حق مطلع شدن

صدارت-سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۱۰)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است

مهمترین عامل «حفظ نظام»، رسانه‌های ملیِ تحت تصرف رژیم هستند که مدیریت اصلی جبهه‌های مختلف جنگ روانی قدرت‌ها علیه مردم را به عهده دارند.
منظور از «براندازی» یا «گذار» حقیقتا این است که در واقع «نظام» و ساختار استبدادی و دیکتاتوری براندازی شود و از آن گذار کنیم، نه این که شاه برود و خمینی بیاید، یا خامنه‌ای برود و یک مستبد دیگری مثل او یا بدتر از او بیاید!
برای این منظور، ضروری است که دیوارهای سانسور و خودسانسوری درهم شکسته شوند، و افکار عمومی بتوانند نه به صورت هرمی از بالا به پایین و قدرت‌فرموده، بلکه به صورت افقی و مردمی، هرم مدیریت کشور را از پایین به بالا، با مشارکت و مشاورت هرچه فراگیرتر، با توسل به خردِ جمعی شکل دهند.
با تجربه‌ی چند نسل از ولایتِ مطلقه‌ی پهلوی و ولایتِ مطلقه‌ی فقیه، امروزه شاهدیم که این مفهوم بسیار مهم و حیاتی، به مثابه گفتمانی خودانگیخته و خودجوش، بیش از پیش در جامعه راه خود را باز کرده، و هرچه فراگیرتر شده است.
برای برپایی، و پویایی، و پیشبرد مردمسالاری، ضروری است که گردانندگی و مدیریتِ رسانه‌های ملیِ همگانی، یعنی رسانه‌هایی که با بودجه‌ی دولتی اداره می‌شوند، توسط افرادی انجام شود که مستقیما توسط خود ما مردم انتخاب شده‌اند. در این صورت است که مجبور خواهند بود که مستقیما به ما مردم پاسخگو باشند. بدین ترتیب، در یک قانون اساسی پیشرو و مردمی و حقوقی، در کنار شاخه‌های مقننه، ، قضاییه، و مجریه، لازم است که شاخه‌ی چهارمی هم در نظر گرفته شود: «رسانه‌های ملیِ همگانی به مثابه شاخه‌ی چهارم دولت»
برخی وظایف «رسانه‌های ملیِ همگانی به مثابه شاخه‌ی چهارم دولت» از این قرار هستند:
فراهم آوردن و پیشبرد امکانات و وسایل لازم برای درآمیختن افکار عمومی، جهت استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری
سیر آزاد اخبار، اطلاعات، اندیشه‌ها، نظرها، هنرها،
نظارت مستقل بر سایر شاخه‌های دولتی، و دیوان محاسبات، کارگروه‌های ضد فساد، و همچنین تضمین شفافیت، مقابله با فساد به‌خصوص فسادهای مقامات دولتی چه در کارمندان کشوری و هم در کارمندان لشکری و نیز بخش خصوصی که طرف تعامل‌های مالی\اقتصادی با دولت قرار می‌گیرند، و حمایت از حق دسترسی به اطلاعات مربوطه و تضمین امنیت اطلاع‌رسانان و رسانه‌گران.
تضمین آزادی‌های رسانه‌ای و اطلاعاتی شهروندان،
آموزش‌های مدنی، آموزش حقوق پنجگانه،
فراهم‌کردن سازوکارهای دائمی برای آگاهی‌های مردمی، و افزایش مشارکت مستقیم مردم در تصمیم‌گیری (مثلاً رفراندوم، بودجه‌ریزی مشارکتی، شوراهای مردمی).
نهادینه کردن و سازماندهی ابزارهای مردمسالاری مشاورتیِ مشارکتیِ مستقیم
احقاقِ حقوقِ نسل‌های آینده با نگهداری و پاسداری از منابع بین‌نسلی (مثل منابع طبیعی، آب‌وهوا، محیط زیست)

صدارت-سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۱۰)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

