حق

صدارت- هر یک روز بیشتری که این رژیم در قدرت مانده و بماند، ابعاد کیفی و کمی خطراتی که متوجه ایران و ایرانیان است بیشتر شده و خواهد شد!

برای دفع شر و برای بهبود اوضاع، هر راهکاری باید دارای دو حقیقت ضروری باشد، و این ویژگی‌ها را دارا باشد: 
۱- در خودِ من وجود داشته باشد، و 
۲- در خودِ زمانِ من عملی و ممکن باشد.
هرگاه یک حداقل لازمی از ما مردم، همین الان و ابتدا از خود شروع کنیم، و در جنگ روانی از خود دفاعی پیروزمندانه بکنیم و بالاخره این دو حقیقت را در ذهن خود جا بیندازیم، بدون شک نه حمله اسرائیل و آمریکا و…، و نه جنگ داخلی، و نه تجزیه ایران، و نه… امکان وقوع را پیدا نخواهد کرد. حتی اگر هم قدرت‌ها، با نابخردی، به این و یا دیگر بی‌ثباتی‌سازی‌ها دست بزنند، با شکست نقشه‌های خود روبرو خواهند شد….
…گرچه هنر چهارچوب محدودیت ناممکن را در می‌نوردد، ولی فقط هم به شعر، و موسیقی، و… محدود نمی‌شود. هنری که سرچشمه‌ی حماسه‌آفرینی‌های ایرانیان، در تاریخ معاصر ایران از انقلاب مشروطه، تا همین روزهای اخیر بوده، هنری است که از جنبش شهویور ۱۴۰۱ پژواک بیشتری گرفت، آن هم به شکل شعاری پرشعور، آن هم به صورت کاملا خودانگیخته و خودجوش، آن هم در خیابان‌های ایران:
پشت به قدرت (قدرت‌های داخلی و خارجی، قدرت‌های دولتی و غیردولتی، قدرت‌های غربی و شرقی) و روی به ملت (همکاری برای هرچه فراگیرتر کردن جنبش خودجوش برای استفرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری، و اتحاد حول محور حقوق)

صدارت- هر یک روز بیشتری که این رژیم در قدرت مانده و بماند، ابعاد کیفی و کمی خطراتی که متوجه ایران و ایرانیان است بیشتر شده و خواهد شد! بیشتر بخوانید »

ای ایران ای مرز پرگوهر، ای خاکت سرچشمه هنر-پرچم وطن قلب-چو ایران نباشد تن من مباد

صدارت: استقلال، استقلال، استقلال!

رژیم فعلی حاکم بر ایران هم به علت عدم مشروعیت که ناشی از فقدان پایگاه مردمی آن‌ها است، و نیز به علت بی‌کفایتی و بی‌لیاقتی در تدبیر امور، هر گونه اصلاحی را غیرممکن کرده است. به نتیجه‌‌ی مطلوب نرسیدن «جنبش سبز» در سال ۱۳۸۸ شکست اصلاح‌طلبی در این رژیم را ثابت کرد. به نتیجه‌‌ی مطلوب نرسیدن آن جنبش خودجوش در آن زمان، از جمله به علت عدم توجه کافی به حق استقلال، و تجاوز به آن حق بود. عدم خودانگیختگی و عدم استقلال از قدرت داخلی، و انتظار بهتر شدن اوضاع با روی کردن به قدرت داخلی برای اصلاح آن، نتیجه‌ای بهتر از ادامه فاجعه‌آمیز «زندگی» زیر یوغ ولایت مطلقه فقیه نمی‌توانست داشته باشد.
جنبشی که دوباره از شهریور ۱۴۰۱ شدت گرفت هم نتیجه‌ی مطلوب را در آن زمان نداشت. شعار «زن، زندگی، آزادی» تکیه‌ی واضح و بایسته‌ای بر حق استقلال نداشت. در نتیجه‌ی خلائی که عدم وجود تکیه کافی بر حق استقلال به‌وجود آورد، عناصر وابسته به قدرت‌های خارجی، امکان فعالیت یافتند، و خلاء استقلال، با وابستگی و وابستگان پر شد. توییت‌گیت، و وکالت‌گیت، و منشور مهساگیت، و… زمینه را برای تجاوز به حقوق زن و زندگی و آزادی فراهم ساخت! در نتیجه، آتش جنبش به زیر خاکستر رفت، و انفعال دوباره بر جامعه حاکم شد.
در این زمان، شتاب‌گیرتر شدن خودبراندازی رژیم، بیش از پیش به وضوح مشهود است. این مشاهده از جمله به علت هم‌افزایی و سینرژی برخی عوامل خارجی (از جمله سقوط رژیم بشار اسد،…) و برخی عوامل داخلی (از جمله نمایان شدن علیل و ذلیل بودن رژیم برای تحمیل حجاب اجباری،…) بوده است.
مردمسالاری و حقوق‌مداری یک فرهنگ است، و نه یک کالای وارداتی که جورج بوش بتواند به افغانستان، و یا نتانیاهو و ترامپ به ایران وارد کنند! برای حقوق‌مدار شدن یک جامعه، باید از خود شروع کنم.

صدارت: استقلال، استقلال، استقلال! بیشتر بخوانید »

صدارت- استقلال، و عواقب عدم توجه به آن در آینه‌ی سوریه و ایران

در این زمان، شتاب‌گیرتر شدن خودبراندازی رژیم، بیش از پیش به وضوح مشهود است. این مشاهده از جمله به علت هم‌افزایی و سینرژی برخی عوامل خارجی (از جمله سقوط رژیم بشار اسد،…) و برخی عوامل داخلی (از جمله نمایان شدن علیل و ذلیل بودن رژیم برای تحمیل حجاب اجباری،…) بوده است.
مردمسالاری و حقوق‌مداری یک فرهنگ است، و نه یک کالای وارداتی که جورج بوش بتواند به افغانستان، و یا نتانیاهو و ترامپ به ایران وارد کنند! برای حقوق‌مدار شدن یک جامعه، باید از خود شروع کنم. از پندار حقوق‌مکان است که کردار و گفتار حقوق‌مدار برمی‌خیزد. در این دوران خطیر، از میان همه‌ی حقوق، می‌توان به چندی تکیه کرد. حقِ اطلاع‌یابی، حقِ اطلاع‌رسانی، حقِ اختلاف، حقِ  اشتراک، حقِ آزادی، و البته حقِ استقلال.
در این زمان اهمیت خودانگیختگی، و آگاهی به حق استقلال، و احقاق حق استقلال، بیش از پیش واضح شده است. این بستگی به خود ما دارد که چه سرنوشتی را برای خود بسازیم.

صدارت- استقلال، و عواقب عدم توجه به آن در آینه‌ی سوریه و ایران بیشتر بخوانید »

صدارت: هم‌افزایی روش‌های خشونت‌زدا و عوامل کوتاه‌تر کردن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم

برای کوتاه‌تر کردن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم:
خلاقیت و ابتکار برای یافتن راه حل‌ها در خود، و توسط خود
خلاقیت و ابتکار برای یافتن راه حل‌ها در زمان حال
مخرج مشترک قرار دادن حقوق برای اتحاد و همکاری‌های هرچه وسیع‌تر
تلاش برای هرچه فراگیرتر کردن جنبش خودجوش با هدف استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری
تلاش برای هرچه فراگیرتر کردن جنبش خودجوش با مخرج مشترک قرار دادن حقوق برای ابتکار و خلق روشهایی که ترجمان مردمسالاری و دموکراسی هستند
مخرج مشترک قرار دادن حقوق برای هم‌افزایی روش‌های خشونت‌زدا و عوامل کوتاه‌تر کردن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم
مخرج مشترک قرار دادن حقوق برای تشکیل هسته‌های حقوق‌مدار برای همکاری و پرکاری
تکیه بر خشونت‌زدایی در پندار، و در کردار و گفتار
تلاش برای جذب کارمندان لشکری، آغوش باز مردم برای پیوستن قوای سرکوب (انتظامی، نظامی، بسیجی، اطلاعاتی-امنیتی) و نافرمانی آن‌ها از فرماندهان جنایت‌کار در رابطه با سرکوب مردم 
تلاش برای جذب کارمندان کشوری، و آغوش باز مردم برای پیوستن قوای سرکوب سفید مردم، و اعتصابات و نافرمانی آن‌ها از روسای فاسد و رانت‌خوار در رابطه با «حفظ نظام» و گردش چرخ‌های دولت برای ادامه انواع خشونت‌های سیاسی، اقتصادی، روحی-روانی، فرهنگی، رسانه‌ای، اجتماعی و تجاوزهای سفید به حقوق مردم 
احقاق حق اطلاع‌یابی و احقاق حق اطلاع‌رسانی، به طور کلی، و به‌خصوص در رابطه با «سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران»  https://alisedarat.com/2019/08/17/5108/ 
احقاق حق اطلاع‌یابی و احقاق حق اطلاع‌رسانی، به طور کلی، و به‌خصوص در رابطه با «قانون اساسی پیشنهادی بر اساس حقوق پنج گانه»  https://alisedarat.com/2019/06/23/4991/ 
احقاق حق خودانگیختگی، استقلال و نفی هرگونه رجوع به قدرت‌ها   *پشت به قدرت (قدرت‌های داخلی و خارجی، قدرت‌های دولتی و غیردولتی، قدرت‌های غربی و شرقی) و *روی به ملت (همکاری برای هرچه فراگیرتر کردن جنبش خودجوش و اتحاد حول محور حقوق)

صدارت: هم‌افزایی روش‌های خشونت‌زدا و عوامل کوتاه‌تر کردن زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم بیشتر بخوانید »

لائیسته به معنی دین‌ستیزی نیست، درست برعکس! لائیسته دین‌ستیزی را محکوم می‌کند! لائیسیته نافی دین‌ستیزی است! لائیسیته به این معنی است که هر انسانی بتواند به‌طور خودانگیخته و بدون هیچ اکراهی، دین یا مرامی را برای خود انتخاب کند. باورمندان به لائیسته، یک قانون اساسی لائیک را تدوین می‌کنند که براساس باورهای دینی و دنیوی نیست، و براساس ۵ دسته حقوق تدوین شده: حقوق بشر، حقوق شهروندی، حقوق ملی، حقوق ایران و ایرانیان در جامعه بین‌المللی، و حقوق طبیعت. تقابل دولت تئولژیک اسرائیل و دولت تئولژیک ایران، تجربه‌ای بس عبرت‌آموز را در اختیار ما قرار داده است. بررسیِ وقایع امروز با عینک حقوق، و یافتن نکات تاریخیِ تکرار شونده و استمرار یابنده‌ی آن، این درس تجربه را برای ما ایرانیان برای براندازی ولایت مطلقه، و استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری بسیار مفید خواهد کرد.

صدارت- رابطه‌ی دین، عقیده، حکومت، سیاست، دولت، قدرت: لائیسیته؟ سکولاریزاسیون؟

اطلاعیۀ جهانی لائیسیته در قرن بیست و یکم
https://alisedarat.com/2005/12/09/76/
سه اصل بنیادین اعلامیه جهانی لائیسیته:
۱- تکیه بر حقوق، حقوقمداری و به‌خصوص خودانگیختگی
۲- تفکیک دولت از نهادهای دینی
۳- عدم تبعیض، خشونت‌زدایی در عقاید دینی و دنیوی، نفی هرگونه تبعیض منفی و یا تبعیض مثبت

حکومت و دولت و شاخه‌های آن:  
در مورد دولت، از شاخه‌های آن یعنی شاخۀ مقننه؛ شاخۀ قضائیه؛ و شاخۀ مجریه نام برده شده است.  واژۀ حکومت به معنای یکی از شاخه‌های دولت، یعنی شاخۀ مجریه، بکار رفته است. گرچه این تعریف جدید نیست و مثلا از «حکومت دکتر مصدق در دولت شاهنشاهی ایران» زیاد یاد شده است، ولی متاسفانه در ایران معاصر، به علت اینکه همیشه قدرت در یک نفر و یا یک گروه متمرکز بوده است،  واژههای  دولت و حکومت به شکلی جابجائی و در معنائی مساوی مصرف شده‌اند.  
رسانه‌های همگانی به مثابه شاخۀ چهارم دولت حقوق‌مدار، پیشنهاد شده است.
پس مراد از دولت، مجموعۀ چهار شاخۀ فوق، و منظور از حکومت فقط شاخۀ مجریه است. 

سیاست به معنای تدبیر امور است. با این تعریف حقوقی، همه‌ی مردم در تدبیر امور، مشارکت می‌کنند. 
ولی در دنیای امروز و با باور به اصالت قدرت و در روابط قوا، «سیاست» به معنی چگونگی رسیدن به قدرت (هر چه سریع‌تر و به هر قیمتی با هر وسیله‌ای)، چگونگی ماندن در قدرت (هر چه طولانی‌تر و به هر قیمتی با هر وسیله‌ای)، چگونگی پیشبرد منویات قدرت (هر چه وسیع‌تر و به هر قیمتی با هر وسیله‌ای) است

ضمانت اجراییِ این مفاهیم و اسناد ذیل، خودِ ما مردم هستیم.
هر ملت و جامعه‌ای، از مجموعه افراد تشکیل می‌شود. هر فردی (و به تبع آن هر جامعه‌ای و هر ملتی)، می‌تواند پیوسته حقوق‌مدارتر و مردمسالارتر بگردد، و شایسته و بایسته است که در این مهم همیشه کوشا باشد.
هرچه جامعه حقوقمدارتر بشود، هرچه جامعه مردمسالارتر بشود، به همان نسبت مردم در میدان ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر حاضرتر خواهند بود، و باز به همان نسبت ضمانت اجرایی بیشتر میشود.

صدارت- رابطه‌ی دین، عقیده، حکومت، سیاست، دولت، قدرت: لائیسیته؟ سکولاریزاسیون؟ بیشتر بخوانید »

سه جنبش(مشروطه، نفت، انقلاب ۱۳۵۷ بهار ایران) قانون اساسی حقوق پنجگانه، چو ایران نباشد، دوباره میسازمت وطن،

صدارت-ترامپ با ایران و ایرانیان چه خواهد کرد!؟

رسمیت یافتن مقام ریاست جمهوری امریکا در ۲۰ژانویه۲۰۲۵، با مراسم سوگندخوردن، یعنی کمتر از دو ماه، آغاز خواهد شد. پرسش‌های فراوانی در مورد حکمرانی ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری مطرح است. آنچه که به ایران و ایرانیان مربوط می‌شود، ذهن بسیاری را مشغول کرده است.
ولی با گشایش افق دید، ابعاد نگرش را بهتر است به ترامپ محدود نکرد. می‌توان پرسش را به بقیه رئیس جمهورهای امریکا، و یا بهتر، به سایر مقامات دولت امریکا افزایش داد.
ولی تکلیف بریتانیا، فرانسه، آلمان، و اتحادیه اروپا، و…، و یا سایر دولت‌های غربی چه می‌شود؟ چرا نپرسیم که تک تک آنها، و یا همه‌ی آنها با ایران و ایرانیان چه خواهند کرد؟
چرا افق دید را گسترده‌تر نگردانیم. تکلیف روسیه و چین و اقمار آن‌ها و سایر قدرت‌ها در این سوی دنیا چه می‌شود؟
چرا افق دید باز هم گسترده‌تر نگردانیم و به منافع ایران و ایرانیان در رابطه با همه‌ی دیگر کشورهای دنیا نیاندیشیم؟
ولی این هم باز، نگرشی با زاویه محدود به «منافع» است. آیا جور دیگری هم می‌توان نگریست؟
 اگر افق دید به منافع محدود شود و ارتباط کشورها به فقط منافع ناچیز گردد، باز هم قدرت را اصیل دانسته‌ایم. بدین ترتیب لاجرم در پیشبرد روابط قوا و «توازن قوا» (بخوانید بی‌توازنی ضعف‌ها!) شرکت جسته‌ایم، و خود را به مشکلی از مشکلات و معضلات جهان امروز مبدل کرده‌ایم. چرا که روابط بین ملت‌ها را، در منافع ایران و ایرانیان در مقابل ضررهای بقیه کشورها و ملت‌ها، تقلیل داده‌ایم. با این دید و در این گونه روابط، رابطه‌ی مادی-مادی تنها راه ارتباطات شناخته شده است. انسان و انسان‌ها و ملت‌ها، در مادیات ناچیز می‌شوند.
ولی می‌توان با احقاقِ حقِ مطلع‌گردانی (احقاقِ حقِ اطلاع‌یابی و احقاقِ حقِ اطلاع‌رسانی) به حقوق اندیشید. می‌توان به حقوقِ جامعه‌ی ملیِ ایران، و حقوق هرجامعه‌ی ملی به‌مثابه عضو جامعه جهانی اندیشید و بدین ترتیب کانون همکاری‌های بین‌المللی را، حقوق قرار داد. با این دید، حقوق بر منافع اولویت پیدا می‌کنند. با این دید و در این گونه روابط، رابطه‌ی حقوقی-مادی راه بهتری برای روابط و ارتباطات شناخته شده است. با این دید و در این گونه روابط، که رابطه‌ی حقوقی-مادی بر روابط مادی-مادی الویت پیدا می‌کند، و با تلاش برای مخرج مشترک قرار دادن حقوق در روابط بین‌المللی، تلاش‌ها برای دست‌آوردهای مادی، هرچه خشونت‌زداتر می‌شوند.

صدارت-ترامپ با ایران و ایرانیان چه خواهد کرد!؟ بیشتر بخوانید »

نفی خشونت، گره به اسلحه، خشونت‌زدایی

صدارت: «سرِ مار» در واقع ساختار استبداد است(پهلوی و فقیه هر دو)و در واقع فقط باید توسط خود مردم زده شود

در پاسخ به این سوال که «وعده‌ی ’زدن سرِ ما‘ به کجا انجامید؟» باید اول پرسیده شود که منظور از «سرِ مار» کیست و چیست؟ 
آن «سرِ مار» که باید زده شود، از دید سلطه‌سالاران کیست و چیست؟ و از دید مردمسالاران و حقوق‌مداران کیست و چیست؟
سوال دومی که مطرح می‌شود این است که «سرِ مار» را چه کسانی باید بزنند؟
و سوم این‌که این «سرِ مار» چگونه زده می‌شود؟
از دید مردمسالاران و حقوق‌مداران، «سرِ مار» در واقع ساختار استبداد (پهلوی و فقیه هر دو) است و در واقع فقط باید توسط خود مردم زده شود و در واقع فقط باید توسط روش‌های خشونت‌زدا زده شود!
راه حل، زدنِ ساختار استبدادی، و برانداختن ساختار دیکتاتوری است. 
راه حل، زدنِ این یا آن دیکتاتور (هم خامنه‌ای و هم پهلوی، که هر دو از یک جنس هستند) نیست.
رژیم ولایت مطلقه فقیه و نیز رژیم ولایت مطلقه پهلوی، هر دو ساختار استبدادی و دیکتاتوری دارند، و مار و اژدهایی هستند که به جان ایران و ایرانیان افتاده‌اند. 
مار و اژدها منحصر به ایران و ایرانیان نیست، از آن طرف نتانیاهو و بایدن و ترامپ هم از جنس خامنه‌ای و پهلوی و رجوی، و همه با پوتین و… همجنس هستند. همه، به اشکال مختلف در رژیمهای ولایت مطلقه‌ی فردی و گروهی، بر اریکه قدرت سوارند!
در ایران، هویت ولایت مطلقه فقیه بر ما معلوم است. ولی در بسیاری از کشورها، هویت ولایت مطلقه سرمایه‌سالاری بر مردم مجهول است. منافع این ولایت‌مداران به یکدیگر مربوط است. در بسیاری از موارد، این ولایت‌مدار، با آن ولایت‌مدار در خفای پشت پرده، با هم سازش و بده‌بستان دارند، هر چقدر هم در ظاهر در حال جنگ و ستیز باشند. 
«سرِ مار» با بمب و موشک زده نمی‌شود! 
ظهور و استقرار و استمرار این «مار»ها با یک پیش‌نیاز ممکن می‌شود، و آن فرهنگ دیکتاتوری و استبداد در خود ما مردم است. 
سرِ مار در افغانستان، رژیم طالبان، با بمب و موشک رژیم امریکا زده نشد، و حتی با اشغال ۲۰ساله‌ی افغانستان توسط امریکا و شرکا برانداخته نشد.

صدارت: «سرِ مار» در واقع ساختار استبداد است(پهلوی و فقیه هر دو)و در واقع فقط باید توسط خود مردم زده شود بیشتر بخوانید »

صدارت: بحران‌ها بر بحران‌ها افزوده می‌شوند! بازیگران قدرت می‌آیند و می‌روند! تکلیف من چیست؟

مردمسالاری یک فرهنگ است و هر کدام از همه‌ی ما مردم، باید، باید برای استقرار و استمرار و پیشبرد مردم‌سالاری تلاش کنیم. هر کدام از همه‌ی ما مردم، باید، باید به سهم خود و به نوبه خود، کاری انجام دهیم، هر چقدر هم آن کار در ظاهر به نظر کوچک بیاید.
«مردم» باید یک کاری بکنند! چه باید کرد؟
https://alisedarat.com/1397/08/06/4317/ 

صدارت: بحران‌ها بر بحران‌ها افزوده می‌شوند! بازیگران قدرت می‌آیند و می‌روند! تکلیف من چیست؟ بیشتر بخوانید »

⁨نتانیاهو، بنی گنتز، تجزیه ایران، به سلامتی اسرائیل-خلیج پارس به عبری/ הַמִּפְרָץ הַפָּרָסִי حتی در نقشه رسمی اسرائیل-Benny Gantz,Netanyahu 2013⁩

صدارت- شعارِ «پشت به قدرت، روی به ملت» پندار را پاک، و تصمیم را آسان می‌کند

سکوت تو، انفعال ما، کم کاری من = خود را شریک جرم تجاوزها به حقوق بشر کردن!
میزان سکوت و تحمل امروز من است که میزان خشونت‌های فردا را پیش‌بینی می‌کند!
به هر میزان که تجاوزها به حقوق را امروز تحمل کنم، به همان میزان، فردا ابعاد کیفی و کمّی خشونت‌ها بیشتر خواهد شد!

پیام و دعوت انقلاب را بشنوم:
پشت به قدرت (قدرت‌های داخلی و خارجی، قدرت‌های دولتی و غیردولتی، قدرت‌های غربی و شرقی) و روی به ملت (همکاری برای هرچه فراگیرتر کردن جنبش خودجوش و اتحاد حول محور حقوق)

صدارت- شعارِ «پشت به قدرت، روی به ملت» پندار را پاک، و تصمیم را آسان می‌کند بیشتر بخوانید »

لائیسته به معنی دین‌ستیزی نیست، درست برعکس! لائیسته دین‌ستیزی را محکوم می‌کند! لائیسیته نافی دین‌ستیزی است! لائیسیته به این معنی است که هر انسانی بتواند به‌طور خودانگیخته و بدون هیچ اکراهی، دین یا مرامی را برای خود انتخاب کند. باورمندان به لائیسته، یک قانون اساسی لائیک را تدوین می‌کنند که براساس باورهای دینی و دنیوی نیست، و براساس ۵ دسته حقوق تدوین شده: حقوق بشر، حقوق شهروندی، حقوق ملی، حقوق ایران و ایرانیان در جامعه بین‌المللی، و حقوق طبیعت. تقابل دولت تئولژیک اسرائیل و دولت تئولژیک ایران، تجربه‌ای بس عبرت‌آموز را در اختیار ما قرار داده است. بررسیِ وقایع امروز با عینک حقوق، و یافتن نکات تاریخیِ تکرار شونده و استمرار یابنده‌ی آن، این درس تجربه را برای ما ایرانیان برای براندازی ولایت مطلقه، و استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری بسیار مفید خواهد کرد.

صدارت: ابهام در لائیسیته و پی‌آمدهای خطرناک عدم جدایی نهاد دین از دولت در سالگرد ۷ اکتبر۲۰۲۳

تقابل دولت تئولژیک اسرائیل و دولت تئولژیک ایران، تجربه‌ای بس عبرت‌آموز را در اختیار ما قرار داده است. بررسیِ وقایع امروز با عینک حقوق، و یافتن نکات تاریخیِ تکرار شونده و استمرار یابنده‌ی آن، این درس تجربه را برای ما ایرانیان برای براندازی ولایت مطلقه، و استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری بسیار مفید خواهد کرد.

برای جنگ و خشونت و تجاوزها به حقوق، ژنرال‌های جنگ روانیِ صهیونیسفر، باید جاده‌صاف‌کن سامانه تخریب و قتل، و اجرای نسل‌کشی و جنایت‌های جنگی باشند. برای این کار، بهره‌برداری و سوءاستفاده از ایدئولژی‌های دینی و دنیوی، گرچه هر دو ناقض لائیسیته هستند، از ابزارهای اولیه سلطه‌سالاران است. در جوامع «دینی» و حکومت‌های تئولژیک، کار این ژنرال‌ها آسان‌تر است، چرا که ادعا دارند دستورات، از ماورای طبیعت ارسال می‌شود! و البته دسترسی از طبیعت به ماورای طبیعت، در اختیار و در انحصار عده‌ای خاص است!

صدارت: ابهام در لائیسیته و پی‌آمدهای خطرناک عدم جدایی نهاد دین از دولت در سالگرد ۷ اکتبر۲۰۲۳ بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا