صدارت- کودتای خرداد ۱۳۶۰، نقطه عطف مصادره انقلاب، توسط ضد انقلاب
برای کوتاهتر شدن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم، ایرانیان، بهخصوص جوانان باید از جزئیات کودتای خرداد ۱۳۶۰ مطلع شوند.
–
«انقلاب اسلامی» در واقع به معنای انقلاب در اسلام و نفی اسلامِ حوزوی و فقاهتی بود. درست مانند انقلاب در مسیحیت که در عصر روشنگری و رنسانس و انقلاب کبیر فرانسه شاهد آن بودیم. خمینی و شرکا، به طور مشخص در مقابل این روند رنسانس در اسلام مقاومت میکردند و با مردم میجنگیدند. انها میخواستند اسلام فقاهتی و حوزوی را حفظ کنند، تا بتوانند بر مردم سلطه داشته باشند.
خمینی حتی گفت: «…خیال میکنند که حالایی که مثلاً انقلاب شده، باید در اسلام هم انقلاب بشود…»
ولی پهلوی هم نه تنها همین دین حوزوی و فقاهتی را قبول داشت، بلکه آن را به عنوان ابزاری برای اعمال سلطه بر ملت و خفقان و خشونتگستری در جامعه، و تجاوزها به حقوق، از جمله حقِ حاکمیتِ ملیِ جمهور شهروندان، بسیار ضروری میدید، و طی پیامی برای «چهارمین دورهُ مروجان مذهبی» گفت: «اسلام کاملترین و مترقیترین ادیان است و ما را از هر مکتبی بینیاز میکند!»
انقلاب از دید خمینی و شرکا به معنی خشونت و خشونتگستری و تجاوزات به حقوق بود. در حالیکه انقلابها وقتی اتفاق میافتند که مردم از خشونتها به ستوه میآیند، و وقتی که قدرت حاکم بر کشور راه را بر هر گونه اصلاحاتی میبندد، مردم منقلب میشوند و به زور و خشونت و تجاوز به حقوق، عصیان میکنند.
ولی علیرغم تمام تلاشهای قدرتها، برای منفی و بد نشان دادن انقلاب، مردم ایران دوباره به انقلاب متمایل شدهاند و به شکلی که شعار اخیر جوانان ایرانی این بود: بهش نگید اعتراض، اسمش شده انقلاب!
«در کودتای خرداد ۶۰، مردم ایران برای اولین بار در تاریخشان به مقاومت علیه روحانیت برخاستند.»
طی هفتههایی که به کودتای خرداد ۱۳۶۰ منتهی شد، خمینی در سه نوبت به طور واضح خود را در مقابل مردم قرار داد، و گفت:
«اگر ملت موافقت کند، من مخالفت میکنم»
«اگر سی و پنج میلیون بگوید ‘بله’، من میگویم ’نه’»
«اگر سی و شش میلیون ‘مرگ بر خمینی’ بگوید، من این حکم را امضاء میکنم.»
صدارت- کودتای خرداد ۱۳۶۰، نقطه عطف مصادره انقلاب، توسط ضد انقلاب بیشتر بخوانید »