‎⁨تزویر رسانه‌ای-جنگِ روانی، مادرِ همه جنگ‌ها است، ولی تنها جنگی است که ما دا آن، ابزار و توانایی دفاع پیروزمندانه از خود را داریم⁩

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۹)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است

«شورای رسانه‌های ملی دوران گذار» به مثابه شاخه‌ی چهارم دولت موقت انتقالی
منظور از «رسانه‌های ملی» فقط و فقط آن دسته از رسانه‌ها است که بودجه‌ی آن‌ها از منابع ملی (بودجه‌ی دولتی) تامین می‌شود، و در نتیجه متعلق به مردم هستند.
منحل کردن و از بین بردن رسانه‌های ملیِ به ارث رسیده از رژیم ولایت مطلقه، نابخردانه، و اخراج و بی‌کار کردن کارمندان آن‌ها، تجاوز به حقوق این هموطنان است. این رسانه‌ها و هم استعدادهای انسانی و متخصصانِ اصحابِ رسانه‌ها، و هم منابع مالی و تکنولوژیک آنها متعلق به مردم ایران هستند و نباید حیف و میل شوند.
بکارگیری حقوق‌مند این ثروت‌های ملی، در جهت برپایی و پویایی و پیشبرد مردم‌سالاری، نقشی حیاتی دارد. برای ساماندهی این امر، شاخه‌ی چهارم دولت موقت انتقالی، یعنی «شورای رسانه‌های ملی دوران گذار»  برای رسیدگی و اداره‌ی همه‌ی رسانه‌های مختلفی که با بودجه دولتی عمل می‌کنند تشکیل می‌شود.
دوران گذار از استبداد به مردمسالاری، از مدت‌ها پیش شروع شده، و توسط ما مردم(هر کدام به سهم خود و به نوبه‌ی خود)، به قدرت‌ها تحمیل شده است. در این مدت، بسیاری از ما مردم(هر کدام به سهم خود و به نوبه‌ی خود) در «دولتِ مردمیِ موازی» مشغول کار بوده‌ایم، و تا زمانی که فروپاشی فیزیکی رژیم حاکم بر ایران را به قدرت‌ها تحمیل کنیم، به همین ترتیب برای تغییر وضعیت فاجعه‌بار کنونی، و برای ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر فعال خواهیم ماند(هر کدام به سهم خود و به نوبه‌ی خود)!
https://alisedarat.com/2025/04/06/14105/
بعد از فروپاشی فیزیکی رژیم حاکم بر ایران، با ادامه‌ی کارهای نظری «دولتِ مردمیِ موازی» از سایه بیرون آمده و به صورت «دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران»، به کارهای عملی و علنی خواهد پرداخت. 
این دولتِ موقتِ انتقالی برای مدیریت دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران دارای چهار شاخه است:
اول- شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم ایران (پارلمان، شاخه‌ی مقننه)
دوم- شورای عالی قضائی موقت (شاخه‌ی قضاییه) و هئیت حقیقت‌یاب و صلح همگانی
سوم- حکومت دوران انتقال (شاخه‌ی مجریه)
چهارم- شورای رسانه‌های ملی دوران گذار (شاخه‌ی چهارم، رسانه‌هایِ ملیِ همگانی) (موضوع جلسه‌ی امروز)

شناسنامه‌ی دولتِ موقتِ انتقالی، قانون اساسیِ موقت است.
این قانون اساسی موقت، یک سند غیرِ ایدئولژیک است.
این قانون اساسی موقت، یک سند لائیک است.
اندیشه‌ی راهنمای این قانونِ اساسیِ موقتِ غیرِ ایدئولژیک، حقوق است، پنج دسته حقوق است (۱-حقوقِ بشر، و ۲-حقوقِ شهروندی، و ۳-حقوقِ ملی، و ۴-حقوقِ ملت ایران در جامعه‌ی جهانی، و ۵-حقوقِ طبیعت)

در جلسه‌ی امروز می‌پردازیم به ادامه‌ی بحث در باره‌ی سندِ اساسیِ دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران:
https://alisedarat.com/2019/08/17/5108/
به این سند، در واقع می‌توان به عنوان قانون اساسی موقت نگریست.

