پهلوی

صلح با من شروع میشود-peace begins with me-آدمی دیگر بباید ساخت-تا تغییر نکنی نمیتوانی تغییر دهی-

صدارت- سرنوشت مشابهِ خامنه‌ای و نتانیاهو، در صورت ادامه‌ی روند کنونی

در آستانه‌ی انقلاب بزرگ ۱۳۵۷ هستیم. یکی از کلیدواژههایی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم در شعارهای پرشعور و خودجوش در تظاهرات پرپژواک بود، مفهوم استقلال بود.

حق استقلال، در هر پنج دسته حقوق(حقوق بشر، و حقوق شهروندی، و حقوق ملی، و حقوق بین‌المللی، و حقوق طبیعت)، از اهمیتی ملموس برخوردار است.

مفهوم مهم دیگر، نفی خشونت، و ایجاب خشونت‌زدایی بود. با اینکه گروههایی بودند که مبارزات قهرآمیز را راه حل می‌دانستند، و گرچه اعضای آن گروهها چه بسا در آن زمان قهرمانان کشور دانسته می‌شدند، ولی این خشونت و قهر نبود که منجر به پیروزی انقلاب شد.

روشی که باعث فروپاشی «ژاندارم منطقه» و «جزیره‌ی ثبات» شد، خشونت‌زدایی بود.

نفی جنگ و خشونت در چهار دهه‌ی اخیر بیشتر از پیش ملموس است. خشونت‌پرهیزی و اهمیت خشونت‌زدایی جایگاهی مهمی در افکار عمومی یافته است. 

دود آتش خشونت‌گستری‌هایی که از یک سو از جانب قدرت‌های خارجی و قوای نیابتی آن‌ها، و از سوی دیگر از طرف قدرت داخلی بر مردم مناطق مختلف، بیش از همه به چشم ساکنان مناطق مرزی وطنمان رفته و می‌رود. در نتیجه قابل تصور و فهم است که ایرانیانی که در مناطق مرزی وطنمان ساکن هستند، بیش از سایر ایرانیان به اهمیت خشونت‌زدایی واقف باشند. 

در این دوران که خودبراندازیِ رژیم ولایت مطلقه فقیه، شتابگیرتر می‌شود، گروههای تجزیه‌طلب یا جدایی‌خواه و یا فدرالیست، که به علت فقدان پایگاه مردمی، چاره‌ای جز وابستگی و خشونت‌گستری نمی‌بینند، دست به تهدیدهایی زده‌اند تا بلکه به زور خود را به افراد و گروههایی که برای انتقال حاکمیت به مردم هستند، تحمیل کنند. 

سرنوشت افراد و حاکمان احزاب و تشکیلات وابسته به قدرت‌ها، سرنوشتی مشابه و عبرت‌آموز بوده است. سرنوشت حاکمانی که با تجاوزها به حقوق در کشورها حکمرانی می‌کنند هم همان تشابه را دارد.

خامنه‌ای و نتانیاهو، گرچه در دو سر مخالف کشمکش‌ها هستند نیز مشابهِ هم هستند.

لرزان‌تر شدن پایه‌های حکم‌رانی خامنه‌ای برای ما ایرانیان بیش از پیش نمایان می‌گردد. لرزان‌تر شدن پایه‌های حکم‌رانی نتانیاهو، از قدرت‌نمایی ترامپ نیست، بلکه از ضعف رئیس جمهور امریکا در مقابل افکار عمومی است.

صدارت- سرنوشت مشابهِ خامنه‌ای و نتانیاهو، در صورت ادامه‌ی روند کنونی بیشتر بخوانید »

