اعتراض، مشکل دارند؛ چه فعلش، و چه ترک فعلش.
– توهین به پرچم، توهین به مقدّسات اسلام نیست و مشمول مادۀ ۵۱۳ تعزیرات نمی باشد.
– اگر دادگاه بدوی حکم تعلیقی صادر کرد، به استناد مادۀ ۴۴۲، تجدیدنظرخواهی را اسقاط و تقاضای تخفیف دهید. اگر محکومیت غیرتعلیقی صادر شد، حتماً نسبت به دادنامه، تجدیدنظرخواهی کنید و به هیچوجه تسلیم به رأی ندهید.
– برداشتن حجاب در تجمعات و تظاهر به آن، مشمول صدر ماده ۶۳۸ [قانون مجازات اسلامی] است؛ در رویه ای غلط، برخی محاکم، این اقدام را جرم تشویق به فساد و فحشا، موضوع ماده ۶۳۹ [قانون مجازات اسلامی] دانسته اند و به ۱۰ سال زندان حکم دادهاند! تقاضای اعاده دادرسی به استناد بند چ ماده ۴۷۴ ق.آ.د.ک مورد پذیرش ديوان عالی کشور قرار خواهد گرفت.
– ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات): هر کس علنا در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید، علاوه بر کیفر عمل به حبس از ١٠ روز تا ٢ ماه یا تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم می گردد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نمی باشد ولی عفت عمومی را جریحه دار نماید، فقط به حبس از ١٠ روز تا ٢ ماه یا تا (۷۴) ضربه شلاق محکوم خواهد شد. تبصره: زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند، به حبس از ١٠ روز تا ٢ ماه، و یا از ۵۰ هزار تا ۵۰٠ هزار ریال جزای نقدی، محکوم خواهند شد.
– ماده ۶۳۹ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده): افراد زیر به حبس از یک تا ١٠ سال محکوم می شوند و در مورد بند «الف» علاوه بر مجازات مقرر، محل مربوطه به طور موقت با نظر دادگاه بسته خواهد شد: الف – کسی که مرکز فساد یا فحشا دایر یا اداره کند. ب – کسی که مردم را به فساد یا فحشا تشویق نموده یا موجبات آن را فراهم نماید. تبصره – هر گاه بر عمل فوق عنوان قوادی صدق نماید علاوه بر مجازات مذکور به حد قوادی (= پاانداز، جاکش، دیوث) نیز محکوم می گردد.
– سوال: اگر خانمی بدون حجاب وارد کلاس درس شود و استاد سکوت کند و به تدریس ادامه دهد، آیا استاد و دانشگاه موجبات فساد و فحشا (مادۀ ۶۳۹) را فراهم کرده اند؟ جواب: قطعاً خیر. هیچ فرقی بین کلاس و پاساژ و کافه و … وجود ندارد. تکلیفی قانونی در مورد نهی از منکر وجود ندارد که ترک فعلش، ضمانت اجرا داشته باشد.
– دادستان تهران بایستی در اسرع وقت با تمام بیمارستان ها و کلینیک های تخصصی مکاتبه و آمار جراحی و تخلیه چشم های ناشی از ساچمه را بدست آورد، چون قطعاً در مورد آسیب دیدگان، ماده ۴۸۷ قانون مجازات اسلامی و رأی وحدت رویۀ ۷۹۰ تحقق یافته و دیۀ چشم های این عزیزان بر عهده بیتالمال است.
– انتشار احکام دادگاه ها در بند پ مادۀ ۵ سند امنیت قضائی، مورد تأکید قرار گرفته است. متن دادنامه های برخی شعب خاص مرتبط با اعتراضات اخیر حاوی نکات بهت آوری است. برای مثال شخصی بخاطر بالا بردن یک پلاکارد با مضمون: «مهاباد تسلیت»، به ٣ سال حبس محکوم شده است.
– صرفنظر از غلط بودن تفهیم اتهام جرم اجتماع و تبانی موضوع ماده ۶۱۰ تعزيرات به اکثر معترضین، باز هم صدور قرار بازداشت موقت، خلاف قانون است، چرا که اساساً این جرم، جزء جرايم علیه امنیت داخلی و خارجی (مواد ۵۱۲-۴۹۸) نيست. فلذا، مشمول بند پ م ۲۳۷ ق.آ.د.ک نمی شود. هزاران بازداشت غیرقانونی!
– ممانعت از ورود دانشجو به دانشگاه، نقض حق تحصیل رایگان، موضوع اصل ۳۰ قانون اساسی است و بر اساس ماده ۵۷۰ تعزیرات، جرم و مستوجب حبس و انفصال می باشد. تنها رئیس دانشگاه پس از تشکیل پرونده در شورای انضباطی و ابلاغ کتبی، حداکثر به مدت یک ماه، می تواند دانشجو را ممنوع الورود کند.
❊
امیدواریم بتوانیم با احقاق حق اطلاعیابی و اطلاعرسانی، و با انتشار به هموطنان خود کمک کوچکی بکنیم.
علی صدارت
http://alisedarat.com/contact-us/
دوشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۱ برابر با ۲ ژانویه ۲۰۲۳
❊
پانویسها:
(۱)
تحلیل روانشناختی بخشی از جامعه ایرانیان
http://alisedarat.com/1392/10/26/1138/
–
http://alisedarat.com/1392/10/26/1626/
❊
❊
❊
❊❊❊
’مردم‘ باید یک کاری بکنند! چه باید کرد؟
http://alisedarat.com/1397/08/06/4317/
…به غیر از خود ما مردم، هیچ فرد دیگری و یا تشکیلات و حزبی و یا دولت و سامانه سیاسی نخواهد توانست کلیه معضلات جامعه را، بدون مشارکت مردم در ساختن سرنوشت خود، حل کند. اگر کسی یا گروهی چنین وعدههایی میدهند، قطعا دروغ میگویند (دروغ به دیگران و در بهترین وجه، حتی دروغ به خود) و قطعا و حتما، و چه بخواهند و یا حتی اگر واقعا و از ته دل هم نخواهند، لاجرم استبداد دیگری را بر ما حاکم خواهند کرد.
دروغهای آقایان پهلوی (امروز فقط اتحاد،… فردا خود مردم ایران نوع نظام را تعیین خواهند کرد،… دروازههای تمدن بزرگ،…. جلوگیری از ایرانستان شدن،…)
دروغهای آقایان خمینی و خامنهای (همه با هم،… اسلام ناب محمدی،… آب و برق مجانی،… حمایت مستضعفان،… جنگ در سوریه برای جلوگیری از حمله به کرمانشاه و همدان،…)
❊❊❊
بیشتر از رسانههای ملیِ همگانی بهمثابه شاخه چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊ کشف کنید
Subscribe to get the latest posts sent to your email.