صدارت : کاملترین و دقیقترین مجموعه افشاگری کودتای خرداد ۱۳۶۰ از زبان آقای بنیصدر، تاریخنگاری آنگونه که واقع شد
کودتای خرداد ۱۳۶۰، بدون هیچ زیادهگویی، مهمترین واقعهای بود که امروز، این سرنوشت را داریم.
بیش از چهار دهه گذشت! در رابطه با این واقعیت بسیار مهم، بیشترین سانسورها و شدیدترین خودسانسوریها را شاهد بودهایم.
تدریس رسمی در بعضی از کتابهای آموزشی رژیم ولایت مطلقه، به گونهای است که پنداری در ایران اولین رئیس جمهوری، اصلا وجود نداشته، و به مدد امدادهای غیبی «انقلاب» طوری اتفاق افتاد که شماره رئیس جمهورهای ایران در رژیم «جمهوری اسلامی»، از دو شروع میشود!!
نقطه عطفی که انقلاب ۱۳۵۷ ایران، به ضدانقلاب، و بهار ایران، به خزان و زمستان مبدل گردید، این بود که علیرغم اینکه سنجش افکار عمومی که در یکی دو ماه اول سال ۱۳۶۰ محبوبیت آقای خمینی را حدود ۲۰-۳۰درصد و محبوبیت آقای بنیصدر را تا ۸۰٪ نشان میداد، حزب جمهوری اسلامی و آقای خمینی و شرکا، توانستند با خشونت و سرکوب، علیه مردم و منتخب مردم، کودتا کنند.
محاسبات صدام که فکر میکرد در عرض یک هفته کنفرانس مطبوعاتی پیروزی حمله و تجاوزش به ایران را برگزار خواهد کرد، به یمن ایستادگی مردم و ارتش دلیر ایران و علیرغم ازهمپاشیدگی نیروههای مسلح، غلط از آب در آمد. با تماسی که از دفتر آقای رجایی با هیئتی که قرار بود پیام رسمی صدام مبنی بر پذیرفتن شرایط ایران برای پایان جنگ را به آقای بنیصدر برساند، گرفته شد، این سفر لغو شد.
با افزایش محبوبیت آقای بنیصدر، از جمله به علت: پافشاری در مخالفت با حجاب اجباری، مخالفت با «انقلاب فرهنگی» به عنوان بهانهای برای تعطیلی دانشگاهها (در نقل به فحوای صحبتهای آقای آیت از شرکای آقای خمینی در حزب جمهوری اسلامی، در نوار افشا شده گفته بود: …کاری میکنیم که این بار پدر بنیصدر هم نتواند موفق بشود…)، مدیریت اقتصاد ورشکسته به ارث رسیده از «دوران زرین پهلوی» ، ساماندهی وضعیت معیشتی کارگران، مخالفت با شکنجه و اعدام و زندانهای متعدد، مخالفت با تبعیض، پیروزیهای موفق در دفاع از حمله صدام و تلاش برای پایان دادن به جنگ، مخالفت با عملکرد قوه قضائیه،… به طوری که روزنامه کیهان در آن زمان نوشت: «شما رئیس جمهور هستید و یا رهبر اپوزیسیون»