صدارت: اسناد دولت امریکا: ماموریت ژنرال هایزر و کودتای علیه انقلاب ۱۳۵۷

انقلاب ایران، با نام «انقلاب اسلامی ایران» مشهور شد. چرا که تعهداتی که توسط خمینی به چشم و گوش و قلب و روح مردم داده شد، از انقلابی در اسلام در ایران حکایت داشت. قدرت‌ها خیلی زود متوجه شدند که با مدیریت جنگ روانی گسترده،  معنای اصلی این سه کلمه (انقلاب اسلامی ایران) باید هر چه رودتر مخدوش کنند، و هر کدام از این سه کلمه در افکار عمومی (افکار عمومی ایران، افکار عمومی منطقه، و افکار عمومی جهان)، معنای عکس آن را مجسم کند.
عامل مهم مخدوش کردن مفهوم اسلام، خود روح‌الله خمینی بود. پندار و گفتار و کردار خمینی، خواسته یا ناخواسته، دانسته و یا نادانسته، هر گونه انقلابی را در اسلام فقاهتی حوزوی، نه تنها نفی و انکار می‌کرد، بلکه با تمام قوا این نوزایش و رنسانس را تخریب می‌کرد. او به وضوح گفت: «…خیال میکنند که حالایی که مثلاً انقلاب شده، باید اسلام هم انقلاب بشود…»
کلمه‌ی دیگری که باید مخدوش می‌شد، «انقلاب» بود. از جمله اینکه با مغزشویی و جنگ روانی، در مغزها بفشارند که یراندازی رژیم ولایت مطلقه پهلوی توسط مردم ایران نبود، و بلکه «…از همان اول همه چیز کار انگلیس و کار امریکا بوده!»  و یا «تمام تصمیمات برای بردن شاه و آوردن خمینی توسط سران چهار کشور، در گوادلوپ گرفته شد!» و یا «هایزر آمد ایران و شیرازه ارتش را گسیخت!» و یا…

صدارت: اسناد دولت امریکا: ماموریت ژنرال هایزر و کودتای علیه انقلاب ۱۳۵۷ بیشتر بخوانید »

صدارت: بعد از سقوط اسد، سرنوشت ایران چه خواهد شد؟

هر یک روز بیشتری که این رژیم در قدرت مانده و بماند، خطر سوریه‌ای شدن، و غزه‌ای شدن، و اوکراینی شدنِ ایران بیشتر شده و خواهد شد. ابعاد کیفی و کمی بسیاری خطرات دیگری هم، با ادامه‌ی این حاکمیت در ایران، گسترده‌تر و شتاب‌گیرتر شده و خواهد شد. 
متاسفانه برخی از ایرانیان، در جنگ روانی قدرت‌ها علیه مردم، شکست خورده‌اند و اضطرابی در اثر این تصور غلط به آن‌ها تلقین شده است که در صورت فروپاشی این رژیم، ایران ممکن است مورد مخاطراتی قرار بگیرد. بعضی از هموطنان هم گویی به شغل تمام‌وقت ترساندن خود و دیگران مشغول شده‌اند! این روانشناسی خطرناک، روانشناسی ترسیدن و ترساندن، در جامعه سیاسی بیشتر از جامعه مدنی دیده می‌شود. این روانشناسی خطرناک حاکی از عدم اعتماد به نفس شخصی، و عدم اعتماد به نفس ملی است….

صدارت: بعد از سقوط اسد، سرنوشت ایران چه خواهد شد؟ بیشتر بخوانید »

سه جنبش(مشروطه، نفت، انقلاب ۱۳۵۷ بهار ایران) قانون اساسی حقوق پنجگانه، چو ایران نباشد، دوباره میسازمت وطن،

صدارت-ترامپ با ایران و ایرانیان چه خواهد کرد!؟

رسمیت یافتن مقام ریاست جمهوری امریکا در ۲۰ژانویه۲۰۲۵، با مراسم سوگندخوردن، یعنی کمتر از دو ماه، آغاز خواهد شد. پرسش‌های فراوانی در مورد حکمرانی ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری مطرح است. آنچه که به ایران و ایرانیان مربوط می‌شود، ذهن بسیاری را مشغول کرده است.
ولی با گشایش افق دید، ابعاد نگرش را بهتر است به ترامپ محدود نکرد. می‌توان پرسش را به بقیه رئیس جمهورهای امریکا، و یا بهتر، به سایر مقامات دولت امریکا افزایش داد.
ولی تکلیف بریتانیا، فرانسه، آلمان، و اتحادیه اروپا، و…، و یا سایر دولت‌های غربی چه می‌شود؟ چرا نپرسیم که تک تک آنها، و یا همه‌ی آنها با ایران و ایرانیان چه خواهند کرد؟
چرا افق دید را گسترده‌تر نگردانیم. تکلیف روسیه و چین و اقمار آن‌ها و سایر قدرت‌ها در این سوی دنیا چه می‌شود؟
چرا افق دید باز هم گسترده‌تر نگردانیم و به منافع ایران و ایرانیان در رابطه با همه‌ی دیگر کشورهای دنیا نیاندیشیم؟
ولی این هم باز، نگرشی با زاویه محدود به «منافع» است. آیا جور دیگری هم می‌توان نگریست؟
 اگر افق دید به منافع محدود شود و ارتباط کشورها به فقط منافع ناچیز گردد، باز هم قدرت را اصیل دانسته‌ایم. بدین ترتیب لاجرم در پیشبرد روابط قوا و «توازن قوا» (بخوانید بی‌توازنی ضعف‌ها!) شرکت جسته‌ایم، و خود را به مشکلی از مشکلات و معضلات جهان امروز مبدل کرده‌ایم. چرا که روابط بین ملت‌ها را، در منافع ایران و ایرانیان در مقابل ضررهای بقیه کشورها و ملت‌ها، تقلیل داده‌ایم. با این دید و در این گونه روابط، رابطه‌ی مادی-مادی تنها راه ارتباطات شناخته شده است. انسان و انسان‌ها و ملت‌ها، در مادیات ناچیز می‌شوند.
ولی می‌توان با احقاقِ حقِ مطلع‌گردانی (احقاقِ حقِ اطلاع‌یابی و احقاقِ حقِ اطلاع‌رسانی) به حقوق اندیشید. می‌توان به حقوقِ جامعه‌ی ملیِ ایران، و حقوق هرجامعه‌ی ملی به‌مثابه عضو جامعه جهانی اندیشید و بدین ترتیب کانون همکاری‌های بین‌المللی را، حقوق قرار داد. با این دید، حقوق بر منافع اولویت پیدا می‌کنند. با این دید و در این گونه روابط، رابطه‌ی حقوقی-مادی راه بهتری برای روابط و ارتباطات شناخته شده است. با این دید و در این گونه روابط، که رابطه‌ی حقوقی-مادی بر روابط مادی-مادی الویت پیدا می‌کند، و با تلاش برای مخرج مشترک قرار دادن حقوق در روابط بین‌المللی، تلاش‌ها برای دست‌آوردهای مادی، هرچه خشونت‌زداتر می‌شوند.

صدارت-ترامپ با ایران و ایرانیان چه خواهد کرد!؟ بیشتر بخوانید »

تزویر، دروغ، سیاستمداران، مغزشویی، جنگ روانی، پروپاگندا، وعده دروغ، حقه

صدارت- زوایای دیگری از انتخابات امریکا

بی‌ثباتی‌سازی‌هایی که امریکا در کشور ما و سایر ملت‌های سلطه‌بر اعمال کرده است و می‌کند، همان روش‌های جنگ روانی است که ترامپ و شرکا برای انتخابات در ۲۰۱۶، ۲۰۲۰، و ۲۰۲۴ در کشور خود امریکا هم انجام دادند. در اوج خود، نتیجه‌ی ملموس آن روش‌ها، کودتای انتخاباتی و حمله به کنگره در ۶ژانویه۲۰۲۱ را بروز داد.
در چهار سال گذشته، و به‌ویژه از ۷ اکتبر تا امروز، جو بایدن (که در امریکا بسیاری او را «جنوسید جو» می‌نامنند) چشم بر جنایت‌های اسرائیل بست و سیل اسلحه و پول را به آنجا روانه کرد. با کمبودهای اقتصادی و خدمات اجتماعی در امریکا، و از سوی دیگر با گرانی‌ها و افزایش تورم، بسیاری از فقرا و کم‌درآمدها، به سمت ترامپ متمایل شدند. بدین ترتیب دمکرات‌ها یک شکست تاریخی را تجربه کردند. 

صدارت- زوایای دیگری از انتخابات امریکا بیشتر بخوانید »

صدارت- پی‌آمدهای انتخابات امریکا در رابطه با ایران

در این گفتگو نیز مخاطب من ابرانیانی و به‌خصوص جوانان ایرانی هستند.
مخاطب من ابرانیانی هستند که به علت پیروزی ترامپ جشن گرفتند!
و همچنین، در صورتی‌که کامالا هریس در انتخابات ۵ نوامبر ۲۰۲۴ برای ریاست جمهوری امریکا پیروز می‌شد، می‌گفتم:
مخاطب من ابرانیانی هستند که به علت پیروزی هریس جشن گرفتند!
سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد–آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد!
برای انسان‌ها، برای ما مردم ایران، بیگانه‌ی واقعی قدرت‌ها هستند،چه قدرت‌های داخلی (جنبش سبز ۱۳۸۸) و چه قدرت‌های خارجی (جنبش زن زندگی آزادی ۱۴۰۱) 
باید به یاد خود بیاوریم که چگونه قدرت‌ها در جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ (قدرت‌های داخلی) و چگونه قدرت‌ها در جنبش زن زندگی آزادی در سال ۱۴۰۱ ( قدرت‌های خارجی) جنبش را از جوشش انداختند، و زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم را طولانی‌تر کردند. همچنین اینکه چگونه ما مردم، راه حل را در خود ندیدیم (بلکه در قدرت‌ها دیدیم) و چگونه ما مردم، راه حل را در زمان خود ندیدیم (بلکه در آینده‌ای که هیچوقت نیامد) دیدیم.
راه حل در خود ما مردم، و در زمان حال است.
راه حل در دیگری و دیگران نیست! راه حل در خود ما مردم است.
راه حل در زمان آینده نیست! راه حل در زمان حال، در همین الان است.

صدارت- پی‌آمدهای انتخابات امریکا در رابطه با ایران بیشتر بخوانید »

صدارت: سردرگمی و بی‌تصمیمی پهلوی، و تضاد و تناقض در بخش‌های مختلف حکومت کارتر

علی صدارت: سردرگمی و بی‌تصمیمی پهلوی، و تضاد و تناقض در بخش‌های مختلف حکومت کارتر، و تقابل بین وزارت خارجه و شورای امنیت ملی امریکا، علی‌رغم این‌که تلاش همگی بر این بود به هر قیمتی باعث شکست انقلاب مردم ایران شوند، تا بدین ترتیب ساختاری که منافع امریکا را ضمانت کند را حفظ نمایند.

این هم سند دیگری است که حاکی از توانایی مردمی است که در جنبش خودجوشی که در استقلال و بدون وابستگی، و با خشونت‌زدایی، به‌پا خواستند، و با هرچه فراگیرتر کردن جنبش خودجوشی، بهار انقلاب ایران را به دنیا عرضه کردند.

گرچه امثال برژینسکی‌ها موافق سرکوب‌های پهلوی بودند، ولی کارتر که به علت افتضاح ویتنام، مجبوز بود «حقوق بشر» و «عدم مداخله در امور سایر کشورها» را شعار اصلی خود در مبارزات انتخاباتی تبلیغ کند، نمی‌توانستند کتبا (آن‌طور که پهلوی می‌خواست) به او دستور سرکوب بدهند.

صدارت: سردرگمی و بی‌تصمیمی پهلوی، و تضاد و تناقض در بخش‌های مختلف حکومت کارتر بیشتر بخوانید »

نفی خشونت، گره به اسلحه، خشونت‌زدایی

صدارت: «سرِ مار» در واقع ساختار استبداد است(پهلوی و فقیه هر دو)و در واقع فقط باید توسط خود مردم زده شود

در پاسخ به این سوال که «وعده‌ی ’زدن سرِ ما‘ به کجا انجامید؟» باید اول پرسیده شود که منظور از «سرِ مار» کیست و چیست؟ 
آن «سرِ مار» که باید زده شود، از دید سلطه‌سالاران کیست و چیست؟ و از دید مردمسالاران و حقوق‌مداران کیست و چیست؟
سوال دومی که مطرح می‌شود این است که «سرِ مار» را چه کسانی باید بزنند؟
و سوم این‌که این «سرِ مار» چگونه زده می‌شود؟
از دید مردمسالاران و حقوق‌مداران، «سرِ مار» در واقع ساختار استبداد (پهلوی و فقیه هر دو) است و در واقع فقط باید توسط خود مردم زده شود و در واقع فقط باید توسط روش‌های خشونت‌زدا زده شود!
راه حل، زدنِ ساختار استبدادی، و برانداختن ساختار دیکتاتوری است. 
راه حل، زدنِ این یا آن دیکتاتور (هم خامنه‌ای و هم پهلوی، که هر دو از یک جنس هستند) نیست.
رژیم ولایت مطلقه فقیه و نیز رژیم ولایت مطلقه پهلوی، هر دو ساختار استبدادی و دیکتاتوری دارند، و مار و اژدهایی هستند که به جان ایران و ایرانیان افتاده‌اند. 
مار و اژدها منحصر به ایران و ایرانیان نیست، از آن طرف نتانیاهو و بایدن و ترامپ هم از جنس خامنه‌ای و پهلوی و رجوی، و همه با پوتین و… همجنس هستند. همه، به اشکال مختلف در رژیمهای ولایت مطلقه‌ی فردی و گروهی، بر اریکه قدرت سوارند!
در ایران، هویت ولایت مطلقه فقیه بر ما معلوم است. ولی در بسیاری از کشورها، هویت ولایت مطلقه سرمایه‌سالاری بر مردم مجهول است. منافع این ولایت‌مداران به یکدیگر مربوط است. در بسیاری از موارد، این ولایت‌مدار، با آن ولایت‌مدار در خفای پشت پرده، با هم سازش و بده‌بستان دارند، هر چقدر هم در ظاهر در حال جنگ و ستیز باشند. 
«سرِ مار» با بمب و موشک زده نمی‌شود! 
ظهور و استقرار و استمرار این «مار»ها با یک پیش‌نیاز ممکن می‌شود، و آن فرهنگ دیکتاتوری و استبداد در خود ما مردم است. 
سرِ مار در افغانستان، رژیم طالبان، با بمب و موشک رژیم امریکا زده نشد، و حتی با اشغال ۲۰ساله‌ی افغانستان توسط امریکا و شرکا برانداخته نشد.

صدارت: «سرِ مار» در واقع ساختار استبداد است(پهلوی و فقیه هر دو)و در واقع فقط باید توسط خود مردم زده شود بیشتر بخوانید »

صدارت: اکتبر ساپرایز، از ویتنام تا غزه! و البته باز هم وطن ما!

گرچه ژنرال‌های جنگ روانی در دیوان‌سالاری سای‌آپ‌کراسی (Psyopcracy) در ظروف مرتبط قدرت‌ها، مشغول به کار هستند، ولی ما مردم هم آهوی لنگی در کفِ شیرِ نرِ خونخواره‌ای نیستیم! تجاوزها به حقوق و جنایت‌های صهیونیسفر در فلسطین و لبنان، و نیز در ایران و سایر کشورها، موضوع جدیدی نیست و قدمتی ۷۰-۸۰ ساله دارد. منتها فقط یک سال است که ما مردم توانسته‌ایم، با احقاق حق اطلاع‌یابی و با احقاق حق اطلاع‌رسانی، این جنایت‌ها و تجاوزها به حقوق را به گوش و چشم و قلب مردم دنیا برسانیم. ولی در این فقط یک سال، به علت درآمیختنِ حقوقیِ افکار عمومی، پایه‌های امپراطوری ژنرال‌های جنگ روانی صهیونیسفر، متزلزل گشته. پدیده‌ای کاملا بی‌سابقه و حیرت‌انگیز! به‌طوریکه نشریه‌ی اسرائیلی هاآرتز در ۶ اکتبر ۲۰۲۴ به درستی می‌نویسد: «یک شکست جهانی: فروپاشی رعدآسای وجهه‌ی اسرائیل از ۷ اکتبر[۲۰۲۳]»!  باید به خود یادآور شویم که این «شکست جهانی» و این «فروپاشی رعدآسای وجهه‌ی اسرائیل» حاصل تلاش‌های حقوقی ما مردم در احقاق حقوقی چون حق اطلاع‌یابی، و حق اطلاع‌رسانی، و حق استقلال و آزادی و خودانگیختگی بوده است. اگر یک حداقل لازمی از ما مردم در احقاق این حقوق کوشاتر بگردیم، اسلحه‌هایی که در اختیار خشونت‌گستران و جنگ‌ طلبان هستند، هر چه بیشتر بی‌اثر خواهند شد. بدین ترتیب به هر مقداری که هر کدام از ما در خشونت‌زدایی فعال شویم، به همان مقدار استفاده از اسلحه توسط سلطه‌سالاران را ناممکن کرده‌ایم!

صدارت: اکتبر ساپرایز، از ویتنام تا غزه! و البته باز هم وطن ما! بیشتر بخوانید »

صدارت- موضع‌گیری در رابطه با تجاوز به مام وطن، آینه‌ی سرنوشت ما!

همانطور که متاسفانه پیش‌بینی در مورد ایجاد وقفه در جنبش زن زندگی آزادی به علت پشت کردن به ملت، و روی کردن به پهلوی درست از آب در آمد، بدون شک  پشت کردن به ملت، و روی کردن به نتانیاهو و هر اجنبی دیگری، زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم را طولانی‌تر می‌کند.

صدارت- موضع‌گیری در رابطه با تجاوز به مام وطن، آینه‌ی سرنوشت ما! بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا