۱۴ آذر ۱۴۰۱
این انقلاب، این سلب انقلابی (پشت به قدرت)، و این ایجاب انقلابی (روی به ملت و حقوق) است که که این اتحاد نانوشته و این ائتلاف انقلابی را در شکل هستههای مردمیِ حقوقمدار، از جمله به شکل «جوانان محلات…» شکوفا کرده است. این انقلاب است که قدرتهای داخلی، و نیز قدرتهای خارجی را از مشاهده جنبش خودجوش خشونتزدا در ایران متعجب کرده، و آنها را در خاموش کردن شرارهی اخگرهای آن فلج کرده است.
«پهلوی» و «ولیعصر»، نامهایی هستند که قدرتهایِ دولتیِ داخلی به ما مردم ایران تحمیل کردند. حالا هم که انقلاب، ابعاد کیفی و کمی والاتری گرفته، گوگل، یک ابرشرکتِ فرامرزی، به عنوان یک قدرتِ خارجیِ غیردولتی، برای خود ولایت نداشتهای بر مردم ایران فرض کرده، و فعلا معلوم نیست تحت فشار کدام لابی، فضولی را به آن حد رسانده که برای خیابانی در پایتختِ وطن ما اسم تعیین کرده است. تا این زمان، هیج معلوم نیست که اجازهی چنین فضولی را چه کسی به گوگل داده، و چگونه این ابرشرکت، دانسته و یا نادانسته، وارد این جبهه از جنگ روانی علیه ما مردم شده است.
در حالی که قدرتها تظاهر به ناشنوایی میکنند، ایرانیان با صدای بلند فریاد کردند:
نه شاه میخوایم، نه رهبر!
نه بد میخوایم، و نه بدتر!
ترجمان این شعار پرشعور در مورد انتخاب اسم برای خیابان مهم در پایتخت وطن این است:
نه پهلوی میخوایم، نه ولیعصر!
نه بد میخوایم نه بدتر!
نه پهلوی میخوایم، نه ولیعصر! و نه دوباره پهلوی! میخواهیم که ولایتمداران به ما تحمیل کنند!
با توجه به مطالبی که در این نوشته عرض شد، در این بهار انقلاب ایران، به جوانان انقلابی وطن، این پیشنهاد را ارائه میدهم:
۱- تعویض اسم امکان عمومی که با اسامی ضدانقلاب نامگذاری شدهاند در تمامی شهرها و شهرستانهای ایران، به میدان و یا پل، و… و یا خیابان «مصدق»
۲- تعویض اسم طولانیترین خیابان تهران از «ولیعصر» به خیابان «مصدق»