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۹)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

لاجوردی=ثابتی-ساواک=واواک-خشونت، تجاوز به حقوق، زندانی سیاسی، شکنجه، اعدام،

صدارت: لاجوردی و لاجوردی‌ها، و دِینِ همه ما به قربانیان آن‌ها

علی صدارت : اسدالله لاجوردی، با عمل‌کرد سبعانه‌ی خود، به یکی از  عوامل اصلی و نمادهای شاخص خشونت و خشونت‌گستری در فاجعه ملی کشتارهای جمعی و جنایت علیه بشریت دهه ۱۳۶۰ شد. رفتار او حاکی از آن بود که به چه خدایی باورمند است و دین اسلام را هم بر همان اساس باور و ترویج و اجرا می‌کرد. با بررسی گفته‌های وی، خدای‌گونه‌پنداری و حتی خودخداپنداری او را می‌توان لمس کرد.

یکی از نکات مهم برای ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر و استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری این است که باید نحوه‌ی تبدیل شدن یک انسان، به لاجوردی و لاجوردی‌ها از همه زوایای مختلف، موضوعِ بررسی عملی آکادمیک و دقیق گردد و جزئیات این روند تحقیق و مطالعه و تدریس شود. این یک وظیفه‌ی ملی است بر عهده‌ی همه‌ی ما، و راهی برای ادای دِینی که همه‌ی ما به قربانیان لاجوردی و لاجوردی‌ها داریم.

نکته بسیار مهم آن‌که رژیم‌های دیکتاتوری به افرادی که بتوانند به مقام دونِ انسان هبوت کنند، نیازی حیلاتی دارند. ولی این روش برای پیشبرد شعار کلیدی آن‌ها :«حفظ نظام، اوجب واجبات است» تاریخ مصرف کوتاهی دارد. با پایان آن تاریخ مصرف، خود آن لاجوردی‌ها هم به درجات مختلف، و با اشکال متفاوت، قربانی همین شعار کلیدی می‌گردند.

نکته بسیار مهم دیگری را هم باید به خود یادآوری و گوش‌زد کنیم، و آن این‌که در آستانه سالگرد قتل دولتی مهسا امینی، به وضوح شاهدیم که رژیم ولایت فقیه، از ساختن و پرداختن لاجوردی‌ها، خلخالی‌ها، گیلانی‌ها، سعید امامی-اسلامی‌ها، و… علیل و ناتوان شده است. حتی احمدرضا رادان هم که اکنون فرمانده کل انتظامی رژیم است، علی‌رغم تمام تهدیداتی که کرده و می‌کند، از تکرار جنایاتی سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۳ در مقام جانشین فرمانده نیروی انتظامی، به علت حضور یک حداقل لازمی از ما در میدان ساختن سرنوشتِ خویش، ناتوان است.

به امید افزونی تلاش‌ها و مشارکت هرچه فراگیرتر، در جنبش خودجوش برای برپایی و پویایی و پیشبرد دموکراسی، و بدین ترتیب:

کوتاه‌تر کردن و خشونت‌زداتر کردن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم ولایت فقیه،

کوتاه‌تر کردن و خشونت‌زداتر کردن دوره‌ی موقت از سقوط فیزیکی رژیم تا انتخابات آزاد برای یک دولت غیر موقت، 

کوتاه‌تر کردن و خشونت‌زداتر کردن زمان لازم برای بنا نهادن یک دموکراسی و رساندن آن به یک نقطه‌ی غیرقابل بازگشت.

