
صدارت: رژیمِ در حال سقوط، بهدنبال راه نجات: مراجعه به اصلاحطلبان!؟ روزِ ۶۹ جنبش
۵ آذر ۱۴۰۱سناریوهای مختلف سقوط ادامه گذار و فیزیکی را قبلا بحث کردهایم: حمله خارجی، جنگ داخلی تجزیهطلبان، کودتا،… و نیز اجبار به تن دادن به «اصلاحات» حالا رژیمِ در حال غرق شدن، دنبال جلیقه نجات میگردد، برای انجام اصلاحات به منظور حفظ نظام «حفظ نظام، اوجب واجبات است» حال و روزی که الان خامنهای دارد، بسیار تالمانگیز و تحقیرآمیز و رقتبار است، ترسویی که مفتضحانه از جبهههای جنگ گریخت. به علت ایستادگی و استقامت هموطنان جوانمان، بسیاری از سایر ایرانیان که حتی تا شصت هفتاد روز پیش، اتز این رژیم پشتیبانی میکردند، امروز، در این شصت و نهمین روز جنبش خودجوشی که هرچه فراگیرتر میشود، میگویند «...ما گول خورده بودیم...» از جمله گول خوردنِ تزویرِ «...نوشیدن جام زهر...» و نیز «نرمش قهرمانانه و مانور هنرمندانه» حالا خامنهای باز میخواهد «نرمش قهرمانانه و مانور هنرمندانه» انجام دهد!!! از جمله دیگر گولخوردگیها: «...هزینه انقلاب بسیار بیشتر از هزینه اصلاحات است...» یعنی باید خود را در زندان بد و بدتر زندانی کنی! آنها که بپذیرفتند که انقلاب بد و یا بدتر است. ولی حالا جوانان افتخارانگیز وطن، منقلب شدهاند و با عصیان بر ترسهای بازدارنده نسل دهههای پیشین، در خیابانها فریاد میزنند که …این انقلاب است… پس هموطنان جوان ما، برای ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر، وسیله دفاع پیروزمندانه از خود را در جنگ روانی پیدا کردهاند. حتی بازجوهایی که باید زندانیان و مردم را با شکنجه و جنگ روانی شکست بدهند، پاهایشان در گل و لای باطلاق خودساخته گیر کرده است و مستاصل و مضطرب هستند. (سربازجو با چهار دهه تجربه بازجویی: «…نه من حرف اینها رو میفهمم، و نه اینها حرف من را!!…»)