با باور به لائیسیته، میتوان به خدایی باورمند بود که با خدای بیچارهی مصباح یزدی، و هیگی، و نتانیاهو، هیج گونه کوچکترین سنخیتی ندارد. بلکه خدایی است که، بنی آدم را، همه انسانها را، از یک گوهر آفریده است. فرهنگ ایرانی، بیش از هفتصد سال پیش، در اوج وحشیگریها، و تجاوزها به حقوق، و خشونتهای حملهی مغول، مجموعه نوشتههایی را به تمدن بشری تقدیم کرد که در این نوشتهی آن، براستی گلستان بشریت و شکوفا شدن گلهای فعالان حقوق بشر است، و چه خوش گفت:
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
حقوق، همهمکانی، و همهزمانی، و همهکسانی هستند! بدون هیچگونه تبعیضی همهکسانی هستند!
و گفت:
چو عضوی به درد آورد روزگار—دگر عضوها را نماند قرار
شرایط غزه توسط دکتر گیلبرت، پزشک نروژی که از سال ۱۹۸۱ داوطلبانه در فلسطین طبابت کرده است، «بدتر از جهنم» توصیف شده است.
تو کز محنت دیگران بیغمی—نشاید که نامت نهند آدمی
تلاشی بیشتر لازم است احقاق حقوق بشر برای همه بشرها! بدون هیچ تبعیضی!