صدارت: لاجوردی و لاجوردی‌ها، و دِینِ همه ما به قربانیان آن‌ها بیشتر بخوانید »

صدارت:سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۵)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است

… در ابتدای کار، از همین الان، گروه‌هایی از ایرانیان در سراسر دنیا، در فضای مجازی گرد هم آمده‌اند. کانون همکاری‌های این گروه‌ها، باید حقوق باشد، باید حقوق باشد. در غیر این صورت، و در صورت نبود این «باید»، و در صورتی‌که این ضرورت در هر یک از این گروه‌ها لحاظ نشود، آن گروه‌ها از هم خواهند پاشید!
هسته‌های حقوق‌مدار و همکاری‌های هسته‌های مردمی را به مناسبت‌های مختلف، به بحث گذاشته شده است:
https://alisedarat.com/?s=هسته‌های
به تدریج، و با ضعیف‌تر شدن سرکوب و خفقان، وزنه‌ی هسته‌های داخل ایران سنگین‌تر می‌شود. با افزایش اعتماد به نفس فردی و با افزایش اعتماد به نفس ملی، ما ایرانیان بیشتر به توانایی‌های خود پی می‌بریم، و بدین ترتیب قدرت سرکوب و خفقان رژیم، کمتر و کمتر می‌شود. به این شکل، ما مردم ایران، اسلحه‌های موجود در دست سرکوبگران را، باز هم بی‌اثرتر می‌کنیم. با این تدابیر حقوقی، اعتراضات خودانگیخته‌ی مردمی و تظاهرات خودجوش ولی پراکنده‌ای که هرروز شاهد آن‌ها بوده‌ایم را به هم می‌پیوندانیم.
نقطه‌ی عطف این روند، حرکت معترضان و تظاهر‌کنندگان به سمت زندان‌ها و گشودن درب‌های زندان‌های سیاسی، و آزادی همه‌ی زندانیان سیاسی خواهد بود. این نقطه‌ی عطف را در بهار ایران، در انقلاب ۱۳۵۷ شاهد بودیم. بی‌دلیل نیست که قدرت‌ها، در جبهه‌های متعدد جنگ روانی، مردم را از انقلاب ترسانده‌اند! (و نیز بی‌دلیل نیست که شعارِ ’بهش نگید اعتراض، اسمش شده انقلاب!‘ شعارِ پرشعور و خودانگیخته‌ی مردم ایران، به‌خصوص دهه‌ی هشتادی‌ها در جنبش اخیر گشت!) در نتیجه در هم شکستن دروازه‌های زندانهای سیاسی توسط ما مردم، و با ازادی همه‌ی زندانیان سیاسی، وزنه‌ی هسته‌های داخل ایران، باز هم سنگین‌تر می‌شود.
در هر صورت و در هر مرحله، این هسته‌ها و فعالیت‌های آن‌ها، نباید به جامعه سیاسی محدود شود و در انحصار عده‌ای خاص قرار بگیرد.
بسیار ضروری است که از همین الان، سایر ایرانیان هم به کار تشکیل شوراها و هسته‌ها، بیشتر مشغول شوند.
هسته‌هایی که خشونت و قدرت و زور و تبعیض و برتری‌طلبی و هجمونی و سلطه‌سالاری را کانون فعالیت‌های خود کنند، برای مردم ایران جاذبه‌ای نداشته و نخواهند داشت، بلکه دافعه دارند. این افراد و گروهها، به‌تدریج مطرود و منزوی و سرانجام خودبه‌خود حذف می‌شوند.
اما هسته‌هایی که حقوق را کانون فعالیت‌ها قرار داده‌اند، در عمل بر توانایی‌های خود می‌افزایند، و پرکارتر و پرمحصول‌تر می‌شوند…

صدارت:سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۵)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

حقوق‌مداری، خشونت‌زدایی قدم‌های استوار، در راه- مردم‌سالاریِ مشارکتیِ مشاورتیِ مستقیم

صدارت- دعوت از هموطنان برای عضویت در دولت موازی.

…اگر به نظر تو هموطن عزیزی که این سطور را می‌خوانی، تمامی و یا حتی برخی قسمت‌ها و مفاد این نقشه‌ی راه، چیزی به غیر رویاپردازی، و حتی توهم نیست، اگر تو هموطن عزیزی که این سطور را می‌خوانی باز هم می‌گویی که «…آخه از دست ما که کاری بر نمی‌آید…» و می‌گویی «…این حرفهای قشنگ، ایده‌ال‌های دست نایافتنی هستند…» بدان که در جنگ روانی قدرت‌ها علیه مردم، شکست خورده‌ای که خود را ناتوان می‌بینی! بدان که در جنگ روانی قدرت‌ها علیه مردم، شکست خورده‌ای که تا این حد اعتماد به‌نفس فردی، و اعتماد به‌نفس ملی خود را از دست داده‌ای، که حتی برداشتن یک قدم را هم (هر چقدر هم آن قدم در ظاهر به‌نظر کوچک بیاید) در توان خود نمی‌بینی! 

اگر تو هموطن عزیزی که این سطور را می‌خوانی، همین خودِ تو هموطن عزیز، بالاخره به وظیفه‌ی حیاتی خود مبنی بر مشارکت در ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر آگاه شوی (احقاقِ حقِ اطلاع‌یابی)، و به سهم خود و به نوبه‌ی خود به آن عمل کنی، و در آگاهی دیگران هم بکوشی (احقاقِ حقِ اطلاع‌رسانی)، و برای از انفعال بیرون آمدن خود و دیگران تلاش کنی، چاره‌ی این وضعیت اسف‌بار را، به‌درستی در خودت و در حالِ حاضر و در زمان خودت، خواهی یافت!

صدارت- دعوت از هموطنان برای عضویت در دولت موازی. بیشتر بخوانید »

لاجوردی=ثابتی-ساواک=واواک-خشونت، تجاوز به حقوق، زندانی سیاسی، شکنجه، اعدام،

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۴)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است

به این سند، در واقع می‌توان به عنوان قانون اساسی موقت نگریست.
در جلسه‌ی امروز، در روند بررسی و به‌روزرسانی و بحث «سندِ اساسیِ دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران» تغییری لازم دیده شد. امروز، در خارج از نوبتِ شماره‌ی مفادِ سندِ قانونِ اساسیِ موقت، به بحثی در رابطه با بخش « 4. هیئت حقیقت یاب و صلح همگانی» و «اصل بیست و نهم» این سند می‌پردازیم.
هیئت حقیقت یاب و صلح همگانی:
هیئتی برای یافتن حقیقت‌ها و واقعیت‌ها،
هیئتی برای ترمیم بی‌عدالتی‌ها و تجاوزها به حقوق،
هیئتی برای صلح همگانی،

برخی دلایلی که رسیدگی به خشونت‌ها (خشونت‌های سیاسی، و فرهنگی، و اجتماعی، و اقتصادی، و فیزیکی، و نیز خشونت‌های احساسی\روحی\روانی) و تجاوزهای رژیم به حقوق را در اولویت قرار می‌دهد، از جمله موارد ذیل هستند، و اینکه اصولا این هیأت برای چیست؟:

برای خشونت‌زدایی،
برای دفع و رفع خشونت‌هایی که توسط این رژیم تحمیل شده،
برای اینکه قربانیان باید توان دادخواهی پیدا کنند، تا که با دردها و رنج‌های خویش، تنها نمانند و بتوانند به نظام جدید که بر میزان عدالت اجتماعی برپا می‌شود، اعتماد بیابند، و امید به حال و آینده و شرکت در جامعه حق‌وند، آنها را از غم گذشته و یأس و احساس ناتوانی که گرفتارش هستند، برهاند،
برای اینکه بر وفقِ میزانِ عدالتِ ترمیمی، قربانیان و خانواده‌ها و نزدیکان آنان و تمامی جامعه، و از جمله متجاوزان به حقوق، بر ترمیم و جبران حق دارند،

صدارت- سقوط فیزیکی رژیم، و برخی(۴)اصول حاکم بر دولت موقت، که ضمانت اجرایی آن، حضور ما مردم است بیشتر بخوانید »

صدارت: عوامل تعیین کننده‌ی پیروزی و یا شکست همکاری‌های جمهوری‌خواهان در این زمان

همکاری و عقل جمعی، ضریب خطا و کژروی را کاهش می‌دهد.

با توجه به اوضاع ایران و جهان، بحث در باره‌ی عقل جمعی و همکاری‌های جمهوری‌خواهان بررسی این عوامل در میان جامعه سیاسی داغ بوده است.

ضرورت بررسی این همکاری‌ها توسط جامعه مدنی، و عواملی که باعث پیروزی و شکست آن‌ها می‌شود، در این زمان بیش از گذشته ملموس است.

سوال اول این است: همکاری برای چه موضوعی؟ مردمسالاری!

همکاری برای پیشبرد مردمسالاری در جامعه سیاسی و مدنی، همکاری برای استقرار مردمسالاری

همکاری برای کوتاه‌تر کردن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم،

هموطنانی که در تمام طول عمر خویش، امتحان خود را در استقلال و عدم وابستگی، با نمره‌ی قبولی پس داده‌اند، در یک همکاریِ طولانی و یک کارِ گروهی، متنی را تهیه کرده‌اند که مفاد پیشنهادی آن، نقشه‌ی راهی است که با خشونت‌زدایی، روند امور را در مراحل ذیل نشان می‌دهد:…

صدارت: عوامل تعیین کننده‌ی پیروزی و یا شکست همکاری‌های جمهوری‌خواهان در این زمان بیشتر بخوانید »

صدارت- نقشه‌ی راه نجات ایران، توسطِ خودِ ما  ایرانیان

نقشه‌ی راه ایرانیان برای نجات ایران و ایرانیان.!
ما خودمان بسیار توانا هستیم که خود را به شکل فردی، و خود را به شکل جمعی و ملی، از این وضعیت اسف‌بار نجات دهیم.
هموطنان شما که در تمام طول عمر خویش، امتحان خود را در استقلال و عدم وابستگی، با نمره‌ی قبولی پس داده‌اند، در یک همکاریِ طولانی و یک کارِ گروهی، متنی را تهیه کرده‌اند که مفاد پیشنهادی آن، نقشه‌ی راهی است که با خشونت‌زدایی، روند امور را از:
۱- از الان (از همین لحظه) تا سقوط فیزیکی رژیم، و
۲- از سقوط فیزیکی رژیم و در دوران موقت، و
۳- تشکیل دولت دوران موقت برای مدیریت امور و اداره کشور در دوران موقت انتقالی، و
۴- انتخابات آزاد برای مجلس موسسان و تدوین و پیشنهاد قانون اساسی، و
۵- برگذاری همه‌پرسی و تصویب قانون اساسی جدید، و
۶- انتخابات آزاد برای دولت غیر موقت، و
۷- انحلال دولت دوران موقت همزمان با شروع کار دولت دائمی.

سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران
https://alisedarat.com/2019/08/17/5108/
این سند متعلق به هیچ شخص و گروه خاصی نیست، و صاحب اصلی آن در واقع، همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. در نتیجه، ضمانت اجرایی اصول این سند هم همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. مردم‌سالاری را فقط خود ما مردم می‌توانیم و باید برقرار کنیم، نه قدرت‌ها!
از هموطنان دعوت می‌شود که این سند را مطالعه فرمایند، و پیشنهادها و نظرهای خود را ارسال نمایند.
همچنین از همه کسانی که عشق وطن و هم‌وطن را در دل دارند، دعوت می‌شود که، چنان‌چه با کلیات این سند مخالفت عمده‌ای ندارند، در انتشار آن، سایر هم‌وطنان را یاری فرمایند. سانسورها، که کم‌کم به خودسانسوری‌ها می‌انجامند، هم‌چون دیوارهای بلندی، توسط قدرت‌مداران و مستبدان، اطراف حقیقت را گرفته است. این حقیقت که ما مردم، به کمک همدیگر، و با اعتماد به نفس فردی و اعتماد به نفس ملی، توانا هستیم که سرنوشت‌های خوب و خوب‌تری را برای خود رقم بزنیم.

صدارت- نقشه‌ی راه نجات ایران، توسطِ خودِ ما  ایرانیان بیشتر بخوانید »

ناصر کوشا: خدعه خامنه‌ای علیه جبهه مقاومت. تدارک دیدن جانشینی مجتبی خامنه‌ای.

…خامنه‌ای فردی بیمار، دروغگو، کینه‌جو و بشدت فریبکار است. همانگونه که او خود بیان میکند، هر کاری که لازم است باید انجام شود، اما مردم از آن اطلاع پیدا نکنند. بنابراین او فردی است، همتا و همانند خمینی که هیچ اعتقادی به اخلاق، دین، حقوق انسان، اسلام و انصاف نداشت. خامنه‌ای تنها به قدرت و حکومت خویش می اندیشد. کما اینکه بنیانگذار انقلاب و ولی اول، خمینی در مورد امام زمانی که داعیه تحویل پرچم حکومت جهانی آخرالزمان  را به او داده، می‌گفت:
خمینی: «این یک تکلیف الهی است برای همه، اهم تکالیف‌ هایی است که خدا دارد، یعنی حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر باشد، اهمیت اش بیشتر است. برای اینکه امام عصر هم خودش را برای اسلام فدا میکند.»

ناصر کوشا: خدعه خامنه‌ای علیه جبهه مقاومت. تدارک دیدن جانشینی مجتبی خامنه‌ای. بیشتر بخوانید »

صدارت- نقش من و تو در کاهش قدرت خامنه‌ای! سهم من و تو در افول ابرقدرت امریکا!

چرخ ار نگردد گرد دل، از بیخ و اصلش بر کنم!—گردون اگر دونی کند، گردون گردان بشکنم!
گر پاسبان گوید که هی! بر وی بریزم جام می—دربان اگر دستم کشد، من دست دربان بشکنم!
– 
تلاش برای هرچه فراگیرتر کردن جنبش خودجوش، برای براندازی مستبد، و برای براندازی این رژیم اصلاح ناپذیر، و برای گذار از ساختار استبدادی، و برای استقرار و استمرار مردمسالاری، هر کدام از ما به سهم خود و به نوبه خود.
من و تو، فقط باید به خودم، به خودت، یادآوری کنم٫ یاداوری کنی، که من و تو هم در این وضعیتی که امروز داریم مسئول هستیم. به همین ترتیب٫ من و تو هم در ساختن سرنوشت آینده خود مسئول هستیم. تصمیم با ما است که با عملکرد امروزمان، چه فردایی را بسازیم. این دختر دلیر ایران، یک تنه و تنها، تصمیم خود را گرفته و مطابق با آن الان دارد قدمی عملی برمیدارد. وی بدون ترس از دژخیمان که او را در محاصره گرفته‌اند، با مقاومت در مقابل زور، و با نافرمانی مدنی، کلیت این رژیم را نفی میکند. این دختر جوان شجاع، با خشونتزدایی، اسلحه را در دست سرکوبگران بی اثر کرده است. این فرزند دلیر ایران، به سهم خود و به نوبه خود، زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم را کوتاهتر کرده است.
https://www.instagram.com/reel/DGLTewOufg_/
تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید؟-
تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز!

که یکی چراغ روشن، ز هزار مرده بهتر!
که به است یک قد خوش، ز هزار قامت کور!

اگر آتش است یارت، تو برو در او همی سوز،
به شب فراق سوزان، تو چو شمع باش تا روز

تو مخالفت همی کش، تو موافقت همی کن،
چو اباس تو درانند، تو لباس وصل میدوز!

و مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید؟
تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز!
تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز!
تو یکی نه ای، هزاری، تو چراغ خود برافروز!

صدارت- نقش من و تو در کاهش قدرت خامنه‌ای! سهم من و تو در افول ابرقدرت امریکا! بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا