علی صدارت: بنا بر اسناد افشا شده و منتشر شده، کارتر، رئیس جمهور امریکا، تا ساعات آخر قبل از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، قصد داشت سلطنت را حفظ کند. «نقشه ب» این بود که لااقل بختیار را حفظ کند، حتی با کشتار وسیع. برژینسکی تلفنی و شفاهی دستور کشتار «حرامزادههایی» که در خیابانهای ایران به تظاهرات پرداخته بودند را میداد. ولی چون وزارت خارجه کارتر که با کمپین انتخاباتی حقوق بشر به ریاست جمهوری انتخاب شده بود، حاضر نمیشد دستور کتبی کشتار را صادر کند، این فرمانیه اجرا نشد. ارتشیان وطندوست، زیر بار ننگ کشتار هموطنان خود نرفتند و رژیم ولایت مطلقه پهلوی، سقوط کرد.
❊
ابوالحسن بنیصدر: فرماندهان ارتش در روزهای قبل از ۲۲ بهمن ۵۷، دستور ژنرال هایزر برای کشتار مردم را نپذیرفتند
❊
سخنرانی را به صورت صوتی در اینجا بشنوید:
❊
سخنرانی را به صورت تصویری همینجا ببینید:
❊
بنی صدر: فرماندهان ارتش در روزهای قبل از ۲۲ بهمن ۵۷، دستور ژنرال هایزر برای کشتار مردم را نپذیرفتند
سئوال آقای عباسی اینست که سفر ژنرال هایزر به ایران برای کودتا بود یا برای جلوگیری از کودتا؟
اول اینکه تاریخ را باید آنطور که واقع شده است، گفته شود، و الا به هیچ کاری نمی آید بجز کار فریب.
تاریخ آنجور که واقع شده، اسناد هم موجود است:
هم کتاب آقای هایزر (فرستاده نظامی کارتر) موجود است،
هم کتاب آقای کارتر (رئیس جمهور امریکا در زمان انقلاب) که او را مامور کرد، موجود است،
هم کتاب آقای برژنسکی (مشاور امنیت ملی آقای کارتر) موجود است،
هم کتاب آقای سالیوان (سفیر امریکا در ایران در زمان انقلاب) موجود است،
هم اسناد سفارت امریکا موجود است،
هم خاطرات آقای ژیسکار دستن (رئیس جمهور فرانسه در زمان انقلاب) موجود است که در کنفرانس گوادلوپ شرکت کرده است.
همه اینها موجود است. برابر آن اسناد:
ماموریت ژنرال هایزر این بوده است که ایشان بیاید قشون را از شاه تحویل بگیرد و در حمایت آقای بختیار نگه دارد. اگر میسر نشد، برضد انقلاب کودتا کند.
برضد انقلاب کودتا کند.
ژیسکار دستن در خاطراتش میگوید که آقای کارتر که اینها را توضیح میداد، میگفت که ما با ژنرالهای ایران روابط بسیار نزدیک داریم؛ همدیگر را تو صدا میکنیم؛ به اسم کوچک صدا می کنیم. ژیسکار دستن می گوید من یک اشارهای کردم به اشمیت، صدراعظم آلمان، که رئیس جمهور چه دارد میگوید؛ مگر با اسم کوچک صدا کردن درست میشود؟ از امکان حرف بزن، از توانایی بگو که میتواند کاری بکند یا نمیتواند بکند؟ اینکه شما آنها را به اسم کوچک صدا میکنید، کافی است که ما مطمئن بشویم که این آقای هایزر موفق میشود انقلاب ایران را مهار کند و اگر نشد، کودتا کند یا خیر؟!
حتی سالیوان در خاطراتش می گوید در شب ۲۲ بهمن که به اصطلاح کودتا شکست خورد، هنوز هئیت مستشاری امریکا در محاصره است؛ ایشان (کارتر) به من از امریکا میگوید از فرمانده مستشاران امریکا بپرس هنوز امکان کودتای نظامی هست؟ میگوید من چند تا فحش به او دادم. آقا ما میخواهیم به زحمت اینها را از تگنا خارج کنیم، شما میگویید امکان کودتا است؟
اشتباه آقای کارتر این بود که یک ژنرال امریکایی را مامور کرده بود فرماندهان نظامی و ارتش ایران را برضد مردم ایران بکار بیاندازد. و آن فرماندهان و آن ارتش زیر بار این ننگ نرفت!
❊
فایل سخنرانی در یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=XvLX5fYddUs
❊
منبع:
❊
آدرس لینک در سایت:
http://alisedarat.com/1401/11/21/9201/
❊
❊
چه کسی شاه را برکنار کرد!؟ کارتر افشا میکند!
http://alisedarat.com/1400/01/15/7667/
❊
علی صدارت: کارتر افشا میکند! چه کسی محمدرضا پهلوی را برکنار کرد!؟
باز هم کارخانه دروغپردازی به کار افتاده است که باز هم مردم ایران را منفعلتر کنند و با ایجاد ترس و وحشت از انقلاب، و دخالتهای بیگانگان و تجزیه ایران و سوریهای شدن ایران و… مردم را به حوزههای «رایگیری» بکشانند!
آیا انقلاب، «کار انگلیسها، یا امریکاییها بود» ببینیم رئیس جمهور وقت امریکا، در این باره، چه میگوید:
فیلم این مصاحبه را همینجا ببینید:
مصاحبه کننده میپرسد:
«…چون بحث بر این است که اگرچه شاه ایران رعایت حقوق بشر را نمیکرد اما متحد آمریکا بود و شاید بهتر از رژیم فعلی بود و آمریکا باید متحد شاه باقی میماند»
جیمی کارتر جوابی واضح و روشن و صریح میدهد:
«بله میشد که متحد او بمانیم اما شاه بدست ایالات متحده برکنار نشد بلکه او توسط مردم خودش برکنار شد»
❊
مصاحبه در کانال یوتیوب، برای اشتراک(subscription) در کانال، ابراز نظر(کامنت) و پسندیدن(لایک) و یا نپسندیدن، و همرسانی:
❊
گوادلوپ، شاه، بختیار، هایزر، سولیوان، کارتر و سایر قدرتها و انقلاب ۱۳۵۷
–
درباره کنفرانس گودلوپ که دی ماه ۱۳۵۷ انجام گرفت، دروغهای زیادی گفته شده است از جمله کسانی که باور دارند که هیچ گونه تحولی خارج از اراده قدرتهای غربی امکان پذیر نیست، ادعا می کنند که در این کنفرانس سرنوشت شاه و انقلاب کلید خورد. آنها می گویند که در این کنفرانس، دولتهای غربی بر حمایت از آقای خمینی توافق کردند. در اینجا، ترجمه بخشی از کتاب آقای ژیسکاردستن، رئیس جمهوری فرانسه در زمان انقلاب ۱۳۵۷ و از جمله متن گزارش آقای پونیاتوفسکی، وزیر کشور، بعنوان فرستاده نزد شاه را می آوریم. ملاحظه خواهد شد که سران کشورهای فرانسه و آلمان بر این نظر بودند که از رژیم شاه باید حمایت کرد و سران امریکا و انگلیس، شاه را دیگر قابل دفاع نمی دانستند و به مقابله با انقلاب، از طریق بختیار حتی با کودتای نظامی، امید بسته بودند.
❊
۱٫ تاریخ سند ۱۱ ﮊانویه است. کنفرانس سران ۸ کشور ثروتمند جهان آن روز، در گوادولوپ از ۴ تا ۷ ﮊانویه ۱۹۷۹ تشکیل بوده است. بنابراین دو سند، بلافاصله بعد از آن کنفرانس، سیاست کارتر، استقرار حکومت بختیار و حفظ نظام وابسته بودهاست. بدینسان، این دو سند تکذیب میکنند دروغهائی را که از سقوط رﮊیم شاه بدین سو ساختند و پراکندند که گویا در آن کنفرانس گوادولوپ قرار بر رفتن شاه و آمدن خمینی شده بود. سندها میگویند: سفیر امریکا در ایران است که به این نتیجه میرسد که حکومت بختیار استقرار یافتنی نیست. اما رئیس جمهوری امریکا، با نظر سفیر خود مخالف است. کارتر در کتاب خود نیز خودرأیی سفیر را انتقاد کرده است. کارتر حتی حاضر نبوده است اجازه گفتگو با خمینی را بدهد و شاه است که اصرار میکند برای تثبیت حکومت بختیار، امریکا بطور مستقیم با خمینی مذاکره کند:
۲٫ مقایسه گزارش اول سلیوان، سفیر وقت امریکا در ایران، به وزارت خارجه امریکا، با گزارش دوم آن، دو واقعیت را آشکار میکند:
سلیوان قرارمداری را که بنابرآن، با خارج شدن شاه از ایران، حکومت بختیار با حمایت امریکا، میتواند استواری بجوید و جنبش فرو میخوابد، در آن تاریخ، واقعبینانه نمیدانستهاست. این است که خواستار گفتگوی مستقیم امریکا با خمینی است برای اینکه با او بر سر اتحاد ارتش و روحانیت، «در راستای منافع امریکا» به توافق برسد. یعنی همان توافقی که خود او، با مهندس بازرگان و موسوی اردبیلی بعمل آورد و به توافق امریکا و نمایندگان خمینی بر سر«اتحاد چکمه و نعلین» معروف شد. روشن است که کارتر با این کار موافق نبوده است. قرار او با شاه، حفظ حکومت بختیار است:
۳٫ سند دوم آشکار میگوید که محتوای قرار و مداری که، بنابرآن، شاه میباید کشور را ترک میگفته، چه بودهاست: حمایت امریکا از حکومت بختیار تا که ثبات مییافته و امواج انقلاب فرو مینشستهاست. از اینرو، شاه «با سماجت» میخواهد، امریکا، برای حفظ حکومت بختیار با خمینی وارد گفتگو شود. طرز فکر او، طرز فکر یک دست نشانده است تا بدانجا که میپندارد رئیس جمهوری فرانسه، وزن یک مأمور امریکائی را ندارد. حال اینکه رئیس جمهوری آن روز فرانسه، با توجه به هم افق بودنش با اشمیت، صدراعظم وقت آلمان، هم وزن امریکا و هم وزن اروپا را در کفه ترازوی گفتگو قرار میداد.
کارتر که موافق بقای حکومت بختیار بوده، با نظر سفیرش در ایران، مخالف بودهاست. اما اینبار، شاه سابق، برای تثبیت حکومت بختیار، از او میخواهد با خمینی وارد گفتگو شود. همانطور که سندها میگویند، تقاضای او پذیرفته میشود و نماینده امریکا، از طریق دکتر یزدی، با خمینی وارد گفتگو میشود.
و میدانیم کارتر، به بختیار اجازه نمیدهد از نخستوزیری شاه استعفاء کند و خمینی او را نخست وزیر دوران گذار کند.
اما چرا شاه اصرار بر حفظ حکومت بختیار داشتهاست؟ زیرا او هم میخواستهاست سلطنت را حفظ کند و هم به ایران بازگردد. از اینرو، او به رئیس ستاد ارتش اختیار نمیدهد و ارتش را به ﮊنرال هایزر میسپارد و مدتی در قاهره میماند. بدان امید که جنبش فرو بخوابد، بازگشت او به ایران فراهم شود و او با بختیار همان کند که با زاهدی، بعد از کودتای ۲۸ مرداد کرد.
منبع:
❊❊❊❊❊❊❊❊
برای مطالب بیشتر، همچنین رجوع شود به:
http://alisedarat.com/1394/02/06/2401/
❊
http://alisedarat.com/1397/11/14/4612/
❊
http://alisedarat.com/1397/11/06/4589/
❊
http://alisedarat.com/1394/10/06/2981/
❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊
بیشتر از رسانههای ملیِ همگانی بهمثابه شاخه چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊ کشف کنید
Subscribe to get the latest posts sent to your email.
بازتاب: آیا انقلاب ۱۳۵۷، «کار انگلیسها، یا امریکاییها بود: علی صدارت | اشتراک eshtrak